واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: هويت شاعرانگي از آن همه است
محمود معتقدي
من باور ندارم كه عرصه هاي ادبيات امروز، تماماً در اختيار مردان است و همه واقعيت هاي هنري و ادبي، به روايت مردانه نوشته مي شود. چرا كه جريان روايت داراي ساختاري است كه به سمت مردان و زناني در حركت است كه به عبارتي بار شكلي و معنايي آن اثر يا پديده، سرنوشت نهايي آن را معين مي كند. بنابراين مهم آن نيست كه از سوي چه كسي روايت مي شود، مهم آن است كه چه چيزي و با چه تكنيكي به سمت مخاطب جريان پيدا مي كند. طبيعي است جايي كه زنان ايستاده اند با مردان تفاوت هايي دارند و باز هم طبيعي است كه موقعيت زنانه با حس و عواطف بيشتري به واقعيت ها دامن مي زند. اما يادمان نرود بهترين آشپزها و جدي ترين آرايشگران هنوز مردانند. بنابراين اين مهارت ها هستند كه در عرصه تكنيك و هنر خود را به نمايش مي گذارند. شكي نيست در كار ادبيات و هنر بايد به جوهره كار توجه شود. متني كه نوشته مي شود، نيازمند وفاداري و حقيقت گويي نويسنده است. اما اين بدان معنا نيست كه ما حقيقت هاي مردانه و زنانه جدايي داريم. فروغ دردهاي آدمي را به تصوير مي كشيد، ستم زنان و قدرت گرايي مردان را نيز در فضاهاي عاشقانه و انساني به بهترين شكلي مطرح مي كرد. اما هيچ وقت سعي نكرده بود اين دو را از هم جدا كند. در روزگار اينجا و اكنون، شعر چشم انداز غريبانه يي از عرصه ادبيات را مطرح مي كند. اين داوري را بايد به عهده مخاطب بگذاريم كه كجاي يك اثر با حس زنانگي نوشته شده و در كجاي يك متن ستم هاي مردانه خود را به نمايش مي گذارد. حال نويسنده اش ممكن است مرد باشد يا زن، با چنين درآمدي بايد گفت جايزه ادبي شعر «خورشيد» كه به نام فروغ به عرصه شعر زنان اختصاص يافته است، كار چندان بهنگام و سزاواري نيست كه همه عوامل آن از جنس زنان باشند. چرا كه قرار است در اين عرصه به زنان فرصت داده شود، تا در فضايي محدود با هم به رقابت بپردازند. در حالي كه فروغ و شعرش به همه اهل شعر و دوستداران ادبيات امروز تعلق داشت و دارد و در اينجا و اكنون اگر رقابتي هم باشد رقابت شعري است نه رقابت جنسيتي، اين نوع جداسازي آن هم در عرصه ادبيات به خصوص در غربت شعر چندان زيبا به نظر نمي آيد. ما با عنصر بزرگي به نام «شعر» در نهايت روبه رو هستيم. اين عرصه به همه مردان و زناني تعلق دارد كه عاشقانه در خدمت اين واگويي انساني اند و اين نگاه محدود به شعر و از نام فروغ وجاهت بهنگامي ندارد. بايد در اين فضاي گرفته به همه صداها فرصت داد، لازم به يادآوري است در سال هاي اخير در عرصه ادبيات بسياري از زنان از مردان پيشي گرفته اند و جوايز چشمگيري را از آن خود كرده اند و اين همه نشانه اين است كه عرصه رقابت در هنر و ادبيات جنسيت پذير نيست و حضور زنان در اين چشم انداز همواره دل انگيز و ستودني بوده و هست. جداسازي در هنر و ادبيات، ارزش هاي فرهنگي را دچار مكث و ايستايي مي كند. چرا كه مردان و زنان امروز در همه عرصه ها، به خصوص در ادبيات و هنر دوش به دوش هم ايستاده اند و در آفرينش هاي فرهنگي به دور از تبعيض هاي رايج كار مي كنند. سخن آخر اينكه، جايزه شعر «خورشيد» در عرصه يي محدود و با متر و معياري نه چندان ساختمند به بخشي از ادبيات امروز مربوط مي شود. چه بهتر بود، در اين رقابت جانانه ادبي همگان بوده باشند. اين هويت شاعرانگي و فرصت هاي فرهنگي متعلق به همه صداهاست.
سه شنبه 7 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 91]