واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: نيكلاس كيج ، بازيگر نقش هاي سخت و طاقت فرسا
نيكلاس كيج در 7 ژانويه 1964 در لانگ بيچ كاليفرنيا متولد شد. پدرش آگوست كاپولا استاد ادبيات و مادرش جوي وجلسانگ بود. به نقل از سينماي ما، نيكلاس كيج برادرزاده فرانسيس فورد كاپولا، يكي از معروف ترين كارگردانان حال حاضر جهان (كارگردان فيلم پدر خوانده ) است. او 12 ساله بود كه پدر و مادرش از هم جدا شدند و به همراه پدرش به سان فرانسيسكو رفت. نيكلاس نوجوان، عاشق بازيگري بود، تا حدي كه تحصيل را در دوران دبيرستان در سن 15 سالگي رها كرد و وارد كنسرواتوار جوانان سان فرانسيسكو شد. در آن جا در نقش يك قهرمان بوكس در اجرايي از نمايش نامه پسر طلايي ظاهر شد. سپس به بورلي هيلز رفت و در كلاس هاي آموزش بازيگري شركت كرد. پدر كيج رئيس واحد هنرهاي خلاق دانشگاه سن فرانسيسكو تاثير زيادي بر او داشت. از جمله ديگر شخصيت هايي كه كيج در اين دوره از آنان تاثير پذيرفت مي توان به مارلون براندو، جيمز دين و جري لوييس اشاره كرد. در سال 1981با تلاش فراوان و با نام نيكلاس كوپولا در نخستين فيلمش كه كاري تلويزيوني بود بازي كرد. سپس بخت آن را يافت تا در ساخته عموي نامدارش( ماهي مهاجم ) در نقش يكي از اعضاي گروه جوانان ياغي ( در كنار بازيگراني مثل ميكي رورك و مت ديلن ) نقشي را به عهده بگيرد. كيج همان اوايل فعاليتش نامش را تغيير داد تا زير سايه نام كسي قرار نگيرد و به اعتبار نام خودش به شهرت برسد. او با بازي در نقش هاي كلاسيك و جذاب در اواخر دهه 80 ميلادي توانست نامش را همان گونه كه مي خواست در جهان سينما مطرح كند. او نام كيج را از كاراكتر لوك كيج، يكي از شخصيت هاي كتاب هاي مارول كميك، الهام گرفته است (كيج علاقه ويژه اي به كتاب هاي كميك استريپ (مصور) دارد و كلكسيوني را از آن ها جمع آوري كرده است). به عقيده او اسطوره شناسي شخصيت هاي كتاب هاي كميك استريپ مي تواند بر آن چه امروز در اطراف ما مي گذرد تاثير بگذارد. كيج حتي اسم پسرش را هم از روي يكي از شخصيت هاي كتاب هاي كميك استريپ انتخاب كرده است.او با وجود تغيير نام، در 2 ساخته ديگر عمويش هم ظاهر شد: در كاتن كلاب نقش برادر كوچك تر ريچاردگر را ايفا مي كرد و در( پگي سو ازدواج كرد ) نقش همسر كاتلين ترنر را به عهده داشت. در (بردي) كنار( ماتيو موداين) در قالب 2 دوست زخم خورده رواني بازگشته از جنگ ويتنام حضوري موثر داشت. در اين دوره آرام آرام نقش هاي با اهميت تري را قبول كرد: (هاي مك دانا)، سارق سابقه دار راحت طلبي كه با همكاري همسر سابقا پليس خود ( با بازي هالي هانتر ) تصميم مي گيرند يكي از نوزادهاي 5 قلوي همسايه را بربايند چرا كه نمي توانند بچه دار شوند. همچنين مي توان به حضورش در (وحشي در قلب) در نقش همراه لورادرن در قالب زوجي ياغي كه دشت هاي آمريكا را در مي نوردند اشاره كرد. در اين زمان حضور او در ( پرندگان آتشين)، تقليدي سطحي از تاپ گان( توني اسكات 1986) در نقش يك خلبان بي باك هلي كوپتر تا حد زيادي به موقعيت هنري او لطمه زد. با اين همه سال هاي دهه 1990 سرآغاز فصل تازه اي در كارنامه بازيگري او با نقش هايي متنوع و به ياد ماندني بود. 2 نقش كمدي در فيلم هاي (ماه عسل در وگاس) و (حفاظت از تس) و همچنين حضورش در 2 فيلم( نوار مدرن ) و (غرب رد راك) در نقش قرباني يك تقدير شوم و (بوسه مرگ) در نقش (ليتل جونيز) سركرده ساديست يك باند گنگستري قابل ذكر است. كيج 2 بار نامزد جايزه اسكار شد و سرانجام هم براي بازي در نقش يك الكلي نا اميد كه مي خواهد دست به خودكشي بزند، براي فيلم ترك لاس وگاس توانست اسكار را از آن خود كند. نقش ديگري كه براي آن نامزد جايزه اسكار شد، نقش چارلي كافمن و 2 قلوي خيالي او در فيلم اقتباس بود. با وجود اين موفقيت ها، بسياري از نقش آفريني هاي او در فيلم هاي كم خرج در مقايسه با فيلم هاي تجاري اش در اكران ناديده گرفته شد. براي مثال در سال 2005 كيج در 2 فيلم شگفت انگيز ارباب جنگ و هواشناس بازي خارق العاده اي داشت كه هر دوي اين فيلم ها در گيشه شكست خوردند و فروش خوبي نداشتند و با وجود اين كه نقدهاي خوبي هم بر آن ها نوشته شده بود و اكران جهاني هم داشتند، در عمل در برابر مخاطبان شكست خوردند. در صخره كيج در كنار (شون كانري) در نقشي مريد گونه ظاهر شد كه با ياري جستن از پيري مجرب و دنيا ديده سعي در به انجام رساندن ماموريتش دارد. موفقيت عمده اين بازيگر از تلاش او براي نقش آفريني در فيلم هاي ژانر حادثه اي (اكشن) ناشي مي شود. در دومين فيلم پر فروش موفقش تا امروز يعني فيلم گنجينه ملي، نقش يك تاريخ دان عجيب و غريب را بازي مي كند كه براي پيدا كردن گنجينه اي كه توسط يك سازمان آمريكايي پنهان شده، وارد ماجراهاي خطرناكي مي شود. يا در فيلم ديگرش تغيير چهره به كارگرداني جان وو كه هم نقش قهرمان و هم ضد قهرمان داستان را دارد. كيج در هاليوود به جدي گرفتن نقش ها و زندگي كردن با آن ها و همچنين انجام تمرين هاي دشوار شهرت دارد و هر نقشي را كه بپذيرد در زندگي واقعي اش نيز در قالب آن فرو مي رود. شواهد اين مدعا كم نيستند. به خاطر (مسابقه با ماه ) بازويش را شكافت، 2 دندانش را به خاطر (بردي ) كشيد و در بوسه خون آشام يك سوسك زنده را بلعيد! او از معدود بازيگران معاصر سينماي آمريكاست كه از ستاره شدن پرهيز كرده و با تغيير خصايص فيزيكي اش (مثل فرم آرايش موها و صدا و لهجه) از فيلمي به فيلم ديگر مانع از شكلگيري تصويري ثابت از خود در ذهن علاقه مندانش شده است. در سال هاي اخير كيج به جز بازيگري، حيطه هاي ديگري را هم تجربه كرده است. او براي اولين بار تجربه كارگرداني را با يك درام كم هزينه با بازي جيمز فرانكو تجربه كرد. او همچنين تهيه كنندگي چند فيلم را نيز برعهده داشته است از جمله فيلم سايه يك خون آشام كه اولين فيلمي است كه توسط شركت ساترن توليد شده است. اين شركت توسط خود كيج و شريكش جف لواين تاسيس شده است. سايه يك خون آشام نامزد جايزه اسكار هم شد. كيج همچنين توليد فيلم زندگي ديويد گيل را با بازي كيت وينسلت و كوين اسپيسي هم در كارنامه اش دارد.
همسران: نيكلاس كيج و ليزا مري پريسلي ( دختر الويس پريسلي ) در جزيره هاوايي با يكديگر ازدواج كردند (يك هفته قبل از بيست و پنجمين سالگرد درگذشت الويس پريسلي). البته مراسم عروسي بعد از سالگرد درگذشت الويس پريسلي برگزار شد. الويس پريسلي 42 سال داشت كه در اثر حمله قلبي در سال 1977 درگذشت. كيج و ليزامري بالاخره از هم طلاق گرفتند و بعد از آن كيج با دني كيو( موسيقي دان ) ازدواج كرد كه از اين ازدواج 2 فرزند دارد. نيكلاس كيج با پاتريشيا آركت (بازيگر بزرگراه گمشده) ازدواج كرده بود كه در سال 2001 از هم جدا شدند. نيكلاس كيج به طور اتفاقي با يك گارسن كه اهل كشور فيليپين بود آشنا شد و همين آشنايي باعث ازدواج آن ها در سال 2004شد.
فيلم شناسي:
تربيت بد 2 (ورنر هرتزوگ، 2009- در مرحله فيلم برداري)
آگاهانه (الكس پروياس ، 2009)
بانكوك خطرناك (برادران پانگ، 2008)
گنجينه ملي: كتاب اسرار (جان ترتلتاب، 2007)
آينده (لي تاماهوري، 2007)
گرايند هاوس (رابرت رودريگوئز، كوئنتين تارانتينو، 2007)
روح سوار (مارك استيون جانسون، 2007)
The Wicker Man (نيل لابوت، 2006)
مركز تجارت جهاني (اليور استون، 2006)
هواشناس (گور وربينسكي، 2005)
ارباب جنگ (اندرو نيكول، 2005)
گنجينه ملي (جان ترتلتاب، 2004)
مردان جادويي (رايدلي اسكات، 2003)
اقتباس (اسپايك جونز، 2002)
رمزگويان (جان وو، 2002)
كاپيتان كورلي (جان مدن، 2001)
مرد خانواده (برت راتنر، 2000)
سرقت در 60 ثانيه (دومنيك سنا، 2000)
بيرون آوردن مردگان (مارتين اسكورسيزي، 1999)
8 ميلي متري (جوئل شوماخر، 1999)
چشمان مار (برايان دي پالما، 1998)
تغيير چهره (جان وو، 1997)
هواپيماي محكومين (سايمون وست، 1997)
صخره (مايكل بي، 1996)
ترك لاس وگاس (مايك فيگيس، 1995)
بوسه مرگ (باربه شرودر، 1995)
گرفتار در بهشت (جرج گالو، 1994)
مي توانست براي شما اتفاق بيفتد (اندرو برگمن، 1994)
ماه عسل در وگاس (اندرو برگمن، 1992)
غرب ردراك (جان دال، 1992)
وحشي در قلب (ديويد لينچ، 1990)
پرندگان آتشين (ديويد گرين، 1990)
بوسه خون آشام (رابرت بيرمن، 1989 )
ماه زده (نورمن جويسون، 1987)
بزرگ كردن آريزونا (جوئل كوئن، 1987)
پگي سو ازدواج كرد (فرانسيس فورد كاپولا، 1986)
بردي (آلن پاركر، 1984)
كاتن كلاب (فرانسيس فورد كاپولا، 1984)
ماهي مهاجم (فرانسيس فورد كاپولا، 1983)
چهارشنبه 8 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خراسان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1574]