واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: پيدا و پنهان تجاوز نظامي آمريكا به سوريه ( يادداشت روز )
حمله چهار بالگرد نظامي آمريكا به روستاي «السكر» در 8 كيلومتري خط مرزي سوريه با عراق كه به كشته شدن 9 روستايي كارگر و كشاورز اين روستا انجاميد، منشأ گمانه زني هاي فراواني در خصوص هدف آمريكا از اين اقدام گرديده است.
اقدام آمريكا از ابعاد نظامي اهميتي ندارد چرا كه ورود شبانه چند هلي كوپتر به آسمان يك كشور و سپس شليك به سوي غيرنظاميان فقط مقداري جسارت زيرپا گذاشتن حقوق طبيعي مردم مي خواهد كه البته آمريكايي ها در آن يد طولايي دارند. آمريكايي ها در عين حال در توجيه اقدام تجاوزكارانه خود ادعا كردند هدف آنان از ميان برداشتن يكي از رهبران القاعده بوده و حتي يكي ديگر از آنان مدعي شد كه در حمله بالگردهاي آمريكايي به سوريه يكي از رهبران سرشناس القاعده بنام «ابوغيداء»! به هلاكت رسيده است اما البته همانگونه كه خبرنگار آسوشيتدپرس كه به اين روستا رفته اذعان كرد، پيش از اين كسي نام وي را نشنيده بود و با اين وصف بايد گفت ابوغيداء- اگر وجود خارجي داشته باشد- پس از مرگ به عضويت القاعده درآمده و به رهبري آن نايل گرديده است!!
در مورد دلايل يا اهداف آمريكا از اين اقدام تجاوزكارانه گفتني هايي وجود دارد.
1-بسياري از تحليلگران حمله يكشنبه شب بالگردهاي آمريكا به نقطه اي در خاك سوريه را با بن بست توافقنامه امنيتي، سياسي و اقتصادي آمريكا و عراق مرتبط مي دانند. چهارشنبه هفته پيش كه آخرين دور مذاكرات طرف هاي عراقي و آمريكايي در بغداد برگزار شد و به هيچ نتيجه اي نرسيد ژنرال «مايكل مولن» رئيس ستاد مشترك ارتش آمريكا رسما اعلام كرد: «مهمترين مانع امضاي توافقنامه توسط دولت و مجلس عراق بعضي از همسايگان اين كشور مي باشند.» بر اين اساس آمريكايي ها با اقدام كور عليه سوريه خواسته اند انتقام شكست خود را از سوريه بگيرند و يا به اين كشور «هشدار جدي» بدهند كه خود را از ماجراي عراق كنار بكشد.
2- نزديكي اقدام تجاوزكارانه آمريكا با زمان برگزاري انتخابات رياست جمهوري اين كشور ذهن بعضي از تحليلگران را به اين جمعبندي رسانده است كه آمريكايي ها اقدام محدود نظامي عليه سوريه را- كه مي دانستند حتما بازتاب دامنه داري پيدا مي كند- با هدف تاثيرگذاري بر روي آراي شهرونداني كه مي پرسند: «بوش 8 سال عليه دولت سوريه سخن گفت ولي بي آنكه به نتيجه اي رسيده باشد، كاخ سفيد را ترك مي كند» طراحي كرده اند. اين تحليلگران معتقدند اقدامات هفته هاي اخير آمريكا در افغانستان و پاكستان، فشار آمريكايي ها براي كوتاه آمدن طرف هاي عراقي و امضاي توافقنامه، اصرار دستگاه سياست خارجي آمريكا به اسرائيل براي شركت در ميز گفت وگو با طرف فلسطيني نيز در همين راستا صورت گرفته است و بوش مي خواهد بگويد موقعيت دشمنان آمريكا در خاورميانه آسيب پذير شده است. آمريكايي ها -غلط يا درست- پيش بيني كرده بودند كه دولت سوريه به هشدار و اعتراض اكتفا مي كند و كار به درگيري دوطرف نمي انجامد.
3- يك جنبه ديگر اين اقدام، مي تواند تهديد كشورهاي مستقل و قدرتمند منطقه- بويژه ايران- باشد. وقتي مولن مي گويد مشكل امضاي توافقنامه، مخالفت بعضي از همسايگان عراق است اذهان بلافاصله روي همسايه شرقي عراق متمركز مي شود. آمريكايي ها حدود دو سال گذشته- يعني درست از زماني كه اسلام گراها بر اكثر شئونات سياسي و اجتماعي عراق حاكم شدند- روي واژه هاي «دخالت ايران در عراق» متمركز شدند و به تبليغ آن پرداختند و البته براي اينكه جا بيفتد ابتدا پنج ديپلمات ايراني در «ساختمان اربيل» و سپس دبير دوم سفارت ايران در بغداد را ربوده و مدعي شدند اينها به فعاليت هاي غيرقانوني مبادرت ورزيده اند. پس از آن فاكس نيوز- ارگان رسمي پنتاگون- هر روز سلاح هايي- كه به قول آنان كنار جاده رها شده اند- را مي يافتند كه بر روي آنها عبارت made in Iran حك شده بود. البته آمريكايي ها وقتي با اين سؤال مواجه كه ايران رسما اعلام مي كند كه به 55 كشور دنيا بطور قانوني سلاح مي فروشد، ادعاي صدور غيرقانوني تسليحات (آنهم با آرم و عنوان رسمي!) به عراق چگونه قابل اثبات است مي گفتند اين را از مقامات سپاه پاسداران ايران بپرسيد! به هر روي يك گمانه در اين ماجرا اين است كه هدف آمريكايي ها واداشتن ايران به عدم مخالفت با توافقنامه (اي كه با امنيت ملي ايران نيز منافات جدي دارد) است ولي چون مي دانستند كه هر نوع اقدام نظامي عليه ايران «واكنش فوري» و «غيرقابل محاسبه» جمهوري اسلامي را درپي دارد به جاي روستايي در صفر مرزي ايران به روستايي با اين مختصات در سوريه- هم پيمان استراتژيك ايران- حمله ور شده اند! كه اين گمانه نيز طرفداراني دارد.
4- بعضي ديگر با اشاره به برخي از نقل و انتقالات نظامي آمريكا در خاورميانه- از جمله انتقال حدود 35 هزار نظامي مستقر در عراق به افغانستان و تشديد حملات به مناطقي از شمال پاكستان- گفته اند حمله آمريكا به روستاي «السكر» آغاز يك سلسله تحركات نظامي عليه سوريه است. آنان مي گويند همانگونه كه حمله نظامي شهريور ماه سال گذشته رژيم صهيونيستي به منطقه نيمه بياباني «تل ابيض» -در نزديكي مرز سوريه با تركيه- آغاز يك سلسله مباحث دامنه دار درباره فعاليت هسته اي سوريه شد. حمله نظامي بالگردهاي آمريكا به «ناحيه ابوكمال» نيز آغاز سلسله اقداماتي عليه سوريه با توجيه تعقيب جنگ سالاران القاعده خواهد بود. اين در حالي است كه مقامات ارشد عراقي- از جمله جلال طالباني رئيس جمهور در بازگشت دو ماه پيش از سفر به آمريكا- با صراحت از همكاري سوريه با دستگاههاي مسئول عراقي در مقابله با القاعده و كنترل مرزها ابراز رضايت كرده اند.
5- اما نكته مهمي كه در تحليل ها به آن اشاره نشده بود، رابطه حمله نظامي به «السكر» با موضوع «جولان» بود. دو هفته پيش در شرايطي كه رژيم صهيونيستي در تشكيل كابينه جديد دچار مشكل اساسي گرديده و اختلافات داخلي اين رژيم مشتعل شده بود، بشار اسد- رئيس جمهور سوريه- بطور بي سابقه و با صراحت اعلام كرد: «جولان را بازپس مي گيريم از طريق مذاكره يا اقدام نظامي». اسرائيلي ها سعي كردند از كنار عبارت بشار بگذرند ولي كاملاً پيدا بود كه بطور جدي نگران شده اند. آمريكايي ها و اسرائيلي ها كه طي دو سال گذشته براي جدا كردن سوريه از مقاومت و ايران تلاش زيادي كرده و به جايي نرسيده بودند، احساس كردند اگر به «اقدام عملي» دست نزنند، به احتمال زياد بشار اسد تهديد خود را عملي مي كند و حتماً به بازپس گيري جولان و اراضي اطراف آن و نيز چشمه اي كه از آن جاري است - و از سال 1346 تاكنون در اشغال رژيم صهيونيستي است- نايل مي گردد چرا كه از يك سو نظاميان سوريه كه از چهار دهه قبل مترصد فرصتي بودند، اينك اين فرصت را مغتنم مي شمرند و از سوي ديگر نظاميان رژيم صهيونيستي در آسيب پذيرترين شرايط تاريخي خود بسر مي برند و لذا احتمال مقاومت آنان در برابر حمله ارتش سوريه و كارآيي مقاومت ارتش تل آويو ضعيف است. برهمين اساس به نظر مي رسد آمريكايي ها از فرصت كنوني براي بازداشتن سوريه استفاده كرده اند. شايد از همين رو آسوشيتدپرس به نقل از يك كارشناس نظامي آمريكا، حمله روز يكشنبه به «السكر» را «حمله اي پيش دستانه» لقب داد و يك مقام نظامي آمريكا اعلام كرد: «وقتي فرصتي بدست مي آيد بايد از آن استفاده كرد.»
اقدام آمريكا در يك روستاي سوريه بعيد است كه توسط دستگاه نظامي و امنيتي سوريه پيش بيني نشده باشد. سابقه آمريكايي ها در حمله به يك كاروان عروسي- در سال 1383- در نقطه صفر مرزي سوريه با عراق، حمله مكرر نظاميان آمريكايي مستقر در افغانستان به روستاهاي پاكستاني مجاور مرز افغانستان و... حتماً امكان تكرار آن در عمق خاك سوريه را براي مقامات دمشق باورپذير كرده است. عدم پاسخ سوريه نيز كاملاً طبيعي است چرا كه سوريه بايد روي آزادسازي جولان و جبل الشيخ متمركز شود.
در عين حال اگر آمريكايي ها به قصد ايران به يك روستاي سوريه حمله كرده باشند نشان مي دهد كه از يك سو به شدت از واكنش ايران هراس دارند و از سوي ديگر در مورد تاثيرگذاري اين اقدام روي مواضع ايران پيرامون عراق ترديد دارند. آمريكايي ها البته به دروغ اعلام مي كنند كه مشكل ما در عراق، ايران است آنان بخوبي مي دانند كه نه فقط شيعيان حتي سني ها- و بخصوص مهمترين گروه متشكل آن كه جبهه توافق به رهبري طارق هاشمي باشد- و نيز كردهاي عراق- بنا به اعلام رئيس فراكسيون كردها در پارلمان اين كشور- با توافقنامه اي كه آمريكا با فشار فراوان درصدد تحميل آن به عراق است مخالفند. در سطح كشورهاي منطقه نيز به غير از بعضي از كشورهاي كوچك خليج فارس- شامل ايران، تركيه، اردن، سوريه و عربستان- بطور جدي با طرح اسارت بار ياد شده مخالفند و آن را مغاير با مصالح، امنيت و منافع ملي خود مي دانند. حمله غيرموجه بالگردهاي آمريكا به سوريه دقيقاً تهديد امنيتي ناشي از حضور نظاميان آمريكا در منطقه براي بار چندم به اثبات رساند و دقيقاً از همين رو بلافاصله از سوي همه كشورها و نيروهاي منطقه- اعم از موافقان و مخالفان سوريه- محكوم شد.
سعدالله زارعي
سه شنبه 7 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]