واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: معيارهاي شعر و شاعري
اشاره: در مصاحبهها اغلب از من درباره علل آشفتگي وضع شعر معاصر و دلايل بيرغبتي خوانندگان ميپرسند. در پاسخ عموما به سه علت اصلي بسنده كردهام كه عبارتند از:
1. بحران هويت در بين نسل كنوني ناشي از گسست فرهنگي است و شاعر هم طبعا از اين بحران بركنار نمانده است.
2. روي بردن به بدون گذار آگاهانه از مرحله مدرن، پديد آورنده بحراني ديگر در هنر شعر امروز شده است.
3. كمبود و يا نبود نقد روشنگر بر اساس اصول شعر امروز.
پس وظيفه دانستم كه با يادآوري معيارها در شعر و شاعري، يادداشتي براي شاعران در آغاز راه به مقصد شاعري و نيز آنها كه در نيمهي راه هستند فراهم آورم و در اختيار رسانهها قرار دهم. با اين اميد كه كاربرد اين اصول در كاستن زيانهاي ناشي از بحرانهاي كنوني موثر واقع شود.
پيش نيازهاي هنر شاعري
1. مهارت در نگارش، شناخت و كاربرد صحيح دستور زبان و علامات نقطهگذاري.
2. سابقه دريافت تشويق از معلم انشا در دورههاي پيش از دانشگاه.
3. سابقه اندوختهها از مطالعات ادبي و معلومات عمومي.
4. دارا بودن نشاط ذهني براي حفظ اشعار زيبا و آموزنده از قديم و جديد.
5. شيفتگي به درك مطالب اجتماعي و تاريخي و نيز مربوط ساختن آنها به يكديگر حتي در تجزيه و تحليلهاي شفاهي.
6. انساني حساس و اهل فكر بودن.
7. ميل و خواست شديد به نوشتن و اشتياق به ثبت احساسات و انديشهها.
8. درخواست ارزشيابي صادقانه و بدون تعارف از محضر يك يا چند صاحبنظر باذوق قبل از درج اثر در يك نشريه.
اصول شعر و شاعري در شعر امروز
1. شاعري پديدهاي ناگهاني نيست؛ استعداد كه ظاهر شد، كوشش علمي و مطالعاتي، تمرين در نوشتنو ثبت احساس و انديشه، ظهور الهامات را به تدريج فراهم ميآورد.
2. مطالعه و به حافظه سپردن اشعار آموزنده از قديم و جديد با مضامين خداپرستي، حقياري، انسان دوستي، خردستايي و عدالتخواهي ذهن را پشتوانهاي غني ميبخشد و بر ذوق و اراده ادبي شاعر جوان ميافزايد.
3. جدا نگاه داشتن حرفه براي معيشت از حرفهاي عمل كردن در تخصص شعر و شاعري، پديداري هنر خالص و خلوص شاعر را سبب ميشود.
4. توقف هرچه كوتاهتر در مرحله بلوغ جسماني و غلبه احساسات - كه امري طبيعي است- مسير را براي ورود انديشه به ديار شعر هموار ميكند.
5. شعر هنري غير وابسته است؛ تنها به يك قلم و چند صفحه كاغذ نياز دارد؛ برخلاف هنرهايي همچون سينما كه هنرمند كارگردان را به عوامل فراهمآورنده اثر از قبيل: امكانات، هزينه، تحمل شرايط همكاران و غيره وابسته ميسازد؛ بنابراين شاعر بايد با استفاده از نبود چنين نگرانيهايي با مطالعه و تمرين مستمر، در بهرهوري از استقلال فردي جهت هرچه بيشتر كمال بخشيدن به آثار خود بكوشد.
6. در كاربرد عناصر شعري، با نيت هنجارشكني و به عنوان ، شيفتگي به بايد نوعي خردستيزي شمرده شود.
7. مضامين و واژگان تكراري در شعر نشانه كمبود ذخاير فرهنگي و علمي ذهن شاعر است و اين كاستي شايسته شاعران ملتي نيست كه به گواهي تاريخ از لحاظ تمدن و فرهنگ و معارف غني از سرآمدان ملل جهان به شمار ميآيد.
8. مطالعات علمي، سياسي و جهاني انسان را در هر سوي جهان خداوند در ارتباط با همنوعان قرار ميدهد. شاعر لازم است به اهميت اين نتيجه واقف باشد.
9. شعر بايد به جامعه علم و اطلاع و معرفت ببخشد. تفنن ورزيدن، عامل بدآموزي به شاعران نوجوان و كمتجربه و ترويج بيرغبتي در بين خوانندگان شعر خواهد بود.
10. تمركز گسترده و مداوم انديشه بر روي ناهنجاريهاي جوامع انساني و كوشش براي شناساندن و برانداختن آنها به وسيله شعر بايد اولين شاعر و نويسنده متعهد و آگاه باشد.
11. شاعر متعهد، فرهنگ سرزمين خود را به مخاطب داخلي و خارجي تعليم ميدهد؛ غفلت از اين بهرهدهي كلام را بيمحتوا و ابزار تفنن خواننده ميسازد.
12. مسئوليت و تعهد، در تصفيه خود شاعر از ناهمواريهاي ذهني موثر است. در جايي گفتهام:! ستايش نيكيها الزام به نيكو بودن را يادآوري ميكند.
13. نزد شاعر متعهد رنج تنها زيستن و آثار جدي عرضه كردن بر همراهي با كانونهاي بند و بست و تعارفات متقابل و شهرتآور ترجيح دارد. شهرتطلبي آفت رشد اصالت در هنر و هنرمند است.
14. تاريخ شعر نو برجستهترين دليل بريدن از وزن و قافيه و قالبهاي قراردادي را رسيدن به آزادي در بيان واقعيات اجتماعي ذكر ميكند و زندگي انسان را موضوع اصلي آثار شعري قرار ميدهد.
15. در شعر واقعگراي اجتماعي، اغراق جاي خود را به حفظ تعادل بين احساس و انديشه ميبخشد. استفاده از تشبيههاي اغراقآميز به رسم قديم مثل تشبيه زيباييهاي معشوقه به اجرام سماوي (ماه و خورشيد و ستارگان و ...) و حتي بالاتر جلوه دادن تشبيه شونده از مشبه به آن هم در غياب وجه تشبيه ، از راستي و درستي فاصله دارد.
16. شعر امروز (آزاد يا سپيد) كه از قيد وزن و قافيه آزاد شده، بهانهاي براي تحميل حرفهايي حاشيهاي - كه به ضرورت حضور آن دو عنصر، پديد ميآيند - بر وجود كلام ندارد.
17. بزرگداشت زيباييها با نفي جدي و جسورانه ناهنجاريها، از وظايف قلم شاعر و از اهداف عالي شعر امروز است.
18. اگر كليت در يك شعر به ويژه شعر بلند فراهم شود، هر كدام از اجزاي آن داراي بعد معنايي يا طنيني ميشوند كه پيوستگي آنها حركت دروني و انرژي ايجاد ميكند.
19. كليت بر اثر هماهنگي مضمون و ساختار و همخواني عناصر ديگر شعري (تصوير، تشبيه، استعاره، واژگان ...) مرتبط با مضمون و ساختار ايجاد ميشود.
20. براي حفظ طنين انديشه، شدت توجه به مضمون، پرهيز از ضد و نقيضگويي و تفنن در پرداخت شعر ضرورتي آشكار دارد.
21. رويكرد به سوررئاليزم كه زمان آن گذشته، ديگر نه تنها شگفتي پديد نميآورد، بلكه خواننده را در برابر معمايي غير قابل حل قرار ميدهد. پديداري تنها بر اثر دريافت معنا و كشف و شهود ارزشمند است.
22. در شعر امروز كه خاستگاه واقعيتهاي جامعهي انساني است - حتي در نوع عاشقانهاش - ظرافت كاريهاي تخيلي با خلق و خوي انسانهاي درگير در جدالهاي توفندهي معاصر جايگاهي ندارد.
23. روح و ذهن خواننده بر اثر معنابخشي شعر جلب ميشود. معناگريزي از سوي شاعر، به گريز مخاطب از خواندن شعر ميانجامد.
24. شاعر بايد شاعر به واقعه هستي باشد و نبض واقعه هستي باشد. پس بيتفاوتي و خاموشي او در برابر وقايع و حوادث جامعهي انساني و سرزميني، همچون از كار افتادن نبض در بدن انسان به حساب ميآيد.
25. توجه كامل شاعر به اصول سازنده شعر، تضمينكننده كمال اثر است و زيبايي در كمال پديدار ميشود.
آزمون و بررسي تواناييهاي شاعر
1. توان تصويرگري در شعر.
2. داشتن جهانبيني و توان نشان دادن ذهنيت شاعر نسبت به جهان.
3. توان معرفي جهت گيريهاي فردي و اجتماعي شاعر به صورت يك مشغله ذهني.
4. قدرت انتقال تجربه عملي و ذهني به شعر.
5 . نوآوري همهجانبه و در حد معقول، جهت رسيدن به زبان شعري شاخص.
6. حساس بودن و قدرت خردورزي در نشان دادن ژرفاي حساسيتهاي انساني و اجتماعي.
7. توان عينيت بخشيدن به عناصر تجريدي در شعر.
8 . توان ايجاد همخواني بين عناصر تشكيلدهنده شعر.
9.توان تلفيق احساس و انديشه و ايجاد تعادل بين اين دو نيرو.
10. ميزان دقت شاعر در گزينش واژگان مربوط به مضمون.
11. توان تداوم كار ذهن در تقويت موضع و مقام هدف مضمون.
12. توان انتخاب ساختار يا قالب متناسب با مضمون.
13. توان حفظ لحن بيان در كل شعر.
14. توان صرف نظر كردن از تصويرها و تشبيهات زيبا كه هماهنگي با مضمون شعر و مقصود شاعر ندارند.
15. توان خودسنجي در صداقت گفتار و بررسي حسن تاليف قبل از انتشار اثر.
دوشنبه 6 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 190]