محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826695011
ششم آبان، سالروز تولد احمدي نژاد
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: ششم آبان، سالروز تولد احمدي نژاد
جام جم آنلاين: امروز ششم آبان، سالروز تولد "محمود احمدي نژاد" رييس جمهوري اسلامي ايران است. مردي كه با تاكيد بر شعارهاي انقلابي و دفاع از آرمانهاي بلند اسلامي به ستيز با دنياي سلطه برخاسته و فريادهاي حق طلبانه اش، دلهاي مردمان بسياري را در اقصي نقاط جهان به سوي خود كشانده است.
احمدي نژاد كه امروز پاي به پنجاه و سومين سال زندگي مي گذارد، را همه جهانيان مي شناسند. كافي است نگاهي به اخبار بين المللي بيندازيد. هر جا نام ايران هست، واژه احمدي نژاد نيز به عنوان رييس جمهوري آن با هر زبان و خطي مي درخشد. روزنامه ها ، صفحات خود را با نوشتن نامش زينت مي بخشند، راديوها هر روز با گفتن از او و در باره او به دنبال مخاطب بيشتر مي گردند و تلويزيونها را بي پخش تصوير او، جاذبه اي نيست.
اما، اين مرد كيست؟ در يك كلام، فرزندي متعهد از خانواده اي تهيدست كه در سايه انقلاب، فرصت تحصيل و رشد و نمو يافت، قدر شرايط را دانست و به دفاع از دستاوردهايي پرداخت كه اين انقلاب بزرگ اسلامي براي او و هموطنانش به ارمغان آورده است.
احمدي نژاد سرگذشت خود را اينگونه نوشته است.
"در ايامي كه اشرافيت شرافت بود وشهرنشيني كمال، در خانواده اي تهيدست در روستايي دورافتاده از توابع گرمسار متولد شدم.
از شهريور 1320 و سلطنت مستبدانه پهلوي دوم پانزده سال مي گذشت كه پدرم كام مرا با تربت سيدالشهدا باز كرد. از آنجا كه قرار بود شاه كوركورانه ايران را دروازه تمدن غرب كند، طرح هاي زيادي اجرا شده بود تا ايران به بازار مصرف ديگري براي كالاهاي تشريفاتي غرب تبديل شود بدون آنكه در زمينه علمي پيشرفتي داشته باشد. فرهنگ ايران اسلامي ما اجازه چنين هجمه اي را نمي داد و مانعي بر سر راه آمال شاه و اربابان بيگانه اش بود. از اين رو مي خواستند تا آرام آرام اين فرهنگ اصيل و مستحكم را كم رنگ كنند تا وابستگي اقتصادي، سياسي و فرهنگي ايران به غرب روز به روز بيشتر شود. در پي اجراي همين سياستها و رونق ظاهري شهرها، آن سالها سالهاي هجوم روستائيان به شهرها بود. پس از پياده سازي سياست اصلاحات ارضي وضع روستاها به مراتب بدتر از گذشته گرديد و روستائيان براي پيدا كردن لقمه اي نان فريب زرق و برق و ظاهر اغوا كننده شهرها را خوردند و شهرنشين يا به بيان دقيق تر "حاشيه نشين" شدند.
بر خانواده ما نيز در روستا بسيار سخت مي گذشت. با تولد من كه چهارمين فرزند خانواده بودم فشارها بيشتر شد. پدرم شش كلاس سواد داشت. او آهنگري زحمتكش و سرد و گرم چشيده و با ايمان بود و دين را به خوبي مي شناخت. در مسجد حضور پررنگي داشت و قرآن و احكام درس مي داد. اگرچه هيچگاه زرق و برق دنيا در چشم او ارزشمند نبود اما فشارهاي زندگي او را نيز يك سال پس از تولد من وادار كرد به تهران مهاجرت كند. در تهران محله پامنار را براي سكونت برگزيديم. براي دور شدن از فضاي به ظاهر مترقي و در واقع بي هويت آن روز تهران كه با فشار رژيم شاه ايجاد شده بود، پدرم خانواده ما را با مسجد و منبر آشنا كرد. من نيز كمي كه بزرگتر شدم و دوران كودكيم آغاز شد همراه خانواده با مسجد و روحاني آن آشنا شدم.
شناخت امام (ره)
پدرم هميشه روزنامه مي خريد. كلاس اول بودم كه با كمك بزرگترها خبر تصويب كاپيتالاسيون را در روزنامه خواندم. اگرچه آن روز معني آن را نمي فهميدم اما از اعتراضهايي كه در حوزه هاي علميه به رهبري حضرت امام به آن شد و از برخورد شديد و خشني كه شاه با معترضين داشت پي بردم كه شاه مي خواهد برگ ديگري از تحقير مردم كشور در برابر بيگانگان را به كارنامه خود بيافزايد. همان سالها بود كه در پانزدهم خرداد، شاه ياران امام (رحمه ا... عليه) را به خاك و خون كشيد. آنروزها امام تازه از زندان آزاد شده بود.
صحبت هاي امام را در آن ايام هيچ گاه فراوش نمي كنم، در صحبت هايش چيزي نهفته بود كه همه را شيفته خود مي كرد. ايمان به خدا در كلام او موج ميزد و مردم را به اسلام حقيقي دعوت مي كرد. پيامش دعوت به توحيد بود و عدالت و رفع ظلم و فتنه از جهان. شجاع بود. با صلابت سخن مي گفت. كلامش ساده و صادقانه بود. رهنمودهاي امام بر دلهاي مردم مي نشست و به عمق جانها رسوخ مي كرد. همين ويژگي ها بودكه او را محبوب قلوب ملت از پير و جوان و البته مغضوب رژيم شاه و اربابان آمريكاييش كرده بود. اما جالب اينجاست كه حتي دشمنان او نيز براي او احترام خاصي قايل بودند.
رفته رفته تحمل امام ديگر براي شاه ممكن نشد و از آنجا كه مي دانستند كشتن او قيام خونين غير قابل مهاري در پي خواهد داشت تصميم گرفتند امام را تبعيد كنند تا به زعم خود ميان او و يارانش فاصله بياندازند و انقلابي كه در شرف وقوع بود را مهار كنند.
امام شبانه تبعيد شد و اين تبعيد 14 سال ادامه يافت. در دوراني كه امام در تبعيد بود در كلاسها و جلسات ياران و شاگردان امام با افكار او بيشتر آشنا شدم. هر چه بيشتر با افكار و اصول امام آشنا ميشدم علاقه ام به آن مرد الهي بيشتر مي شد و تحمل دوري وي برايم دشوارتر. دشمنان مردم مسلمان ايران اگرچه امام را از مردم دور كرده بودند اما او در عوض در قلبهاي مردم جا گرفته بود و از هميشه به آنها نزديكتر.
دوران دانشگاه
دوران دبيرستان من همراه با جشن هاي 2500 ساله شاهنشاهي بود. آن سالها فشار فقر بر اقشار محروم مضاعف شد بود. تحميل هزينه هاي سنگين جشنها و عيش و نوشهاي خاندان شاه و اشراف زادگان و مهمانان خارجيشان كمر مردم را مي شكست. تمام ملزومات اين جشنها با هواپيماهاي اختصاصي از اروپا به ايران آورده مي شد و شايد به توان ادعا كرد كه جشنهاي ننگين 2500 ساله شاه خائن پرهزينه ترين جشن تاريخ تمدن بشري بود.
بگذريم، در چنين شرايطي ديگر پتك و سندان پدر كفاف مخارج خانواده را نمي داد و من مجبور شدم براي كمك به خانواده و تامين خرج تحصيل در كارگاه يكي از همسايه ها مشغول به كار شوم و كانال كولر پرس بزنم. با وجود آنكه بسيار بازيگوش و پر جنب و جوش بودم اما از درس و مدرسه هم غافل نبودم و دانش آموز ممتاز محسوب مي شدم. از همان دوران بود كه به معلمي علاقه مند شدم و گاه و بيگاه براي دوستاني كه تقاضاي كمك داشتند در خانه يا مسجد كلاسهاي تقويتي برگزار مي كردم. سال آخر دبيرستان با چند كتاب تست و تلاش شبانه روزي مانند همه كنكوري ها و البته بي نصيب از كلاس هاي تقويتي كنكور خود را براي اين آزمون آماده كردم. قرار داشتن در بحبوحه جريان انقلاب و فعاليتهاي مبارزاتي پراكنده عليه رژيم شاه باعث نشده بود كه دچار ضعف تحصيلي شوم و با تلاش مضاعف سعي مي كردم تا در كنار فعاليتهاي اجتماعي و انقلابي آمادگي علمي خود را نيز همواره در حد مطلوب نگه دارم.
صبح روز امتحان كنكور مطمئن بودم كه رتبه ام تك رقمي خواهد بود اما تقدير چنان رقم خورد كه در جلسه امتحان دچار خونريزي بيني شوم. با اين حال رتبه 132 رياضي هم رضايت بخش بود و من توانستم در رشته مورد علاقه ام - مهندسي عمران - در دانشگاه علم و صنعت سه سال قبل از پيروزي انقلاب پذيرفته شوم.
رژيم شاه مي خواست با تزريق بي بند و باري و ترويج فساد و فحشا در دانشگاه ها ، انگيزه هاي اسلامي و انقلابي را در دانشجويان بخشكاند و از اين طريق مانع پيوستن آنها به جريان انقلاب شود. اگرچه تعداد اندكي از دانشجويان در اين دام افتند اما علي رغم تمام تلاشهاي رژيم شاه دانشگاه به پايگاهي براي مبارزه تبديل گرديد. اما خطري كه هنوز دانشجويان انقلابي را تهديد مي كرد منحرف شدن به سمت اردوگاه كمونيسم بود. اما خوشبختانه جوانان و دانشجويان مذهبي دانشگاه ها از امام آموخته بودند كه تمامي حصرهاي غيرعقلاني و تحميلي را بشكنند و به دنبال حقايق ناب باشند. هوشياري اين گروه باعث شد در زمان كوتاهي جرياني نو و غير التقاطي در دانشگاهها شكل گيرد كه پيروي از مكتب امام و اعتلاي كلمه توحيد تا آخرين نفس تنها شعارشان بود. شكل گيري اين گروه تازه نفس، اندك اندك مرزبندي ها را شفاف تر كرد و وزن واقعي هر كدام از گروهها را نمايان كرد و دست هاي پشت پرده انحراف جريان مبارزات را براي همگان آشكار ساخت. حركتهاي مردمي هر روز بيش از پيش رنگ و بوي مذهبي به خود مي گرفت و ارزش هاي ديني اي مردم همچون شهادت، ملت ايران را آماده مواجهه با شكنجه هاي وحشيانه و گلوله هاي آتشين رژيم سفاك شاه مي كرد. اگر نبود ايمان و توكل مثال زدني مردم قهرمان ايران و توسل آنها به اهل بيت و پيروي تمام و كمالشان از امام ، ريشه هاي انقلاب بارها و بارها در اثر اين شكنجه هاي هولناك و كشتارهاي گسترده مي خشكيد.
با شدت گرفتن جريان انقلاب و واضحتر شدن سرانجام اميد بخش آن خون تازه اي در رگهاي مردم جريان يافت.
پيروزي انقلاب
امام آمد. پس از 15 سال دوري و تبعيد. استقبالي كه مردم ايران از رهبرشان كردند براي هميشه در تاريخ ثبت شد. تمام ايران براي استقبال از امام به خيابانها ريخته بودند. چشمهاي ناظران جهاني خيره مانده بود و از تحليل اين همه حماسه و شور عاجز بودند.
انقلاب اسلامي مردم ايران پس از سالها استقامت و پايداري قهرمانانه و با تقديم هزاران شهيد در عين ناباوري و حيرت تحليلگران شرق و غرب و دستگاههاي اطلاعاتي ابرقدرتها به پيروزي رسيد. انقلاب ما در نوع خود بينظير بود، مردم با دستاني خالي و صرفا با تكيه بر سلاح ايمان و با رهبري پير مردي 80 ساله نماينده نظامي آمريكا – شاه مزدور – را سرنگون كردند و حاميان ابر قدرت شاه را در منطقه و جهان بي آبرو و ذليل كردند.
اگرچه از همان آغاز نهضت امام خميني حكومت مطلوبي كه امام مدنظر داشت براي همگان روشن بود اما حضرت امام با اصرار فراوان فرمان به برپايي همه پرسي براي تعيين نوع حكومت جديد در ايران را داد تا از همان ابتدا نشان دهد كه با خواست مردم و بر مبناي شرع است كه حكومت اسلامي شكل مي گيرد. اگرچه نيازي به چنين همه پرسي اي اساسا وجود نداشت اما امام با درايت خويش حجت را بر همگان تمام كرد و راه بهانه جويي هاي احتمالي را بست. اين اقدام و جواب قاطع ملت ايران به آن باعث سرخوردگي برخي گروههاي وابسته به ابرقدرتها شد و آنان نيز با اشاره قدرتهاي استكباري و در راس آنها آمريكا دست به كشتار مردم بي گناه و ترور رهبران انقلابي زدند تا به زعم اربابان خام خود نهال حكومت جديد را از همان ابتدا بخشكانند. اما مردم حاضر نبودند دستاورد انقلاب عظيم خود را به اين راحتي از دست دهند و باز ايستادند و با تحمل سختي ها از انقلاب خود پاسداري كردند و در نهايت گروهكهاي تروريستي را از كشور خود راندند. هرچند اين گروهكهاي تروريستي هنوز هم در پناه شيطان بزرگ آمريكا ذليلانه ارتزاق مي كنند اما سيلي اي كه از ملت ايران دريافت كردند را هرگز فراموش نخواهند كرد.
حضور در جبهه هاي دفاع مقدس
استكبار جهاني تصميم گرفته بود به هر قيمتي كه شده انقلاب اسلامي ايران را دچار شكست كند زيرا از اين ميترسيد كه انقلاب الگويي براي ساير ملتها در سطح منطقه و جهان شود. از طرف ديگر مي خواست آبروي از دست رفته خود را باز يابد. از همين رو در ميان كشتارهاي روزانه گروهكهاي تروريستي در داخل ايران آتش جنگ عليه ايران توسط رژيم صدام برافروخته شد. تحليل سياستمداران فاسد جهان آنروز بر اين بود كه ايران در اول راه است و حكومت آن هنوز اسقرار كامل نيافته است نيروي نظامي آن هم از هم گسيخته است و از طرف ديگر سلاح و مهمات ندارد اما در طرف مقابل صدام هرچه بخواهد به او مي دهيم و او پيروز جنگ خواهد بود. صدام سرمست از كمكهايي مالي، نظامي و اطلاعاتي كه از آمريكا و ديگر كشورهاي غربي دريافت كرده بود اعلام كرد طي مدت 3 روز تهران را فتح خواهد كرد. جنگي كه به ايران تحميل شد نه 3 روز بلكه بيش از 8 سال به طول انجاميد و در آخر هم حتي يك وجب از خاك ايران نصيب صدام و حاميانش نشد.
در اين هشت سال صدام هم با ما مي جنگيد و هم با مردم خود. هم شهرهاي ما را هدف بمباران شيميايي قرار مي داد و هم روستاهاي عراق را. در تمام مدت جنگ در شرايطي كه صدام شهرهاي ما را بمباران مي كرد جمهوري اسلامي براي رعايت مسايل اسلامي و انساني از مقابله به مثل پرهيز كرد و درگيري با عراق را به جبهه هاي نبرد محدود كرد، اگرچه چنين رفتاري هم باز براي ناظران جهاني قابل درك نبود.
در ابتداي جنگ 25 سال داشتم. مادر و همسرم و تمامي مادران و همسراني كه جوانان و همسرانشان در جبهه ها از كيان كشور خويش دفاع مي كردند صبورانه به تربيت نسلي مقاوم، شجاع و مومن اهتمام داشتند. جوانان توانمند امروز ثمره همان تلاشها و به جان خريدن سختي ها هستند.
دفاع مقدس دانشگاه منحصر به فردي براي آموختن انسانيت بود. تجربه همزمان مرگ و زندگي انسان هاي جنگ را در بهشتي ميان دنيا و آخرت نگه داشته بود كه هرچه مي گفتند و مي شنيدند و انجام مي دادند الهي بود.
برادري و صميميت، جديت و سخت كوشي، معنويت و عبادت، شوق و شادماني، ايثار و رشادت، همه و همه به ما ثابت مي كرد كه دنيا و آخرت در بستر دين نه تنها با هم در تضاد نيستند بلكه مكمل يكديگرند. شهادت تنها آرزوي رزمندگان ما بود و هست.
سال 67 يعني يكسال قبل از وفات امام (رحمه ا... عليه) قطعنامه اي صادر شد و امام با اكراه آنرا پذيرفت و اعلام كرد كه با اين كار جام زهر نوشيده است. جنگ به پايان رسيد و اين در حالي بود كه در تمام اين مدت سازمانهاي بين المللي سعي مي كردند با تحريف حقايق آشكار متجاوز بودن رژيم صدام را كتمان كنند و در عمل از هيچ كمكي به او دريغ نكردند. براي كساني كه از پيوند اين سازمانها با كشورهاي سلطه گر بي خبر بودند اين چشم پوشي و كتمان حقيقت عجيب مي نمود ".
احمدي نژاد، زندگينامه خود نوشته خود را مردادماه دو سال پيش در وبلاگ شخصي اش تا همين جا گفته و ادامه آن را به بعد موكول كرده است، اما به نظر مي رسد گرفتاريهاي او در مقام رييس جمهوري، تاكنون فرصتي را به او نداده است تا اين زندگي نامه را كامل كند.
با اين حال، مي توان زندگينامه او را در جاي ديگري هم يافت:"پايگاه اطلاع رساني رياست جمهوري اسلامي ايران" كه به صورت مختصر و رسمي، او را اينگونه معرفي كرده است:
زندگينامه رسمي
دكتر محمود احمدي نژاد در سال 1335 هجري شمسي در روستاي ارادان از شهرستان گرمسار، چشم به جهان گشود و از يك سالگي به همراه خانواده در تهران اقامت گزيد. وي دوران تحصيلات ابتدايي ، راهنمايي و متوسطه خود را در اين شهر گذراند و در سال 1354 با كسب رتبه 132 كنكور سراسري گزينش دانشجو، تحصيلات عالي خود را در رشته مهندسي عمران دانشگاه علم و صنعت آغاز كرد و در سال 1365 در مقطع كارشناسي ارشد همان دانشگاه پذيرفته شد و در سال 1368 به عضويت هيات علمي دانشكده عمران دانشگاه علم و صنعت در آمد و در سال 1376موفق به دريافت مدرك تحصيلي دكتراي مهندسي و برنامه ريزي حمل و نقل از دانشگاه علم و صنعت گرديد . ايشان به زبان انگليسي آشنايي دارند و طي سال هاي تدريس در اين دانشگاه و تدوين مقالات و پژوهش هاي متعدد علمي ، راهنمايي ده ها پايان نامه كارشناسي ارشد و دكتراي تخصصي در زمينه هاي مختلف مهندسي عمران ، راه و حمل و نقل و مديريت ساخت را بر عهده داشته است.
دكتر احمدي نژاد پيش از پيروزي انقلاب اسلامي در كسوت دانشجو و با شركت در مجالس مذهبي و سياسي وارد فضاي سياسي جامعه شد و پس از پيروزي انقلاب اسلامي با توجه به حضور در دانشگاه از پايه گذاران انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه علم و صنعت ايران بود و در دوران جنگ تحميلي به عنوان داوطلب بسيجي در قسمت هاي متعدد جبهه به ويژه مهندسي رزمي به خدمت پرداخت و اين مهم را تا پايان دوران دفاع مقدس ادامه داد. دكتر احمدي نژاد متاهل و داراي سه فرزند- دو پسر و يك دختر – است.
كارنامه اجرايي
• فرماندار ماكو
• فرماندار خوي
• مشاور استاندار كردستان
• مشاور فرهنگي وزير فرهنگ و آموزش عالي در سال 1372
• استاندار استان اردبيل در سال هاي 1372 تا 1376
• عضو هيات علمي دانشكده عمران دانشگاه علم و صنعت از سال 1368 تا كنون
• شهردار تهران از سال 1382 تا 1384
• ايشان در نهمين دوره انتخابات رياست جمهوري اسلامي ايران در سوم تيرماه 1384، از سوي ملت ايران به عنوان رييس جمهوري اسلامي ايران برگزيده شد.
فعاليتهاي فرهنگي و آموزشي
دكتر احمدي نژاد علاوه بر تدريس ، راهنمايي دانشجويان و پرداختن به امور اجرايي، در زمينههاي ذيل نيز فعاليت داشته است:
• روزنامه نگاري و نگارش مقالات متعدد سياسي ، اجتماعي ، فرهنگي و اقتصادي
• مدير مسوول روزنامه همشهري و راه اندازي همشهري محله در 22 منطقه تهران، همشهري مسافر، همشهري ديپلماتيك، همشهري جوان، همشهري ماه و ضميمه انديشه، ضميمه دانشجو و ...
• موسس و عضو انجمن تونل ايران
• عضو انجمن مهندسين عمران ايران
• عضو اولين شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه علم و صنعت ايران
• عضو اولين شوراي مركزي اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان دانشگاه ها و موسسات آموزش و عالي كشور
دوشنبه 6 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 125]
-
گوناگون
پربازدیدترینها