واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: رَشن (رَشْنو) ـ ايزد دادگرى و آزمايش ايزدى
ايزد عدل و داد در دين مزديسنى. در اوستا رَشْنو Rašnu و در پهلوى رَشْن Rašn به معناى عادل و دادگر است. رَشْن در اوستا اغلب با صفت رَزْيشْته Razišta (در پهلوى رزيستك Razistak) وبه صورت رَشْنو رزْيشْتَه به معناى راست تر و درست تر آمده است، و در فارسى معمولاً اين ايزد با صفتش «رَشْن راست» خوانده مى شود. ابوريحان بيرونى در الآثار الباقية (ص73) در فهرست روزهاى ايرانى، اين ايزد را رَشْن خوانده كه در زبان سُغدى رَسْن Rasn و در خوارزمى همان رَشْن خوانده مى شده است. در ادبيات فارسى اين واژه به صورت «رش» بدون نون بكار رفته است. فردوسى گويد: چوهور سپهر آورد روز رَش / ترا زندگى باد پدرام و خَوش، و خسروى مى گويد: مى سورى بخواه كامد رَش / مطربان پيش دار و باده بكَش.
در سراسر اوستا (به جز گاثاها) و در كليّه منابع پهلوى و پازند مكرّر از ايزد رَشن نام برده شده، به او درود فرستاده مى شود. در اوستا، يشت دوازدهم موسوم به رَشْن يشت، ويژه اين ايزد است، امّا مطالب مهمى در خصوص وى از آن به دست نمى آيد. برخى از محققان از آن جمله بارتولومه برآن اند كه رشن يشت، يشتى جديد مى باشد و مطالب آن با توجه به برخى قسمت هاى اوستا و به ويژه يشت ها تدوين شده است. در اوستا هرجا كه از رَشن نام برده شده، از ياران او ايزدان مهر (ميثره Miøra) و سروش (سرَاُشَه Sraoša) و گاها از ايزد اَشتاد AštaÎd (اَرْشتاد ArštaÎd) (يسنا، 7/1 و 7/2) نيز ياد شده است.
از ايزد رَشن در يشت ها از وى به عنوان پسر هرمزد و سپندارمذ ياد شده است (يشت، 16/17)؛ مهر درحالى كه در طرف راستش سروش نيك مقدس سوار است، و در طرف چپش رشنِ راست و بلندبالا سوار است و اطراف آنان فروهر پاكان در حركتند، مورد ستايش قرار مى گيرد (يشت، 100/10)؛ او به همراهى ايزد مهر و داموئيش اوپَمَنَه Upamana DaÎmoišايزد همراه و هميار مهر) و ايزد باد (واتَه VaÎta) به ميان سپاهيان و لشكريانى كه با يكديگر درنبرداند، مى رود و پيروزى را به آنكه راست كردار است مى دهد (يشت، 47/13)؛ او بر ضدِ دزدان و راهزنان، و مايه بيم و هراس آنان است. او در سراسر هفت كشور زمين و در ميان اقيانوس ها و در بالاى كوه ها حضور دارد. هيچ كجاى جهان نيست كه او حضور نداشته باشد. پاكدين بايد تمام توجه خود را بدو داشته، نظر او را جلب كند. (25ـ21/12).
اين سه ايزد اوستايى، يعنى مهر، سروش و رشن بسيار به هم نزديك بوده، مناسبات مخصوصى با يكديگر دارند و در وظايفشان همديگر را يارى مى كنند. يشت هايى كه متعلق به اين ايزدان است نيز پشت سرِ هم قرار دارند؛ چنانكه مهريشت، يشت دهم و سروش يشت، يازدهم، و رَشن يشت، دوازدهم است. همچنين در گاهشمارى، روزهايى از ماه كه روز شانزدهم و هفدهم و هيجدهم باشد، و به نام هاى آنان نامزد شده است، در كنار هم مى باشند.
اين سه ايزد به اتفاق از ايزدانِ سراى پسين و داوران روز جزا نيز محسوب مى شوند. در كتب متأخر مزديسنان وظيفه سنجش اعمال آدميان در روز قيامت به ايزد رَشن واگذار شده است. بنا به روايات دينى كسانى كه از اين جهان درگذرند، پس از سه روز و سه شب، در صبح روز چهارم به راهنمايى ايزدانى چون: مهر، سروش، رَشْن و اشْتاد براى محاكمه و گذر از پل چينوَد Cinvad (چينْوَت CinvaÎt = پل صراط) آماده مى شوند. در اَئوگمدئچا AogemadaeÎcaÎ فقرات 8 و 9 آمده: «در صبح روز چهارم پس از مرگ سروش و رَشن راست و ايزد باد و اشتاد و مهر و فَروهر پاكان و ايزدان مينوىِ ديگر به استقبال روح پاك مرده مى شتابند وآن روان جاودانى را با خوشى وآسايش ودليرى ازپل چينوت مى گذرانند».
در بندهش (ص116) رَشْن مينوى راستى و با صفت «بى خواب» وصف شده و دربخش پانزدهم چنين آمده است: «گويد به دين كه چگادى [هست[ يكصد مرد بالاى، ميان جهان، كه چگاد دائيتى خوانند، [آن] يوغِ ترازوىِ رَشْن ايزد است، تيغه اى به بُنِ كوه البرز به سوى اباختر و تيغه اى به سر كوه البرز به سوى نيمروز [دارد]؛ برميان آن، چگادِ دائيتى ايستد». در مينوى خرد، پرسش 1 بند 114ـ122 درباره رَشْن و همراهانش در روز واپسين آمده است: «پس از مرگ تا سه شبانه روز روان به بالين تن نشيند، و روز چهارم بامدادان به همراهى سروش مقدس و واىِ [ايزدباد] نيك و بهرام نيرومند از ستيزه اهريمن و يارانش رهايى يافته، از پل چينود مى گذرد. آنگاه رَشن عادل [اعمال او را] مى سنجد؛ با ترازوى مينوى كه به هيچ سوى گرايش ندارد؛ نه براى مؤمنان و نه براى كافران... و سرور و فرمانروا را با خُردترين مردم در داورى يكسان به شمارمى آورد». درارداويرافنامه (ص30) نيز از رشن راست كه ترازوى زرين به دست دارد و اعمال پرهيزگاران و بدكاران را مى سنجد، ياد شده است. بنابه زندوهومن يسن (ص63) ايزد رَشْن به همراه ايزدانى چون نريوسنگ، سروش، ميترا، اشتاد و ايزد خور، پشوتن نجات دهنده را يارى مى دهند. در خرده اوستا (ص187) وى از همكاران امشاسپندِ امرداد است.
رَشْن ايزد سوگند و آزمايش ايزدى يا وَرْنگه Varangh نيز مى باشد. ميترا خداى عهد و پيمان است، و رَشن همراه و ياور او. هرگاه به نام ميترا سوگند خورده شود و بدان عمل نشود، و پيمان شكن خواهان اجراى مراسم وَرَه يا آزمايش آتش يا انواع ديگرشود، درصورت پيمان شكنى، ازسوى رَشن درآزمايش،داورى مى شود.
به گفته بندهش(ص88) درميان گل ها، گل نسترن به ايزد رَشن اختصاص دارد.
درباره ايزدرشن همچنين نگاه كنيد به:
1. ارداويرافنامه، ترجمه دكتر رحيم عفيفى، انتشارات توس، 1372.
2. عفيفى، رحيم، اساطير و فرهنگ ايران در نوشته هاى پهلوى، انتشارات توس، 1379.
3. بندهش، فرنبغ دادگى، گزارش مهرداد بهار، انتشارات توس، 1369.
4. بهار، مهرداد، پژوهشى در اساطير ايران،چاپ اول، انتشارات آگه، 1375.
5. ترجمه الآثار الباقية، اثر ابوريحان بيرونى، ترجمه اكبر دانا سرشت، انتشارات سينا، 1352.
6. خرده اوستا، گزارش پورداود، بمبئى 1310.
7. رضى، هاشم، دانشنامه ايران باستان، هاشم رضى، انتشارات سخن، تهران، 1381.
8. هدايت، صادق، زند و هومن يسن، انتشارات اميركبير، 1323.
9. مينوى خرد، ترجمه احمد تفضلى، انتشارات بنياد فرهنگ ايران، 1354.
10. يشتها، گزارش پورداود، بخش اول، تهران 1356.
11. C. Bartholome; Altiranisches Wörterbuch, Berlin, 1961.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 396]