تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835468760
نقدي بر مقاله عضو كانون صنفي به مناسبت روز جهاني معلم بن بست در تعامل دولت و تشكل هاي صنفي معلمان
واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: نقدي بر مقاله عضو كانون صنفي به مناسبت روز جهاني معلم بن بست در تعامل دولت و تشكل هاي صنفي معلمان
شيرزاد عبداللهي
در روز جهاني معلم، 14 مهر، چندين مقاله و يادداشت از فعالان صنفي در سايت ها و روزنامه ها منتشر شد. اينكه فعالان صنفي نظرات خود را در اختيار افكار عمومي قرار مي دهند به خودي خود اتفاق مبارك و كم سابقه يي است. گفته اند؛ تا مردغزنف سخن نگفته باشد / عيب و هنرش نهفته باشد. گفتار شفاهي دقيق، عميق، پايدار و قابل استناد نيست. آنچه گوينده مي گويد با آنچه شنونده مي فهمد گاه از زمين تا آسمان متفاوت است. گفتار شفاهي منشاء سوء تفاهم است اما نوشته يي كه منتشر مي شود، ماندگار است. ديگران آن را مي خوانند. درباره آن فكر مي كنند. از آن مي آموزند و كساني هم آن را نقد مي كنند. متني كه سرانجام نويسنده در معرض ديد ديگران قرار مي دهد ممكن است چند بار بازنويسي شود و حتماً حاوي گزاره هاي منطقي بيشتري است. در متن نويسنده مجبور است براي توضيح مدعا هاي خود دليل بياورد. در اين جريان تك گويي جاي خود را به دوگويي و چندگويي مي دهد و فضاي گفت وگو شكل مي گيرد.
---
انتقاد عامل تحكيم وحدت
برخي از همكاران انتقاد از تشكل هاي صنفي را عملي وحدت شكنانه تلقي مي كنند و مي گويند؛« در شرايط سختي كه تشكل ها تحت فشار هاي گوناگون هستند، طرح مسائل انتقادي به وحدت و يكپارچگي معلمان آسيب مي رساند و ممكن است اين انتقادها مورد سوءاستفاده كساني قرار گيرد كه با اصل تشكل پذيري معلمان مخالفند. بهتر است انتقادها به صورت خصوصي مطرح شود يا به طور كلي انتقادي صورت نگيرد. » فعالان صنفي در شهرستان ها بيشتر نگران اختلافات بين تهراني ها هستند و به شكل هاي مختلف نارضايتي خود را از هر نوشته و گفته يي كه بوي انتقاد بدهد، بروز مي دهند. نگراني اين گروه از معلمان قابل درك است. تضعيف تشكل هاي صنفي كار نادرستي است اما نقد رفتارها و نظرات اعضاي كانون و نيز كانون به عنوان يك نهاد، نه تنها باعث تضعيف نمي شود بلكه باعث رشد و تكامل تشكل ها هم مي شود. متهم كردن منتقدان به داشتن مرض و غرض حربه قديمي ديكتاتورهاست. هم در سياست و هم در صنف اگر منتقدان خاموش شوند، فساد و سوءاستفاده از قدرت گسترش مي يابد. حذف گفت وگو هاي انتقادي در فضاي عمومي آثار و پيامد هاي زيانباري دارد كه ممكن است به شكل ديگري موجوديت تشكل ها را تهديد كند. در نبود انتقاد ممكن است مديران تشكل ها بر اساس تحليل هاي غلط مسير اشتباهي را طي كنند. ممكن است كساني از موقعيت خود سوءاستفاده كنند. فضاي عمومي انتقادي باعث مي شود فعالان تشكل ها در قبال رفتار و گفتار خود مسوول و پاسخگو شوند و با دقت عمل و سنجيده تر تصميم بگيرند و عمل كنند. عوارضي مانند كيش شخصيت و سوءاستفاده از قدرت و... تنها مختص سياستمداران نيست، رهبران اتحاديه ها و اصناف نيز در معرض اين گونه مخاطرات هستند. مسووليت پذيري مقابل اختيار هم يكي از اصول مديريت است. كانون ها علاوه بر گفت وگوهاي دروني بايد تصوير شفافي از خود به جامعه معلمان ارائه دهند و با افكار عمومي تعاملي دوسويه داشته باشند. تشكل هاي صنفي نهادهاي مدرن جامعه مدني هستند و بايد به الزامات مدرن بودن گردن بگذارند. انتقاد پذيري و پاسخگو بودن مديران در حوزه سياست و صنف از اصول ثابت مدنيت است.
انتقاد از خود
نگاه محفلي و قبيله يي به تشكل ها نگاهي ما قبل مدرن است. همچنان كه تنيدن هاله تقدس و انتقادناپذيري گرد مديران تشكل ها در خور يك تشكل جامعه مدني نيست. نمي توان هميشه پشت شعارهاي حماسي از پاسخگويي طفره رفت. به عنوان مثال كانون صنفي معلمان بايد تحليل روشني از اتفاقات دو سال گذشته از بهمن 85 تا 14 مهر 87 ارائه دهد. مديران كانون بايد در مورد سياست ورود به قدرت كه به عنوان نمونه در نوشته اكبري بر آن تاكيد شده است، توضيح دهند. موقعيت كانون صنفي در دو سال گذشته به شدت تضعيف شده است. آيا بايد تنها دولت را مقصر دانست؟ البته سياست هاي اشتباه دولت و به خصوص مديران آموزش و پرورش تنها يك طرف قضيه است. آيا رهبران تشكل ها هيچ نقشي در به وجود آمدن اوضاع فعلي نداشته اند؟ چه كساني سياست تقابل را جايگزين سياست تعامل با دولت كردند؟ چه كساني تشكل هاي صنفي را به عرصه سياسي كشاندند و برخلاف اساسنامه و سنت هاي كانون درصدد ورود به قدرت برآمدند؟ وجود نظرات متفاوت و حتي مخالف و تضارب آرا باعث رشد و بالندگي يك تشكل مي شود. مهم تر از آن اعضاي كانون بايد شجاعانه به نقد عملكرد خود بپردازند. پس از نشست آشتي بين دو طيف صنفي و سياسي كانون طيف صنفي با پذيرش اشتباهات خود وعده داد كه موضوع ورود به قدرت و فعاليت هاي اقتصادي را بايگاني كند. حتي قرار بر اين بود كه دوستان از طريق مصاحبه با رسانه ها مواضع خود را نقد كنند. با نزديك شدن انتخابات رياست جمهوري با ديگر تحركات سياسي اعضاي هيات مديره كانون افزايش يافته و فعاليت هاي اقتصادي هم كماكان ادامه دارد.
تقابل معلمان با دولت
با اين مقدمه به بررسي يكي از فرازهاي مقاله طولاني همكار محترم آقاي نورالله اكبري مي پردازم. اكبري در بخشي از مقاله خود كه در روزنامه اعتماد 14 مهر چاپ شد، مي نويسد؛ «وجود ساختار به شدت متمركز و متصلب در آموزش و پرورش كه به جاي مانده از يك پيشينه استبدادي است سبب مي شود نگاه معلمان به هر نهاد مدني از زاويه تقابل با دولت و حتي حوزه ستادي آموزش و پرورش باشد و متقابلاً در ديد دولت نيز ايجاد هر نهاد مدني در اين حوزه يك تهديد محسوب مي شود. به سخن ديگر در نگاه معلم شأن و كاركرد هر نهاد مدني، صنفي، آموزشي، علمي و فرهنگي در آموزش و پرورش در درجه اول مقابله با دولت است نه استقلال از آن، كه در صورت لزوم مي تواند از دولت نيز حمايت كند يا آن را تشكيل دهد.» نقد من بر همين قسمت از نوشته آقاي اكبري متمركز است. در آن مقاله مطالب متعدد و متنوعي مطرح شده است كه نقد همه آنها از حوصله و توان اين قلم خارج است. نويسنده به دو موضوع مهم اشاره كرده است. او معتقد است معلمان از تشكل هاي صنفي، آموزشي، علمي و فرهنگي توقع دارند كه با دولت مقابله كنند. حتي معلمان از تشكل هاي خود انتظار دارند با حوزه ستادي آموزش و پرورش هم در تقابل باشند. البته آقاي اكبري از مقابله جويي كانون ها سخني نگفته است و ظاهراً نسبت به اين گرايش نگاه انتقادي دارد. با اين استدلال، كانون هاي صنفي اگر خواسته واقعي معلمان را دنبال مي كنند، منطقاً چاره يي جز تبعيت از گرايش عام معلمان، يعني مقابله جويي با دولت ندارند. اگر كانون ها آن گونه كه در سطر پاياني نوشته مي خوانيم حمايت از دولت و تشكيل دولت را دنبال كنند با خواست عمومي معلمان در تعارض قرار مي گيرند. آقاي اكبري ديدگاه تقابل با دولت را به معلمان نسبت داده و از طرف ديگر موضوع حمايت از دولت و تشكيل دولت را به عنوان ديدگاه خود مطرح كرده است. قضاوت وي درخصوص گرايش مقابله جويانه معلمان منطبق با واقعيت نيست. از طرفي حمايت از دولت يا مشاركت در تشكيل دولت هم با اساسنامه كانون و سنت هاي كانون و مباني كار صنفي در تعارض است. به گفته اكبري دولت هم نهادهاي مدني را يك تهديد مي داند و با آنها مقابله مي كند. به اين ترتيب جامعه بايد به صحنه كارزار بين معلمان و دولت تبديل شود و تشكل ها هم كه خود را نماينده معلمان مي دانند در صف مقدم اين پيكار قرار گيرند يا تشكل ها تبديل به احزاب سياسي براي ورود به قدرت شوند.
تغيير مسير پرونده مطالبات معلمان
از زماني كه پرونده مطالبات معلمان از نهادهاي اجرايي دولت و مجلس به نهادهاي امنيتي و انتظامي سپرده شد، آسيب جدي به اعتماد بين دولت و نهادهاي صنفي حوزه آموزش و پرورش وارد آمد. مديران ضعيف براي سرپوش گذاشتن بر ناتواني خود در انعكاس خواسته هاي معلمان يا حداقل همدلي با آنها با بزرگنمايي و ارائه تحليل هاي سياسي غلط، مسائل معلمان را سياسي و امنيتي جلوه دادند و پاي نهاد هاي امنيتي را به ميان كشيدند. برخي تاكتيك هاي تشكل ها و موضع گيري هاي شبه روشنفكري به تثبيت اين نگاه كمك كرد. از آن پس روندي كاملاً غلط از سوي دولت پي گرفته شد كه نمونه آن دستگيري شماري از فعالان صنفي و معرفي آنها به دادگاه و فعال كردن هيات هاي تخلفات اداري و اجراي تنبيهاتي از قبيل تبعيد و كسر حقوق و اخراج موقت معلمان بود. اين روند نادرست و بي حاصل هنوز هم ادامه دارد. از سوي ديگر دولت احمدي نژاد كه با وعده هاي معيشتي و بهبود زندگي طبقات محروم از طريق بردن پول نفت بر سر سفره ها روي كار آمد، به وعده هاي خود عمل نكرد. شكستن حرمت معلمان در اين دو سال در تاريخ انقلاب بي سابقه است. جرياني در ميان كانون ها كه با ديدگاهي سياسي معتقد به تقابل بين دولت و معلمان است، نيز به اين روند كمك كرد و بهانه هاي لازم را در اختيار اقتدارگرايان گذاشت. مثل همه جا جريان هاي افراطي از دوسو به همديگر كمك كردند. در جريان تجمعات بهمن و اسفند 85 اين سوال مطرح بود كه عاقبت كار به كجا مي انجامد. آيا بايد تجمعات را تا جايي ادامه داد كه به تقابل و درگيري بكشد يا با پشتوانه حمايت معلمان بايد از فضاي موجود براي كسب امتياز به سود معلمان بهره برداري كرد؟ در آن فضاي احساسي مديران كانون كه بايد با دورانديشي مانع بر باد رفتن دستاوردهاي اعتراضات مي شدند، با سوار شدن بر اسب احساسات در پي مصادره اعتراضات معلمان به سود چهره آرايي خود در فضاي سياسي برآمدند. شايد با كمي درايت از سوي كانون و مثلاً لغو آخرين گردهمايي مسير حوادث تغيير مي كرد. البته كساني كه ملاك موفقيت عمل صنفي را نه نتيجه گيري از اعتراضات بلكه پرداخت هزينه براي افزودن به اعتبار شخصي خود مي دانستند، از تنش سود بردند.
ماجراي گل و شيريني
نتيجه قهري نگاه هاي مقابله جويانه از دوسو همين وضعي است كه در اطلاعيه كانون آمده است؛ «تلاش اعضاي كانون براي برگزاري مراسمي جشن گونه مقابل وزارت آموزش و پرورش كه بنا بود با اهداي گل و شيريني همراه باشد با تهديد هاي مكرر به ثمر نمي رسد .» راهپيمايي و تجمع كه هيچ ، جمع شدن در فضاي بسته هم ممنوع است. حتي فعالان صنفي اجازه ندارند گل و شيريني پخش كنند. روز 18 مهر تلاش مشترك شهرداري و كانون صنفي براي برگزاري مراسم روز جهاني معلمان ناكام ماند. قرار بود شهردار تهران در اين جلسه به مدت 10 دقيقه سخنراني كند. بخشي از اين وضعيت به ماهيت و عملكرد دولت مربوط است. اما هنر رهبران صنفي اين است كه با اتخاذ سياست هاي درست حتي در شرايط سخت همه درها را روي خود نبندند.
كساني كه فرصت طلايي زمستان 85 معلمان را بر باد دادند، امروز حتي به پخش گل و شيريني راضي اند و در اطلاعيه خود تنها اجراي قانون مديريت خدمات كشوري را بي آنكه چيزي از محتواي آن بدانند، مطرح مي كنند. اما در آن روزهاي اوج، بي پروا مي خواستند كار را يكسره كنند. آن روزها با افتخار مي گفتند ما در مجلس معاون وزير آموزش و پرورش را از جلسه بيرون كرديم. به جاي دورانديشي و استفاده از حضور و اعتماد معلمان، پشت تريبون هيجان زده و في البداهه تاريخ تجمع بعدي را اعلام مي كردند و در مذاكرات خود از ترس اينكه به سازشكاري محكوم نشوند، در شعار دادن با هم مسابقه گذاشتند. گويي تجمع خود به هدف تبديل شده بود. بين آن سياست هاي افراطي و شكسته نفسي و اعتدال امروز چه نسبتي وجود دارد؟ بررسي مواضع هيات مديره كانون صنفي در مقاطع مختلف نشان مي دهد راهبرد مشخصي براي پيگيري مشكلات صنفي آموزش و پرورش وجود ندارد. هر جا با معلمان روبه رو شوند، بر مواضع صنفي و مقابله جويانه تاكيد مي كنند اما ميل ورود به قدرت آنها را به شركت در انتخابات مجلس مي كشاند و گاه روياي تشكيل دولت در سر مي پرورانند.
در ابتداي اعلاميه كانون به مناسبت روز معلم شعري از شاملو را درج كرده اند. آوردن اين شعر در ابتداي يك بيانيه صنفي جز برانگيختن پاره يي حساسيت ها چه نتيجه يي دارد؟ آيا شاملو سابقه يي در مبارزات صنفي معلمان يا فعاليت هاي اتحاديه يي داشته است؟ بنيانگذاران كانون اين تشكل را نهادي فاقد ايدئولوژي و جهت گيري سياسي مي دانستند. اعضاي هيات مديره كانون به جاي ورود در حوزه هاي سياسي و روشنفكري بهتر است جايگاه صنفي خود را ميان معلمان تحكيم كنند. من بارها در نوشته هاي خود به بيهوده بودن و حتي مضر بودن برخوردهاي قضايي اشاره كرده ام. با ركود فعاليت هاي صنفي برخي از فعالان صنفي به فكر هزينه كردن اعتبار كانون در حوزه سياست افتادند. در چنين فضايي مباحث تئوريك و استدلال و منطق به حاشيه مي رود. در فضاي رودررويي به انتقادات اصولي درخصوص انحراف به سمت سياست، انحراف به سمت فعاليت اقتصادي و انحراف به سمت قبضه شدن تشكل توسط چند نفر و اعمال ديكتاتوري و شخص پرستي پاسخي داده نمي شود.
ادامه در صفحه 10
پنجشنبه 2 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 210]
-
گوناگون
پربازدیدترینها