تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835293073
نويسنده: روح الله حسينيان جشنهاي 2500 ساله شاهنشاهي ، چرا و چگونه؟
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: روح الله حسينيان جشنهاي 2500 ساله شاهنشاهي ، چرا و چگونه؟
خبرگزاري فارس: بسياري از خارجيان نام اين جشن را به طعنه پارتي گذاشتند. به گفتهي گاوين همبلي،"اسراف غيرمسئوولانه در كشوري كه اكثريت جمعيت هنوز در فقري خردكننده به سرميبرند، ابتذال اين نمايش ظاهري شكوه پادشاهان ايران حتي خارجياني را كه تحتتأثير فعاليتهاي شاه قرار داشتند" شگفتزده كرد.
چكيده: بعد از اتمام مراسم بيشترين سؤال در جامعه راجع به هزينهي جشنها بود. شاهمجبور شد در 26 مهر در يك مصاحبهي مطبوعاتي شركت كند و سؤالات خبرنگاران راپاسخ دهد. اولين پرسش سؤال يوسف مازندي خبرنگار يونايتدپرس بود. او گفت:"اعليحضرتا! در مطبوعات خارج بحث خيلي زيادي دربارهي جشن شاهنشاهي شدهاست. مطبوعات نوشتهاند كه ملتي كه سههزار ميليون دلار بدهكار است، چرا بايد اينخرج را بكند؟" شاه با طفره رفتن هزينهي جشنها را خرج اقدامات زيربنايي ناميد ومدعي شد مخارج جشنها را صاحبان صنايع تقبل كردهاند و در پايان اضافه كرد كه تنهامخارج جشنها "چند مهماني بوده است كه به افتخار ميهمانان ايران داده شده و اگر ماميخواستيم ميهمانهاي عاليقدر را هر كدام عليحده به اين مملكت دعوت كنيم بهتناسب تعداد ميهمانان، مخارج تقريباً به همان تناسب اضافه ميشد.". در پايان شاه اين پاسخ را "خيرخواهانه" دانست واخطار كرد كه پاسخ اصلي"جواب تند و بياعتنايي" است. پاسخ شاه قانعكننده نبود.خبرنگار سوييسي مجدداً پرسيد: "آيا ممكن است شاهنشاه دربارهي هزينه جشنهاتوضيح دهند. به ما ارقام مختلفي از 200 ميليون دلار تا دوميليارد دلار گفته شده است...
پيشينهي جشنها
شاه بعد از تثبيت اقتدار، تصميم گرفت تا پايههاي حكومتش را ازلحاظ نظري هم تثبيت كند. براي اولين بار در 29 آذر 1337 وزارت دربار با صدوربيانيهاي اعلام كرد: به فرمان شاهنشاه ايران يادبود دو هزار و پانصدمين سال بنيادشاهنشاهي ايران بدست كوروش بزرگ، تجليل خواهد شد. در همان ايام كميتهاي باسرپرستي علاء، وزير دربار، جهت مطالعهي طرحهاي لازم تشكيل شد. اعضاي كميتهعبارت بودند از: شجاعالدين شفا، سعيد نفيسي، رضازاده شفق، مطيعالله حجازي،سپهبد امانالله جهانباني، تقيزاده، دكتر فرهاد رئيس دانشگاه تهران، محمود مهرانوزير فرهنگ و علياصغر حكمت وزير امور خارجه. شاه در ششم دي ماه طيمصاحبهاي خبر تشكيل كميته را اعلام كرد. او توضيح داد كه به دليل عظمت چنينموضوعي ممكن است اينكار "جنبهي بينالمللي و جهاني" داشته باشد.
در 27 بهمن دبيرخانهي مركزي كميته تشكيل شد و شاه طي حكمي، شجاعالدينشفا باني چنين فكري را به عنوان دبير منصوب نمود. تلاش دبير كميتهي مركزي بعدازآن در پيرامون استخدام نويسندگان خارجي و داخلي براي نوشتن كتابهايي بود كه2500 سال شاهنشاهي ايران خصوصاً زندگي كوروش را ترسيم كنند. همچنين ويچندين كميته در كشورهاي جهان تشكيل داد.
در اين راستا آقاي لمپ H. lamb)) نويسندهي آمريكايي مشغول نوشتن كتاب(كوروش كبير) شد. همچنين چندين كميتهي كوروش كبير در كشورهاي مختلف تشكيلگرديد و دانشگاه تهران موظف به نوشتن دائرةالمعارف تمدن ايران گرديد. سال1339 تصميم گرفته شد جشنهاي شاهنشاهي برگزار شود، ولي به دليل نداشتن پولكافي به مدت سه سال به تأخير افتاد.
بعد از سركوب قيام پانزده خرداد و تبعيد امامخميني شاه احساس قدرت بيشتريكرد. وي 25 آبان 1343 اعلام كرد: ما در چند سال ديگر دو هزار و پانصدمين سالشاهنشاهي كوروش بزرگ را جشن خواهيم گرفت. در سال 1348 شوراي مركزيجشنهاي شاهنشاهي ايران به رياست جواد بوشهري فعال شد و مقدمات كار وبرنامهريزي آغاز شد.
سرانجام دربار تصميم گرفت جشنهاي شاهنشاهي را در سال 1350 برقرار نمايد.به همين جهت طي اطلاعيهاي اعلام كرد: به فرمان شاهنشاه آريامهر جشنهايبيستوپنجمين سدهي شاهنشاهي ايران به مدت 8 روز از بيستم مهرماه 1350 برگزارخواهد شد.
شاه در نوروز 1350 طي پيام نوروزي خود، آن سال را سال كوروش كبير نامگذاريكرد و به برگزاري جشنها اشاره كرد. بر همين اساس جشنهاي 2500 سالهيشاهنشاهي در مهرماه 1350 در تختجمشيد برگزار گرديد.
اهداف جشنها
همانطور كه گفته شد، شاه به دليل فقدان مشروعيت درصددمشروع سازي حكومتش بود. شاه علاوه بر فقدان مشروعيت در مقابل روحانيت ومرجعيت شيعي قرار گرفته بود كه خود را وارث پيامبر(ص) ميدانستند و مشروعيترژيم را پيوسته به چالش ميكشيدند.
شاه وقتي ميديد حكومت ديگري به رهبري آيتالله بروجردي و بعداً آيتاللهخميني در ايران برقرار است كه بر قلوب مردم حكومت ميكند و خود را وارث محمد(ص) ميدانند، سخت برآشفته ميشد. به همين جهت همواره درصدد يافتن يك پيامبرايراني بود كه او را در مقابل پيامبر اسلام علم كند. او ابتدا سعي در احياي زرتشت نمود،ولي موفقيتي بدست نياورد. از اين رو تئوريسين حكومت، شجاعالدين شفا، احيايكوروش را مطرح كرد. به همين جهت روزنامههاي وابسته به رژيم، كوروش را "نه بهعنوان يك فاتح، بلكه به عنوان يك آيينگذار" معرفي ميكردند و منظور آنها از آيين،آيين شاهنشاهي بود كه آن را به عنوان يك دين ترسيم ميكردند. آنها مينوشتند جشنشاهنشاهي، احترام به آييني است كه پاسدار حاكميت ملي ايران است. شاه با تكريم وتعظيم كوروش به عنوان اسوهي ايراني تلاش كرد كه خود را وارث آن اسوه قلمداد كند.شاه در نطقي كه در 25 آبان 1343 بعد از تبعيد حضرت امام ايراد نمود ضمن خبر دادناز برپايي جشنهاي شاهنشاهي در چند سال آينده گفت: "منظور من آن است كه دوهزارو پانصد سال شاهنشاهي ايران دوام كرده تا به من رسيده. از اين روست كه دلبستگي بهرژيم شاهنشاهي جزء منش و خوي مردم گرديده."
شاه قبل از اين در بهمن 1347 طي محاسبهاي اعلام كرد: "من به عنوان وارث ونگهبان يك تاج و تخت 2500 ساله مسئوليت سنگيني در مقابل تاريخ ايران دارم." اينمطلب را شاه درست زماني بر زبان جاري ساخت كه شجاعالدين شفا طرح احيايكوروش را به شاه ارايه كرد.
شاه در مقابل اين سؤال كه "چه سمبولي براي جشنها قائل" هستيد؟ گفت: "تداومتاريخ، به اين معنا كه ما وارث شكوه گذشته و حماسهي ايران" هستيم؛ بنابراين شاهتلاش داشت تا كوروش را در حد يك اسوهي ايراني احيا كند و خود را وارث او معرفيكند.
هدف ديگر رژيم شاه احياي ايران قبل از اسلام بود. شاه بيهوده تلاش ميكرد كهايران قبل از اسلام را به عنوان دارندهي بهترين تمدن و فرهنگها "چه در اصول مذهبيو فلسفي ايران كهن و چه در آيين كشورداري شاهنشاهي" معرفي كند. هرچند مذهبايراني با هجوم اعراب به ايران، در مقابل اسلام به سرعت رنگ باخت و آيين كشورداريآن هم هميشه مملو از ظلم و ستم پادشاهان بود و به همين جهت مردم به تنگ آمده ازنظام شاهنشاهي ساساني در مقابل اعراب مسلمان به سرعت تسليم شدند و همكارينمودند؛ با اين حال شاه تلاش ميكرد چشمان خود را بر روي مظالم پادشاهان ببندد و آنرا بهترين شيوهي حكومتداري معرفي كند.
شاه تلاش ميكرد تا هويت ايراني مسلمان را به ايراني آريايي تبديل كند و ايراني رابه جستجوي ارزشهاي آريايي سوق دهد. او ميگفت: "ملت ما همواره راه و رسمپيشرفت خود را بهسوي كمال در تمدن آريايي خويش جسته است." البته بيشترمنظور او اين بود كه شاهنشاهي را يك روش و انديشهي سياسي آريايي و آريايي رامتمدنترين مردمان تاريخ و در نتيجه شاهنشاهي را به عنوان بهترين روشهاي حكومتمعرفي نمايد. "وقتي داريوش بزرگ در سنگ نبشتهي ]نوشته[ معروف خويش خود راآريايي فرزند آريايي، ايراني فرزند ايراني ميخواند در واقع به آن ارزشهاي بيشمارمباهات ميكند و صفت آريايي و ايراني براي او نمايندهي كامل آنهاست."
شاه با پيوند زدن حكومت شاهنشاهي با نژاد آريايي درصدد يافتن ريشههاي تاريخيبراي حكومتش بود. او مينويسد: "در زمينهي حكومت، ايرانيان شاهنشاهي خود را كهنخستين حكومت آريايي تاريخ جهان و در عين حال اولين امپراطوري جهاني تاريخ بود"بنياد نهادند.
شاه با برقراري جشنهاي 2500 ساله دو چيز را پي ميگرفت: 1ـ "با پل زدن بين خودو پادشاهان باستاني ايران به سلطنتش جنبهي وراثت مشروع بدهد، همانگونه كه پدرشهم با برگزيدن نام خانوادگي پهلوي در حقيقت اينطور وانمود ميكرد كه سلسلهاش باتبار پادشاهان دوردست تاريخ اتصال دارد." فرح نيز در تبيين هدف شاه درمصاحبهاي با تلويزيون فرانسه گفت: "ما در حقيقت دو هزارو پانصدمين سال دوامموجوديت خود را" جشن ميگيريم. 2ـ احياي ارزشهاي آريايي به عنوان بهتريندستآوردهاي ايراني از جمله روش حكومتي پادشاهي.
وزارت فرهنگ و هنر، تشكيلاتي را بهنام شوراي جشنهاي شاهنشاهي ايرانتشكيل داد. اين شورا با ارايهي برنامههاي خود كاملاً اهداف رژيم را از اين جشنهامشخص كرد. برنامههاي شورا عبارت بودند از:
1ـ شناساندن اين اصل كه شاهنشاهي، زاده و پروردهي انديشه و زندگاني جامعهيايراني است؛
2ـ نشان دادن اعتقاد و دلبستگي مردم به شاهنشاه و شاهنشاهي؛
3ـ نشان دادن كوشش و فداكاري ملت ايران در راه نگاهداري و ادامهي شاهنشاهي؛
4ـ شناساندن خدمات شاهنشاهان ايراني؛
5ـ معرفي تحولات بزرگ جامعهي ايراني به رهبري شاهنشاه ايران؛
6ـ آثار بزرگ شاهنشاهان ايراني؛
7ـ نشان دادن كوشش ايرانيان براي اشاعهي آيين پادشاهي.
همه چيز براي توجيه، تعظيم و تكريم نظام شاهنشاهي صورت ميگرفت. آنانسخت ميكوشيدند تا نظام شاهنشاهي را يك انديشهي ايراني معرفي كنند. تهيه و انتشاردهها كتاب با موضوع عصر پهلوي، جشن شاهنشاهي، تاريخ شاهنشاهي، تمدن ايرانقبل از اسلام و آثار باستاني همه نشان از اين هدف است.
هدف ديگر شاه از برقراري جشن 2500 ساله توجيه نظري حكومت پادشاهي درايران براي مردم و رؤساي كشورهاي خارجي بود. دوران شاه در واقع دوران انقراضنسل پادشاهان بود و محمدرضاشاه ميخواست بر اين باور غلبه كند كه شاهنشاهي درايران ريشهدار، تاريخي و داراي مباني نظري است. به گفتهي فريدون هويدا: شاه"احساس ميكرد با اجراي اين مراسم خواهد توانست تداوم شاهنشاهي در طول تاريخايران را به نظر سران دنيا برساند."
شاه با دعوت از سران كشورهاي دنيا، با به رخ كشيدن قدرت تاريخي ايران درصددجلب "حمايت خارجيان بود و ميخواست به خارجيان نشان دهد كه دنبالهرو كوروشاست و اين جشنهاي 2500 ساله نشانهي دوام و هميشگي بودن استبداد ايرانياست." بررسي اقدامات بينالمللي رژيم شاه در جشنهاي 2500 ساله بيشتر هدفخارجي شاه را تبيين ميكند.
اقدامات بينالمللي
از همان سالهاي نخستين كه طرح برگزاري جشنهايشاهنشاهي مطرح شد، كميتهي مركزي جشنها هزينهي هنگفتي را براي اقدامات وتبليغات بينالمللي صرف كرد.
در خرداد سال 1338 يك كميته به نام كوروش كبير در ايتاليا به رياست جوزپه توچي(Giuseppetucci) باستانشناس ايتاليايي تشكيل شد. در نيمهي اول همان سال"كميتهي فرانسوي كوروش كبير" در فرانسه به رياست خانم هلو (Helleu) تشكيل شدكه يك سال بعد رسماً نيز افتتاح شد.
كميتهي مركزي جشنها موفق شد تا قبل از آغاز جشنها در 45 كشور، 50 كميتهتشكيل دهد. در اين كميتهها 29 رئيس كشور، 134 نخستوزير و وزير، 128 عضوپارلمان، 381 نفر آكادميسين و 362 نفر شخصيت سياسي، 124 نفر صاحب كارخانه و12 نفر روزنامهنگار عضويت داشتند.
جدول ذيل كه از روزنامههاي مختلف استخراج شده است، نشان ميدهد كه رژيمموفق شد تا بيشتر رؤساي كميتهها را از رؤساي كشورها تعيين كند.
كميتهي جشنهاي
شاهنشاهي در كشورها نام رئيس كميته سمت
اندونزي ژنرال سوهارتو رئيس جمهور
انگلستان پرنس فيليپ همسر ملكه اليزابت
ايتاليا جوزپه ساراكات رئيس جمهور
برزيل رئيس جمهور
بلژيك بودوئن پادشاه
بلغارستان رئيس كميتهي دولتي و روابطفرهنگي بلغارستان با كشورهايخارجي
پاكستان ژنرال يحيي خان رئيس جمهور
تايلند پادشاه
تركيه جودت ساناي رئيس جمهور
تونس بورقيبه رئيس جمهور
دانمارك فردريك نهم پادشاه
روماني نيكلاي چائوشسكو رئيس جمهور
سوييس رئيس كنفدراسيون
ژاپن شاهزاده ميكاسا برادر امپراطور
سوئد پرنس برتيل پسر ملكه
سيلان فرماندار كل كشور
سنگال لئوپولدسدارسنگو رئيس جمهور
فرانسه ژرژ پمپيدو رئيس جمهور
يشتنشناين پرنس نيكولانوس وليعهد
مالزي عبدالحليم معظم شاه مالزي
مجارستان معاون رئيس جمهور
آمريكا بانو نيكسون همسر رئيس جمهور
مصر انورسادات رئيس جمهور
مغرب ملك حسن دوم پادشاه
آرژانتين رئيس جمهور
نپال ماهندرا شاه دوا پادشاه
آلمان گوستاو هاينمان رئيس جمهور
نروژ پرنس هرالد وليعهد نروژ
هلند پرنس برنارد همسر ملكه
اتحاد جماهير شوروي رئيس انستيتوي خاورشناسيفرهنگستان علوم اتحاد جماهيرشوروي
هند ويوي كي ري رئيس جمهور
اتريش فرانتس يوناس رئيس جمهور
يوگسلاوي مارشال تيتو رئيس جمهور
اتيوپي هايله سلاسي امپراطور
يونان كنستانتين پادشاه
اردن ملكحسين پادشاه
اسپانيا ژنرال فرانكو رئيس جمهور
آفريقاي جنوبي ژاكوب فوشي رئيس جمهور
فنلاند كونن رئيس جمهور
فيليپين بانو ايملدا ماركوس همسر رئيس جمهور
كانادا رئيس مجلس سنا
كرهي جنوبي چونگ پيل رئيس جمهور
لهستان رئيس آكادمي علوم كشور
لوكزامبورگ پرنس ژان گراندوك لوكزامبورگ
سوتر موشوشوئه پادشاه
آنچه كه مسلم است شخصيتهاي سياسي جهان خود را خدمتگذار شاهنميدانستند، آنها تحت تأثير نفت، حقوق و هداياي دربار شاهنشاهي قرار گرفته بودند.به گفتهي ويليام شوكراس "دولت مردان غربي بيشتر حريص بودند كه ثروت ايران را بهجيب بزنند و اهميتي به اين نميدادند كه شاه را به خويشتنداري دعوت كنند...هركسدر چاپلوسي در تشويق او در به جيب زدن پولهاي ايران چشم و همچشمي ميكرد."البته هنوز وجدان بيدار در بين سران غربي هم پيدا ميشد. پمپيدو (Pompidou)رئيسجمهور فرانسه، با اينكه رياست كميتهي فرانسوي را پذيرفته بود به دعوت شاهبراي شركت در مراسم جواب منفي داد و از حضور در مراسم خودداري كرد؛ زيرا او"اين جشنها را بيمعنا و نابجا تلقي ميكرد." رئيسجمهور آلمان شرقي هم در مقابلسفير ايران با رد دعوت گفت: "چگونه ميتوانم دعوت كشوري را بپذيرم كه آزادي افكارو مطبوعات در آن از ميان رفته و مردم را به خاطر عقايد سياسيشان به زندان ميافكنند.من رئيس كميسيون حقوق بشر هستم."
ملكهي انگلستان و ملكهي هلند نيز در اين جشنها شركت نكردند؛ ولي دليل آنهااين بود كه "ايجاد سر و صداهايي همچون جشنهاي تخت جمشيد بغض و كينهيقديمي عليه شاهان را دامن ميزند."
اين جشنها تنها مورد استقبال كساني قرار گرفت كه از فراموش شدن و ناديده گرفتناسلام خوشحال بودند، و اينان همان زرتشتيان، يهوديان و مسيحيان افراطي بودند.
كنگرهي جهاني يهود در 11 اوت 1959 (1338) طي بيانيهاي ضمن حمايت از"مراسم يابود دوهزار و پانصدمين سال تأسيس شاهنشاهي ايران به دست كوروش كبير"و ضمن اعلام "صميمانهترين تبريكات به اعليحضرت همايون شاهنشاه ايران" شوراياجرايي كنگره را مأمور كرد تا با تجليل بينالمللي، "از تمام سازمانها و جوامع يهودي درسرتاسر جهان" بخواهد كه "باشكوهترين مراسم حقشناسي خود را نسبت به خاطرهياين قهرمان بزرگ تاريخ كه در كتاب آسماني تورات از بزرگواري او نسبت به ملت يهودسخن رفته است ابراز دارند." اين دستورالعمل به سازمانهاي يهودي 58 كشور جهانابلاغ شد. دولت اسراييل نيز بلافاصله چند خيابان و ميدان را به نام كوروش ومحمدرضاشاه نامگذاري كرد و فعاليتهاي بينالمللي مطبوعاتي را براي تجليل از آنهاآغاز كرد و تا پايان برگزاري جشنها در تبليغات جهاني، رژيم شاهنشاهي ايران رامورد حمايت قرار داد.
مسيحيان نيز از برگزاري چنين جشني حمايت كردند. در چهارم مهر 1350 شورايجهاني كليساها مركب از 239 كليساي غير كاتوليك از كليساهاي جهان دعوت كرد بهمناسبت جشنها روز يك شنبه رابه قرائت آياتي از انجيل مقدس در مورد كوروش كبيراختصاص دهند." همچنين مركز علمي كاتوليكي واتيكان به منظور بزرگ داشتجشنهاي شاهنشاهي در تاريخ هفتم مهر 1350 با حضور پانصد كاردينال كنفرانسي رابهنام "كوروش كبير و بيست و پنج قرن تمدن ايران" برگزار كرد.
به دنبال اعلام جشنهاي شاهنشاهي، نخستين كنگرهي جهاني زرتشتيان جهان ازآخر مهرماه به مدت يك هفته برگزار شد. اين كنگره به اتفاق آرا تصويب كرد كه "مراتبدرود و سپاس كليهي زرتشتيان جهان را به مناسبت برگزاري اين يادبود كه در عين تجليلاز تاريخ باشكوه ايران احياكنندهي خاطرهي نياكان پرافتخار و مفاخر زادگاه پيامبر ايشاناست، به پيشگاه اعليحضرت همايون شاهنشاه ايران كه نگهبان شايستهيكهنسالترين تخت و تاج جهان و وارث شاهنشاهي دوهزار و پانصدسالهي ايرانهستند، تقديم دارد." اين كنگره همكاري همهي زرتشتيان جهان را با كميتهي مركزيبرگزاري جشنها اعلام كردند، سپس به حضور شاه رسيدند و مراتب سپاس خود رااعلام كردند و در پايان كنگره طي نامهاي به شاه از وي به عنوان وارث تاج و تخت 2500سال شاهنشاهي تجليل كردند.
بنابراين شاه توانست ضمن پشتيباني يهوديان، مسيحيان و زرتشتيان، سرانكشورهاي جهان را نيز به خود جلب كند، اما شاه با همهي موفقيتهاي بينالمللي با يكاشتباه استراتژيك رو به رو شد و آن بدبيني بيش از پيش روحانيون شيعه و فراموشكردن مردم ايران بود؛ خصوصاً كه رژيم شاه براي برقراري امنيت و ايجاد خفقان بسيارياز روحانيون را دستگير و يا ممنوعالمنبر كرد.
امامخميني در مورد جشنهاي 2500 ساله موضعگيري كرد و ضمن برشمردنبدبختي ملت ايران آن را تحريم و محكوم كرد. شاه كه از عكسالعمل مردم به خشمآمده بود در مورد امامخميني در مصاحبه با روزنامهي لوموند، گفت: "مردم ايران ازپذيرفتن شخصي به نام خميني در بين خود ابا دارند؛ چون او اصولاً در هندوستان زادهشده و تبار بيگانه دارد."
تاريخ، اشتباه استراتژيك شاه را ثابت كرد. هفت سال بعد مردم بياعتنا شده، وارثتخت و تاج كوروش را به زير كشيدند و با ذلت آواره فرنگ نمودند و آيتالله خمينيتبعيدي شاه را با عزت به ايران بازگرداندند و شاه و شاهنشاهي اين آيين كهنسالكوروش را از بن برانداختند. تأثير اين جشنها در اذهان مردم چنان بود كه حتي بعضي ازتحليل گران معتقدند بحرانهاي آخرين سال رژيم "از زمان جشنهاي تخت جمشيدشروع گرديده است."
وارث كوروش
عظمتخواهي، ريشهسازي، پيشينه يابي و ايدئولوژيسازي، شاه راواداشت تا دست به نمايشي پر زرق و برق بزند. اولين برنامهي رسمي جشن از هفدهممهرماه 1350 آغاز شد. در اولين برنامهي رسمي، مجلس سنا و شوراي ملي بهنام ملتايران! پيامي به شاه در تخت جمشيد فرستادند. اين پيام روي پوست آهو نوشته شدهبود. دو پيك با لباس سربازان هخامنشي نامه را از مهندس شريف امامي، رئيس مجلسسنا، دريافت كردند و عازم تختجمشيد شدند. در اين پيام "مجلس سنا و شوراي ملي بااين پيك خجسته، پيام سپاس و پيام ملت ايران را به فرزند برومند ميهن وارث و نگهبانتاج و تخت باستاني ايران" تقديم كردند.
دومين برنامهي آيين مراسم بزرگداشت كوروش، صبح روز بيستم مهر بر سرآرامگاه وي در پاسارگاد بود. اين مراسم با حضور يگانهاي ارتشي و فرماندهان نظامي وكليهي مقامات ايراني و ايران شناساني كه از سرتاسر دنيا دعوت شده بودند، برگزار شد.مراسم با شليك 101 تير توپ آغاز شد. شهبانو، شاه و وليعهد در حالي كه لباس نظاميپوشيده بودند به همراه چند آجودان به طرف قبر كوروش حركت كردند. شاه وشهبانو در جايگاه مخصوص قرار گرفتند و شاه نطق تاريخي خود را ايراد نمود. نطقي كهشاه همهي انگيزههاي رواني خود را از برگزاري اين جشنها در آن بيان كرد و پس ازچندي مايهي تمسخر مردم ايران گرديد. شاه در اين نطقش خطاب به مقبرهي كوروشگفت: "كوروش! شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه هخامنشي، شاه ايران زمين، از جانب من،شاهنشاه ايران و از جانب ملت من بر تو درود باد! در اين لحظهي پرشكوه تاريخ ايران،من و همهي ايرانيان، همهي فرزندان اين شاهنشاهي كهن كه دوهزار و پانصدسال پيشبهدست تو بنياد نهاده شد، در برابر آرامگاه تو سر ستايش فرود ميآوريم... تو را به نامقهرمان جاودان تاريخ ايران، به نام بنيانگذار كهنسالترين شاهنشاهي جهان، به نامآزاديبخش بزرگ تاريخ، به نام فرزند شايستهي بشريت، درود ميفرستيم. كوروش! ماامروز در برابر آرامگاه ابدي تو گرد آمدهايم تا بگوييم: آسوده بخواب، زيرا كه ما بيداريمو براي نگهباني ميراث پرافتخار تو همواره بيدار خواهيم بود..."
شاه در اين نطق خود تلاش كرد تا خود را وارث كوروش معرفي كند و نظامشاهنشاهي را كهنترين ميراث و ريشهدارترين فرهنگ ايراني نشان دهد كه به او ارثرسيده است.
برنامهي بعدي ضيافت شامي بود كه در بيست و دوم مهر به افتخار مهمانان خارجيدر تختجمشيد برگزار شد. مهمانان عبارت بودند از:
هايله سلاسي امپراطور اتيوپي، نيكلاي پادگورني رئيس شوراي عالي جماهيرشوروي، ملكحسين پادشاه اردن، ژنرال اسوبودا رئيس جمهور چكسلواكي، سليمانفرنجيه رئيس جمهور لبنان، ميدسيلاو هماسوسكي معاون رئيس جمهور لهستان، لوئيمانوئل پاتريسيو وزير خارجهي پرتغال، تونكو عبدالحليم معظمشاه پادشاه مالزي، پاللوشونجي رئيس جمهور مجارستان، ژان شايان دلماس نخستوزير فرانسه، فردنياندوهلون نمايندهي مخصوص رئيس جمهور سوييس، حبيب بورقيبه پسر رئيسجمهور تونس، آنتونيوتلا رئيس مجلس سناي ايتاليا، بائو باندا يوگالا نخست وزير تايلند،شيخ محمد بن حمد آل شرقي شيخ فجيره، شيخ سقربن محمد القاسميشيخرأسالخيمه، شيخ خالدبن محمدالقاسمي شيخ شارجه، سلطان قابوس پادشاهعمان، مختار الدادا رئيس جمهور موريتاني، فيليپ دوك اينبورك نمايندهي ملكهيانگلستان، برنهارد همسر ملكهي هلند، شيخ راشد وليعهد عمان، شيخ راشدبن عليوليعهد املالقوين، برتونيار رئيس سناي برزيل، كنستانتين دوم و ملكهي يونان، ژنرالمحمد عيسيخان رئيس جمهور پاكستان، پل هلوك فرماندار كل استراليا، شيخ صباحامير كويت، كواموچو نايب رئيس كنگرهي تودهاي جمهوري چين، مصطفي اشرفمشاور رئيس جمهور الجزيره، مولا عبدالله وليعهد مراكش، ماهندرا پادشاه نپال، رونالدمنچر فرماندار كل كانادا، فردريك پادشاه دانمارك، بودوئن پادشاه بلژيك، ژان دوك ازلوكزامبورگ، لئوپلد مزار سنگور رئيس جمهور سنگال، اولاف پنجم پادشاه نروژ،جودت سوناي رئيس جمهور تركيه، پرنس كارل گوستاو وليعهد سوئد، ميكاسا برادرامپراطور ژاپن، كاخوسيلي دولانتين نخستوزير سئوزيلند، هوبرماگا رئيس جمهورداهومي، موشوشوي پادشاه لسوتو، اسپيرواگينو معاون رئيس جمهور آمريكا، خانمماركوس همسر رئيس جمهور فيليپين، شيخ رشيدبن سعيد آلمختوم امير دبي، خوآنكارلوس وليعهد اسپانيا، شيخ بن زيد آلنهيان حاكم ابوظبي، كيم چونگ پيل نخستوزيركرهي جنوبي، ژاكوب فوشي رئيس جمهور آفريقاي جنوبي، تيتو رئيس جمهورييوگسلاوي، نيكلاچائوشسكو رئيسجمهوري روماني، شيخ عيسي امير بحرين، شيخاحمد امير قطر، وي وي كيري رئيس جمهور هندوستان، الشافعي معاون رئيس جمهورمصر، تريشكوف معاون رئيس جمهور بلغارستان، فون هانس رئيس مجلس آلمانفدرال، دوكاپيوس نمايندهي آرژانتين، انتونيو نمايندهي ونزوئلا و نمايندهي چين.
با همهي تلاشي كه شاه براي عظمت جشنها از خود نشان داد بسياري از رهبرانكشورهاي بزرگ در اين جشن شركت نكردند. رئيس جمهور آمريكا، رئيس جمهورفرانسه و آلمان و ملكهي انگلستان غيبتشان در اين جشن كاملاً مشهود بود.
شاه در اين ضيافت در ضمن نطق خوشآمد گويي گفت: "اجتماع كنونيشخصيتهاي بزرگ جهاني را در تخت جمشيد زادگاه تاريخي اين شاهنشاهي كهن بهفال نيك ميگيرم؛ زيرا احساس من اين است كه در جمع امشب ما، تاريخ گذشته باواقعيتهاي امروز پيوند خورده است." او خطاب به مهمانان گفت: "در واقع شما امشببيش از آن كه مهمان ما باشيد مهمان ميزباني هستيد كه تاريخ نام دارد."
شاه براي ريشهسازي تاريخي رژيم شاهنشاهي افزود: "دوهزار و پانصد سال پيشيكي از فرزندان اين سرزمين، كوروش هخامنشي كوشيد تا با ايجاد تحولي اساسي دراصول حكومتي بيرحمانهي جهان آن روز و با بنيانگذاري شيوهي حكومتي تازهايبراساس احترام به حقوق و معتقدات افراد صفحهي تازهاي را در تاريخ بگشايد." بعداز نطق شاه هايله سلاسي امپراطور حبشه از طرف مهمانان در پاسخ شاه نطقي ايراد كرد.سلاسي در نطق خود گفت: "در خاك ايران بود كه نخستين بنيان حكومت متشكل و يكسيستم اداري پيشرفته پيريزي شد." وي خطاب به شاه گفت: "برنامهي اصلاحات شماسرمشقي براي كشورهاي جهان به شمار ميرود." نطق چاپلوسانهي سلاسي بهشدت مورد استقبال رسانههاي وابسته به رژيم قرار گرفت.
مراسم اصلي ساعت 4 بعد از ظهر روز بيست و سوم مهرماه در تختجمشيد باحضور مهمانان خارجي و مقامات داخلي برگزار شد. شاه در اين مراسم در حالي كهلباس نظامي پوشيده بود نطق خود را آغاز كرد. شاه در نطق خود به تكرار همانحرفهاي مكرر پرداخت: "در اين روز بزرگ تاريخي از تخت جمشيد زادگاهشاهنشاهي كهن سال ايراني در حضور سران عاليقدر كشورهاي جهان... به نام شاهنشاهايران به تاريخ پرافتخار ايران و به ملت جاوداني ايران درود ميفرستم. درود به كوروشبزرگ بنيانگذار شاهنشاهي ايران و قهرمان جاودان بشريت. درود به همهي شاهنشاهانو پادشاهان ايران... در اين روز تاريخي كه ايران نو به زادگاه پرشكوه شاهنشاهي كهنخويش روي آورده است تا با بيست و پنج قرن تاريخ پرافتخار خود تجديد عهد كند، بهعنوان شاهنشاه ايران تاريخ جهان را گواه ميگيرم كه ما وارثان ميراث كوروش در تمام ايندوران دراز به رسالت معنوي خويش وفادار مانديم..."
بعد از نطق شاه سرود ثناي شاه، ساختهي حسين دهلوي خوانده شد. شعر اين قطعهچنين بود:
ز يزدان بر آن شاه باد آفرينكه نازد بدو تخت و تاج و نگين
خجسته شهنشاه پيروزگرجهاندار با دانش و با گهر
خداوند تاج و خداوند تختجهاندار پيروز بيدار بخت
همه با شاهنشاه پيمان كنيمروان را به يزدان گروگان كنيم
اين شعر كه پس از ادبيات چاپلوسي بيشتر از ادبيات زرتشتيگري وام گرفته بود،دنبالهي همان اهداف شاه و در راستاي ايدئولوژيسازي است. بعد از آن سرود جشنشاهنشاهي نواخته شد. سرود شاهنشاهي نيز همان معاني و مفاهيم بهكار برده شده بودكه با اين نت ختم ميشد:
"از آريامهر باشد اين همه افتخار ما، از فرّ تو بود شها سعادت و بقاي ما، به فرّهيشهنشهي بر تو جاودان بادا!"
بعد از سرود مراسم رژه شروع شد. پيشاپيش همه نظاميان، درفشدار اختر كاويانيمتعلق به دوران قبل از تاريخ با لباسي از پوست پلنگ حركت ميكرد و دو سپاهي ديگر بالباس پلنگي در دو طرف او حركت ميكردند. به دنبال او درفشدارهاي هخامنشي درداخل يك ارابهي چهاراسبه در پيشاپيش سپاهيان سپردار و نيزهدار حركت ميكردند. درصف بعدي سواره نظام كماندار و نيزهدار و در پشت آنان ارابههاي رزمي اسبدارحركت ميكردند. به دنبال آن يك برج سه طبقهي متحرك دورهي هخامنشي به وسيلهي16 گاو تنومند حركت ميكرد و سربازان هخامنشي در طبقات آن مشغول نگهباني بودند.بعد از آن يك كشتي بسيار بزرگ و چندين قايق كه سربازان نيزهدار روي عرشهي آنمستقر شده بودند از جلوي جايگاه گذشتند.
بعد از سربازان هخامنشي به ترتيب سربازان اشكاني، ساساني، ديلمان، صفوي،افشاريه، زنديه، قاجاريه همراه سلاح، لباس و اسب و شتر مخصوص خود رژه ميرفتند.بعد از رژهي سپاهيان دورههاي سابق، نوبت به رژهي سپاهيان عصر پهلوي رسيد. ابتداگارد جاويدان پهلوي نمايان شد و بعد نوبت به نيروي دريايي، نيروي هوايي و نيرويزميني، دختران نيروي هوايي، پسران نيروي دريايي، دختران پليس، و سپس سپاهيانانقلاب سفيد (سپاهيان دانش و بهداشت) رسيد.
برنامهي رژه طوري طراحي شده بود كه عظمت سپاهيان دوران هخامنشي چشمهارا خيره ميكرد و در دورههاي بعدي از عظمت سپاهيان كاسته ميشد و ناگهان دردورهي پهلوي عظمت و گستردگي نظاميان به اوج خود ميرسيد.
برنامههاي جشن 2500 ساله بر سه محور دور ميزد؛ كوروش، شاه و ارتش. كوروشبه عنوان بنيانگذار آيين شاهنشاهي؛ شاه به عنوان وارث اين ميراث و ارتش به عنواننگهبان آيين شاهنشاهي. چيزي كه در اين جشنها ديده نميشد، حضور مردم ايران بود.شاه نماد شاهنشاهي را فقط براي سران كشورهاي بيگانه به نمايش گذاشت. او به جاياينكه "به ملت ايران روي بياورد به سران كشورها متوسل شد و از جشنهاي تختجمشيد به عنوان بزرگترين اجتماع سران كشورها در طول تاريخ ياد كرد"؛ زيرا به نظراو موقعيت خارجي ميتوانست ثبات داخلي او را حفظ كند؛ اشتباهي كه سخت او را بهزير افكند. به همين جهت شاه بعد از برپايي جشنهاي شاهنشاهي خود را آسماننشيناحساس ميكرد و به كلي روابطش را با مردم قطع كرد و براي خود فرّه ايزدي قايل شد.به گفتهي فريده ديبا، شاه بعد از جشنهاي شاهنشاهي "ديگر خويشتن را آدمي زميني ومانند ديگران نميديد. در مناسبتهاي مختلف طي مجامع و محافل و ملاقاتهايعمومي خود را يك انسان ويژه" ميدانست كه "نيروهاي ماوراءالطبيعي رسالتشاهنشاهي را بر دوش او گذاشتهاند."
با همهي نشاندادن عظمت شاهنشاهي دو واقعه، شهبانوي ايران را نگران كرد و آنرا به فال بد گرفت. يكي نصف شدن كيك تاج شاه در شب ضيافت و ديگري وزيدنطوفان بعد از سخنراني شاه بود كه خاك سنگيني را بر سر و چشم ميزبانان و ميهمانانافشاند. فرح در دوران تبعيد از احساسي كه در آن زمان به او دست داده بود پردهبرداشت.
نمايشي پرهزينه
شاه به هيچ چيز جز عظمتسازي خود فكر نميكرد. شاه تلاشميكرد بزرگترين، با شكوهترين و تاريخيترين جشنها را براي "آيين شاهنشاهي" بهنمايش بگذارد؛ اما هزينهي آن چقدر ميشود براي او مهم نبود. از يك سال قبل تمامنهادهاي دولتي، وزارتخانهها، استانداريها و فرمانداريها و شهرداريها، مدارسو... يك سره وظايف اصلي خود را كنار گذاشتند تا همهي امكانات مملكت را برايجشنهاي 2500 سالهي شاهنشاهي بسيج كنند.
از "يك سال قبل براي آماده كردن تختجمشيد كه مركز برگزاري جشني چنينخيرهكننده است، كار و حركت چنان جوشان و خروشان سرشار از شوق بود كه گوييميخواستند كاخي ديگر در اين خطه بنا شود." براي سران كشورها "خيمههاييچشمگير و به غايت زيبا" برپاكردند. اين خيمهها از طرحهاي هخامنشي گرفته شده بود.براي تماشاي رژه جايگاههاي مخصوصي "به سبك و شيوهاي زيبا و خيرهكننده" برايشاه، شهبانو، خاندان پهلوي، مهمانان خارجي، سران كشورها، ايران شناسان،دانشمندان، نويسندگان و خبرنگاران و عكاسان ساخته شد."
چون شاه حكومت خود را بر پايهي ارتش بنا كرده بود، ارتش مهمترين ركن جشنهابهشمار ميآمد. به گفتهي سپهبد ضرغام فرمانده ارتش سوم شاهنشاهي موضوع اصليجشنهاي 2500 سالهي ايران نشان دادن "تاريخ ارتش ايران از ديدگاه نظامي و فرهنگياست" و به همين جهت دوهزار نظامي در شكل و تجهيزات نظاميان دوران "هخامنشي،اشكاني، ساساني، صفاري، ديلمي، صفوي، افشاري، زند و قاجار" آماده شدند. برايطراحي چنين ارتشي از يك سال قبل "گروهي از استادان دانشگاه جنگ، محققان ومردمشناسان كوشش وسيعي در شناخت طرح چهره، لباس و ساز و برگ نظامي و نوعحركت و اداي احترام سربازان سلسلههاي مختلف شاهنشاهي را آغاز كردند." نيروهاينظامي كه براي اين طرح در نظر گرفته شدند از "يك سال پيش ريش و موي خود رانتراشيدند."
پذيرايي اين جشنها به عهدهي شركتهاي فرانسوي بود. حتي لباس مهمانداران درفرانسه تهيه شد. به گزارش كيهان: "فرانسه كشوري است كه بيش از ساير كشورها درتهيهي لوازم مخصوص جشنهاي 2500 سالهي ايران همكاري داشته است." علتواقعي انتخاب فرانسه شخص فرح بود كه فرهنگي فرانسوي داشت. شهبانو كه شخصاًتمام مسئوليتها را به عهده داشت، لباسهاي مخصوص مهمانداران را از فرانسهانتخاب كرده بود. اين مهمانداران عبارت بودند از: سه نديمهي مخصوص ملكه و پنجاهتيم متشكل از سه بانو كه رؤساي كشورها و مهمانان خارجي را در كليهي مراسم جشنهمراهي ميكردند. لباسهاي اين مهمانداران را ژان پارته تهيه كردهبود."
تدارك اين جشنها به تمامي بر عهدهي خارجيان گذاشته شد. لباسها، يونيفرمهايخاندان سلطنتي و گاردهاي تشريفاتي و خدمه و هزاران بازيگري كه مراحل تاريخيايران را به نمايش ميگذاشتند، در خياطخانههاي فرانسه تهيه شد. يونيفرم درباريانرا لاون ون پاريس طراحي و دوخته بود كه حدود يك ميل نخ طلا براي تزيين در هر لباسبه كار برده بود. در تخت جمشيد "مساحتي حدود 650000متر مربع را تقريباً هفتادچادر پوشانده بود" كه ژانس پاريس آنها را با كريستال و چيني و آستر ابريشمي و مخملسرخ و چلچراغهاي درخشان تزيين كرده بود." براي طراوت پذيرايي هر روز يكهواپيماي اختصاصي بويينگ گلهاي تازهاي از هلند به شيراز ميآورد. براي تهيهيغذا وزارت دربار با شركت ماكسيم فرانسوي مذاكره كرد و قرارداد منعقد كرد. چندمؤسسهي عمدهي فرانسوي و سوييسي در تهيهي غذا، ماكسيم را كمك ميكردند. اينمؤسسه حتي يك بشقاب مخصوص براي تخم بلدرچين و خاويار اختراع كرد.ماكسيم غذاي سه روز مهمانان خارجي را در پاريس پخت و به وسيلهي هواپيما به ايرانارسال كرد. شام يك شب آن عبارت بود از؛ "خرچنگ آب شيرين و طاووس بريان گيپاكرده با دل و جگر غاز و شامپاني و شرابهاي گران بهاي فرانسوي. فقط خاوياري كهبراي پركردن تخم بلدرچين مصرف شده بود متعلق به ايران بود." شرابهاي سروشده عبارت بود از: "شراب ناب، شامپاني شاتو دوساران، شاتوبريون سفيد 1946،شاتولافيت، روتشيلد 1945 و نيز شامپاني موسينيي كنت دووگه 1945 و دم پرينيونصورتي 1959 كه بسيار كمياب بود. همراه با قهوه نيز كنياك پرنس اوژن مخصوصخمخانهي ماكسيم، صرف شد."
بسياري از جزييات جشن و لوازم نيز در پاريس طراحي و ساخته شد. براي آرايشفرح و درباريان بهترين آرايشگرهاي پاريس به تخت جمشيد دعوت شدند. اليزابتآردن يك نوع كرم صورت بهنام "فرح"توليد كرد كه در جعبههاي مخصوص به مهمانانهديه ميشد. با كارا يك گيلاس پايهدار كريستال و رابرت اويلند فنجان و نعلبكيها راساختند و شركت پرترو ملافه و روميزيها را طراحي كرد. اينها تنها نمونهاي ازاسرافكاريهاي شاهانه بود و جزييات برنامه خود بحثي طولاني را ميطلبد.
بسياري از خارجيان نام اين جشن را به طعنه پارتي گذاشتند. به گفتهي گاوين همبلي،"اسراف غيرمسئوولانه در كشوري كه اكثريت جمعيت هنوز در فقري خردكننده به سرميبرند، ابتذال اين نمايش ظاهري شكوه پادشاهان ايران حتي خارجياني را كه تحتتأثير فعاليتهاي شاه قرار داشتند" شگفتزده كرد.
بعد از اتمام مراسم بيشترين سؤال در جامعه راجع به هزينهي جشنها بود. شاهمجبور شد در 26 مهر در يك مصاحبهي مطبوعاتي شركت كند و سؤالات خبرنگاران راپاسخ دهد. اولين پرسش سؤال يوسف مازندي خبرنگار يونايتدپرس بود. او گفت:"اعليحضرتا! در مطبوعات خارج بحث خيلي زيادي دربارهي جشن شاهنشاهي شدهاست. مطبوعات نوشتهاند كه ملتي كه سههزار ميليون دلار بدهكار است، چرا بايد اينخرج را بكند؟" شاه با طفره رفتن هزينهي جشنها را خرج اقدامات زيربنايي ناميد ومدعي شد مخارج جشنها را صاحبان صنايع تقبل كردهاند و در پايان اضافه كرد كه تنهامخارج جشنها "چند مهماني بوده است كه به افتخار ميهمانان ايران داده شده و اگر ماميخواستيم ميهمانهاي عاليقدر را هر كدام عليحده به اين مملكت دعوت كنيم بهتناسب تعداد ميهمانان، مخارج تقريباً به همان تناسب اضافه ميشد." وي با عصبانيتاضافه كرد: "نميدانم كدام فكري از اول اين مطلب را در دهانها انداخت و يك عدهايهم كوركورانه موضوع را دنبال كردند". در پايان شاه اين پاسخ را "خيرخواهانه" دانست واخطار كرد كه پاسخ اصلي "جواب تند و بياعتنايي" است. پاسخ شاه قانعكننده نبود.خبرنگار سوييسي مجدداً پرسيد: "آيا ممكن است شاهنشاه دربارهي هزينه جشنهاتوضيح دهند. به ما ارقام مختلفي از 200 ميليون دلار تا دوميليارد دلار گفته شده است."شاه در پاسخ گفت: "قبلاً اين سؤال از من شده بود." شاه قول داد كه "رقم هزينه منتشرخواهد شد." شاه از خبرنگار پرسيد قيمت يك كيلو نان و يك كيلو گوشت چهقدراست؟ خبرنگار گفت: نميدانم. شاه گفت: "پس چرا از من سؤال ميكنيد؟" شاه بدوناين كه از اقدامات شگفتانگيز اسرافكاريها و زرق و برقهاي غير ضروري صحبتكند، از قيمت نان�
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 259]
-
گوناگون
پربازدیدترینها