تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 20 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):زيد بن خالد جُهَنى: پيامبر خدا صلى الله عليه و آله از هيچ نمازى به نماز ديگر مشغول...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828033448




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

با معاون پژوهشي موسسه مطالعات بين‌المللي انرژي آسيب‌هاي اقتصادي سقوط قيمت نفت


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: با معاون پژوهشي موسسه مطالعات بين‌المللي انرژي آسيب‌هاي اقتصادي سقوط قيمت نفت
جام جم آنلاين: با وجود بحران‌هاي مالي و اقتصادي آمريكا و غرب، جهان شاهد تحول جديدي در يكي از پارامترهاي اقتصادي شد. سقوط قيمت نفت به عنوان پارامتر اقتصادي در روزهاي اخير، بسياري از كارشناسان و كشورهاي توليدكننده نفت را نگران كرده است.


چندي پيش، خيلي از ناظران و تحليلگران اقتصادي از پايان دوران انرژي ارزان سخن به ميان مي‌آوردند و رسيدن بهاي نفت به مرز 150 دلار تا 200 دلاري را هم گماني‌زني كردند اما مسير قيمت‌ها روندي معكوس در پيش گرفت و به نظر مي‌رسد بهاي نفت بسرعت در نرخ‌هاي دورقمي تثبيت شود.

ركود در اقتصاد جهان و افت و خيزهاي بازار سهام در دنيا و تغيير و تحولات سياسي از يك‌سو و كاهش تقاضاي خريد نفت از سوي ديگر منجر به كاهش سريع قيمت نفت در جهان شد اما اين مساله در كشور ما نيز با وجود وابستگي به درآمد نفتي قابل تحليل و بررسي است ، به طوري كه براساس گزارش و تاكيدات بانك جهاني و صندوق بين‌المللي پول ، اگر قيمت نفت خام به 85 تا 90 دلار يا كمتر از اين ميزان در هر بشكه برسد يعني شرايط فعلي، رشد بالقوه اقتصاد ايران كاهش مي‌يابد و آسيب‌پذيري اقتصادي بيشتر مي‌شود.

در اين راستا با توجه به تغيير و تحولات اقتصادي در دنيا و كاهش بهاي نفت ، بهانه‌اي دست داد تا اين موضوع را با مهران اميرمعيني ، كارشناس حوزه نفت و معاون پژوهشي موسسه مطالعات بين‌المللي انرژي در ميان بگذاريم كه مي‌خوانيد.

همان‌طور كه مي‌دانيد بتازگي اقتصاد دنيا شاهد كاهش قيمت نفت شده است، به طوري كه اين كاهش از مرز بشكه‌اي 147 دلار به 69 دلار رسيد و به نظر مي‌رسد اين سير نزولي همچنان ادامه دارد. به نظر شما چه عواملي دست به دست هم داد تا چنين اتفاقي حادث شود؟

ابتدا يك مقدار به گذشته برمي‌گردم. بازار نفت اصولا تحت تاثير 2 عامل قرار دارد: يكي عوامل رواني و ديگر عامل بنيادي. حدود 3 تا 4 سال است كه عوامل رواني در بازار نفت حاكم است و اين عوامل منجر به افزايش قيمت نفت شد، مثلا تحولاتي مانند عراق رخ داد، منطقه ناامن شد، القاعده فعاليت كردند و ما هر روز شاهد انفجار خطوط لوله بوديم. در حقيقت توقف صادرات نفت عراق منجر به تحولات در قيمت‌ها شد، البته فقط مساله عراق نبود.

در آن زمان آشوب‌هاي نيجريه و چالش‌هايي كه در ونزوئلا به وجود آمد يا حتي در ايران، مساله انرژي هسته‌اي در يك برهه از زمان آنقدر حساس شد و شرايط بحراني را در بازار نفت بخصوص ميان مصرف‌كنندگان نفت ايجاد كرد كه تقاضا را افزايش داد و به تبع قيمت هم افزايش پيدا كرد و شايد در حال حاضر، بازار با آرامشي نسبي مواجه است و اين موضوع رواني قيمت را تحت تاثير قرار داد و منجر به كاهش بهاي نفت شد.

حالا برمي‌گرديم به عوامل بنيادي كه هميشه عكس‌العمل ابتدايي بازار به عوامل بنيادي بستگي دارد. به عنوان مثال در سال 2008 ميلادي ديده مي‌شود كه تقريبا عرضه بيش از تقاضاي بازار بوده است، يعني وقتي اعداد ذخيره‌سازي‌ها را مشاهده مي‌كنيم مي‌بينيم ذخاير نفت خام در جهان در حال افزايش است.

در 3 ماهه اول سال 2008 كه طبيعتا بايد برداشت از ذخاير نفتي صورت گيرد، به دليل بالا بودن تقاضا و فصل سرد زمستان در عمل اين اتفاق رخ نداد و ما شاهد بوديم حدود 300 هزار بشكه در روز به سطح ذخيره‌سازي‌ها در كوارتراول 2008 اضافه شد ، اين روند ادامه پيدا كرده است.

در 3 ماهه دوم چون تقاضا كاهش پيدا نكرده و توليد اوپك متناسب با تقاضا كاهش نيافته است، اين عدد بيشتر شده و حتي وقتي به آمار مراجعه مي‌كنيم، برآورد حاكي از آن است كه چيزي حدود 1/1 ميليون بشكه در روز به ذخيره‌سازي‌ها اضافه شده و اين عدد بسيار بالاست، چون يكي از پارامترهاي عوامل بنيادي علاوه بر عرضه و تقاضا، سطح ذخيره‌سازي‌هاست، حال چه در بعد تجاري و چه در بعد استراتژيك آن در دنيا.

در سال 2007 اين اتفاق نيفتاده است، يعني برداشت‌ از ذخاير در فصول مختلف سال، چه سرما و گرما صورت گرفته است،ولي در سال 2008 مي‌بينيم روند 2007 رخ نداد. در سه ماه اول يعني شروع فصل كه از ژانويه و آغاز سال ميلادي اتفاق مي‌افتد به دليل فصل سرد مصرف بالاست و ذخيره‌سازي طبيعي نيست و برداشت از ذخاير صورت مي‌گيرد.

در سه ماه دوم، ذخيره‌سازي انجام شده و مي‌بينيم اين طبيعي است. در سه ماه سوم 3 ماهه سوم با توجه به سطح توليد اوپك كه حدود 200/32 ميليون بشكه در روز بوده و با توجه به بحران‌هايي كه شروع شده بود و تقاضا را تحت‌تاثير قرار داده بود، نشان مي‌دهد ذخيره‌سازي در سه ماه سوم هم صورت گرفته است.

الان چه اتفاقي افتاده است؟ مي‌بينيم كه يك بحران اقتصادي در سطح جهان در حال شكل گرفتن است. بحران اقتصادي باعث شده تقاضاها بويژه تقاضاي آمريكا تحت‌تاثير قرار بگيرد.

كاهش تقاضاي آمريكا منجر به آن شده كه اين مقدار نفتي كه از سطح اوپك خارج شده و توليد و فروخته شده است برود در انبارها و در ذخاير آن كشورها جمع شود و باز هم سطح ذخيره‌سازي‌ها بالا برود.

وقتي پيش‌بيني‌ وضع اقتصادي دنيا مطلوب نباشد، در حقيقت باعث فشار بر سطح قيمت‌ها مي‌شود و قيمت را به سمت پايين تنزل مي‌دهد، مگر اين كه عرضه تحت‌تاثير قرار بگيرد. فرض ما اين است كه عرضه تغيير نكرده و تقاضا كاهش پيدا كرده است.

اگر عرضه كم شود ما شاهد عكس‌العمل جديدي از سوي مصرف‌كنندگان خواهيم بود كه ممكن است يك سطح تعادل بالاتري را شكل بدهد كه البته هنوز اين اتفاق نيفتاده است.

كاهش عرضه راهكار اساسي است كه اوپك هم خواستار جلسه اضطراري براي بررسي بهاي نفت شد. در اين مورد توضيح دهيد.

تقريبا حدود 3 ماه پيش جهان يك سطح 150 دلار در هر بشكه را تجربه كرد. پس از آن شاهد كاهش قيمت‌ها بوديم تا تقريبا پيش از اجلاس اوپك حدود يك ماه پيش بود كه قيمت‌ها به 100 تا 110 دلار رسيد. در اين اجلاس هم ديدند مسائل رواني در قيمت‌ها تاثير داشته است.

در آن زمان اوپك به اين نتيجه رسيد كه اعضا بايد انضباط را رعايت كنند، بعضي توليدكنندگان سهميه‌بندي را رعايت مي‌كردند، ولي با توجه به شرايط بازار هيچ‌كدام از اعضا اين كار را نكردند و البته غيرمنطقي هم نبود، يعني هر كس غير آن عمل مي‌كرد غيرمنطقي عمل كرده بود.

شرايط بازار مساعد بود و 100 دلار در هر بشكه، ارزش دلاري خوبي دارد و هر كس براساس توان توليد مي‌كند و منتفع مي‌شود، ولي وقتي روند، روند نزولي شد و به اين مقطع كشيده شد و سطح قيمت‌ها افت پيدا كرد، بايد سريعا عكس‌العمل نشان بدهند و آن هم در قالب كنترل عرضه است.

چون تقاضا افت پيدا كرده و بايد براساس تقاضا عرضه را تعيين كرد البته به نظر مي‌رسد اوپك هم بر اين اساس عمل كند؛ چون در غير اين صورت قيمت‌ها كاهش بيشتري خواهد داشت، مگر اين‌كه عوامل ديگري در بازار حاكم شود، مثلا در عراق اتفاق خاصي بيفتد يا القاعده تاسيسات عربستان را هدف قرار دهد يا در نيجريه و... اتفاق خاصي بيفتد بنابراين معمولا وقتي مي‌خواهيم بازار را در آينده بررسي كنيم، فرضياتي را طرح مي‌كنيم كه اين فرضيات حاكي از ثبات بازار و نبود تغييرات احتمالي است.

فرض بر اين نيست كه در عراق يا كشورهاي ديگر اتفاقي بيفتد فرض بر اين است كه شرايط آرام است و بر اين اساس قيمت‌ها را پيش‌بيني مي‌كنند. بنابراين اگر ما اين فرض‌هاي ثابت را داشته باشيم و اگر عرضه تغيير نكند، طبيعتا اين شرايط تقاضا و پيش‌بيني‌هايي كه براي سال 2009 وجود دارد، در ارتباط با تقاضاي دنيا مطرح است.

شايد طرح آن خالي از لطف نباشد كه آژانس بين‌المللي انرژي در سال 2009 براي تقاضاي OECD (كشورهاي سازمان همكاري توسعه اقتصادي)‌ چيزي حدود 500 هزار بشكه در روز كاهش تقاضا پيش‌بيني كرده است البته گفتني است كه آژانس بين‌المللي انرژي برآورد تقاضا را براساس منطقه اعلام مي‌كند بنابراين كشورهاي عضو OECD تقاضايشان كاهش مي‌يابد و بقيه كشورهاي دنيا شامل روسيه، چين، آمريكا و اروپا كه عضو اين سازمان نيستند ، افزايش تقاضا داشته باشند ، در صورتي‌كه پيش‌بيني آژانس براي كل دنيا 800 هزار بشكه در روز افزايش مي‌يابد و اين 800 هزار بشكه براي سال 2009 به نظر خوشبينانه است.

اين رقم براي كل دنيا مربوط به اوپك و غيراوپك است كه البته غيراوپكي‌ها قادرند كاهش تقاضاي دنيا را جواب دهند و اين باعث مي‌شود نگراني بازار بشدت كاهش يابد.

به نظر شما راهكاري كه اوپك براي كاهش توليد در نظر گرفته تا چه حد مي‌تواند موثر واقع شود؟

اوپك براي كنترل قيمت نفت بسيار حساس شده است و جلسات فوق‌العاده‌اي را تشكيل مي‌دهد تا هر چه سريع‌تر به شرايط بازار عكس‌العمل مناسب نشان دهد. البته با توجه به نزديك شدن فصول سرد سال و افزايش تقاضاي بازار ممكن است مجددا افزايش پيدا كند. همان‌طور كه مي‌دانيم عددهاي 50 تا 60 دلاري در هر بشكه براي عربستان عدد مناسبي نيست و براساس اعلام غيررسمي، خود مسئولان عربستان هم رقم 70 تا 80 دلار را قيمت مطلوب اعلام كردند.

در مجموع اوپك رقم 80 تا 100 دلار را مدنظر دارد و اعضاي اوپك هم به صورت ضمني اين رقم را توافق خواهند كرد. به هر حال، عرضه بايد كم شود تا قيمت‌ها كنترل شوند اگر كاهش يك ميليون بشكه در روز اتفاق بيفتد، با توجه به شرايط نامطلوب تقاضا به نظر مي‌رسد قيمت‌ها در سطح 70 تا 80 دلار تثبيت شود.

فكر نمي‌كنيد كه اوپك قدرت تاثير گذاري خود بر بازار را از دست داده است؟

ببينيد اين چند روز به دليل زمزمه برگزاري اجلاس اوپك يك مقدار قيمت ثابت شده است البته موضوع اصلي اين است كه چقدر اوپك در تصميمات قاطع است و به تعهداتش عمل مي‌كند. همان‌طور كه مي‌دانيد، تصميمي گرفته مي‌شود ولي عمل به آن مهم است.

اگر عربستان به مشتريانش اعلام كند كه توليدم را كاهش دادم، بنابراين برداشت‌هاي مشتريان را 5 يا 10 درصد كم كند و يا ايران و يا كشورهاي توليد‌كننده مثلا به مشتريان خود اعلام كنند برداشت شما براي ماه آينده 10 درصد كم مي‌شود، اين در بازار سريع نشان خواهد داد و نشان مي‌دهد اوپك تصميم دارد عرضه را كم كند اما اگر بعد از آن اتفاقي نيفتد و كاهشي صورت نگيرد، بازار مطمئن خواهد شد كه اين تصميم صوري است و فقط دور هم جمع شدند تا توافقي را امضا كنند و بنابراين قيمت افت بيشتري خواهد كرد.

برخي كارشناسان معتقدند كه قيمت نفت به زير 60 دلار كاهش خواهد يافت در حالي كه قبلا تصور مي‌كردند كه به مرز 150 تا 200 دلار در هر بشكه مي‌رسد. با توجه به اين‌كه جهان قرار بود در مسير پاياني انرژي ارزان حركت كند، اين روند و بحران فعلي چه پيامدي را به دنبال خواهد داشت؟

موضوع انرژي ارزان يك بحث نسبي است، ولي چيزي كه مسلم است چون شرايط بحراني است، من نمي‌توانم به شما بگويم چه پيامدي دارد ولي نكته‌اي را مي‌توان از درون آن برداشت كرد و آن بحث سرمايه‌گذاري‌هاي آتي است كه ممكن است تحت تاثير قرار بگيرد.

سرمايه‌گذاري‌ها به سمت منابع غير مرسوم نفت حركت مي‌كند. هزينه‌هاي توليد در اين بخش هم بسيار زياد است. البته همان‌طور كه مي‌دانيد، هزينه سرمايه‌گذاري‌ در بخش نفت به دليل بالا بودن قيمت آهن و فولاد بالا رفته است. در دنيا يك جهش قيمتي را داشتيم بنابراين چون هزينه سرمايه‌گذاري نفت افزايش يافته است، ديگر اين قيمت‌ها پاسخگوي سرمايه‌گذاري نبود بنابراين اين‌كه من عددي را بگويم كه مطلوب است سخت است اما بايد گفت نوسانات قيمت نفت باعث خواهد شد تصميم در سرمايه‌گذاري به تاخير بيفتد.

چون معمولا در يك بازار باثبات سرمايه‌گذار تصميم به سرمايه‌گذاري مي‌گيرد بازار كه بي‌ثبات است، صبر مي‌كند آن ثبات ايجاد شود و اين باعث مي‌شود سرمايه‌گذاري به تاخير بيفتد و تاخير در آن به تاخير در عرضه نفت منجر بشود و شايد در سرحد 3 تا 4 ساله باز شاهد يك جهشي در قيمت نفت باشيم.

حالا اگر فرض كنيم اين بحران را پشت سر بگذاريم باز تقاضا شكل عادي مي‌گيرد و رشد خواهد داشت و ممكن است يك شرايطي مثل 2 تا 3 ماه پيش داشته باشيم و باز به سطح 150 تا 200 دلار قابل‌پيش‌بيني برسد اما با توجه به اين بحران پيش رو و كاهش تقاضا بازار حالا از بعد قيمت‌ها نفسي مي‌كشد، ولي اين تاخير در سرمايه‌گذاري به كاهش عرضه منجر خواهد شد و باز فشار تقاضا اين جهش قيمت را خواهد داشت.

بياييم صحبت را به دلايل كاهش بهاي نفت معطوف كنيم. كارشناسان نظرهاي متفاوتي را براي كاهش شديد قيمت نفت اعلام مي‌كنند كه يكي از آنها بحران مالي در آمريكا و اروپا بوده است، افزايش ارزش دلار و... شما نقش اين بحران را در كاهش قيمت نفت چه قدر موثر مي دانيد؟

نكته قابل بحث در خصوص كاهش قيمت به نرخ ارز يا اختصاصا دلار برمي‌گردد. دلار در مدت زمان يكماهه بشدت در مقابل ارزهاي ديگر تقويت شد. يكي از دلايل كاهش قيمت اين مورد است، ضمن اين كه طلا را هم تحت تاثير قرار داد و قيمت آن را كاهش داد بنابراين يك بخش از كاهش درآمد ما را كه دلاري است و افزايش ارزش دلار اين ‌درآمد را جبران مي‌كند. البته درست است كه با كاهش بهاي نفت، دلار كمتري مي‌گيريم، ولي وقتي دلار را به يورو تبديل مي‌كنيم، يوروي بيشتري دريافت مي‌كنيم و يك بخش از آن قابل جبران است.

اما عمده دلايل سقوط بهاي نفت، موضوع بازار بورس و ركود در اقتصاد آمريكاست. خود بورس يك شاخص در اقتصاد آمريكاست. البته حدود 2 تا 3 ماه پيش بانك‌هاي آمريكا شروع به اعلام ورشكستگي كردند.

پيش‌بيني مي‌شد تداوم اين مساله آمريكا را وارد بحران كند، ضمن اين كه پيش‌بيني قبلي مبني بر آن بود كه آمريكا نه ركود، ولي رشد اقتصاد آن بشدت كاهش پيبدا كرده است و كاهش رشد اقتصادي آمريكا به نوعي تمام دنيا را متاثر مي‌كند.

آمريكا بزرگ‌ترين وارد‌كننده در دنياست و وقتي اقتصاد آمريكا دچار بحران شود، تقاضا براي كالا كاهش مي‌يابد و تمام دنيا را دربرمي‌گيرد، ضمن اين كه بازارهاي دنيا هم به هم متصل هستند و نوسانات شديد در بازارها همديگر را متاثر مي‌كند.

حالا اگر از بازار آمريكا شروع شده باشد مطمئنا همان طور كه ملاحظه كرديد، همه بازارها را متاثر كرده و تقريبا دنيا را دچار يك ترس كرده و همه مي‌خواهند آن را كنترل كنند. اقتصاد آمريكا وارد يك ركود شده است و معلوم نيست زمان آن چقدر است. اگر كوتاه‌مدت باشد، سريعا برمي‌گردد و شرايط درست مي‌شود؛ اما اگر بلندمدت باشد، تبعات متفاوتي خواهد داشت.

وضعيت بحران و بهاي نفت را در كشور خودمان مقايسه كنيم. بتازگي صندوق بين‌المللي پول به اقتصاد ايران هشدار داد كه اگر قيمت نفت كاهش يابد و به كمتر از 75 دلار در هر بشكه برسد، اقتصاد ايران با كاهش شديد رشد اقتصادي مواجه خواهد شد. نظر شما چيست؟

متاسفانه اقتصاد ما تك‌محصولي است و تقريبا تمام درآمد ارزي ما وابسته به نفت است. حالا درست كه ما به درآمدهاي غيرنفتي اشاره مي‌كنيم؛ ولي وقتي مشاهده مي‌كنيم مي‌بينم كه بخش عمده‌اي از درآمدهاي غيرنفتي را صادرات عمده محصولات پتروشيمي ما تشكيل مي‌دهند.

حالا وارد اين بحث نمي‌شويم؛ اما با توجه به آن بيش از 80 درصد درآمد ارزي ما وابسته به صادرات نفت خام است.
بنابراين هر تغييري در اين درآمد مي‌تواند ما را بشدت آسيب‌پذير كند. فلسفه وجودي صندوق ذخيره ارزي بر اين مبنا بود كه جلوي نوسانات گرفته شود. متاسفانه در 7 تا 8 سال گذشته اين اتفاق نيفتاد تا ما صندوقي تشكيل دهيم كه خيلي بهتر از اين كه داريم مي‌توانست عملكرد داشته باشد و ما را در ارتباط با اين نوسانات محفوظ كند و تا زماني كه برنامه‌ريزي ما تنها با تكيه بر درآمدهاي ارزي حاصل از نفت صورت گيرد، اين خطر وجود دارد كه هر تغييري در قيمت مي‌تواند به اقتصاد ما آسيب جدي بزند.

حالا مي‌توان گفت زماني كه افزايش قيمت نفت را داريم، از طريق افزايش تورم آسيب مي‌بينيم و شاهد آن هم بوديم و كاهش آن منجر به كاهش فعاليت‌هاي اقتصادي مي‌شود. رشد اقتصادي را تحت تاثير قرار مي‌دهد و ممكن است وارد ركود شود يا شرايط بيكاري كه داريم بسيار فضاي نامطلوبي براي اقتصاد ماست بنابراين انتظار داريم كه مجلس و دولت به صندوق ذخيره ارزي توجه بيشتري داشته باشند. بايد صندوق ذخيره ارزي حساب و كتاب مشخصي داشته باشد. بايد پاسخگوي جامعه و مجلس شود، يعني همان چيزي كه در دنيا تجربه شد.

كشور نروژ كه يك حساب صندوق نفت دارد و در حال حاضر حدود بيش از 2500 ميليارد دلار سرمايه اين صندوق است. به نظر مي‌آيد نوسانات قيمت نفت هيچ گاه نتوانسته اقتصاد نروژ را تحت تاثير خودش قرار بدهد. آنها به اين نتيجه رسيده‌اند كه به درآمد حاصل از نفت تكيه نكنند و اين درآمدها را فقط سرمايه‌گذاري كنند كه هم خود و هم نسل‌هاي آينده از آن منتفع شوند.

موضوع انرژي هسته‌اي ايران تا چه حد در تغييرات قيمت و كاهش يا افزايش تقاضاي نفت تاثير دارد؟

يك زماني كه هر روز اخبار در زمينه انرژي هسته‌اي ايران بود، فقط از لحاظ رواني بازار را نگران مي‌كرد كه شايد در عرضه و قيمت نفت تاثير داشته باشد؛ مثلا شايد شرايطي پيش بيايد كه ايران صادرات نفت را متوقف كند و اين تفكرات و جو رواني كه ايجاد شده بود، باعث شد تقاضاي نفت افزايش يابد. مصرف‌كنندگان به تصور اين كه كاهش عرضه و افزايش قيمت ايجاد خواهد شد، ذخاير نفتي خود را افزايش مي‌دادند.

اينها همه جو رواني بود كه ايجاد مي‌شد. وقتي الان شرايط آرام است، نگراني بازار كم شده است. اين كاهش تنش‌ها تاثير خود را در بازار از طريق كاهش قيمت‌ها نشان مي‌دهد. اما در اين شرايط ركود آمريكا، تسري آن به دنيا و كاهش تنش‌ها و افزايش ارزش دلار دست به دست هم دادند تا اين قيمت‌ها را در بازار به وجود آوردند.

در آخر تنها نكته‌اي كه لازم است در خصوص اقتصاد ايران مطرح كنم، برنامه‌ريزي آينده در بودجه كشور است. در حقيقت اين شرايط بايد دولت را در ارتباط با تعيين قيمت نفت براي بودجه محافظه‌كار كند.

يعني اگر قيمت‌هاي بالاي نفت را در نظر بگيرند و محقق نشود و درآمدها محقق نشود ، دولت با كسري بودجه مواجه مي‌شود و اين كسري بودجه منجر به تقاضا براي پول از بانك مركزي خواهد شد و بانك مركزي پول چاپ كرده و به بازار ترزيق خواهد كرد و متاسفانه همه اينها دست به دست هم مي‌دهد و تورم جديدي را در جامعه شكل خواهد داد بنابراين بايد با برنامه پيش رفت.

مريم ميخانك بابايي‌
 دوشنبه 6 آبان 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 177]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن