واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: امام صادق (ع) نگين درخشان مكتب تشيع
فردا چهارم آبان ماه (25ذي القعده) سالروز بنيانگذار مكتب تشيع و فرزندي ازسلاله پاك نبي گرامي اسلام، امام جعفر صادق (ع) است امامي كه وجود مقدسش در آسمان انديشه تشيع همچون خورشيدي تابان مي درخشد وهنوز پس از قرنها، چراغ هدايت انسانها ومشعل نور وهدايت براي رهايي از ظلمت و تاريكي است.
امامي كه وجود مقدسش در آسمان انديشه تشيع همچون خورشيدي تابان مي درخشد و هنوز پس از قرنها، چراغ هدايت انسان ها و مشعل نور و روشنايي براي رهايي از ظلمت و تاريكي است.
امام جعفر صادق (ع) و پدر بزرگوار ايشان در ميان ائمه اطهار (ع) به لحاظ آموزه هاي علمي از ويژگي هاي خاصي برخوردار بودند زيرا در زمان اين دو بزرگوار شرايط بسيار مناسبي براي بيان و نشر معارف اسلامي مهيا بود.
عصر امام صادق (ع) در اصل يكي از طوفاني ترين ادوار تاريخ اسلام است كه از يك سو اغتشاش ها و انقلاب هاي پياپي گروههاي مختلف، به ويژه از طرف خونخواهان امام حسين (ع) رخ مي داد و ازديگرسوعصربرخورد مكتبها وايدئولوژي ها و عصر تضاد افكار فلسفي و كلامي مختلف بود كه از برخورد امت اسلام با مردم كشورهاي فتح شده و نيز روابط مراكز اسلامي با دنياي خارج به وجود آمده و در مسلمانان نيز شور و هيجاني براي فهميدن وپژوهش پديد آورده بود .
زمان امام صادق (ع)، زمان تزلزل حكومت بني اميه و فزوني قدرت بني عباس بود واين دوگروه مدتي درحال كشمكش و مبارزه با يكديگر بودند .
پيشواي ششم شيعيان در چنين دوراني به فكر نجات افكار توده مسلمان از الحاد و بدبيني و كفر و نيز مانع انحراف اصول و معارف اسلامي از مسير راستين بود و از توجيهات غلط و وارونه دستورات دين كه به وسيله خلفاي وقت صورت مي گرفت، جلوگيري مي كرد .
امام صادق (ع) در ظلمت بحران ها و آشوب ها، دنياي شيعه را به فروغ تعاليم خويش روشني بخشيد و حقيقت اسلام را از آلايش انحرافات و گزند فريبكاران حفظ كردند. ايشان آن قدر فقه و دانش اهل بيت را گسترش داد و زمينه ترويج احكام و بسط كلام شيعي را فراهم ساخت كه مذهب شيعه به نام او به عنوان "مذهب جعفري" شهرت يافت.
امام صادق (ع) شاگردان بسياري داشت و در دانشگاهي كه ايشان به وجود آورده بود شاگردان بزرگ و برجسته اي همچون هشام بن حكم، محمد بن مسلم، ابان بن تغلب، هشام بن سالم، مومن الطاق، مفصل بن عمر، جابر بن حيان و... تربيت كرد كه هر يك از آنها شخصيت هاي بزرگ علمي و چهره هاي درخشاني بودند كه خدمات شاياني انجام دادند.
شاگردان دانشگاه امام (ع) تنها منحصر به شيعيان نبود بلكه پيروان اهل تسنن نيز از مكتب آن حضرت برخوردار مي شدند.
بزرگان اهل سنت چون مالي بن انس، ابوحنيفه، سفيان ثوري، سفيان بن عيينه، ابن جريح، روح ابن قاسم و... ريزه خوار خوان دانش بيكران او بودند.
درباره عظمت امام صادق(ع) نه تنها توسط شيعيان، بلكه دراين باره جمع كثيري از دانشوران و بزرگاناهل سنت و جماعت لب به سخن گشودهاند. پيشوايان مذاهب اهل سنت، عالمان نامدار اسلامي و صاحب نظران زبردست در باره برجستگي هاي علمي، عملي، اخلاقي، كرامت و عظمت آن امام هدايت، امام جعفرصادق(ع) بسيار سخن گفتهاند كه به برخي از آنان اشاره مي كنيم.
امام مالك بن انس درباره شخصيت و بزرگ منشي امام صادق (ع) مي گويد: محمد بن زياد ازدى گفت: شنيدم كه مالك بن انس مىگويد بر جعفر بن محمد الصادق (ع) وارد شدم به گونهاى كه زياد از من قدرشناسى مىكرد و مىفرمود: "اى مالك تو را دوست دارم و من از اين بابت مسرور مىگشتم و خدا را سپاس مىگفتم و هيچگاه نشد كه ايشان را ببينم مگر اين كه يا روزه داشتند و يا نماز مىخواندند و يا مشغول به ذكر خداوند تبارك و تعالى بودند."
و نيز از مالك نقل شده است كه گفت: "هيچ گاه نديدم ايشان را مگر بر سه خصلت نيك يا نماز مىخواند و يا روزهدار بود و يا به تلاوت قرآن مشغول بود و هيچگاه ايشان را بى وضو نديدم." و ابوحنيفه نيز گفته است: "فقيهتر از جعفر بن محمد به چشم نديدهام."
نظر امام شافعى نيز در خصوص امام صادق (ع) اينگونه نقل شده است: ابن حجر عسقلانى گفته است: اسحاق بن راهويه گفت به شافعى گفتم: جعفر بن محمد نزد تو چگونه است؟ شافعى گفت: "ثقة". يعنى "مورد اعتماد و اطمينان كامل من است."
ابونعيم اصفهانى در كتابش به نام "حلية الاولياء" از عمرو بن المقدام در مورد امام جعفر صادق نقل مىكند كه گفت: "چون نگاه به جعفر بن محمد مىكردم مىدانستم كه او از سلاله پيامبران است."
و در جاي ديگر ابن حجر عسقلانى از قول ابن حبان درباره امام صادق (ع) مىگويد: ابن حبان گفته: "وى از سادات اهل بيت است كه فقيه و عليم و فاضل بود و به سخنش نيازمند بوديم."
و در روايت ديگرى آمده است كه وى تنها كسى بود كه همه فقها و علما و فضلا محتاج و نيازمند سخنش بودند.
ابن حجر هيثمى يكى ديگر از مولفان به نام اهل تسنن نيز در كتاب خود موسوم به "الصواعق المحرقه" اينگونه آورده است: شش فرزند از سلاله پاك محمد بن على (ع) به دنيا آمدند كه افضل و كاملتر از همه آنها امام جعفر صادق (ع) بودند كه پس از وى خليفه و وصى ايشان شدند و مردم از علوم منتشره ايشان به تمامى شهرها سخن گفتهاند و پيشوايان بزرگى از او حديث روايت كردهاند.
"عبدالرحمن بن الجوزى" كه خود از عرفا به نام اهل تسنن و از مولفان مشهور جهان اسلام است در كتابش موسوم به "صفة الصفوة" مىنويسد: جعفر بن محمد شخصيتى بود كه مشغوليت فراوانش به عبادت او را از عشق رياست بازداشته و سيراب كرده بود.
از اين سخنان برمي آيد كه امام صادق (ع) در زمان خود توانسته با بهرهگيري از همه علوم و نيز بهرهمندي از منبع علوم خاص موجود نزد خاندان عصمت و عترت پيامبر (ص) به پاسخگويي به شبهات مردمي كه سالها در معرض احاديث انحرافي و جعلي قرار گرفته بودند، بپردازد.
تلاش امام منجر به شكلگيري انديشهاي شد كه نه تنها توانست شاگردان بسياري را در همه زمينهها تربيت كند، بلكه موجب بيمه شدن شيعه و پالايش تفكرات اسلامي در طول صدها سال شد.
نتيجه اهتمام امام صادق (ع) در اصلاح تفكرات شيعيان به مثابه يك انقلاب عظيم در نظام انديشه شيعه بود و آنچه امروزه پيروان حضرتش را از ساير مذاهب متمايز ساخته، مرهون آموزهها و تعاليم آن امام همام است.
در پايان به برخي از احاديثي كه از امام جعفر صادق (ع) نقل شده، اشاره مي كنيم باشد تا با درنگ و تامل در سخنان گهربار آن حضرت، توشه اي هر چند اندك از درياي بيكران علم و دانايي و عرفان براي دست يازيدن به قرب و حب الهي برگيريم.
- بر هر مسلمانى كه ما را بشناسد سزاوار است كه در هر شبانه روز عملش را بر خود عرضه دارد و خود حسابگر خويش باشد، اگر حسنه ديد بر آن بيفزايد، و اگر گناه ديد از آن آمرزش خواهد تا اين كه روز قيامت رسوا نشود.
- اگر شيعيان ما استقامت مى ورزيدند، هر آينه فرشتگان با آنها دست مى دادند و ابر بر آنها سايه مي انداخت و در روز مي درخشيدند و از فراسر و زير پاى خود روزى مى خوردند و چيزى از خدا نمى خواستند، مگر اينكه به آنها مى داد.
- هر كه با برادرش نيرنگ ورزد و او را كوچك شمارد و با او درافتد، خداوند آتش را جايگاهش گرداند، و هر كه بر مومنى حسد برد، ايمان در دلش آب شود، چنان كه نمك در آب حل شود.
- مسلك ها و مذهب ها شما را نبرند، به خدا سوگند به ولايت ما نتوان رسيد جز با پارسايى و كوشش در دنيا، و يارى دادن برادران براى خدا. و كسى كه به مردم ستم كند، شيعه ما نيست.
- هر كه به خدا اعتماد ورزد، خدا مهمِ دنيا و آخرتش را كفايت كند و هر چه از او غايب است برايش حفظ كند.درمانده و ناتوان است هر كه براى هر بلا صبرى، و براى هر نعمت شكرى، و براى هر دشوارى آساني ندارد.
- با كسى كه از تو بريده بپيوند، و به آن كه از تو دريغ كرده بخشش كن، و با كسى كه به تو بدى كرده نيكى كن. و به كسى كه به تو دشنام داده سلام كن. و با كسى كه به تو دشمنى ورزيده انصاف ورز. و كسى كه تو را ستم ورزيده عفو كن، همچنان كه دوست دارى كه از تو گذشت شود. به عفو خدا از خودت عبرت گير، آيا نبينى كه آفتابش بر نيكان و بدان هر دو مي تابد و بارانش بر شايستگان و ناشايستگان مى بارد؟!
- صدايت را فرودآر، زيرا خدايى كه نهان و آشكار را مى داند سؤال ناكرده مي داند كه شما چه مى خواهيد.
- تمام خير در برابر تو و تمام شر نيز در برابر توست. و خير و شر را نبينى، مگر بعد از آخرت، زيرا كه خداوند عزوجل تمام خير را در بهشت و تمام شر را در دوزخ قرار داده، زيرا كه اين دواند كه باقي اند.
- اسلام، برهنه است، لباسش حيا و زيورش وقار و جوانمردى اش عمل صالح و ستونش پارسايى است. و براى هر چيزى پايه اى است و پايه اسلام دوستى، ما اهل بيت است.
- امروز در دنيا كارى كن كه به وسيله آن اميد كاميابى در آخرت را دارى.
- در روز قيامت كسى نماند كه يك كلمه به مؤمنى از دوستان ما كمك كرده باشد، جز اين كه خداوند او را بى حساب به بهشت داخل گرداند.
- از رياكارى بپرهيز كه عملت را از بين برد و از جدال بپرهيز كه هلاكت گرداند. و از خصومت ها و دشمنى ها بپرهيز كه تو را از خدا دور كند.
- چون خدا خير بنده اى را خواهد روحش را پاك گرداند، به طورى كه هيچ معروفى به گوشش نرسد، مگر آن كه آن را بفهمد و هيچ منكرى را نشنود، جز آن كه زشتش داند و سپس كلمه اى به دلش الهام كند كه كارش را بدان فراهم آرد.
- سه چيز است كه محبت آورد: قرض دادن و فروتنى و بخشش.
- سه چيز است كه دشمنى مي آورد: دورويى، ستم و خودبينى.
- سه كساند كه شناخته نشوند جز در سه جا: بردبار شناخته نشود جز به هنگام خشم، و شجاع شناخته نشود جز به وقت نبرد، و برادر و دوست شناخته نشود جز به وقت نياز.
شنبه 4 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 207]