واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: منافع ايران چه مي شود؟ چالش هاي ما در خزر عصرايران-سيد جواد سيدپور: بيش از ۲۰ شركت بزرگ غربى افزون بر ۱۰۰ ميليارد دلار در كشورهاى منطقه خزر براى استحصال نفت و گاز هزينه كرده اند. براساس برخى فرضيات و پيش بينى ها، درآمد بالقوه براى شركت هاى بزرگ چند مليتى متنفذ و مسلط بر انرژى درياى خزر تا سال ۲۰۱۰ سالانه به سطح ۵ تا ۱۰ ميليارد دلار خواهد رسيد.«چوراويل» به تنهايى سود كامل ۲۰ ميليارد دلارى در سرمايه گذارى خود در قزاقستان را پيش بينى كرده و انتظار مى رود چاه هاى عمده توليد نفت در آذربايجان نيز سودهاى كلانى به همراه بياورند. براساس مطالعات و اكتشافات صورت گرفته تاكنون بين ۲۰۳ الى ۲۳۵ ميليارد بشكه نفت و ۲۳۲ تا ۳۲۸ تريليون مترمكعب گاز در منطقه حوزه درياى خزر وجود دارد. اما اين همه ذخيره اين درياچه بزرگ نيست و هنوز قسمت هاى عمده اى از آن مورد مطالعه و اكتشاف قرار نگرفته است. از جمله مناطقى كه كمتر مورد بررسى قرار گرفته حوزه ايران است كه پيش بينى مى شود از ذخاير ارزشمند و قابل توجهى برخوردار باشد. گرچه اكتشافات صورت گرفته ميزان ذخاير مشخصى را تثبيت كرده ولى نسبت به آنچه واقعاً مى توان از اين حوزه دريافت كرد بسيار ناچيز است.ما منافع بى شمارى در درياى خزر داريم كه بايد پيگيرى و مطالبه كنيم. از رژيم حقوقى و وسعت جغرافيايى آن گرفته تا توانايى حمل و نقل و ترانزيت كالا و «سوآپ» نفت تا پتانسيل عظيم توريستى و گردشگرى و صيادى و شيلات، همه و همه مواردى است كه بايد پيگيرى شود تا زمينه رونق و شكوفايى منطقه و كشور بيشتر فراهم گردد. اما فارغ از منافع مختلف بازرگانى و تجارى، توانمندى ايران براى كمك به انتقال انرژى درياى خزر از جمله موضوعاتى است كه هم رقباى اقتصادى و هم مخالفين سياسى بر آن تأكيد دارند. همين امر سبب ساز طرح مسير هاى ديگرى براى انتقال انرژى درياى خزر مانند باكو- جيهان شده تا ايران را از مزيت هاى اصلى و مناسب خود محروم كنند. در مطالعاتى كه مؤسسه «رند» وابسته به ارتش ايالات متحده آمريكا به سفارش «ناتو» در مورد آينده انرژى و امنيت درياى خزر انجام داده رسماً خواسته شده كه به هر شكل ممكن بايد از تسلط يك كشور بر انرژى درياى خزر ممانعت به عمل آورد و ايران مى بايست كمتر در فرايند توليد و انتقال انرژى خزر نقش داشته باشد. به حاشيه راندن ايران در حالى صورت مى گيرد كه كشورى مانند تركيه كه اساساً مرز مشتركى نيز با درياى خزر ندارد خواهان حضورى پررنگ تر و ايفاى نقشى بزرگتر است. از سوى ديگر آمريكا نيز اصرار دارد تا با تقويت تركيه از حوزه نفوذ ايران و روسيه بكاهد. تركيه نيز به نوبه خود سرمايه گذارى هايى در كشورهاى آذربايجان، قزاقستان و قرقيزستان انجام داده است.در اين ميان چين نيز منطقه خزر را به عنوان منبع عمده انرژى، كه بشدت به آن نياز دارد، تلقى مى كند. طرح چين در ساخت خط لوله از قزاقستان به چين شرقى بيش از آن كه ماهيتى اقتصادى داشته باشد داراى خصوصيتى سياسى- امنيتى است. اين حوزه توجه بسيارى از كشورهاى منطقه و فراتر از آن را به خود جلب كرده است و كارشناسان آينده بسيار خوبى براى آن پيش بينى مى كنند. با اين وصف سياست هاى ايران براى دستيابى هرچه بيشتر به منافع و منابع اين حوزه بايد تقويت شود. آنچه تاكنون صورت گرفته به هيچ وجه پاسخگوى قابليت هاى بالقوه ايران نيست و نمى تواند مطلوب باشد. گرچه شايد توجه مسئولين ايرانى به حوزه خليج فارس معطوف باشد ولى بايد ضمن توسعه و تقويت فعاليت ها در جنوب ، براى گسترش امكانات در حوزه انرژى شمال نيز كارى اساسى انجام داد. اگر قرار است سند چشم انداز ۲۰ ساله جمهورى اسلامى به منصه ظهور برسد و عملى گردد، بايد از همه ظرفيت ها براى گنجايش بيشتر اقتصاد ايران بهره برد. قطعاً يكى از بهترين اين حوزه ها، انرژى خزر است.راه اندازى، ساخت و بهره بردارى هرچه سريع تر از اين منطقه و اجراى طرح هاى مطالعاتى براى اكتشاف و استخراج، در آينده اى نه چندان دور ايران را به بزرگ ترين كشورهاى داراى ذخاير نفتى و گازى جهان بدل خواهد كرد. قدرتى كه هيچ كس توان ناديده گرفتنش را نخواهد داشت. ايران مى تواند از امتيازهايى همچون هم پيوندى فرهنگى براى گسترش مناسبات اقتصادى و تجارى و اعتمادسازى امنيتى براى مسيرهاى انتقال انرژى بهتر بهره ببرد. آنچه مسلم است اين كه پائين آوردن وجهه بين المللى ايران در مناسبات تجارى منطقه فقط مربوط به دخالت هاى آمريكا نيست، رفتارها و برنامه هاى نامناسب ما نيز مى تواند و توانسته بر آن تأثير منفى بگذارد. در چنين شرايطى نيازمند بازسازى چهره نامطلوب اقتصاديى هستيم كه از خود ارائه كرده ايم. توانمندى هاى متخصصان ايرانى در ارائه خدمات فنى و مهندسى قطعاً مى تواند به توسعه انرژى درياى خزر كمك كند ولى تكميل كنندگى اندكى بين اقتصاد ايران و كشورهاى منطقه وجود دارد. براى ظهور ايرانى قدرتمند كه داراى قدرت اول اقتصادى منطقه است چاره اى نداريم جز آن كه مدام به قابليت هاى خود بينديشيم و براى بهره بردارى از آنها فكرهاى عملى ارائه كنيم. بايد بتوانيم به تمام كشورهاى آسياى ميانه اين پيام را برسانيم كه دسترسى به خطوط لوله و نفت و شبكه حمل ونقل ايران فرصتى براى آزاد شدن از حلقه محاصره روسيه و دستيابى به سودهاى عظيم صادرات نفت و گاز براى آنهاست. چرا براى به دست آوردن اين بازار به سود مناسب بسنده نكنيم و زمينه را براى شكافتن حصار، تحريم و حاشيه رانى مهيا نسازيم؟ تقويت نقش ايران در حوزه خزر بر تسلط ما به عنوان يك قدرت بزرگ منطقه اى در آينده تأثير مستقيم خواهد گذاشت. بزرگى اسباب و لوازمى دارد بايد آن را فراهم كرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 234]