تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 30 دی 1403    احادیث و روایات:  حضرت زهرا (س):کسی که عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

اوزمپیک چیست

قیمت ورق سیاه

چاپ جزوه ارزان قیمت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1855063468




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نمونه هائی از مناقب و فضائل امام حسن(ع)


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: نوشته اند که روزی حسن (ع) و حسین (ع) پیرمردی را دیدند که وضو می گیرد ، اما وضوی او درست نیست . در این هنگام برای اینکه او را به خطایش آگاه سازند ، به طو ساختگی با یکدیگر مجادله کردند و هر یک به دیگری می گفت که تو درست وضو نمی گیری و برای پایان گرفتن جدال نزد پیرمرد رفتند و به او گفتند : ای پدر ، تو را به داوری می طلبیم تا درباره وضو گرفتن ما حکم کنی و بگویی که کدامیک از ما درست وضو می گیرد . پیرمرد که به وضو گرفتن آنها دقیق می نگریست ، پس از مدتی گفت : هر دوی شما درست وضو می گیرید ، اما این مرد نادان وضویش درست نیست و هم اکنون از شما آموخت و به برکت شما و مهر و دلسوزیتان نسبت به امت جد بزرگوارتان ، راه درست را شناخت .
روزی ابن عباس در موقع سوار شدن بر مرکب نسبت به حسن (ع) و حسین (ع) فروتنی نمود و آنان را در سوار شدن یاری کرد . « مدرک بن زیاد » بر وی معترض شد که چرا چنین می کنی، در حالیکه تو از نظر سن برتر ازآن دو هستی .
ابن عباس به تندی پاسخش گفت که : « ای فرومایه! آیا نمی دانی این دو کیستند؟ فرزندان پیامبر خدا! و آیا سزاوار نیست که من در برابر نعمتی که خدا بر ما ارزانی داشته مرکب آنان را نگاه دارم؟! »
در تذکره الخواص از ابن عباس روایت شده که پیامبر (ص) برای دو فرزند خود حسن و حسین این تعویذ ( دعایی را گویند که برای دفع بلا و آفت چشم زخم در کاغذ می نویسند و به گردن یا بازو می بندند ) را تلاوت فرمود :
اعیذ کما بکلمات الله التامه من کل شیطان هامه و من کل عین لامه
شما را از شر هر شیطان آزار دهنده و هر چشم شومی به پناه کلمات تام خدایی می برم .
سپس بیان داشت که این عبارت ، تعویذی است که ابراهیم علیه السلام برای اسماعیل و اسحق تلاوت نموده است .
ابونُعَیم در حلیه الابرار می نویسد: «حسن بن علی(ع) دارایی خود را با پروردگار خود به دو بخش یکسان تقسیم نمود.»

هم او می نویسد: «حسن بن علی(ع) دو بار مال الله را از دارایی خود خارج نمود و سه بار دارایی خود را به دو نیم کرد، نیمی را خود برداشت و نیم دیگر را در راه خدا داد؛ بگونه ای که اگر دو جفت کفش داشت، یک جفت را برای خود بر میداشت و جفت دیگر را به نیازمندان می بخشید.»

مانند همین مطلب را محمد بن حبیب در کتاب «امالی» خود نقل نموده است. ابن سعد در «الطبقات الکبری» می نویسد: «آ« حضرت سه بار مال خود را بدو نیم کرد، نیمی را در راه خدا بخشید و نیمی را برای خود نگه داشت، حتی اگر دو جفت کفش یا دو جفت پاپوش داشت، یک جفت را برای خود بر میداشت و جفت دیگر را به نیازمندان می رساند. همچنین دو بار از مال خود، مال الله را اخراج فرمود.»

درشرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید آمده است که ابوجعفر محمد بن حبیب در کتاب امالی خود نوشته است: «حسن بن علی(ع) به فردی شاعر مبلغی پول عطا کرد. فردی که در آنجا نشسته بود، به ایشان اعتراض کرد که چرا به شاعری مال میدهی که گناه خدا را بجا می آورد و سخن ناروا و بی اساس می گوید. حضرت در پاسخ او فرمودند: «ای بنده خدا بهترین مالی که انسان می بخشد، آن مالی است که انسان به وسیله آن آبروی خود را نگاه می دارد و یکی از موارد کسب خیر، دوری گزیدن از بدی است.»

ابن شهر آشوب در مناقب روایت می کند که مردی از آن حضرت تقاضای کمک مالی نمود. حضرت پنجاه هزار درهم و 500 دینار بوی ارزانی داشتند، سپس فرمودند: «برو باربری را بیاور که این پولها را برای تو حمل کند». مرد باربری را آورد، حضرت عبای سبز خود را به مرد سائل داده و فرمودند: «این کرایه بار بر است.»

روزی فردی از بیابان نشینان بخدمت حضرتش شرفیاب شده پیش از آنکه اظهار نیاز بکند، حضرت امر فرمودند که هر چه در خزانه هست به او بدهند. وقتی به سراغ خزانه رفتند، مبلغی برابر بابیست هزار درهم در آنجا یافتند و همه را به سائل دادند. او که سخت به شگفت آمده بود، عرض کرد: ای آقای من آیا بمن امان ندادید که نیاز خود را بیان کنم و در مدح شما سخن بگویم. پاسخ شنید: «ما گروهی هستیم که بخششمان تازه و بیدرنگ صورت می گیرد.»

مدائنی می گوید: حضرت امام حسن(ع) و حضرت امام حسین(ع) و عبدالله بن جعفر هر سه به قصد زیارت حج حرکت نمودند، اما اثاث و لوازم خود را فراموش کردند، در نتیجه در راه گرفتار گرسنگی و تشنگی شدند. در این هنگام پیرزنی را دیدند که در خیمه ای زندگی می کند. از او آب خواستند. پیرزن عرض نمود: این گوسفند کوچک مال من است، از او شیر بدوشید و بنوشید. آنان چنین کردند، سپس خواستار غذا شدند. عرض کرد: من جز این گوسفند غذای دیگری ندارم، پس یکی از شما آنرا بکشد. آنان نیز چنین کردند و پوست گوسفند را کندند. آنگاه پیرزن از گوشت گوسفند مقداری را بریان نموده از میهمانان خود پذیرایی کرد. میهمانان نیز از آن غذا خوردند و مدتی در همان خیمه اقامت کردند و سپس براه افتادند. در موقع خداحافظی به پیرزن گفتند ما از افراد قریشیم و در راهرفتن به خانه خدا می باشیم، اما وقتی باز گشتیم، تو نزد ما بیا تا این بزرگمنشی ترا جبران کنیم.

چون شب فرا رسیده و همسر پیرزن به منزل آمد، او را از جریان روز آگاه کرد. مرد اندکی رنجید و به او گفت: وای بر تو! گوسفند مرا برای افرادی ناشناخته، کشته ای و می پنداری که آنها از قبیله قریش هستند.

مدت زمانی گذشت و زندگی پیرزن به سختی افتاد، ناچار از جایگاه خود کوچ نمود و در بین راه به مدینه رسید. در این بین حضرت امام حسن(ع) او را دیده و شناختند، نزدیک رفتند و از او پرسیدند که آیا مرا می شناسی؟ پیرزن ابتدا اظهار ناآشنایی کرد، حضرت فرمودند: من در فلان روز میهمان تو بودم. سپس دستور داد که به او هزار گوسفند و هزار دینار ببخشند و او را با فردی به سوی امام حسین(ع) و سپس به سو عبدالله بن جعفر فرستاد و آندو نیز هر یک بهمین مقدار به او بخشیدند.








این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 140]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن