واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: نویسنده:علی بیرانوند
تعریف مشارکت
مشارکت در واقع نوعی رفتار اجتماعی ، مبتنی بر اعتقاد و منافع شخصی یا گروهی است. مشارکت عبارت است از میزان دخالت اعضای نظام در فرآیند تصمیم گیری. در حقیقت جوهر مشارکت ، منابع مشترک گروه در جامعه و منافع مشترک فرد درگروه است.(لهسایی زاده ، 1383).
مشارکت سهمی در چیزی داشتن و از آن سود بردن و یا در گروهی شرکت جستن و بنابراین با آن همکاری داشتن است. به همین جهت از دیدگاه جامعه شناسی باید بین مشارکت به عنوان حالت یا وضع (امر شرکت نمودن) و مشارکت به عنوان عمل و تعهد (عمل شرکت ) تمیز قایل شد. مشارکت در معنای اول از تعلق به گروهی خاص و داشتن سهمی در هستی آن خبر می دهد و در معنای دوم داشتن شرکتی فعالانه در گروه را می رساند و به فعالیت اجتماعی انجام شده نظر دارد. (بیرو ، 1370).
از دیدگاه جامعه شناسی ،مشارکت به معنای احساس تعلق به گروه و شرکت فعالانه و داوطلبانه در آن که به فعالیت اجتماعی منجر می گردد، حائز اهمیت است. از این نظر، مشارکت، فرآیند سازمان یافته ای است که فرد در آن به فعالیتی ارادی و داوطلبانه دست می زند (روزنامه همشهری:1386).مشارکت اجتماعی شرکت فعالانه در حیات سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی و به طور کلی تمامی ابعاد حیات می باشد. (ساروخانی ، 521). مشارکت اجتماعی به آن دسته از فعالیت های ارادی دلالت دارد که از طریق آن اعضاء یک جامعه در امور محله ،شهر و روستا به طور مستقیم یا غیر مستقیم در شکل دادن حیات اجتماعی مشارکت دارند . (محسنی تبریزی 1375).
مشارکت در همۀ زمینه های زندگی اعم از از سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی وجود دارد. نقطۀ عطف در مفهوم مشارکت در همۀ عرصه های فوق ارادی و داوطلبانه بودن آن است.
بنابراین می توان چنین تصور کرد که افراد انسانی برای رفع نیازمندی ها و کسب منافع شخصی و گروهی یا در چارچوب اعتقادات خود به صورت داوطلبانه اقدام به مشارکت می کنند.
دو بعد مشارکت را می توان چنین برشمرد:
۱-مشارکت به معنای شرکت در تصمیم گیری ، تصمیم سازی و نظارت اجتماعی. از این نظر مشارکت شامل تمام فعالیت ها می شود که مستقیم یا غیر مستقیم منجر به تصمیم گیری در امور مربوط به جامعه انسانی خواهد شد. چنین برداشتی از مشارکت ریشه در مفهوم شهروندی و دموکراسی حاکم بر یونان باستان دارد.
۲-مشارکت به معنای تشریک مساعی و فعالیت های دسته جمعی برای رفع نیازهای روزمره چون تأمین امنیت ، جمع آوری محصولات کشاورزی و . . .
از این منظر مشارکت سابقه ای طولانی دارد که عمر آن به اندازه عمر زندگی اجتماعی بشر است.
اهمیت مشارکت اجتماعی
مشارکت اجتماعی عامل تقویت همبستگی در شبکه های اجتماعی است. حضور افراد در فعالیت ها و تصمیم گیری های اجتماعی در بلند مدت موجب تعمیق روابط بین اعضای جامعه ، افزایش احساس یگانگی ، سعۀ صدر و تسامح و تساهل گردیده و درنتیجه به توسعه نهادهای مدنی و دموکراتیک خواهد انجامید . تعصبات قومی و قبیله ای کاهش یافته و سنت های ریشه دار محلی به سوی عام نگری هدایت و در صورت لزوم به نفع هنجارهای دموکراتیک اصلاح خواهد شد. وانگهی می توان انتظار داشت که بسیاری از اموری که اکنون دولت متصدی انجام آن است در قالب فعالیت های اجتماعی توسط خود مردم اداره شده و در عمل هم حجم دولت کاهش یافته و هم افراد از طریق سامان دادن به این امور دین خود را به کلیت اجتماع ادا نمایند.
ازسویی میزان این مشارکتها بیانگر سطح توسعه یافتگی جامعه به حساب می آید . چرا که گستردگی، فراگیری و تنوع مشارکت اجتماعی جوامع در گرو بسط الگوهای تصمیم گیری ، نظارت و کنترل اجتماعی دموکراتیک و کثرت گرا است.بدیهی است در عرصه های غیر دموکراتیک که حاکمان حضور عامۀ مردم را در محافل تصمیم گیری و تصمیم سازی بر نمی تابندمشارکت اجتماعی مفهومی گنگ و مخدوش است . لذا توسعۀ سیاسی که مآلاً منجر به شایسته سالاری و حاکمیت مشروع می گردد زمینۀ مطلوب و مناسب برای توسعه همه جانبه وپایدار جامعه می باشد.
مقایسه وضعیت مشارکت اجتماعی در جوامع شهری و روستایی
مشارکت اجتماعی در جوامع شهری و روستایی از ابعاد مختلف با هم متفاوت است . به نحوی که مشارکت جوامع روستایی مبتنی بر نیاز و مشارکت شهری مبتنی بر آگاهی بوده و کسب آگاهی نیز مشروط به آموزش افراد می باشد. مشارکت اجتماعی در جوامع روستایی ایران را از دو دیدگاه می توان مورد بررسی قرار داد:
الف- از دیدگاه تصمیم گیری، تصمیم سازی و نظارت اجتماعی .
ب- از دیدگاه نشر یک مساعی و فعالیت های جمعی در امور مربوط به زندگی روزمره. در جوامع روستایی ایران هر دو شیوۀ مورد اشاره به وفور به کار گرفته می شوند. علت وجودی چنین مشارکت هایی را در ویژگی های خاص جوامع روستایی چون روابط اجتماعی نزدیک و چهره به چهره ، توقعات افراد از هم ، نظارت اجتماعی قوی در چارچوب وجدان جمعی ، یکنواختی سنت ها و باورها می توان یافت . در جوامع روستایی ایران ویژگی هایی چون وجود اعتماد بین اعضای جامعه روستایی ، همبستگی موجود بین آنان و ضرورت پایبندی به آن ، تخصص های یکسان و امکان مشارکت افراد ، ارجحیت همنوایی و همرنگی ، همگی زمینه های ظهور و پایداری مشارکت اجتماعی را فراهم نموده است.
اساس جوامع روستایی ایران مبتنی بر نظام ایلی و قومی است لذا مشارکت افراد روستایی در امور اجتماعی نه به خاطر انگیزه های فردی بلکه عمیقاً تحت سیطرۀ گروه گرایی و قبیله گرایی است. از اینجا می توان به این نتیجه رسید که حضور مداوم روستائیان در عرصۀ مشارکت اجتماعی ناشی از تلاش آنان برای حفظ گروه، قوم ، قبیله و ایل و حفظ موجودیت و حریم مادی و معنوی آن است.
نیازهای زیر بنایی چون حفظ امنیت ایل، امور مربوط به کشاورزی ودامداری که ادامه حیات ایل وابسته به آن است ، محدودیت های محیطی و . . . سبب تقویت انگیزه های افراد برای اینگونه مشارکت ها است.
جوامع شهری ایران از مشارکت اجتماعی به نحوی که در روستاها دیده می شود محروم است. در شهرها برخلاف روستاها یکنواختی قومی و ایلی و در نتیجه یکنواختی آداب و رسوم وجود ندارد. تفاوت های فرهنگی موجود سبب می شود که نظارت اجتماعی و وجدان جمعی مانند آنچه که در روستا دیده می شود به چشم نخورد. بنابراین برای تأمین این نیاز اجتماعی (نظارت و کنترل اجتماعی )، قوانین و مقررات به کار گرفته می شود. از آنجا که لزوماً حضور یا عدم حضور در بسیاری از عرصه های مشارکت اجتماعی تخلف از مقررات و قوانین حاکم نیست و از آنجا که این عدم حضور با وجدان جمعی مجازات نمی شود لذا میزان استقبال از این مشارکت ها کم است. تراکم جمعیت و عدم شناخت اجتماعی، فردگرایی و محوریت منفعت شخصی ، حاکمیت روابط عمودی و تمایز اجتماعی در کاهش میزان مشارکت اجتماعی جوامع شهری ایران نقشی اساسی دارد. نوع آموزش مدرسه ای در ایران که مبتنی بر آموزشی انفرادی است و ضعف مدیریت شهری و منطبق نبودن شیوه های مدیریت شهری با نیازهای روز، سبب ناتوانی در هدایت فرهنگی جامعه به سوی مشارکت اجتماعی است.
راهکارهای توسعه مشارکت اجتماعی در جوامع شهری
۱- آموزش زیر بنای توسعۀ فرهنگی و اجتماعی است. آحاد تودۀ مردم با آگاهی از شیوه های مشارکت ، چگونگی فعالیت در آن ، نتایج و پیامدهای مشارکت اجتماعی می توانند با حضور خود میزان و شمول آن را ارتقاء دهند.
۲-اعتماد اجتماعی مؤلفه بسیار مهم در امر مشارکت است. اعتماد افراد نسبت به هم ،اعتماد افراد نسبت به نهادها و دولت و بالعکس سبب توسعه و تعمیق مشارکتهای اجتماعی می شود .
۳-وجود فضای باز سیاسی ، امکان نقد و نقادی ، امکان تصمیم گیری و تصمیم سازی در امور شهری ، و به طور کلی همه گیری شیوه های دموکراتیک در زوایای مختلف زندگی شهری و تغییر ساختارها در این جهت،تنوع و بسط مشارکت های اجتماعی را به دنبال خواهد داشت.
۴-تقویت و توسعۀ زمینه های مشارکت اجتماعی مردم در برنامه ریزی های شهری از طریق بهبود شیوه های مدیریت شهری
۵- تشویق فعالیت های جمعی و گروهی.
۶- تمرکز بر آموزش گروهی به جای آموزش انفرادی.
منابع:
مسائل اجتماعی ایران (مجموعه مقالات ) انجمن جامعه شناسی ایران ، تهران : آگه ، 1383.مقاله بحران محیط زیست و توسعه همه جانبه و پایدار نوشته عبدالعلی لهسایی زاده. بیرو ،آلن ،فرهنگ علوم اجتماعی،ترجمه باقر ساروخانی،تهران،نشرکیهان 1370 محسنی تبریزی، علیرضا، بیگانگی مانعی برای مشارکت و توسعه ملی، نامه پژوهش، شماره 1 ، 1375
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 232]