واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: فیلسوف، متکلم، نویسنده، واعظ و شاعر
سال و محل تولد: 394 هـ.ق. - سال و محل وفات: 481/485 هـ.ق.زندگينامه: وی متخلص و ملقب به " حجت" بود. از آن رو که شعرهایش حاوی پند، اندرز و مطالب حکمت آمیز بود موصوف به "حکیم"، " حکیم ناصر" یا "سیدالحکماء" گشت. ناصر خسرو از خاندان اعیان و اشراف " بلخ" بود که ثروت و املاک زیادی داشتند. وی در "قبادیان بلخ" به دنیا آمد. از کودکی به کسب علوم و آداب اسلامی پرداخت. حافظ قرآن بود و در تمام علوم متداول زمان خود از معقول و منقول و به ویژه علوم اوایل و حکمت یونان تسلط داشت. علم کلام و حکمت الاهی را به خوبی می دانست در جوانی به دربار سلاطین و امرایی چون: "سلطان محمود و مسعود غزنوی" و " سلاجقه" راه یافت و به مرتبه ی دبیری رسید. به آورده ی " ریحانة الادب" و " تذکره الشعراء" ناصر خسرو با "شیخ ابوالحسن خرقانی" (م.425 هـ.ق.) معاصر و معاشر بود و فنون طریقت را نزد وی فرا گرفت و به تهذیب باطن و سیر و سلوک پرداخت. ناصر خسرو بعد از تصرف بلخ به دست " سلاجقه" در (432هـ.ق.) به مرو که تحت حکومت " ابوسلیمان جغری بیگ داوود" بود، رفت. وی پس از طی مقامات، در اندیشه ی یافتن حقیقت و پس از خوابی که در (437هـ.ق.) دیده بود، به سفر پرداخت. در همین سال بار سفر حج بست و روانه ی "حجاز" شد. این مسافرت هفت سال طول کشید. در این سفر چهار بار حج کرد و شمال شرقی و غربی و جنوب غربی و مرکز ایران و ممالک و بلاد "ارمنستان"، "آسیای صغیر" و... را سیاحت کرد. توقف وی در مصر سه سال طول کشید و در این مدت با مبلغان مذهب فاطمی آشنا گشت و نفوذ سخن آنان به ویژه "المؤید داعی الدعاة شیرازی" و آمادگی روحی خود ناصر خسرو موجب گرویدن او به مذهب اسماعیلی شد. بعد به خدمت "مستنصر با... ابوتمیم معد بن علی" (427- 487 هـ.ق.) رسید و بعد از طی مراحل و مدارج، مرتبه ی حجت یافت و از طرف امام فاطمیان به مقام حجت جزیره ی خراسان انتخاب و مأمور نشر مذهب اسماعیلی و ریاست باطنیه ی آن سامان گردید. عاقبت به تهمت بددینی و الحاد و نیز قرمطی و رافضی بودن، مجبور به ترک وطن شد. بعد از سال ها سرگردانی در "مازندران"، "نیشابور" و "بلخ" عاقبت در حدود شصت یا شصت و سه سالگی، بین (453 تا 456 هـ.ق.) و به نشر دعوت و ابلاغ رسالت خود پرداخت. او سرانجام در همان شهر درگذشت و به خاک سپرده شد. ناصر خسرو از قصیده سرایان درجه اول زبان فارسی ایران بود و به زبان عربی نیز شعر می سرود. از خصوصیات برجسته ی شعر ناصرخسرو این است که هرگز "دیوان" خویش را به مدح شاهان و امیران معاصر خویش نیالوده و آن چه را ستوده و در شعر خود آورده، همه چیزهایی است که وی از نظر اجتماعی و مذهبی به آن ها ایمان داشته است. آثار: آثار منسوب به وی: "سرالاسرار"، در تسخیر کواکب؛ "اکسیر اعظم"، در منطق؛ "قانون اعظم"، در علوم غریبه؛ "سعادت نامه"، سیصد بیت، در پند و حکمت؛ "روشنایی نامه"، در وعظ، پند و حکمت؛ "کنزالحقایق"؛ "تفسیر قرآن"؛ "دستور اعظم" . از آثار وی: "زادالمسافرین" یا " زادالمسافر"، در کلام ؛ " وجه دین"؛ " جامع الحکمیتن"؛ "خوان الاخوان"؛ "گشایش و رهایش"؛ "سفرنامه"؛ "بستان العقول"؛ "دلیل المتحیرین"؛ "لسان العالم"؛ "دیوان" شعر.منابع: آتشکده ی آذر(3/1009-1032)، اعیان الشیعه(10/202-204)، با کاروان حله (85-101)، بهشت سخن(193-223)، تاریخ ادبیات در ایران(1/صفحات متعدد، 2/443- 469، 893-898)، تاریخ ادبی ایران(1/133، 406، 441، 578، 580-581)، تاریخ گزیده (753)، تاریخ نظم و نثر(58-60)، تاریخ و عقاید اسماعیلیه (169، 248-251)، تحلیل اشعار ناصر خسرو (پیشگفتار)، تذکره الشعراء (69-73)، تقویم التواریخ(93)، چشمه ی روشن(76-90)، چهارصد شاعر برگزیده ی ی گوی(1048- 1054).
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 448]