واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: كساني كه به امر و مشيّت پروردگار تحول پيدا مي كنند و از اين دنيا به عالم ديگر مي روند در طبقهاي از عالم ارواح قرار مي گيرند. براي ادراك بيشتر اگر بخواهيم مي توانيم طبقات عالم ارواح را به اين دنيا و زندگي مردم دنيا تشبيه كنيم.
نوعي از طبقهبندي مردم اين دنيا از نظر اقتصادي و مادي است كه در جامعهشناسي ماركس و اقتصاد دانهاي جديد دنياي غرب بيشتر، طبقهبندي جامعه روي همين اصل منظور شده است يعني وقتي از طبقات سرمايهداري سخن مي گويند طبقهاي را بنام بازرگان و طبقهديگري را با عنوان كارخانهدار تقسيم مي كنند و به اين دو طبقه، سرمايهدار تجارتي و صنعتي نيز مي گويند و طبقات كارگر، روشنفكر و تحصيلكرده، تكنيسين و مهندس نيز هر كدام قشري از اقشار جامعه هستند.
اما اگر از ديدگاه ديگري جامعه را بررسي كنيم ميبينيم كه اجتماع به طرز ديگري قابل تقسيم است مثلا از نظر نژاد، رنگ پوست، زبان، دين و آيين، معلومات قديمه، تحصيلات جديده و هنر و غيره. يعني مثلا در جامعه موسيقي دانها اهل يك طبقه هستند و قشري از اجتماع را تشكيل مي دهند. نقاشها در يك صنف و دسته قرار دارند و مجسمه سازان و مهندسين و طراحان و همينطور علماي دين و مجتهدين و وعاظ و ائمه جماعت هر كدام در يك طبقه قرار مي گيرند.
در عالم پس از مرگ هم، ارواح بنا به سنخيتي كه با هم دارند به اقشار مختلف طبقهبندي و با نورهاي رنگي مشخص مي شوند. مثلا ارواحي در نور سبز و ارواحي ديگر در نور زرد قرار دارند كه هر كدام وضعيتشان با هم فرق مي كند.
از نظر علوم روحي و مانيتيزمي مي توان در اين دنيا نيز مردم را طبقه بندي كرد. اطراف بدن هر يك از افراد هاله و نوري است كه رنگ بخصوصي دارد و اگر چشم باطن كسي باز شده باشد به راحتي مي تواند طبقه افراد را از روي رنگ همين نورهاي اطراف بدن، اخلاق و خواستهها و باطن و روحيات هر شخصي را بيان كند.
اشخاصي كه رنگ نورشان به هم نزديك است با يكديگر سنخيت فكري دارند و با هم دوست مي شوند و علت اينكه شما بي جهت كسي را دوست داريد همين سنخيت انوارها و هاله اطراف بدن شماست. تا اينجا سخن در طبقهبندي موجودات اين دنيا بود.
بعد از مردن يا تحول باز هم طبقهبندي بر طبق همين نورها و امواج جان و روان انسان است. ارواحي كه رنگ نورشان بارنگ نور افراد زنده تطبيق مي كند نسبت به آنها كشش دارند و مثل آهن و آهنربا يكديگر را جذب مي كنند در اين ارتباطات و كشش كه بين ارواح و مردم اين دنيا وجود دارد بعضي از ارواح علاقمند مي شوند كه راهنمايي انساني را برعهده گيرند و هيچ فردي بدون راهنماي غيبي نيست. براي هر فردي، نه يك روح بخصوص، بلكه ارواح متعددي به عنوان ارواح حاميه مشخص شده است.
مثلا در امور زندگي و خانوادگي يك يا چند روح، حمايت شما را بعهده مي گيرند و به مغزتان القائات و الهاماتي كرده و شما را راهنمايي مي نمايند كه افكار مغز شما غالبا از ناحيه همين ارواح است. شما مشغول تحصيل هستيد، ارواحي كه با شما سنخيت نوري و موجي دارند و نيز به رشته تحصيلي شما علاقمند مي باشند، تصميم مي گيرند به شما كمك كنند و زمانيكه در يك مسأله تفكر مي كنيد به مغزتان الهام مي كنند. در هر امري ارواحي از شما پشتيباني و حمايت كرده و با شما همكاري مي كنند.
شايد قبلا درباره همين مطلبي كه در مورد آن سخن مي گويم مطلبي نخوانده باشم امّا به محض اينكه در پاسخ معطل مي مانم ارواح يا روحي كه علاقمند است و جواب را مي داند به فكر من پاسخ را القا مي كند كه به اين ارواح ارواح حاميه مي گويند.
مطالبي كه گفته شد سخني كلي درباره روح حامي بود حال اگر كسي در كارهاي روحي تمرين كرده باشد و بخواهد روح حامي خود را بشناسد، مي تواند با او شروع به صحبت كند و تقاضا كند كه تجلي نمايد و با او حرف بزند و علم احضار روح همين است.ارواح هم خيلي علاقمند هستند كه ما آنها را بشناسيم و بتوانيم با ايشان تماس بگيريم.
زندگي آن دنيا بسيار راحتتر، آسانتر و خوشتر از اين دنياست به حدي كه افرادي كه اين مسأله را مي دانند و از آنجا خبر دارند و با ارواح در تماس هستند ميل ندارند در اين دنيا بمانند و مرگ در نظرشان بسيار شيرين است. اين غم و رنج و سنگيني كه در اين دنيا هست در آنجا وجود ندارد و زندگي آنجا باسبكي و بيوزني و آسايش توأم است.
ديروز جواني به مكتب آمده بود كه حال روحي خوبي داشت. گفت: برادرم چند سال پيش درتصادف اتومبيل در گذشته است. او را خواباندم. وقتي كه با برادرش صحبت كرد گفت: برادرم مي گويد ما اينجا خيلي خوش و راحت هستيم. شما هم اگر ميل داريد زودتر نزد ما بياييد.
براستي اگر آدمي يقين كند كه انسان نابود نمي شود و اگر باور كند كه بعد از اين زندگي مادّي زندگي جديدي را شروع خواهد كرد كه به مراتب عاليتر، پر فروغتر و راحتتر از زندگي اين دنياست، اولا در غم از دست دادن عزيزانش غصّه نمي خورد زيرا مي داند آنها تكامل و تحول يافتهاند و به كلاس بالاتر ارتقا پيدا كردهاند. لذا خوشحال است كه ايشان از غم و رنج اين دنيا آزاد شده و به كمال رسيدهاند. ثانيا اگر دچار كسالتي شود، مرگ را با آغوش باز مي پذيرد.
دانشآموزي كه مي داند اگر در كلاس دوم قبول شود به كلاس بالاتر خواهد رفت خوشحال و اميدوار است. آدمي كه به خدا و روح معتقد است براي مردن نذر مي كند. ثالثا مي داند اين دنيا زودگذر و لذاتش ناپايدار است و اعمال و افكار خيالات او در اين دنيا، در زندگي پس از مرگ تأثير دارد. پس سعي مي كند ديگران را نرنجاند و اخلاق خوب و زندگي متعادلي را در پيش مي گيرد و بقول قدما توشه آخرت را خوب فراهم مي كند.
انبيا و اوليا اديان، روشنبين بوده و ديدهاند لذا ما را به ديدن عالم پس از مرگ و غيب و معتقد شدن به آن دعوت كردهاند. علم ارتباط با ارواح و علوم روحي كه به مردم اين زمان رسيده ميراث انبيا الهي است و از راه دعا و توسل و عبادت و توجه و عشق به خدا، آدمي صاحب اين علوم مي شود. يعني وقتي كه انسان متدين شد و به ماديات توجهي نداشت خودبه خود سبك مي شود، پرواز مي كند و چون اينجا كار و وظيفهاي ندارد به طرف آن عالم پر مي كشد.
اولينبار كه استادم خواست مرا با ارواح آشنا نمايد گفت: شبها وقت خواب به ارواح فكر كن. براي پيغمبران و ائمه و پدر و مادر و بستگانت حمد و سوره بخوان و ايشان را بيادآور. در ساير اوقات نيز بيشتر به آنها فكر كن تا كم كم روانت از جا كنده شود و ارواح نيز به تو توجه كنند. وقتي آنها را يادكردي در خوابهاي خود مي تواني آنها را ببيني و بعد كم كم در بيداري هم آنها را ميبيني و من تمرين را به اين ترتيب شروع كردم و طوري شد كه در بيداري اگر چشمم را بر هم مي گذاشتم آنها را مي ديدم. شما نيز مي توانيد شبها در خانه اينكار را بكنيد كه بهترين تمرين است و نيز نوعي عبادت محسوب مي شود كه در پيشگاه پروردگار بدون اجر نيست. ارواح نيز از اينكه آنها را ياد كنند خوشحال مي شوند، كم كم شما را صدا مي كنند و با شما حرف مي زنند.
ابتدا آنهارا به صورت شبحي ازنورمثل انعكاس نور روي ديوار ميبينيد كه باز و بسته و كوچك و بزرگ مي شوند. بعد از اينكه تمرين كرديد و برايتان به صورت عادت درآمد بطور وضوح مثل زمانيكه خواب ميبينيد برايتان ظهور مي كنند. براي آنكه توجه آنها را جلب كنيد مي توانيد دعا بخوانيد و يا با آنها صحبت كنيد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 375]