واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: سير تمدن غرب
ايستگاههاي راهداري در رودخانههاي مهم و موانع گمركي در مرزها، هزينه و قيمت كالاها را افزايش داده بود.
محدوديتهاي اصناف نيز متداول و موانعي براي كارخانهداران اوليه ايجاد كرده بود كه مشابه آن در بريتانيا وجود نداشت.
عاقبت، كارآفرينان كشورهاي ديگر اروپايي كه مايل به حفظ سنتها و الگوهاي كسب و كار مانند دوري از رقابت، بيشترين توجه به امنيت خانواده، همراه با عدم علاقه در قبول مخاطره سرمايهگذاري و اعتقاد بياندازه به صرفهجويي بودند، به آنها شجاعت كمتري از آنچه بريتانياييها داشتند داده بود.
يك عامل ديگر نيز بين سالهاي 1790 و 1812 بر اغلب كشورهاي اروپايي سايه افكنده بود، و آن: تحولات مربوط به جنگهاي فرانسه انقلابي در دوره ناپلئون بود. اختلال در ارتباطات معمول بين بريتانيا و قاره اروپا، كشورهاي اروپايي را در همپايي با پيشرفتهاي فني بريتانيا محروم كرده بود. به علاوه، جنگ باعث ويراني تجارت، نابود شدن بسياري از امكانات مادي و نيروي انساني، تضعيف پولها، و عدم ثبات سياسي و اجتماعي شده بود.
نظام قارهاي ناپلئون باعث خرابي تعدادي از بنادر پر رونق قبلي شده بود. محروميت منسوجات بريتانيا از بازار اروپا به طور موقت باعث رونق صنعت پشم در فرانسه و بلژيك و تحريك توليد منسوجات در طول رودخانه راين و سيلسيا1 شد.
به هر حال پس از سال 1815، كالاهاي ارزان بريتانيايي دوباره به بازارهاي اروپايي سرازير و باعث ضربه خوردن صنايع پارچه بافي اروپا شد.
در دراز مدت، جنگهاي انقلاب و دوره ناپلئون با افزايش شكاف بين سازمان صنعتي بريتانيا و اروپا موانع بيشتري بر سر راه صنعتي شدن ايجاد كرد. تا سال 1815، پس از آن كه عاقبت ناپلئون شكست خورد و ارتباطات معمولي بين بريتانيا و اروپا دوباره برقرار شد. لوازم صنعتي بريتانيايي رشد كرده و قيمت آن افزايش يافته بود. در نتيجه، بنگاههاي خانوادگي كه متكي به منابع مالي خود بودند، يا قادر نبودند و يا تمايلي به افزايش مقدار سرمايه لازم براي خريد جديدترين تجهيزات براي مدرن كردن صنعت خود نداشتنددر عوض، بيشتر كارآفرينان در فرانسه، بلژيك، و آلمان در ابتدا ترجيح دادند تا در ماشينآلات مستعمل و كارخانجات كم بازدهتر سرمايهگذاري كنند. بدين ترتيب، صنعتي شدن اروپا با مشكلات بيشماري روبرو بود و پس از سال 1815 كه دوباره به كار خود ادامه دادند، صنعتي شدن آنها با بريتانيا متفاوت بود.
نبود دانش فني در اساس، يك مانع بر سر راه صنعتي شدن بود. اما كشورهاي اروپايي اين امتياز را داشتند كه از فنون و تجربيات بريتانياييها استفاده كنند. طبيعي بود كه بريتانياييها سعي در جلوگيري از اين كار داشتند. تا سال 1825، صنعتگران بريتانيايي از ترك كشور ممنوع بودند؛ تا سال 1842 نيز صدور ماشينآلات مهم و قطعات آن، خصوصاً براي توليد منسوجات ممنوع بود. اما در عمل، بريتانياييها قادر به كنترل اين وضع از طريق قانون نبودند. تا سال 1825، دست كم دو هزار مكانيك ماهر بريتانيايي در سطح قاره وجود داشت و ماشينآلات بريتانيايي نيز چه به طور قانوني و چه به طور غيرقانوني در خارج از كشور به فروش ميرسيد.
هرچند بسياري از بريتانياييها كه براي فروش مهارتهاي خود به خارج رفته بودند، مكانيكهاي ماهري بودند، ولي تعدادي از آنها علاوه بر مهارتهاي فني داراي مهارتهاي مديريتي نيز بودند.
براي مثال جان كوكريل2 كه اهل كسب و كار و بسيار فعال بود، در سال 1817 يك كارخانه صنعتي بسيار سودآور در سرينگ3 نزديك ليژ4 در جنوب بلژيك احداث كرد. كوكريل كه مورد تشويق دولت بلژيك بود، حق نشر نوآوريهاي ساير صاحبان صنعت بريتانيا براي توسعه كارخانجات خود را در نظر نگرفت.
مكانيكهاي بريتانيايي خارج از كشور كه به اهميت خود واقف شده بودند، اغلب ستيزه جو و متكبر و باعث خشم صاحبان در اروپا شده بودند.
فريتز هاركورت5 كه يك صنعت مهندسي در آلمان احداث كرده بود، يك بار اعلام كرد، او به دشواري ميتواند منتظر تربيت مكانيكهاي آلماني باشد تا بتواند بدين وسيله تمام انگليسيها را اخراج كند: ما بايد اكنون با آنها مدارا كنيم، زيرا آنها در ترك كار بسيار سريع هستند، و حتي اگر با نگاه دوستانه به آنها نگاه نكنيم، دست از كار ميكشند.» (لندس، 1969: 50 ـ 149)
به تدريج كه مردم بومي كشورهاي اروپايي تمام مهارتهاي فني را از استادان بريتانيايي فراگرفتند، قاره اروپا به استقلال فني رسيد. تا دهه 1940، يك نسل جديد از مكانيكهاي ورزيده فرانسوي و بلژيكي در حال گسترش دانش خود در شرق و جنوب بودند و درست همان نقشي را داشتند كه قبلاً بريتانياييها بازي ميكردند.
پينويس:
1. Silesia
2. Cockerill
3. Seraing
4. liege
5. Fritz Harkort
يکشنبه 5 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 113]