واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: معنی شیعه:
كلمه «شیعه» در عربی به معنی پیروان و یاران میباشد.و در اصطلاح به قول شهرستانی «شیعه كسانی هستند كه تنها علی ـ علیه السلام ـ را پیروی كرده و معتقد به امامت و خلافت او از طریق نص هستند و میگویند امامت از او خارج نمیشود مگر با ظلم» در قرآن نیز در موارد متعددی شیعه به معنای پیروان و یاران آمده است و در روایات نبوی لفظ شیعه به معنای پیروان و دوستان علی ـ علیه السلام ـ آمده است و شیعه در منابع شیعی بیش از یك معنا و مفهوم ندارد و آن عبارت از كسی است كه اعتقاد به جانشینی علی ـ علیه السلام ـ و یازده فرزندش د اشته باشد.
آغاز تشیع:
اظهار نظرهای متفاوتی درباره شروع تشیع شده است اما حقیقت تشیع كه همان دوستی و متابعت و مقدم دانستن علی ـ علیه السلام ـ است به زمان پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ مربوط میشود، از این رو با توجه به نظریات چندی كه در مورد آغاز تشیع شده، میتوان گفت كه ایام سقیفه، اواخر خلافت عثمان، جنگ جمل، واقعه كربلا مقاطعی هستند كه حوادثی در آنها واقع شده كه بر تاریخ تشیع تأثیر گذاشتند ولی نام شیعه پیش از همه توسط رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ در احادیث متعددی بر دوستداران علی ـ علیه السلام ـ اطلاق شده است كه همه این احادیث مورد قبول اهل سنت نیز میباشد.
بعد از خلافت علی ـ علیه السلام ـ با گسترش تشیع، علاوه بر نام شیعه به تدریج عناوین دیگری چون علوی، امامی،اثنا عشری، جعفری و رافضی بر دوستداران خاندان رسالت اطلاق شد كه بعضی از این القاب را مخالفان به شیعیان دادند مثل عنوان رافضی یا ترابی از القابی بوده كه برای طعنه و تحقیر به شیعیان داده شده است.
همانطور كه اشاره شد نخستین كسی كه به پیروان امام علی ـ علیه السلام ـ شیعه گفت حضرت محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ بود و برخی از اصحاب پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ در آن زمان به شیعه علی ـ علیه السلام ـ معروف بودند افرادی مانند: سلمان فارسی، ابوذر غفاری،عمار یاسر، ابو ایوب انصاری و همه بنی هاشم و بنی مطلب و ... به دوستداری علی ـ علیه السلام ـ معروف بودند.
جریان سقیفه و شیعه:
علی رغم رویداد غدیر و تلاش های پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ برای وصایت حضرت علی ـ علیه السلام ـ بعد از رحلت آن حضرت اجتماع سقیفه وقوع یافت و فرمان خدا بر زمین ماند و خاندان پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ خانه نشین شدند. قریش بخاطر خوی ریاست طلبی و حسادت و دشمنی با شخص علی ـ علیه السلام ـ حق آن حضرت را پایمال كردند و آن حضرت هم بخاطر مصالح مسلمین همچون عدم تفرقه میان مسلمانان، خطر مرتدان و حفظ عترت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و ... از حق خود چشم پوشید و بدین ترتیب خلافت و وصایت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ از مسیر حقیقی و واقعی خود خارج شد و تنها شیعه به عنوان گروهی ویژه با جهت گیری سیاسی خاصی بطور انفرادی و دسته جمعی از حقانیت علی ـ علیه السلام ـ دفاع كردند و طی 25 سال همواره، علی ـ علیه السلام ـ را به عنوان خلیفه بر حق بر مردم معرفی میكردند.
شیعه در عصر خلفاء:
شیعه در عصر خلفا (ابوبكر، عمر، عثمان) به جز روزهای اول پس از سقیفه، با فشار چندانی رو به رو نبود و علی ـ علیه السلام ـ دورادور و به صورت غیر رسمی با خلفای وقت همكاری نظامی و سیاسی درحد حفظ مصالح عالی اسلام داشتو تعدادی از بزرگان شیعیان صحابه نیز با موافقت امام ـ علیه السلام ـ مناصب نظامی و سیاسی را قبول میكردند.
بعد از قتل عثمان و خلافت امام علی ـ علیه السلام ـ پیروان و یاران آن حضرت آشكارا تشیع خود را اعلام و به آن تظاهر كردند اما بعد از شهادت آن حضرت عصر بنی امیه دشوارترین زمان برای شیعیان بود كه از سال 40 هجری شروع میشود و تا سال 132 هجری ادامه مییابد. همه خلفای اموی دشمن سرسخت شیعه بودند و ابن ابی الحدید دانشمند سنی مذهب مینویسد «شیعیان در هر جا كه بودند به قتل میرسیدند، بنی امیه دست ها و پاهای اشخاص را به احتمال این كه از شیعیان هستند میبریدند و دوستداران خاندان پیامبر را زندانی و اموالشان را به غارت و خانه شان را ویران میكردند.».
شیعه در عصر اموی و عباسی:
با وجود همه اختناق ها و ظلم هایی كه در عصر امویان بر شیعیان وارد شد، گسترش تشیع متوقف نشد. زیرا مظلومیت خاندان پیامبر، موجب تمایل قلوب مردم به سوی آنان میشد، مخصوصاً حسنین ـ علیهما السلام ـ در میان مردم و صحابه از احترام خاص برخوردار بودند. پس از شهادت امام حسین ـ علیه السلام ـ شیعیان به جهت از دست دادن مهمترین تكیه گاه خود از هرگونه حركت مسلحانه در مقابل دشمن ناامید شدند اما این قیام خونین كاخ امویان را واژگون كرد و مشروعیت حكومت امویان را در افكار عمومی از بین برد.
با شروع دعوت عباسیان از سال 111 هجری موانع گسترش تشیع در مناطق مختلف قلمرو اسلامی تضعیف گردیده و باعث كاسته شدن اختناق از سوی امویان بر علیه شیعه شد و لذا شیعیان در این برهه از زمان از امنیت نسبی برخوردار بودند و امامان شیعه در این مدت كوتاه مبانی فقهی و كلامی شیعه را پایه گذاری كردند و تشیع وارد مرحله جدیدی شد. در این عصر شیعیان در شرق و غرب سرزمین های پهناور اسلامی پراكنده بودند و در قرن چهارم به اوج رشد و توسعه خود رسیدند و دولت های شیعی زیدی و اسماعیلی آل بویه و حمدانیان دراین زمان تشكل پیدا كردهاند.
گستره جغرافیایی تشیع:
همزمان با گسترش فكری و عقیدتی، شیعه از نظر جغرافیایی هم گسترش یافت و بطور قطع خاستگاه اولیه تشیع مدینه بوده است و نخستین شیعیان از میان اصحاب پیامبر در همین شهر میزیستند. در دو قرن اول و دوم هجری شیعیان در نقاط زیادی از سرزمین اسلامی میزیستند و همه جا پراكنده شده بودند ولی تراكم و تجمع شیعیان در مناطق معدودی بود كه در قرن اول هجری عبارت بود از مدینه، یمن، كوفه، بصره، مدائن و جبل عامل. در قرن دوم علاوه براین مناطق سرزمین هایی چون قم، خراسان، طبرستان، بغداد و آفریقا نیز از مناطق تجمع شیعیان بود.
فِرَق شیعه:
مهمترین فرقه های شیعه در دو قرن اول و دوم هجری انشعاب یافتند و بعد از پایان یافتن قرن دوم انشعاب قابل ملاحظه ای در شیعه رخ نداده است. اكثر فرقه هایی كه نام آنها در كتاب های ملل و نحل آمده به سختی میشود نام فرقه بر آنان اطلاق كرد بلكه گروه هایی بودند كه با مرگ رهبرانشان منقرض میشدند؛ اما فرقه هایی كه در صحنه های سیاسی - اجتماعی نمود داشتند عبارتند از كیسانیه، زیدیه و اسماعیلیه كه این فرقه های به معنای واقعی كلمه شیعه راستین علی ـ علیه السّلام ـ نمیتوانستند باشند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 154]