محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826642603
شمس با چشمان اشكبار: جانم فداي بازيكنان ايران!
واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: شمس با چشمان اشكبار: جانم فداي بازيكنان ايران!
------------
حسين شمس با آن چشمان تيله اي و هيبتي فتوژنيك آن قدر براي تيم ملي حرص خورد تا تماشاگران بازيهاي ايران در جام جهاني 2008 عاشقش شوند.
به گفته خودش قبلاً از هر 10 نفر يك نفر هم او را نمي شناخت، اما پس از بازگشت طوري شده كه حتي سرچهارراه هم از محبتهاي مردم بي نصيب نمي ماند.
* مثل اين كه اين روزها سرتان حسابي شلوغ است...
- بله، به لطف خدا موفقيت تيم ملي اين قدر سر و صدا راه انداخته كه همه رسانه ها به سمت فوتسال آمده اند و با استقبال بي نظير مردم كلي از ما حمايت كرده اند. توجه به فوتسال اين قدر زياد شده كه اكنون مردم همه ما را به اسم كوچك صدا مي كنند و اين در نوع خود بي نظير است.
* چطور؟
- باور كنيد چند روز پيش در يك دبستان دعوت داشتيم كه خانم معلم ورزش آنها آن قدر قشنگ در مورد تيم ملي اطلاعات مي داد كه من شگفت زده شدم. ايشان مي گفت، چرا بايد فيفا مصطفي و وحيد ما را به عنوان برترين بازيكنان جام معرفي نكند ! من متوجه شدم چقدر مردم به فوتسال نزديك شده اند و از اين بابت بسيار خوشحالم. يك بنده خدا هم سرچهارراه به شيشه خودروم زد و خواهش كرد فقط مرا ببوسد!
* بنده خدا يك آقا بود ديگه، نه؟
- بله، اتفاقاً يك هيكل درشت و سبيلهاي زمختي هم داشت كه.... (بلند بلند مي خندد)
* البته اين ساعت خواب شما هم سوژه شده و تصور مي كنم همه مردم مي دانند...
- اين ناني است كه عادل خان در دامن ما گذاشت. اكنون اگر ساعت هشت و پنج دقيقه مرا جايي ببينند مي گويند چرا بيداري مگر ساعت خوابت نگذشته؟!
* مي گوييد علت اينكه فردوسي پور اين موضوع را سوژه كرد چه بود؟
- خب يك شب ايشان ساعت 9 با من تماس تلفني گرفت تا در برنامه 90 نظرم را پيرامون يك موضوع بپرسد كه دست بر قضا من خواب بودم و وقتي علت را جويا شد گفتم من هميشه ساعت 8 مي خوابم كه اين هم سوژه برنامه نود شد.
* اما از شوخي گذشته ما كه حسابي بعد از بازي ايتاليا نگران حالتان شديم، چون تلويزيون ايران نشان نداد چطور با برنكارد و ماسك هوا از زمين خارجتان كردند...
- ممنون از شما، اما خدا را شكر كه نشان نداد، چون خودم وقتي تكرار بازي را در برزيل در روز آخر ديدم گمان كردم اگر خانواده ام اين صحنه را مي ديدند چه اتفاقي مي افتاد. البته بادمجان بم آفت ندارد و خدا را شكر كه توانستيم آن همه ناراحتي را تحمل كنيم.
* چطور به يك باره لژيونر شديد؟
- راستش من پس از استعفا از تيم ملي، دعوتنامه اي از بحرين دريافت كردم و سالهاي 2001 و 2002 را سرمربي تيم ملي اين كشور بودم. تجربيات ارزشمندي را آنجا به دست آوردم و تازه فهميدم تيمي كه ضعيف است چگونه بايد جلوي حريفان قدر بازي و فرار از پرس را تمرين كند. در جام 2002 اندونزي براي اولين بار با تيم ملي بحرين با كره 2 بر2 مساوي كرديم و تايلند را 8 بر 2 شكست داديم، اما در نهايت حذف شديم چون اين كشور به لحاظ بازيكن خوب فقير بود.
* اما در كويت موفق تر بوديد.
- بله، اما من پس از بازگشت از بحرين دو فصل به ايران آمدم و يك قهرماني و نايب قهرماني را به همراه پاس به دست آوردم تا درنهايت راهي كويت شوم. در سال 2003 در مسابقات قهرماني آسيا در تهران چهارم شديم كه مسؤولان آن به هر بازيكن يك دستگاه خودروي پورشه هديه دادند. پس از آن به ايران آمدم و شن سا را قهرمان ليگ كردم، اما باز هم به كويت برگشتم.
* پس كويت براي شما خيلي كويت بود!
- آنجا به فوتسال خيلي بها مي دادند و تمام امكانات هم در اختيارمان بود. سال 2004 با كويت در ماكائو پنجم آسيا شديم. يك فصل ديگر هم به ايران آمدم و ارم كيش را در يك فصل جنجالي نايب قهرمان كردم. در 2005 ويتنام من باز هم سرمربي كويت بودم و ششم شديم كه يادم مي آيد به ايران يك برصفر باختيم تا زنگ خطر را به صدا درآوريم، اما اين بار براي ماندن به ايران برگشتم.
* چطور از ميان اين همه تيم، علم و ادب تازه وارد به ليگ برتر را انتخاب كرديد؟
- روزي كه به علم و ادب آمدم خيلي ها گفتند ديوانه شده ام كه يك تيم دسته يكي را براي مربيگري انتخاب كرده ام، اما واقعيت اين بود كه اين تيم را براي آخرتم برگزيدم.
* چطور؟
- خب در علم و ادب معنويات موج مي زند و من هم به سبب ارادت خاص به حضرت رضا(ع) و علاقه اي كه به حاج آقا قاسمي داشتم به آنجا رفتم. پس از صعود به ليگ برتر در اين تيم پنجمي ايران را به دست آوردم. در حالي كه تيم فجرقائم گلوگاه كه با علم و ادب بالا آمده بود همان سال به ليگ يك سقوط كرد.
* ماجراي خردجمعي كه به سكانداري شما در تيم ملي منجر شد چه بود؟
- سال 2006 كه تيم ملي در ازبكستان به ژاپن باخت و براي اولين بار از صعود به فينال بازماند با تغييرات اساسي در تيم ملي همراه شد و آقاي ترابيان به عنوان رئيس جديد كميته فوتسال روي كار آمدند. ايشان با برگزاري جلسه خرد جمعي ميان مربيان ليگ برتري مرا با آراي قاطع سرمربي تيم ملي كرد.
* خيلي ها از دوران جديد حضور شما در تيم ملي به عنوان انقلاب فوتسال نام مي برند.
- ما آن روزها در تيم ملي ساختارشكني كرديم و با توجه به اتفاقهايي كه در زمان سرمربيگري «جورانديرو» افتاده بود با ناهنجاريها بشدت برخورد كرديم كه با جو قديم واقعاً يك انقلاب بود.
* منظورتان همان اخراج شمسايي و زارعي است؟
- من كسي را اخراج نكردم. بعد از اولين جلسه تمرين گفتم بازيكنان بايد ظاهر خود را قدري درست تر كنند و شبها حق ترك اردو را ندارند، اما در پايان اردو اين دو بازيكن كه نام برديد آمدند و گفتند به دليل مشكلات(!) نمي توانند در تيم ملي بمانند. آنها شايد تصور مي كردند به اتكاي برخي روزنامه ها مي توانند به تيم ملي برگردند و نزديك سفر با سلام و صلوات باز خواهند گشت، اما من همانجا گفتم رفتن شما دست خودتان است، اما بازگشتتان فقط با من است كه پس از مدتها با جلسه اي كه با ترابيان گذاشتيم فقط وحيد را برگردانديم.
* اما وحيد شمسايي در بازگشت ظاهرش چندان تفاوتي هم نكرده بود! اين بهانه اي براي همان ساختارشكني نبود؟
- من حرف شما را قبول دارم، اما نتايج آن را ديديد كه چطور به نفع تيم ملي شد. وحيد در همين جام جهاني آن بازيكني بود كه مي خواستيم، چون با تمام وجود در خدمت تيم بود و من از بابت اين اتفاقها كه در نهايت به اينجا انجاميد خوشحال هستم.
* به جام جهاني 2008 بپردازيم و حماسه اي كه رخ داد. واقعاً نترسيديد با اين همه بازيكن جوان ممكن است بدترين نتايج تاريخ فوتسال به نام شما رقم بخورد؟
- از اين سؤال تشكر مي كنم. اما من واقعاً به بازيكن جوان اعتقاد داشته و دارم كه اين كار را كردم، اما اي كاش صدا و سيما بازيهاي ما را در تورنمنتهاي گرندپري و كي ال پخش مي كرد تا مي ديديد همين جوانها چطور سر جلو توپ مي گذاشتند، من بي گدار به آب نزدم و همه نفراتي كه شما ديديد ستاره شدند امتحان خود را مقابل تيمهاي بزرگ جهان پس داده بودند. اصغر حسن زاده، مصطفي طيبي و... هم از اين دست بودند.
*و پس از كار نه چندان دشوار مقابل ليبي و بازي با اروگوئه سختكوش راهي بازي پرهيجان چك شديد.
- واقعاً بازي پر استرسي بود. چك واقعاً قدرتمند بود و شك نكنيد اگر در گروه ديگري به غير از گروه ما بود حتماً بالا مي آمد. به عقيده من آنها از اوكراين هم قويتر بودند، اما مقابل بچه هاي پرانگيزه قرار گرفته بودند كه هر تيمي در آن بازي جلويشان مي ايستاد را ناك اوت مي كردند.
* راستي بچه هاي تيم ملي مي گفتند شما در آن بازي كار رواني فوق العاده اي انجام داديد، مگر شما چه كرديد؟
- همه بازيكنان را جمع كردم و تمام اطلاعاتم را از تيم مايلي كهن با ذكر تك تك بازيكناني كه براي ايران به ميدان رفتند را گفتم. همين طور جلو آمدم و با اشاره به تمام تركيبهايي كه شكست خورده بود، به آرزوي 16 ساله ملت ايران رسيدم. بچه ها به دقت گوش مي كردند و من موفق شدم تيم را با كوهي انگيزه از خواست ملت ايران به زمين بفرستم كه در اين بازي لطف خدا را هم با چشمانم ديدم.
*منظورتان همان توپي كه مصطفي نظري گرفت، نيست؟
- بله توپ از مصطفي رد شده بود كه بازيكن چك ناگهان تعادلش را از دست داد تا دروازه بان ما با چالاكي توپ را جمع كند و همان توپ در برگشت به گل صعود ايران به مرحله بعد منجر شد كه فقط و فقط لطف خدا بود و دعاي خالصانه مردم.
*از او كراين كه دو بر صفر عقب افتاديد گفتيم مي رويد روي 5 تا گل، اما...
- خب اين قشنگي فوتسال است كه شايد در يك دقيقه 40 موقعيت گل خلق شود. من بي درنگ تايم اوت گرفتم و به بازيكنانم تلنگر زدم كه واقعاً شما اندازه تان همين 8 تيم بود كه اين طوري بازي مي كنيد و همه اينها باعث شد ناگهان ورق برگردد و شمسايي حساب كار را كلاً عوض كرد. از حق نگذريم كه داور هم قدري با ما مهربان بود و دو پنالتي ما را گرفت و چند خطايمان را نگرفت.
*و تساوي مقابل ايتاليا كه به قول يكي از خبرگزاريها تلخ ترين تساوي دنيا بود...
- واقعاً تلخ بود. پيرامون احتمال ناكامي در اين بازي يك بار هم در اردو حرف نزدم و چون در شهر برازيليا انجام مي شد مدام مي گفتم بچه ها بعد از اين بازي به ريو برمي گرديم و مي خواهم آنجا چيز هايي را كه تاكنون نديده ايد نشان دهم، يعني غير مستقيم مي گفتم بايد به چهار تيم بينديشيم. در بازي با ايتاليا ما بازيكناني را به زمين فرستاديم كه بعضاً مجبور بودند در پستهاي غيرتخصصي بازي كنند. با اين حال محمد طاهري هم همان اوايل بازي مصدوم شد و تا اواخر بازي مشغول مداواي پايش شدند.
* بعد از بازي هم كه پاي شما گرفت و روي برانكارد قرار گرفتيد، تيم چه حالي داشت؟
- اصلاً قابل توصيف نيست كه چقدر ناراحت بوديم. نيم ساعت بر روي نيمكت نشسته بودم و توان تكان خوردن نداشتم بچه ها هم هر كدام يك گوشه از زمين ولو شده بودند. باور كنيد روي سكوها بچه هاي دبستاني برزيل كه براي تماشاي بازيها مي آوردند برايمان گريه مي كردند. با برانكارد مرا به رختكن بردند. بچه ها را جمع كردم و گفتم مي خواهم برايتان حرف بزنم. چه لحظه اي بود... نمي دانستم به اين بچه هاي باغيرت چه بگويم...(در حالي كه نمي تواند جلوي گريه اش را بگيرد) گفتم: بچه ها! جانم فداي شما كه ناگهان همه زدند زير گريه. ديدم پشت سرم فراشي، ترابيان، دكتر و... همه دارند زار مي زنند. اين جو را سفير ايران در برزيل آقاي دكتر شاطرزاده عوض كرد و با تعريف از آنچه در تمجيد از قدرت ايران بر روي سكوها مي شنيده آهسته آهسته بچه ها را آماده رفتن كرد.
شما در شرايطي كه در برزيل ذبح اسلامي وجود ندارد چه برنامه غذايي را طي حضور طولاني مدت خود پياده مي كرديد؟
- طبيعتا همان طور كه گفتيد نمي توانستيم گوشت مصرف كنيم، بنابراين به مصرف ماهي، سيب زميني و تخم مرغ رو آورده بوديم و مقداري كنسرو هم از ايران برده بوديم. البته اين موضوع براي مصطفي طيبي هم دردسرساز شد و به علت مصرف زياد تخم مرغ تا آستانه بيماري هم رسيد.
* بگذريم، از قراردادتان با فدراسيون چه خبر، تمديد كرديد؟
- راستش توافقهاي شفاهي انجام شده و من بايد برنامه چهارساله خودم را به كميته تيمهاي ملي ارائه كنم تا همزمان با تأييد آن قراردادم نهايي شود.
*گفته بوديد در فدراسيون مخالف داريد؟
- قبل از رفتن برخي وعده ها محقق نشده بود كه بازيكنان مدام به من اعتراض مي كردند كه من با اعلام استعفا پس از جام جهاني خواستم قدري بار رواني تيم را كنترل كنم و به نوعي به بازيكنانم اين انگيزه را بدهم كه براي اعاده حيثيت جايگاهشان در مقابل فوتبال بايد بيشتر تلاش كنند. البته بعد از اينكه شنيدم آقاي كفاشيان گفته اند اگر استعفا بدهد بي درنگ موافقت مي كنند خيلي دلخور شدم، چون هدف من فقط موفقيت تيم ملي است. با اين شرايط گفتم شايد هنوز هم مخالف داشته باشم.
* خودروهاي 206 چي شد؟
- راستش با ديداري كه با آقاي علي آبادي داشتيم گفتند در مراسمي همزمان با تيم ملي نوجوانان و واليبال از فوتسالي ها هم تقدير مي كنند، اما اينكه پاداش 206 باشد قولي داده نشد
*مهدي جاويدي
يکشنبه 5 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسکانیوز]
[مشاهده در: www.iscanews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 156]
-
گوناگون
پربازدیدترینها