تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 دی 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):هرچیز بهاری دارد و بهار قرآن ماه رمضان است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1846510780




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

زيبايي و فيلسوف


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: در ميان آثار هگل، «درسگفتارها درباره زيباييشناسي»، اثري است كه بيش از ساير آثار او مورد توجه عموم واقع شده است.


هم موضوع اين كتاب و هم نحوه بيان مطلب در آن به نحوي است كه كتاب را بيش از ديگر آثار هگل قابل فهم ساخته است. در واقع از آنجا كه اين كتاب تركيبي است از يادداشتهاي هگل براي درسگفتارها و دستنوشتههاي دانشجويان، نحوه عرضه و بيان مطالب، سبكي غيررسميتر و روانتر از آثار منتشرشده هگل دارد.


به همين جهت نيز متن اين اثر كمابيش واجد خصايص سرزندگي و صراحت درسهاي شفاهي هگل -آنجا كه او ميكوشيد تا مطلبخودرا به جماعتي كثير از مخاطبانتفهيمكند-نيزهست. با اين توصيفات، تعجب ندارد كه «زيباييشناسي هگل» تأثيرگذارترين اثر او بوده است.

هگل شخصيتي دورانساز در تاريخ هنر و به تعبيري پدر تاريخ هنر مدرن به شمار ميرود. با اين همه، اين نكته نيز قابل توجه است كه تأثير او در ميان منتقدان ادبي و تاريخگذاران هنر بسيار بيش از تأثير او در ميان دانشوران و محققان فلسفه او بوده است كه تا همين اواخر زيباييشناسي او را كمتر مورد توجه قرار ميدادند.


بنا به ادعاي كارل روزنكرانتس -نخستين زندگينامهنويس هگل- تصور اينكه تفكر غامض هگل چيزي از حساسيت زيباييشناسانه و هنري او كاسته باشد، اسطورهاي بيشتر نيست بلكه شواهد حاكي از دلبستگي و علاقه پرشور هگل به هنرهاي گوناگون است.


به داوري روزنكرانتس، هگل در ميان فيلسوفانِ نظامساز بزرگ، تنها فيلسوفي است كه به سراسر قلمرو هنرها رخنه كرده و در پي كشف رازورمزهاي اين قلمرو بوده است. ميدانيم كه هگل تا چه اندازه عاشق موسيقي، درام، شعر، نقاشي و مجسمهسازي بوده است. هرگاه هگل طي گشتوگذارهايش به شهر جديدي وارد ميشد، به محض اينكه اندك مجالي مييافت، به سراغ موزهها، اپراها، سالنهاي كنسرت و تئاتر ميرفت. برخي از خوانندگان و بازيگران مورد تحسين او بودند، تا جايي كه خود را به آب و آتش ميزد تا بتواند با آنها ديدار كند. بسياري از معاصران هگل تحت تأثير حساسيت زيباييشناسانه و تواناييهاي او در تفسير و بصيرت سنجشگرانه او بودند.


خود زيباييشناسي بهتنهايي ميتواند شاهدي بر دلبستگي هگل به هنرها باشد. صرف حجم اين اثر آن اندازه هست كه آن را در ظاهر به عنوان مهمترين بخش نظام هگل برجسته سازد. در غالب ويراستهاي موجود از آثار هگل، «درسگفتارها درباره زيباييشناسي» در سه جلد به چاپ رسيده است؛ يعني يك جلد بيش از ساير بخشهاي نظام هگل، از جمله علم منطق. زيباييشناسي حتي از «دايرهالمعارف علوم فلسفي» هگل كه در آن نظام فلسفي هگل در كليّتش بيان شده است نيز حجيمتر است. زيباييشناسي در يكي از ويراستهايش به بيش از 1500صفحه بالغ ميشود؛ يعني چيزي در حدود بيش از 200صفحه حجيمتر از «دايرهالمعارف».


سواي حجم كتاب، محتواي آن، جاي هيچ ترديدي در مورد دلبستگي و علاقه فوقالعاده هگل و شناخت او نسبت به هنرها باقي نميگذارد.


«زيباييشناسي»، واجد وسعت و عمق تقريباً حيرتانگيزي است. نيمه نخست اثر، به بررسي و مطالعه در تاريخ هنر ميپردازد؛ آن هم در هر فرهنگي از آغاز تاريخ. نيمه دوم كتاب، بحث عميق و كاملي است درباره هنرهاي خاص، شرحي تفصيلي در باب شعر، نقاشي، درام، مجسمهسازي و موسيقي. بيگمان زيباييشناسي هگل يكي از آثار بزرگ در اين زمينه است و دستكم از ارج و پايگاهي همتاي «نقد قوه حكم» كانت يا «نامههاي زيباييشناسانه» شيلر برخوردار است.


با اين همه و هرچند نميتوان در دلبستگي هگل به هنرها هيچ شائبهاي از چون و چرا روا دانست، اما خود اين دلبستگي بسيار گيجكننده و مسألهبرانگيز است. براي هر خواننده زيباييشناسي بالاخره وقتي ميرسد كه بايد با يك واقعيت بارز كنار آيد؛ تلاش فراگير و سرسختانه هگل در كاستن از اهميت و اعتبار هنرها. چنين مقصود و معنايي را بيترديد ميتوان لب كلام در دو نظريه محوري زيباييشناسي هگل دانست؛ يكي اين نظريه كه هنر به عنوان يك رسانه شناخت، مادون و فرودست فلسفه است.


آنچه را كه هنر از طريق رسانه تار و مغشوش حواس، تنها ميتواند نگاهي بيندازد، فلسفه از طريق رسانه شفاف انديشه و مفاهيم در تسلط خود ميگيرد. نظريهاي كه ميتوان آن را «نظريه فرودستي» ناميد. اين آموزه حاكي از اين معناست كه هنر، مادون و فرودست دين و فلسفه به عنوان يك رسانه حقيقت (طريقي براي رسيدن به حقيقت) قرار دارد. منتقدان، اين آموزه را عمدتاً بدين دليل كه شأن و اعتبار يگانه هنرها را چندان بهدرستي درنمييابد، مورد انتقاد قرار دادهاند.


به نظر بسياري از آنها، گويي هگل ميخواهد مقام شعر را به مادون نثر تنزل دهد؛ گويي كه هر آنچه از طريق رسانه هنر ميتواند گفته شود، فلسفه به صورتي بهتر ميتواند آن را بيان كند. به همين دليل اين آموزه به عنوان گامي بزرگ به عقب در زيباييشناسي و به عنوان عقبگردي از نظريه خودآييني و استقلال هنر نزد كانت كه ظاهراً مبناي بهتري براي فهم هنر مدرن فراهم ميآورد، تلقي و تخطئه شده است.


ديگر آنكه هنر، هيچ آيندهاي ندارد. به تعبير ديگر، هنر اهميت و شأن سنتي خود را از دست داده و بنابراين هيچ نقشي براي ايفاكردن در فرهنگ مدرن ندارد. اين نظريه كه به نظريه «پايان هنر» يا «مرگ هنر» معروف است و هگل آن را در مقدمهاش بر «درسگفتارها» بيان ميدارد، حاكي از اين معناست كه آنچه روزگاري رسالت سترگ هنر در عصر باستان و در قرون ميانه بوده -يعني بازنمود والاترين آمال و ارزشهاي بنيادين آن اعصار و به تعبير ديگر برملاساختن مطلق- اكنون و در عصر مدرن، فلسفه، به صورتي كاملتر و بهتر ميتواند انجام دهد.


هرچند در واقع بايد توجه داشت كه هگل تعبير «مرگ هنر» را به كار نميبرد و به علاوه حتي از «پايان هنر» نيز سخن نميگويد بلكه گفتار صريح او اين است كه هنر اكنون براي ما چيزي است مربوط به گذشته، چيزي كه فلسفه آن را پشت سر نهاده است. منظور او نيز اين است كه هنر ديگر آن جايگاه محورياي را كه پيشتر در فرهنگ عصر كلاسيك يا قرون ميانه به عنوان رسانهاي براي بيان دين، اخلاق و جهاننگري آن اعصار داشته، اكنون و در روزگار مدرن ندارد.


خواننده كتاب هگل با تأمل بر اين دو نظريه، با اين پارادوكس مواجه ميشود كه چگونه هگل با چنين عزم قاطعي بر كاستن از شأن هنر، تا اين مايه از نظام فلسفي خويش را به بحث و نظريهپردازي درباره هنرها اختصاص داده است. اگر شأن هنرها فرودست فلسفه است و آنها محكوم به كهنه و منسوخشدناند، پس چرا هگل سه جلد از آثار خود را صرف بحث درباره آنها كرده است؟ ميتوان گفت كه چنين پارادوكسي خاص هگل نيست.


بسيار پيش از او افلاطون در «جمهوري» شاعران را از مدينه ايدهآلش بيرون راند، در عين حالي كه در رساله «فايدروس» به ستايش زيبايي پرداخت. روسو نيز در حالي كه در «نخستين گفتار» و در « نامه به دالامبر» به هنرها تاخت، خود به عنوان يك مصنّف معروف، يكي از زيباترين رمانهاي قرن هجدهم، «هلوئيس نو» را نگاشت. اما اين به معناي توجيه اين پارادوكس نيست بلكه صرفاً بدين معناست كه تنها دامن هگل به شائبه چنين پارادوكسي آلوده نيست.


يك شيوه براي حل اين پارادوكس، توجه به قصد و بستر جدلي «درسگفتارهايي درباره زيباييشناسي» هگل است. خصومت ضدرمانتيستي هگل در واپسين سالهاي اقامت او در برلين (1818-1831) شدت و حدّت بيشتري يافت و او در فقراتي چند از «فلسفه حق» ، فردريش ساويگني را مورد نقد و انتقاد صريح قرار داد. مجادلات پرآبوتاب ميان هگل و شلايرماخر نيز خود داستاني معروف دارد. هگل هرگز به فردريش شلگل علاقهاي نداشت و بيزاري او طي سالها به نفرتي عميق و ريشهدار بدل شد؛ به نحوي كه گاه هگل زحمت و دردسر نقد او را به جان ميخريد.


اين خصومت هگل در «زيباييشناسي» كه در واقع جدلنامهاي باريكبينانه و مفصّل عليه رمانتيكهاست، به اوج خود ميرسد. جنبههاي ضدرمانتيستي زيباييشناسي، عميق و فراگيرند. هر دو نظريه هگل متوجه ايمان رمانتيستي به اولويت و برتري هنرها و رد اين ايماناند. نظريه نخست، ادعاي رمانتيكها را مبني بر اينكه هنر به عنوان رسانه حقيقت شأني والاتر از فلسفه دارد نشان ميگيرد. نظريه دوم، متوجه نقد آموزه رمانتيستي است مشعر بر اينكه هنرمندان بايد جاي كشيشان و فيلسوفان را در شكلدادن به ايدئولوژيِ فرهنگ مدرن بگيرند.


جدا از اين دو نظريه، ساختار نيمه نخست كتاب نيز حول دستهبندي هگل از دورههاي تاريخ هنر شكل گرفته است؛ امري كه ظاهراً به طور خاص قصد نشاندادن دو نكته ضدرمانتيستي را دارد؛ نخست آنكه اوج دستاورد هنري به روزگار يونان كلاسيك بازميگردد و دو ديگر آنكه هنر رمانتيستي مدرن، چيزي بيش از فروپاشي هنر نيست.


بدينترتيب بر وفق اين تبيين، دلبستگي هگل در زيباييشناسي به هنرها، در واقع صرفاً علاقه و دلبستگياي ظاهري است و در پس آن، خصومت او با انديشههاي جنبش رمانتيستي قرار گرفته و انگيزه صرفِ اين مايه وقت و انرژي بر سر بحث از هنرها شده است.


گرچه اين تبيين، خالي از حقيقت نيست اما كاملاً درست نيست. دلايل توجه هگل به هنرها، صرفاً دلايلي سلبي نيست بلكه ميتوان نشان از دلايلي ايجابي نيز گرفت. اساساً بايد گفت كه نگرش هگل نسبت به هنرها دوپهلو است. اگر او با تمام وجود، ادعاهاي كاذب و گزاف در خصوص مقام هنر را تحقير ميكند، اما فعاليتي را كه در پس هنرها قرار دارد نيز از ژرفناي جان ميستايد. در واقع، هنرها جايگاهي اساسي در نظام او دارند.


هنر، دين و فلسفه، سه نحوه(mode) شناخت مطلقاند؛ يكي از سه رسانهاي كه روح به وسيله آنها به خودآگاهي ميرسد. اگرچه هنر در پايينترين مرتبه اين پايگان قرار دارد اما خود همين قرارداشتن آن در چنين پايگاني و در واقع، قرارداشتن آن در قاعده هرم و پشتوانه دين و فلسفه بودن، بيگمان حاكي از اهميت و اعتبار هنر نزد هگل تواند بود.


هنر نخستين طريق و رسانهاي است كه از آن راه، روح به خودآگاهياش ميرسد؛ نخستين سطحي كه روح در آن از قلمروهاي طبيعت و تاريخ فراتر رفته (استعلا جسته) و به درون خودش بازگشته است. در واقع هگل -با وجود همه مجادلاتش عليه رمانتيكها- موافق اين آموزه عمومي رمانتيستهاست كه هنرمندان، نخستين معلمان بشريت بودهاند و شعر، زبان مادري نوع انساني بوده است.


به طور كلي، هگل براي آثار هنري به عنوان طرق و رسانههاي خودآگاهي فرهنگي و به عنوان تجليات و ظهورات روح سرتاسر يك عصر، معنا و اعتبار عظيمي قائل است. در اينجا كافي است تنها نظري به نقش اساسي و تعيينكنندهاي كه هگل در پديدارشناسي براي آثار ادبي قائل است، بيندازيم؛ به «آنتيگونه» سوفوكلس در برملاساختنِ روح قومي يوناني و «عموزاده رومئو» ديدرو در آشكارساختن ذهنيت و نگرش غالب در فرانسه قبل از انقلاب كبير.


همچنين اگر بخواهيم در چند جمله، اهميت تاريخي «درسگفتارهايي درباره زيباييشناسي» هگل را روشن سازيم، لازم است بر نقش هگل در احياي ميراث وينكلمان -آن هم در روزگاري پساكانتي و پسارمانتيستي- تأكيد كنيم.


ردپاي وينكلمان را بهروشني ميتوان در سرتاسر «زيباييشناسي» مشاهده كرد؛ در كلاسيسيسم سازشناپذير هگل، در باور او به معنا و شأن متافيزيكي هنر و در كوشش او براي قراردادن هنر در بستر و بافت فرهنگياش. هگل در توصيف زيبايي كلاسيك، در واقع آَشكارا گفتار وينكلمان را بازگو ميكند. هرچند موضع هگل نسبت به وينكلمان به هيچوجه غيرنقادانه نيست، اما او ارج و احترام بسياري براي وينكلمان قائل است.


به گفته او، اين وينكلمان بود كه اندامي [و ابزاري] كاملاً نو براي نگريستن به هنر در اختيار ما نهاد و چشماندازي كاملاً نو براي فهم هنر را بر ما گشود. هگل وظيفه خود ميديد كه ميراث وينكلمان را در برابر كانت و رمانتيكها كه در دهه1790 بر آن تاخته بودند، از نو در خدمت بگيرد. در برابر رمانتيستها، هگل كلاسيسم وينكلمان را كه اصحاب جنبش رمانتيسم چندان مناسبِ روزگار مدرن نميديدند، مورد تأكيد مجدد قرار داد.


هگل هر چند با رمانتيستها بر سر اين نكته توافق داشت كه بر خلاف نظر وينكلمان نميتوان ارزشهاي كلاسيك را در روزگار مدرن از نو باب كرد، اما همداستان با وينكلمان در برابر رمانتيستها معتقد بود كه كلاسيسيسم، جوهره دستاورد هنري است؛ نظريه پايان هنر هگل، صرفاً كلاسيسيسم وينكلمان است بدون آموزه تقليد او. در برابر كانت نيز هگل روش وينكلمان بر قراردادن هنر در بستر و بافت فرهنگياش را دوباره مطرح ساخت؛ روشي كه كانت با قراردادن تجربه زيباييشناسانه در قلمروي استعلايي در وراي جامعه و تاريخ، آن را از اعتبار انداخته بود.







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 159]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن