واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: ؛فرار از رنج و استرس و خدايي كه همين نزديكي است
دلم كه مي گيرد و خسته از تب و تاب هاي دنيايي كه مي شوم، سجاده مخملي سبزم را گوشه ايوان پهن مي كنم و شروع مي كنم به قنوت و سجود.
دلم كه مي گيرد و خسته مي شوم از صداي بوق ها و آدم ها تازه يادم مي آيد كه خدايي هم هست، خدايي كه به قول خيلي ها همين نزديكي است.
دلم كه مي گيرد...
راستي تو كي به ياد خدا مي افتي! تو كي يادت مي آيد كه خدايي هم هست! تو كي از آن اعماق دلت مي گويي: خدا!
نمي دانم كه تو چقدر در ياد خدا هستي، يا حتي خود من، نمي داند كه چقدر در ياد خداست اما ما در فكر خدا قرار داريم يعني خدا به تك تك مان فكر مي كند و نزد او داراي ارزش هايي هستيم. به عبارتي به اين دنيا آمدن مان شانسي نبوده است و در نيل به اهداف خلقت ما هم اثري داشته ايم.
؛خدا و هديه زندگي
زندگي ما، هديه اي است كه خداوند به ما عطا كرده است. هديه اي كه از آن بايد استفاده كنيم ولي آن وقت هايي كه در ناراحتي يا عصبانيت هستيم يا در مشكلات روحي، به زندگي با اين ديد نگاه نمي كنيم و منكر تمام نقش خدا در زندگي مان مي شويم و گاهي هم از سر ندانستن تمام سختي ها را به خدا نسبت مي دهيم بدون آن كه به ياد آوريم كه خداوند آدم و حوا را آفريد و همه چيزهاي زيبا را به آن ها بخشيد و گفت از آن ها لذت ببريد. به نظر شما اين هديه اي زيبا نيست!
زندگي بزرگ ترين بركت و هديه اي است كه خداوند مي توانست به ما بدهد. وقتي غرق در خوشي ها هستيم، خدا را- فراموش از نعمت- سپاس نمي گوييم و آن گاه كه غرق در مشكلات مي شويم به انكار حقايق و حضور خدا در زندگي مان مي پردازيم و اين حكايت انسان هايي است كه در زندگي خدا ندارند.
؛خدا و روزمرگي
گاهي تكرارها و روز مرگي ها ما را از ياد خدا غافل مي كند، در اين زمينه حجت الاسلام عبدخدايي در گفت و گو با ما مي گويند: غفلت و روزمرگي همان غفلت از ياد خداست. اگر ما اين موضوع را در نظر بگيريم كه همواره به ياد خدا باشيم و خدا محوري را در زندگي مان حاكم كنيم، مسلما آن غفلت هم به وجود نخواهد آمد. يعني تمام مصيبت بشر امروز اين است كه از خدا محوري به يك نوع جريان هايي كه اگر هم معنويت دارد، معنويتي كاذب است روي آورده.
بشر امروز فقط به فكر اين است كه به گونه اي از استرس نجات پيدا كند ولي راه درستي را در پيش نگرفته است؛ مثلا براي كسب آرامش رفته سراغ مدي تيشن. شايد غربي ها بيشتر كار كرده اند و شايد ما در معرفي عرفان واقعي در اين بين كم كاري كرده ايم. ارائه دهندگان اين عرفان هاي كاذب يك آرامشي را به مردم معرفي مي كنند و با دادن رنگ و لعاب به آن جوان را به سوي خود جذب مي كنند ولي چون از درون محتوا ندارد جوان را دچار تناقض و سردرگمي مي كند. يعني به اسم معنويت جوانمان را از معنويت حقيقي دور مي كنند.
دكتر عبدخدايي در ادامه مي گويد: بايد دين واقعي و چيزهايي را كه براي نجات از سختي در متن دين آورده شده بيان كنيم و بگوييم اين گونه نيست كه هر دين يا معنويتي كه ادعا دارد مي خواهد بشر را از درد و رنج، نجات دهد، حقيقي است.
مثلا اين مكتب كوبيسم همين ادعا را دارد. مدي تيشن و سانترا همين ادعا را دارند. تمام اين عرفان ها فقط آمده اند تا ادعا كنند بشر را از رنج نجات مي دهند. ما بايد روشنگري كنيم كه چنين چيزي محال است. يعني وقتي قرآن مي گويد كه: «لقد خلقنا الانسان في كبد» رنج و سختي در زندگي آميخته است ولي زندگي دائما رنج هم نيست چون: «ان مع العسر يسرا فان مع العسر يسرا» يعني در زندگي هميشه همراه با يك سختي، يك راحتي هم هست. بايد بدانيم كه راز اين سختي ها در زندگي چيست.
زندگي اگر دائم هم خوشي باشد يكنواخت خواهد شد و خود پوچي آور خواهد بود. اين سختي ها تنوع ايجاد مي كند و البته در روحيه انسان و به كمال رسيدن انسان نقش تربيتي دارد. مثلا دين مي گويد اگر شما از آن چه كه خدا به شما داده است راضي باشيد هميشه شاد خواهيد بود. اين جايگاه را مشخص كنيم تا سختي هم معنا پيدا كند. اين ها مسائلي است كه فكر مي كنم ما هنوز فرمول نكرده ايم، ساده بيان نكرده ايم. بزرگان ما از قديم الايام مسائل عرفاني را با رمز و راز مطرح مي كردند. ما بياييم و آن ها را در قالب يك زبان ساده بيان كنيم و آن را در زندگي كاربردي كنيم. عرفان اسلامي آن قدر جذاب هست كه بتوانيم مردم را جذب آن كنيم و نگذاريم در اين سردرگمي با ابهام كاذب درگير شوند.
؛خدا و فرداها
امروز خدا مي تواند به زندگي آدمي چون تو هدف بخشد. در برابر نعمت هايش از او سپاسگزار باش. اگر مي خواهي خدا را از همين امروز و از همين لحظه به زندگي ات بياوري مي تواني از همين الان ياد خدا را در حافظه ات به عنوان اولين و آخرين يادها قرار دهي و جز براي او قدمي برنداري.
غذا كه مي پزي براي خدا اين كار را انجام بده و اگر توانستي چند ذكر در حين پختن غذا به لب بياور. اين ذكرها هم قلب تو را آرام تر مي كند هم غذايت را خواستني تر.
مادراني هم كه نوزادان شيرخوار دارند توصيه مي شود با وضو اين كار را انجام دهند. تلاوت چند آيه از قرآن كريم درحين شيردادن يا بعد و قبل از آن اثر مثبت بر شخصيت آينده فرزند شما خواهد داشت. البته اين تلاوت ها در دوران بارداري هم موثر هستند.
محبت كردن به ديگران، ابراز احساسات دوستانه، بخشيدن و عطاكردن، لذت بردن از زندگي كه خداوند به ما عطا فرموده است، داشتن صبر و استقامت برابر مشكلات، همدلي، تعاون و نيكويي به خلق خدا كه خود نيز نمودي از وجود خداوند هستند از ديگر راه هايي است كه شما با استفاده از آن ها مي توانيد خدا را به زندگي تان بياوريد و در خانه هايتان. خدا لحظه به لحظه با ماست، اين ماييم كه گاهي از او دور مي شويم و فاصله ميان خود و آفريدگارمان به وجود مي آوريم.
يکشنبه 5 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خراسان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 246]