تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):مؤمن به ميل و رغبت خانواده اش غذا مى خورد ولى منافق ميل و رغبت خود را به خانواده ا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816458727




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

غرب شيفته


واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: غرب شيفته
در اين روزهاي بمباران خبري كاش يك نفر چتري به دستم بدهد!

در اين دنياي پر تصوير با اين همه قيافه هاي پر تزوير، كاش يك نفر تكيه گاهم شود! تكيه گاهي براي اين كه اين حق من نيست كه اين همه خبر راست و دروغ را اين همه تصوير پر رنگ و ريا را به تنهايي بشنوم و ببينم و هر طور شده هضمش كنم.

من از اين همه خوراك فرهنگي كه سر هر كوچه اي، توي هر جوي پر از كثافتي با رنگ تند تبليغات فريادم مي كند، احساس سيري و بيزاري مي كنم و نمي دانم با گلشيفته و سال ها خاطرات و شيفتگي هايم با او چه كنم!

وقتي براي اولين بار چهره معصوم و دوست داشتني اش را ديدم همان حسي را داشتم كه وقتي براي اولين بار علي كريمي و بازي جسورانه اش را مي ديدم و به خودم و احساس درستم تبريك مي گويم كه اشتباه نمي كرد!

گلشيفته مثل آرزوهاي من بود، رنگين و شاد و نترس و شايد كمي شيطان!

وقتي فيلم (اشك و سرمايش) را ديدم ترديد هايم از بين رفت و گلشيفته خودش بود همان هنرپيشه اي كه به لحاظ تقارن سني احساس نزديكي خاص به او داشتم و مي توانستم تصور كنم روزي را كه با ديدن فيلم هايش ياد جواني هايم را زنده كنم و يا به پاي فيلم هاي گلشيفته من هم خواب و روياهايم را واقعي تر تعبير كنم!

چقدر بد شد! هميشه خبرهاي جنجالي از داخل بود اما اين بار صاحب خبر و خبرهايش از آن طرف آب روي سرمان خراب شدند. اصلا نمي دانم دارد چه اتفاقي مي افتد چند وقتي است همه ملت خبرساز شده اند! هر روز يك اتفاق مي افتد و تنمان را مي لرزاند!

نمي دانم قدرت تحملم چقدر است فقط آرزو مي كنم مثل آدم هاي بيد مانند و كم ظرفيت و بي اعتقاد و فاقد تفكر مستقل و ايدئولوژي درست، وسط راه كم نياورم!

اما آدمي كه با دفتر مشق كلاس اولش، با لنگه كفش هاي سه سالگي اش با عكس هاي زشت تار و از بين رفته بچگي هايش .... با دست خط هاي دفتر خاطراتش، انرژي مي گيرد و غصه هايش را فراموش مي كند و خنديدن را تمرين مي كند... چطور ممكن است با كسي كه با او همزاد پنداري مي كرد، ميم مثل مادر مي شد و از عمق جانش گريه مي كرد!...

چطور ممكن است يك شبه با چشمان خودش ببينيد كه كاخ آرزوها و خاطرات تلخ و شيرينش وسط فرش قرمز آمريكايي ها بر زمين كوفته شد و... تلقي شكست!

بله شكست! و از بين رفت!

حالا بايد منتظر باشيم روزي را ببينيم كه تك ستاره سينما و خاطره هايم ميان غريبه هايي كه سال ها از من دورند هنرنمايي كند به دلم مي گويم، ناراحت نباش، خدا را چه ديدي شايد كار گلشيفته درست تر باشد! شايد طوري شد كه به جاي نام سوفيا لورن يا... جوليارابرتز يا هر ستاره اي كه نام ببريم گلشيفته ما قابل باشد.

نمي خواهم به درست و اشتباه بودن كار گلشيفته اشاره كنم، از مذهب و سنت و روشنفكري و تحجر هم براي پر كردن صفحه استفاده نمي كنم.

من اصلا به اين كاري ندارم كه گلشيفته دوست دارد آن جا بماند و گفته كاش زودتر رفته بود تا بازي در فلان فيلم را از دست نداده بود و...

من برادري خودم ناراحتم كه باز هم در عشقم در علاقه ام در انتخاب دوست داشتني هاي زندگي! در دلبستگي هايم... اشتباه كردم و شكست خوردم!

از لحظه ديدن آن تصاوير در حيرت و بهتي عميق فرو خزيده ام و هيچ كس نبود تسلايم دهد يا لااقل توضيح دهد يا حرف دلخوش كننده اي بزند! با خودم مي گويم: چقدر زنده بودن سخت است.

سخت مثل مرگ يك شاعر! مثل مرگ خسرو شكيبايي، مثل مرگ نادر ابراهيمي، مثل مرگ ...

از امروز اما خرده خاطره هاي گلشيفته را از ذهنم بيرون مي ريزم و قسم مي خورم حتي اگر اجازه برگشتن به او داده شد، حتي اگر تك ستاره هاليوود هم شد دوباره او را به دنياي احساس هاي دست نيافتني ام راه ندهم شايد اين كوچكترين تنبيهي باشد براي كسي كه يك شبه جو گير مي شود و خيانت مي كند.
 چهارشنبه 1 آبان 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خراسان]
[مشاهده در: www.khorasannews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 119]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن