تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هرگاه سفره پهن مى‏شود، چهار هزار فرشته در اطراف آن گرد مى‏آيند. چون بنده بگويد...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1825997461




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نويسنده: عبدالحسين حجت زاده سلاح هسته‌اي و امنيت ملي ايران


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: عبدالحسين حجت زاده سلاح هسته‌اي و امنيت ملي ايران
خبرگزاري فارس: موضوع اين مقاله «جايگاه سلاح هسته‌اي در تأمين امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران» است. به عبارت ديگر پرسش پژوهش حاضر اين است كه «آيا سلاح هسته‌اي مي‌تواند امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران را تأمين نمايد؟‌».


موضوع اين مقاله «جايگاه سلاح هسته‌اي در تأمين امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران» است. به عبارت ديگر پرسش پژوهش حاضر اين است كه «آيا سلاح هسته‌اي مي‌تواند امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران را تأمين نمايد؟‌». ايران از سوي دشمناني بزرگ تهديد به تغيير رژيم سياسي شده است، جمهوري اسلامي ايران از سوي ايالات متحده و شخص رئيس‌جمهور آن محور شرارت «Axis of evil» ناميده شده و به حمايت از تروريسم بين‌الملل از جمله القاعده و... و نيز به عنوان مانع بزرگ صلح خاورميانه و ناقض حقوق بشر متهم گرديده است و هواپيماها و كشتي‌هاي آن هدف قرارگرفته و گفته مي‌شود حريم هوايي و دريايي و اخيراً زميني آن توسط امريكا نقض گرديده است.
برخي براساس نظريه بازدارندگي تحليل نموده، ايران را در محاصره چهار قدرت هسته‌اي پاكستان و هند، امريكا و اسراييل دانسته، انگيزه در اختيارگرفتن سلاح هسته‌اي را براي كسب اطمينان و ارضاي غرور ملي و تمدني توجيه نموده‌اند، بخصوص تهديدات اخير حمله به سايت‌هاي هسته‌اي ايران توسط اسراييل كه جمهوري اسلامي را (گفته مي‌شود كه) عصباني نموده است.» به ويژه تعقيب طرح «خاورميانه بزرگ» و «دموكراتيزاسيون» منطقه توسط ايالات متحده اين احساس عدم امنيت جمهوري اسلامي را پيچيده‌تر ساخته و انگيزه دستيابي را (گفته مي‌شود كه) پديد آورده است و در حالي كه خاورميانه‌اي عاري از سلاح هسته‌اي حداقل در حال حاضر دور از ذهن به نظر مي‌رسد و انديشه‌اي آرماني به حساب مي‌آيد، واقع‌گرايان بر آنند كه هرج و مرج و فقدان يك اقتدار مشروع و مسلط بين‌المللي كه بتواند ضامن نظم بين‌المللي باشد دولت‌ها را در احساسي از ناامني و رقابت دائمي وامي‌دارد كه به دنبال حداكثرسازي قدرت خود باشند، چرا كه براساس قاعده (Zero Sum game) هرچه بازيگر A قويتر گردد، بازيگر B و ساير رقيبان ضعيف‌تر مي‌گردند، و لذا قدرت و منفعت اصل است و رقابت. در اين ميان سلاح هسته‌اي علاوه بر تأمين اهداف فوق نوعي پرستيژ و غرور ملي عضويت در كلوپ دارايان «The haves» را به ارمغان مي‌آورد كه كمتر قدرتي است كه اسير وسوسة آن نشود. از طرفي گفته مي‌شود كه اسلام نيز «... و اعدولهم ماستطعتم...» يعني هرچه در توان داريد... را به عنوان يك خط‌مشي كلي بازدارندگي و «فمن اعتدي عليكم...» را نيز به مثابه يك استراتژي مقابله به مثل مطرح نمـوده است و لـذا جمهوري اسلامي ايـران بايـد تـا بن دنـدان و بـه منظـور بـازدارنـدگي «Deterrence» و يا هرگونه اقدام مقابله به مثل «Retaliation» بدون محدوديت به سلاح‌هاي كشتارجمعي و از جمله هسته‌اي براي دفاع از اسلام يا حقوق مسلمين جهان و يا براي ياري ستمديدگان جهان و مبارزه با كفر و استكبار جهاني مسلح باشد.

در نوشته حاضر در ابتدا مفهوم‌شناسي Conceptulization مختصري از مفاهيم و واژه‌هاي كليدي امنيت، امنيت ملي، امنيت از ديدگاه اسلام سلاح هسته‌اي و گسترش آن ارائه گرديده است كه به گمان من كمك شاياني به درك بيشتر مسائل و كسب آمادگي براي تحليل و استنتاج مي‌نمايد. اين كار طبعاً با روش كتابخانه‌اي و مطالعه سوابق و منابع مختلف صورت پذيرفته است.

سپس مباني نظري امنيت با استفاده از رهيافت‌هاي سنتي و مدرن نظريه‌هاي روابط بين‌الملل، نظريه‌هاي گسترش هسته‌اي و بازدارندگي بيان گرديده است كه به انگيزه‌هاي كشورها براي دستيابي به سلاح هسته‌اي و نهايتاً پيشينه و انگيزه هسته‌اي جمهوري اسلامي ختم مي‌گردد و در پايان هم به نتيجه‌گيري مي‌پردازيم.

ناگفته نماند همان‌گونه كه تعاريف ما از امنيت و سلاح هسته‌اي به منظور تعريف امنيت صرفاً در ارتباط با سلاح هسته‌اي است، اوضاع و شرايط محيط بين‌المللي را هم حتماً مدنظر داريم. و آزمون فرضيه‌هاي خود را در اين محيط انجام مي‌دهيم و بعد به استنتاج و احياناً ارائه راه‌كار مي‌پردازيم: به عنوان نمونه تلاش هسته‌اي ايران را در خلاء ارزيابي نمي‌كنيم، بلكه تلاش ايران براي دستيابي به سلاح هسته اي را در شرايطي بررسي مي‌كنيم كه محيط بين‌المللي در وضعيت گذار «Transition» از نظام دوقطبي مبتني بر برداشت سنتي «آرمان‌گرايانه و واقع‌گرايانه»، به نظام نويني است كه ايالات متحده تحت نام نظم نوين تك‌قطبي «N.W.O.» دانسته و ديگران آن را نظام چندقطبي و يا جهاني مي‌دانند و به هرحال متعلق به عصر مدرن و پسامدرن بوده و گرايش‌هاي غالب آن تكيه بر قدرت نظامي را اولويت نمي‌دهد و فاكت‌ها و عناصر اقتصادي - رفاهي - اجتماعي در معياري جهاني بيشتر مدنظر قرار دارد و خود كشور جمهوري اسلامي ايران هم نگاهش را به تناسب و اقتضاي محيط بين‌المللي در فرايندي تاريخي تغيير داده است، ضمن اين‌كه مناسب‌تر مي‌بيند كه به ديگر عوامل تعيين‌كنندة «‌امنيت ملي» نيز توجه داشته باشد.

تعاريف:

1. چيستي امنيت ملي:

در خصوص مفهوم‌شناسي امنيت «Conceptualization of Security» بايدگفت تنوع بسيار است. بري بوزان آن را مفهومي توسعه‌نيافته و ولفرز آن را مفهومي مبهم دانسته است، در حالي كه مهمترين اولويت سياست‌هاي داخلي و خارجي هر كشور است و تشكيل و تداوم جامعه مدني، برنامه‌ريزي براي رشد و توسعه، حفظ و گسترش ارزش‌هاي ملي، سرمايه‌گذاري و شكوفايي اقتصادي، تأمين رفاه اجتماعي و بهداشت، حفظ محيط زيست و... همه و همـه در گروه «امنيـت» است و سـازمـان ملل معني آن را چنين اعلام نموده: «اين‌كه كشورها از حمله نظامي، فشار سياسي و اقتصادي بيمناك نبوده و بتوانند آزادانه پيشرفت و توسعه خود را دنبال نمايند» و در فرهنگ علوم سياسي آمده است: «امنيت يعني تضمين ايمني به معني تنظيم قراردادهاي تنظيمي سياسي براي كاهش احتمال بروز خطر جنگ، برقراري مذاكره به جاي محاربه به قصد حفاظت از صلح به عنوان شرط طبيعي ميان دولت‌ها، مصونيت از تعرض و تصرف اجباري و بدون رضايت و دورماندن از خطرات و تعديات به حقوق و آزادي‌هاي مشروع»(1)، يا اين‌كه در جايي ديگر گفته مي‌شود امنيت يعني برحذربودن از خطراتي كه منافع و ارزش‌هاي حياتي را موردتهديد قرار مي‌دهند، چه در مورد افراد و چه در مورد اجتماعات بشري و واحدهاي سياسي بين‌المللي»(2) و اين‌كه ليپمن گفته است: «يك ملت وقتي داراي امنيت است كه در صورت اجتناب از جنگ بتواند ارزش‌هاي اساسي خود را حفظ كند، و در صورت اقدام به جنگ بتواند آن را پيش ببرد.»

«امنيت ملي: National Security حالتي است كه در آن ملتي فارغ از تهديد از دست‌دادن تمام يا بخشي از جمعيت، قلمرو يا دارايي خود به سربرد»(3) و بالاخره «امنيت ملي عبارت است از مصونيت نسبي يا مطلق يك كشور از حمله مسلحانه، خرابكارانه سياسي يا اقتصادي احتمالي همراه با واردكردن ضربه‌كاري و مرگبار در صورت موردحمله‌قرارگرفتن. امنيت ملي بيانگر تمام مقاصد سياسي كشور است، يعني آمادگي براي مخاصمه، براي بازداشتن از آن، يا دوري‌گزيدن از آن».(4)

2. امنيت از ديدگاه اسلام:
چنان‌كه از مفاهيم و تعابير اسلامي و سنت پيامبر و ائمه برمي‌آيد امنيت عبارت است از نبود هرگونه خوف و بيم و ترس چه در قلمرو فردي و چه در جوامع انساني... من بعد خوفه امناً» و شهروند اسلامي هم كسي است كه ديگر شهروندان از رفتار او اعم از بيان و قلم و يا كردار و عمـل در امان باشند المسلم من سلم المسلمون من يده و لسانه منظور از «سلم»، همان صلح است كه به مفهوم عدم هرگونه تهديد و جنگ و تعبيري از «امنيت» است. شهروند اسلامي به مشاركت و تعاون در همة امور پسنديده دعوت مي‌شود و از مناهي بازداشته مي‌شود: «تعاونوا علي البر و التقوي و لاتعاونوا علي الاثم و العدوان»، اسلام موانع امنيت را منع نموده و محكوم مي‌نمايد و به عبارتي ريشه‌يابي نموده، ظلم، تعدي، اجبار، تهديد و ارعاب را منع مي‌نمايد و دعوت به قدر مشترك‌ها مي نمايد؛ قل يا اهل الكتاب تعالوا الي كلمه سواء بيننا و بينكم (آل عمران، 64). اسلام تن دادن به ظلم و ستم را هم نهي مي‌كند و از طرفي مقابله با ظلم و ستم را هم امري همگاني مي‌بيند. ستم و تجاوز و ارعاب (تروريسم) را از مصاديق منكر و امور و راه‌هاي منتهي به «امنيت» را از مصاديق معروف مي‌شمارد و نهي همگاني از «منكر» و امر همگاني به «معروف» ا وظيفه همگان اعلام مي‌داند. «اسلام بر شكل‌دهي توافقات گسترده در قالب پيمان‌هاي دو يا چندجانبه تأكيد دارد به گونه‌اي كه دوام مصالح و منافع ملي، ضمن تأمين منافع مشترك ملت‌ها امكان‌پذير گردد.»(5) لذا در اين شيوه همگان عليه يك يا چند پيمان‌شكن بسيج و تشويق مي‌شوند كه از آن مي‌توان استنباطي شبيه اين گفتة ارگانسكي نمود كه «اصولاً اين فرض كه هيچ دولتي نمي‌تواند با موفقيت در برابر نيروي متحده تمامي دول ديگر مقاومت كند فرضية صحيحي است.»(6) مجموعه ديدگاه‌هاي فوق نشان‌دهندة نزديكي ديدگاه اسلام به نظريه «امنيت دسته‌جمعي» است. پيمان صلح حديبيه و رعايت آن از سوي پيامبر اسلام الگوي قابل‌تأملي است براي انطباق بيشتر با نظام بين‌الملل و برون‌رفت احتمالي از بحران انزوا و الگوي مناسبي براي فهم و درك دولت از مفهوم عملي امنيت ملي و بين‌المللي از ديدگاه اسلام.

3. مرجع امنيت
بري بوزان مرجع امنيت را دولت دانسته و سه نوع تهديد را متوجه دولت مي‌داند:

«1- تهديداتي كه متوجه انديشه دولت (ملت‌گرايي) است 2- تهديداتي كه بنيان فيزيكي دولت (جمعيت و منابع) را هدف مي‌گيرد و 3- تهديداتي كه متوجه نماد نمادين دولت (نظام سياسي آن) است.»(7)

امنيت اجتماعي ناظر بر پايداري الگوهاي سنتي زبان و فرهنگ، همبستگي و هويت و عرف‌هاي ملي و مذهبي در چارچوب شرايط قابل‌قبول براي تحول و تكامل آنها است.

كولوزيج «Kolodziej» مرجع امنيت را به نحوي از دولت فراتر مي‌برد:

«سياست امنيتي عبارت است از تلاش دولت‌ها براي تحت‌تأثير قراردادن و تعيين ساختار كلي نظام امنيت بين‌الملل يا اجزاي تشكيل‌دهندة آن مطابق آنچه خود مطلوب مي‌دانند.»(8)

بري بوزان نيز در كتاب مردم، دولت‌ها و ترس «People, States and fear»، ضمن تأكيد بر «امنيت بين‌الملل»‌به جاي امنيت ملي، ابعاد مختلف سياسي، اجتماعي، اقتصادي نظامي و محيط‌زيستي را مطرح مي‌كند. به عبارت ديگر در نظام نوين جهاني كشورها ديگر تنها به مصالح خود نمي‌انديشند چرا كه برخي عوامل مانند محيط‌زيست تأثيرات همگاني دارند و در اينجا ديگر سود يك دولت زيان دولت ديگر و برعكس نيست، بلكه سود يكي سود همه و زيان يك دولت زيان همه دولت‌ها به حساب مي‌آيد. از نظر او فروپاشي شوروي بر اثر واگرايي ناشي از مناقشات قومي و يا برعكس اتحاد 25 كشور در قالب اتحاديه اروپا به مثابه گذار از نظام سنتي مبتني بر دولت ملت و دليلي بر فراملي‌بودن پديدة امنيت است و اين پاراديم‌ها نشانگر آن است كه همه بايد به امنيت همه بيانديشند، چرا كه امنيت فردي و امنيت ملي ديگر جداگانه كارساز نيست، بلكه در دنياي جهاني‌شدة امروز بايد به جامعة امنيتي جهاني انديشيد.

4. سلاح هسته‌اي
Nuclear Weapon سلاحي است كه در آن از نيروي آزادشده ناشي از شكافت هسته عناصري كه داراي جرم سنگين هستند مانند اورانيوم (u) و پلوتونيوم (pu) به سه صورت انفجار، گرما (تشعشعات گرمايي) و تشعشعات هسته‌اي استفاده مي‌شود. از اورانيوم با غناي زير 5% براي توليد انرژي گرمايي استفاده مي‌شود. «در حالي كه اورانيوم موردنياز براي ساخت سلاح هسته‌اي اورانيوم 235 (U235) مي‌باشد، 3/99 درصد اورانيوم موجود در طبيعت اورانيوم 238 (U238) مي‌باشد كه بايد اورانيوم طبيعي (238U) را از طريق فرايندي به نام غني‌سازي به U235 بدل نمود.»(9) زماني كه حجم اورانيوم 235 غني شده به حدود 25 كيلوگرم (منبع IAEA) برسد مي‌توان بمب هسته‌اي توليد كرد. پلولونيوم 239 (PU239) تنها در ساخت سلاح هسته‌اي كاربرد دارد حدود چهار برابر اورانيوم انرژي دارد يعني حدود 6 كيلو از آن براي يك بمب هسته‌اي كافي است، اما در طبيعت وجود ندارد و در تجهيزات عمل‌آوري (پردازش) مجدد و با استفاده از راه‌هاي شيميايي از ساير مواد شكافتپذير كه در بازمانده سوخت مصرف شده در راكتور وجود دارد، جدا مي‌گردد. بنابراين يك كشور براي دستيابي به بمب هسته‌اي علاوه بر نياز به دو ماده شكافت‌پذير فوق‌الذكر به دانش فني و مهارت‌هاي پيچيده و تجهيزات مدرني نياز دارد. سلاح هسته‌اي علاوه بر تأثير عظيم در تنظيم توازن نظامي عامل مؤثري در چانه‌زني سياسي نيز هست لذا وسوسه‌انگيز است.

5. گسترش سلاح‌هاي هسته‌اي
در حالي كه تا به امروز رسماً 5 كشور‌ داراي حق وتو سلاح هسته‌اي دارند و به دارندگان اين سلاح معروف شده‌اند، اما به دلايلي از جمله توان بازدارندگي آزموده شده در دوران جنگ سرد، پرستيژآوري، ضرورت‌هاي داخلي، بالابردن قدرت چانه‌زني، به ويژه با فروپاشي شوروي و ناپايداري اوضاع بين‌المللي دوباره اين بحث جان گرفته است كه سلاح هسته‌اي مي‌تواند موجب امنيت پايدار گردد، لذا و علي‌رغم اين‌كه اغلب نظريه‌هاي پس از جنگ سرد طرفدار «خلع سلاح» يا «منع گسترش سلاح هسته‌اي» است، دستيابي به سلاح هسته‌اي همچنان جزو اهداف بسياري كشورها جهت تأمين امنيت ملي بوده است.»(10)

مباني نظري
الف: امنيت در نظريه‌هاي روابط بين‌الملل:

1. رهيافت‌هاي سنتي:

پس از پيمان وستفاليا در 1648 كه دولت‌ها به عنوان بازيگران اصلي و مستقل صحنه روابط بين‌الملل ظهور يافتند، امنيت ملي رمز بقاي همة كشورها گرديد و امنيت همان امنيت دولت تلقي گرديد، اما علي‌رغم وجود انديشمنداني چون كانت كه به صلح پايدار مبتني بر ارزش‌ها و اخلاقيات توجه داشتند و گرايش به سود و منفعت و قدرت را دون‌شأن انساني مي‌شمردند، غرب رفته‌رفته تحت‌سيطره انديشه متفكراني همچون فرانسيس بيكن، ماكياولي و بعد هابز ولاك قرارگرفت كه همة نظريه‌ها و راه‌كارهايشان مبتني بر قدرت و مفعت بود. «هابز انسان را گرك انسان مي‌دانست» و بر آن بود كه به جاي اعتماد به رقيب بايد به قدرت خويش تكيه نمود و «هركسي بايد به فكر امنيت خود باشد و قدرت بيشتر يعني امنيت بيشتر» و اين‌گونه انديشيدن به بشريت و امنيت و روابط بين‌الملل واقع‌گرايي: Realism نام گرفت.

واقع‌گرايي به مفهوم تلاش براي دستيابي به سود بيشتر «Utilitarianism»، كسب قدرت و موقعيت برتر را سرلوحة كار خود داشت. هابز عقيده داشت در نهاد آدمي سه انگيزه براي منازعه و كشمكش وجود دارد كه عبارتند از رقابت، ترس و افتخارجويي؛ علت نخست يعني رقابت بشر را به ستم و تعدي وامي‌دارد، علت دوم يعني ترس انسان را براي كسب امنيت به بي‌عدالتي و تعدي و علت سوم يعني افتخارجويي آدم را براي كسب شهرت وادار به ظلم و ستم مي‌كند.»(11)

واقع‌گرايان، انديشمندان صلح‌طلب و ارزش‌مدار پيشين و معاصر خود را كه باور داشتند از طريق تأسيس نهادهاي حقوقي و هنجارهاي مشترك بين‌المللي مي‌توان جلوي جنگ را گرفت و صلح برقرار نمود، ايد‌آليست و آرماني «Idealist» و رؤياگرا «Utopianist» مي‌خواندند و معتقد بودند كه طبع سركش و فزوني‌خواه آدمي را با توصيه‌هاي اخلاقي نمي‌توان مهار نمود. واقع‌گرايي پس از جنگ دوم، با اين استدلال كه جامعه ملل به دليل اتكا به همين ارزش‌ها و اخلاقيات و مسالمت‌گرايي نتوانست جلوي جنگ را بگيرد با اتكا به تكاثر و موازنه قوا و با تلاش انديشمنداني همچون كار E.H.Carr ، مورگنتا و ديگران بسط بيشتري يافت.

2. رهيافت‌هاي مدرن:‌ نوواقع‌گرايي و جهان‌گرايي
نوواقع‌گرايان با تكيه بر اصول واقع‌گرايي و باور به حاكميت وضعيت آنارشي بر جهان افزايش هرچه بيشتر قدرت به منظور كسب امنيت، بدگماني و عدم اعتماد و نياز به بقا را مبناي رفتار سياست خارجي دانسته و امنيت ملي را همواره تحت‌تأثير ساختار نظام بين‌المللي ارزيابي نمودند و لذا امكان پديدآمدن صلح پايدار به دور از جنگ را امري ذهني مي‌شمردند. در عين‌حال امنيت را تحت‌تأثير عوامل مختلف سياسي، اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و نظامي مي‌دانستند مثلاً از نظر آنان فقر يك همسايه ممكن بود به جنگ آن با همسايه ثروتمند منجر شود يا منجر به هجوم مهاجران به كشور ديگر شود. يا كمبود آب در كرانه غربي يا جنگ بر سر كنترل منابع نفت عراق با كويت در 1991: «در حالي كه تا اواخر قرن 19 مفهوم امنيت همان امنيت نظامي بود، اما آغاز قرن بيستم با تغيير تدريجي مفهوم امنيت همراه بود به طوري كه در قرن بيستم جنبه‌هاي جديد امنيت سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي و زيست‌محيطي مطرح گرديد و در نهايت از اهميت مطلق آن كاسته شد»(12) و در عوض تأمين رفاه، توسعه اقتصادي، توجه به توليدات فرهنگي، ارتقاي سواد و افزايش سطح بهداشت، تركيب و تعديل جمعيت، رشد علمي و تكنولوزيك، بيمه، اشتغال و رفع بيكاري، ميزان توليد و مصرف اطلاعات، رشد درآمد سرانه توليد ناخالص ملي و آزادي‌ها از جمله آزادي انديشه، بيان، قلم، مطبوعات و انتخابات و مشاركت سياسي، توليدات و محصولات استراتژيك و ميزان حضور در بازارهاي بين‌المللي رفته‌رفته و تا به امروز جزو متغيرهاي دخيل در امنيت ملي شده‌اند.

ديدگاه‌ها و راه‌كارهاي نوين طرفداران امنيت دسته‌جمعي «Collective Security» نوگرايان «Modernists» و پسانوگرايان «Post - Modernists»، مفاهيمي همچون گفتمان، همكاري و تعامل، به ويژه در ميان تحصيلكردگان و دانشگاهيان را به منظور تغيير قدرت‌مدار به گفتمان مبتني بر روابط و همكاري‌هاي متقابل توصيه مي‌كنند. در مجموع، ديدگاه‌هاي جهان‌گرا با توجه به وضعيت جهاني‌شدة كنوني نسبت به امنيت بين‌الملل معاصر سازگارتر به نظر مي‌رسد. اين ديدگاه با تأكيد بر سپري‌شده انگاشتن دولت ملت به عنوان مبناي تحليل‌هاي سنتي روابط بين‌الملل بر اين باور است كه: «ظهور يك نظام جهاني اقتصادي، ارتباطات بين‌المللي و اشاعه عناصر فرهنگ جهاني، شبكه وسيعي از روابط اجتماعي را بنا نهاده كه فراسوي مرزهاي كشور، مردم سراسر جهان را دربرمي‌گيرد. در عين‌حال خطرات ناشي از فقر و سلاح‌هاي كشتارجمعي نيز بشريت و جامعه جهاني را به وحشت مي‌اندازد.»(13)

در ديدگاه جهان‌گرا ضمن اين‌كه دولت هنوز بازيگر اصلي صحنه روابط بين‌الملل است، روابط بين‌الملل براساس رقابت محض و يا جنگ نيست بلكه، امنيت امنيت متقابل است و امنيت يكي برابر است با امنيت ديگري و براساس همكاري و به شيوه‌هاي مسالمت‌آميز. در چنين شرايطي ضمن كاهش اهميت تسليحات و راه‌كارها و رهيافت‌هاي نظامي، توجه به تأمين رفاه اجتماعي، توسعه اقتصادي و كمك به حل مسائل بهداشت، تغذيه، محيط‌زيست، سوادآموزي، موادمخدر فقرا و زنان و كودكان بي‌سرپرست مي‌تواند پايگاه‌هاي حكومت و امنيت ملت‌ها و جهان را تأمين نمايد و لذا قدرت، بيشتر مبناي سياسي اقتصادي پيدا مي‌كند.

ب: نظريه‌هاي توسعه هسته‌اي:

در مورد ضرورت گسترش و يا منع گسترش سلاح‌هاي هسته‌اي دو نظريه بيش از ساير نظريه‌ها مطرح است:

1. نظريه سودمندي گسترش سلاح‌هاي هسته‌اي Kenneth Waltz كه در اولين دهة 1980 مطرح شد. اين نظريه كه ريشه در نئورئاليسم دارد يعني بر عوامل ساختاري تأكيد زيادي مي‌نمايد بر اين ديدگاه متكي است كه واحدهاي متشكله يك مجموعه بين‌المللي بايد امنيت خود را به بهترين وجه تأمين نمايند و اين امر هم با سلاح‌هاي هسته‌اي ميسر است، چرا كه بازدارندگي بالايي دارند والتز معتقد است كه با افزايش قابليت بازدارندگي و دفاعي كشورها احتمال وقوع جنگ كاهش مي‌يابد، زيرا وجود سلاح‌هاي هسته‌اي خود عاملي براي پيش‌گيري است.

والتز در برابر اين خرده‌گيري كه خود گسترش موجب غيرقابل‌كنترل‌شدن سلاح‌هاي هسته‌اي است مي‌گويد:

- اولآً سلاح‌هاي هسته‌اي تنها در ميان كشورهاي دارنده تكثير شده‌اند و كمتر به ديگر كشورها سرايت نموده‌اند.

- ثانياً گسترش سلاح‌هاي هسته‌اي به ديگر كشورها روند كندي داشته و اين كندي بسيارمهم است زيرا تغييرات ناگهاني خطرناك است.

- ثالثاً گسترش تدريجي سلاح‌هاي هسته‌اي هم از عدم‌گسترش و هم از گسترش بي‌مهار آن‌ها بهتر است، زيرا كشورهاي جديدي كه تازه به اين سلاح‌ها دست‌يافته‌اند هم محدوديت‌هاي متعاقب اين دستيابي را مي‌دانند و هم محتاط و سنجيده عمل كرده عجولانه از آن استفاده نمي‌كنند. تحليل‌گران، هند و پاكستان را نمونه اين الگو مي‌دانند كه دستيابي نه‌تنها تنش را در ميان آن‌ها كاهش داده، بلكه به نوعي ثبات استراتژيك روي آورده‌اند. ميرشيمر Mearsheimer نيز مي‌گويد: اگر آلمان و ژاپن هم به اين جرگه مي‌پيوستند دنياي باثبات‌تري داشتيم.

2. نظريه ساگان: اسكات ساگان (Scott Sagan) ضمن خطرآفرين‌خواندن گسترش سلاح‌هاي هسته‌اي و خوش‌بين‌دانستن والتز و شيمر به تكثير سلاح‌هاس هسته‌اي مي‌گفت: نظريه سودمندي ريشه در بازدارندگي عقلاني دارد، در حالي كه نظريه او ريشه در نظريه سازماني دارد. او بر اين باور است كه تكثير ثبات نمي‌آورد، بلكه ثبات جهان را نيز به خطر مي‌اندازد. او بهترين راه را كاهش نياز به سلاح‌هاي هسته‌اي از طريق تقويت رژيم جهاني منع تكثير به ويژه NPT مي‌داند. ساگان احتمال جنگ‌هاي هسته‌اي پيشگيرانه و خطاهاي غيرعمدي را كه همواره به قوت خود باقي است را مخل صلح و ثبات جهاني مي‌داند. احتمال افتادن حكومت كشورهاي هسته‌اي به دست نظاميان يا غيرنظاميان ناتوان و در نتيجه فقدان سيستم نظارتي غيرنظامي و تعصبات نظامي در استفاده از سلاح‌هاي هسته‌اي و يا انعطاف‌ناپذيري از ديگر دلايل ساگان است.

راه‌كار سومي كه امروزه دستوركار NATO نيز هست «دفاع جمعي» يا «استراتژي ضدتكثير» است كه بر اتخاذ تدابير دفاعي در قبال تهديدهاي هسته‌اي تأكيد مي‌كند كه در حال‌حاضر بر سر استفاده دفاعي از موشك‌هاي بالستيك بحث دارد.

ج: انگيزه كشورها براي دستيابي به سلاح‌هاي هسته‌اي:
علي‌رغم ريسك بالايي كه نگهداري و احتمال خطاي در محاسبات و خرابكاري در تسليحات هسته‌اي وجود دارد اما هنوز هم كشورها به دلايل متعددي در پي كسب سلاح‌هاي هسته‌اي هستند:

1. بي‌عدالتي و تبعيض حاكم بر روابط بين‌المللي مثل اين‌كه كشوري را تا بن دندان به سلاح هسته‌اي مجهز مي‌كنند و حق آن كشور مي‌دانند و از او نمي‌خواهند كه عضو NPT شود يا پروتكل الحاقي‌اش را تأييد كند و اگر قطعنامه‌هاي متعددي را هم زيرپا گذاشت اهميتي ندارد كه نهادهاي بين‌المللي را زيرپا گذارد. و كشوري را هم هر وقت بخواهند بر آن جنگ تحميل مي‌كنند و هر وقت بخواهند هم بايد همان جنگ را تمام كند و هر قطعنامه‌اي را هم كه نپذيرد به مثابه جنگ با شوراي امنيت و جامعه بين‌المللي تلقي كنند. يا اين‌كه ملل مظلوم را قتل‌عام و نسل‌كشي نمايند مثل بوسني كوزوو، فلسطين و عراق و نژادي را هم در تمام دنيا حمايت نموده و به دلايل واهي به آن غرامت بپردازند. فراموش نكنيم هر دو جنگ جهاني هم در مناطقي از جهان آغاز گرديد كه نارضايتي از نظم حاكم بر جهان داشتند.

2. وضعيت آنارشي و هرج و مرج تجربه دوران جنگ سرد نشان داد كه علي‌رغم انباشت شديد تسليحات و جنگ سرد ميان دو قطب حاكم، در عين‌حال امنيتي نسبي به واسطه نظم حاكم بر جهان برقرار بود، در دوره گذار «Transition» كنوني به ويژه نورئاليست‌ها شرط احتياط را حداكثر تسليح مي‌دانند.

3. بازدارندگي: اولاً ميان بازدارندگي هسته‌اي و متعارف تفاوت بسيار است: والتز مي‌گويد عوامل زير بازدارندگي هسته‌اي از وقوع جنگ جلوگيري فرمايد: با وجود سلاح‌هاي هسته‌اي پيروزي در جنگ بسيار دشوار است زيرا هرچه A به پيروزي نزديك‌تر شود احتمال كاربرد سلاح هسته‌اي را توسط B بيشتر مي‌نمايد. چون هزينه و خسارات بالا است خويشتنداري هم بالا است. كشورهايي كه سلاح هسته‌اي دارند هم تلاش كمتري براي حفظ امنيت مي‌نمايند و هم امكانات كمتري را صرف مي‌كنند. بازداردگي هسته‌اي احتمال محاسبه اشتباه در توازن نظامي و دورنماي پيروزي در جنگ را كمتر مي‌نمايد، ولي در ساير موارد خير.»(14)

4. ضرورت‌هاي داخلي: در كشورهايي كه به دلايلي از جمله شكست در جنگ، و يا عدم‌تحقق اهداف اقتصادي، انسجام داخلي و وحدت ملي در خطر فروپاشي است، دستيابي به موفقيت‌هاي بزرگي همچون فن‌آوري هسته‌اي انسجام داخلي و مقاومت در برابر بيگانگان و وحدت حول حكومت ملي را تا حدودي ترميم مي‌نمايد و غرور ملي را تقويت مي‌كند كه اين به نوبه خود فرايند توسعه را تسريع مي‌بخشد و عناصر داخلي امنيت را تأمين مي‌نمايد و علاوه بر اين‌كه حفظ امنيت در داخل را آسان‌تر مي‌كند هزينه‌هاي تأمين امنيت در داخل را نيز كاهش مي‌دهد، ضمن اين‌كه مراحل تكويني پروسه هسته‌اي بسياري دستاوردهاي پزشكي، كشاورزي و تكنولوژيك را هم همراه خود دارد.

5. كاهش هزينه‌ها و وسعت امكانات نظامي و نيروي انساني: كشوري كه به سلاح هسته‌اي دست‌يافته نيازمند نيروهاي نظامي با كميت بالا نيست، ضمن اين‌كه خود بازدارندگي وجودي سلاح هسته‌اي تا حد زيادي اين نقيصه را مرتفع مي‌نمايد. علاوه بر اين‌كه خريد و نگهداري سلاح‌هاي متعارف و بروز كردن دائمي و نوسازي آن‌ها كه بسيار پرهزينه است ديگر ضرورتي نمي‌يابد.

6. اقلام تلافي‌جويانه: «Retaliative Attack»: پس از رقابت‌هاي جنگ سرد و در دورة كنوني اغلب كشورهايي كه در مظان اتهام و خصومت قرار دارند و در مجامع بين‌المللي نفوذ قابل‌توجهي ندارند براي حفظ امنيت خود و در صورت موردحمله قرارگرفتن، براي اقدام به تلافي در پي چنين سلاحي مي‌روند، اما وضعيت تلافي بايد به گونه‌اي باشد كه نيروي تلافي بزرگ‌تر از نيروي ضربه ابتدايي باشد B> A و احتمال رويارويي با ضربه بزرگ‌تر يا تلافي انبوه Massive Retaliation وجود نداشته باشد. اما در وضعيتي كه يك كشور داراي زرادخانه كوچك هسته‌اي است و يك اجماع بين‌المللي و يا يك پيمان بزرگ مانند NATO و... را روياروي داشته باشد كار مهمي از پيش نمي‌برد. ثانياً كساني كه با ايالات متحده مواجهند معمولاً از عهده يك جنگ بين قاره‌اي Intercontinental برنمي‌آيند، و حمله به منافع امريكا هم صرفاً مي‌تواند بهترين دليل براي كسب اجماع بين‌المللي عليه آن كشور باشد. و فرصت و بهانه‌اي طلايي براي ايالات متحده فراهم آورد تا بتواند ادامة نقشه‌هاي سياسي خود را براي منطقه و جهان عملي سازد.

پي‌نوشت:
1. فرهنگ علوم سياسي، مركز اطلاعات و مدارك علمي (تهران:‌ انتشارات مركز اطلاعات و مدارك علمي بهار 1367)، ص 38.
2. عبدالحسين حجت‌زاده «ايالات متحده، امنيت سرزميني و عوامل تهديدكنندة آن‌»، فصل‌نامه راهبردي نگاه ش 45، مرداد و شهريور 83، ص 5 .
3. فرهنگ اصطلاحات روابط بين‌الملل، (تهران: نشر سفير 1369)، ص 51 .
4. فرهنگ علوم سياسي، پيشين، ص 277 .
5. عميد زنجاني، فقه سياسي، (تهران: اميركبير 1367)، صص 362 - 371 .
6. اي. اف ارگانسكي، سياست جهان، ترجمه حسين فرهودي (تهران: بنگاه ترجمه و نشر كتاب 1355)، ص 495 .
7. «روابط بين‌الملل و بررسي‌هاي امنيت» تري تريومف و همكاران، ترجمه عليرضا طيب، اطلاعات سياسي و اقتصادي شماره‌هاي 173 و 174، بهمن و اسفند 1380، صص 181 - 182 .
8. همان منبع، ص 181.
9. دارلي هاولت، تكثير سلاح‌هاي هسته‌اي، ترجمه احمد علي‌خاني، (تهران : دوره عالي جنگ 1378)، صص 79 - 80 .
10. همان منبع، صص 15 - 18 .
11. حجت‌زاده، سيدعبدالحسين، «تحول جايگاه امنيت نظامي و ابزارهاي آن در تأمين امنيت ملي»، فصل‌نامه امنيت ملي، ش 1 پاييز 1378، صص 99 - 100 .
12. فرهنگ اصطلاحات روابط بين‌الملل، غلامرضا بابايي، (تهران : نشر سفير 1369)، ص 51 .
13. حجت‌زاده، سيدعبدالحسين، «ايالات متحده امنيت سرزميني و عوامل تهديدكننده آن»، پيشين، ص 7 .
14. «بازدارندگي سلاح‌هاي كشتارجمعي» ج.مولوي، ماهنامه راهبردي نگاه ش 5 ، (تهران : مطالعات و تحقيقات جنگ مرداد 79 )، صص 4 - 6 .
....................................................................
انتهاي پيام/
 سه شنبه 7 آبان 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 391]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن