واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: فاشيسم، زيربناي «بهائيت»
فيچيكيا؛ يك بهايي كه مسيحي شد
فرانچسكو فيچيكيا كه قبلاً خود بهايي بوده، بر اين باور است كه عقايد سياسي افراطي رهبريت تشكيلات جهاني بهاييت، برانگيخته از گرايشهاي فاشيستي است. اعضاي تشكيلات در برابر هرگونه تفكر انتقادي، نوآوري، آزادي بيان، انتقاد از مقررات سخت و سانسور با طرد فوري از سوي تشكيلات روبهرو ميشوند.
فرانچسكو فيچيكيا متولد سال 1946، در سال 1971به عضويت محفل بهائي سوئيس درآمد. از نوامبر سال 1973 در زوريخ به عنوان مددكار اجتماعي استخدام شد و پس از مطالعه كتاب «هرمان زيمر» در آگوست سال 1974 نظرات تشكيلات بهائيت را مورد انتقاد قرار داد و به پيروي از نظريه زيمر الواح، وصاياي عبدالبها را كه همراه كتاب اقدس بهاءالله در نزد بهائيان منشور نظم اداري تشكيلات بهائيت به شمار ميرود، جعلي دانست و مؤسسه ولايت امرالله را كه در الواح وصايا تعيين شده، غاصب خوانده و معتقد است كه آن توسط شوقي افندي غصب شده است.
فيچيكيا پس از مكاتبه با مركز جهاني بهائيت در حيفا و بحث و گفتوگوهاي بسيار با نمايندگان انتصابي تشكيلات بهائي، سرانجام در اواخر نوامبر سال 1974 انصراف خود را از عضويت در تشكيلات بهائيت اعلام كرد و پس از مدت كوتاهي، تشكيلات بهائيت طرد روحاني او را اعلام كرد.
در اوايل سال 1975، فيچيكيا با ارسال مطلبي با عنوان «نامه يك خواننده» به روزنامه زوريخي der zurcher obelander در يازدهم فوريه سال 1975، انتقادات خود را به تشكيلات بهائيت در سطحي گسترده مطرح كرد. پس از مدت كوتاهي در ماه اوت سال 1975 مقاله خود را با نام بهاييگري ـ يك آينده نا معلوم براي دين آينده " Der Bahaismus - Ungewisse Zukunft der" Zukunfts Religion" در نشريه ادواري دفتر مركزي كليساي پروتستان موسوم به Materialdienst 1516 شماره 38 (1975) منتشر كرد. و اين مقاله مقدمه اي شد براي انتشار كتابش در سال 1981 تحت عنوان «آيا بهائيت دين جهاني در آينده است؟» پژوهشي نقادانه در تعاليم، تاريخ و تشكيلات آنDer Bahaismus -Religion der Zukunft? Geschichte ,leher und organization in kritischer Anfrage (Bahaism - Religion of the Future? History ,Doctotrine and organization :A critical Inquiry).
اين كتاب توسط دفتر مركزي كليساي پروتستان آلمان مختص مسائل عقيدتي:Evangelische zentralstelle fur welTanschauungsfragen )centeral office of the protestant church for ouestions of ideology) منتشر شد.
كتاب فيچيكيا از ساختار سيستماتيك، ارجاعات، يادداشتهاي متعدد، نقل قولهايي از آثار علمي، منابع مطالعاتي و منابع اصلي بهائي برخوردار است. اين كتاب از اصطلاحات عربي و يونان باستان و نيز اصطلاحات اصلي فارسي و عربي استفاده كرده و همچنين يك جدول نمايش تلفظ كلمات عربي و فهرستي از مراجع را عرضه كرده است.
اين كتاب مورد اقبال محققاني همچون «ميشل ميلدن برگر Micheal Mildenberger»، «جوزف هنينگر Joseph Henninger»، «هانس يوآخيم كليمكات Hans Joachim Klimkeit»، «اولاف شومان Olaf Schumann»، «هانس والد نفلس Hans Waldenfels»، «گونتر لانتسكووسكي Gunter Lanczkowski» و «كريستين كانوير Christian Cannuyer» قرار گرفت.
تشكيلات بهائيت پس از پانزده سال از تاريخ انتشار كتاب فيچيكيا، ردّيهاي تحت عنوان Der information als method توسط سه تن از محققان بهائي به نامهاي اودوشفر ، اولريخ گولمر و نيكولا توفيق به زبان آلماني در سال 1995 منتشر كرد. اين ردّيه در سال 2000 به انگليسي توسط ژرالدين شاكلت با عنوان Making the crooked straight ترجمه و منتشر شد و از ترجمه انگليسي آن به پيشنهاد تشكيلات بهائيت ايران در سال 1379 تحت عنوان «راست را كژ انگاشتهاند» به فارسي ترجمه شد.
ازنظر اولريخ گولمر نظرات فيچيكيا تأثير بسياري بر افكار عمومي در كشورهاي آلماني زبان گذاشته و به حيثيت تشكيلات بهائيت لطمه وارد كرده است. وي اعتراف ميكند كه كتاب فيچيكيا در بيآبرو كردن بهائيت موفق بوده است. وي همچنين بيان ميكند كه كتاب فيچيكيا، بيشك مدتها در اين زمينه تاثيرگذار خواهد بود.
اودو شفر نيز اظهار ميكند بيترديد اين كتاب رايجترين و وسيعالانتشارترين كتاب درباره بهائيت در ممالك آلماني زبان است.
نظري اجمالي بر محتواي كتاب:
فيچيكيا در تبيين ساختار تشكيلات جهاني بهائيت بيان ميكند كه اين تشكيلات كاملاً سختگير و پيچيده است. از نظر او تعاليم و اعتقادات بهائي، صرفاً در خدمت پذيرفتن و اجراي فرامين تشكيلات است. ساختار اين تشكيلات در اطاعت بيچون چرا و تأكيد اكيد بر اطاعت و پيروي كوكورانه بنا شده است و در اين تشكيلات هركس كه از اين قاعده اصلي تخطي كند طرد ميشود. فيچيكيا در اثر خود، بارها به ماهيت استبدادي و مقاصد و افكار افراطي تشكيلات بهائيت تأكيد ميورزد. او اهداف سياسي تشكيلات جهاني بهائيت را ديكتاتور مآبانه، ضد مردمي و شديداً معارض با آزادي ميداند و معتقد است كه عقايد سياسي افراطي رهبريت تشكيلات جهاني بهائيت، برانگيخته از گرايشهاي فاشيستي است. (1)
فيچيكيا در تبيين اهداف تبليغاتي تعاليم بهايي اشاره ميكند كه تشكيلات بهائيت در پي آن است كه بهائيت را به عنوان نوعي «ابر ديانت» اجتماعي و اخلاقي معرفي كند و اين در حالي است كه از ارايه اطلاعات مربوط به احكام و تعاليم بهايي امتناع ميشود. وي حتي حضور جامعه بينالمللي بهائي را در سازمان ملل به منزله يك مؤسسه غير دولتي و ايجاد ارتباط با سازمانهاي جهاني را از اهداف تبليغاتي تشكيلات جهاني بهائيت ميداند. از نظر فيچيكيا، فعاليتهاي ميسيونري و سرمايهگذاريهاي گسترده تشكيلات جهاني بهائيت در مقام مقايسه با فعاليت اسلام كه بدون سرمايهگذاري مالي عمده صورت ميگيرد موفقيتآميز نبوده است. او معتقد است كه امروزه تعاليم بهائي توسط تشكيلات بهائيت به شكل يك كالا درآمده كه در همه قارهها توزيع و عرضه ميشود.(2)
از نظر فيچيكيا با انتقال مرجعيت عقيدتي به بيتالعدل اعظم در سال 1963 از آن زمان به بعد تشكيلات بهائيت مانند كليساي كاتوليك به عنصري از قدرت حقوقي و تنها سازمان عقيدتي در جامعه بهائي تبديل شده و فيچيكيا از آن به عنوان «كليسايي كردن جامعه بهائي» ياد ميكند و به اعتقاد فيچيكيا در تشكيلات بهائيت اعضاي آن در برابر هرگونه تفكر انتقادي، نوآوريهاي فردي، آزادي بيان، انتقاد از مقررات سخت، سانسور و منعِ مطالعه آثار مخالفان با طرد فوري از سوي تشكيلات بهائيت روبهرو ميشوند. به گونهاي كه او معتقد است تعاليم بهائي در راستاي اهداف تشكيلات جهاني بهائيت به تعاليم ايدئولوژيك بدل شده كه جانشين فكر مستقل است و او با استناد به بندهاي 122 و 125 كتاب اقدس كه در آنها آزاديهاي اجتماعي ناديده گرفته شده، بهائيت را در تقابل با دمكراسي ميداند. همچنين فيچيكيا بر اين باور است از آنجايي كه در ساختار تشكيلات جهاني بهائيت اصل تفكيك قوا لحاظ نشده، آن تشكيلات تمركزگرا و ضد دمكراتيك است.(3)
فيچيكيا به نقد و بررسي اسنادي دو جايگاه مهم بهائيت ميپردازد: مؤسسه ولايت امر و بيت العدل اعظم. او معتقد است كه از مؤسسه ولايت امر در كتاب اقدس بهاءالله، نامي برده نشده و آنچه در الواح وصاياي عبدالبهاء آورده شده، جعلي است و اين مقام را شوقي افندي غصب كرده است.
و اما درباره بيتالعدل اعظم مرجع مركزي جامعه بهائي، فيچيكيا اعتقاد دارد كه چنين مرجعي در كتاب اقدس يافت نميشود و بهاءالله تنها به راهاندازي بيوت عدل محلي امر كرده است و در واقع، اين مرجع عالي تنها توسط عبدالبهاء در الواح وصايا مطرح شده و به همين خاطر است كه سند قانوني تشكيلات جهاني بهائيت الواح وصايا عبدالبهاء است نه كتاب اقدس بهاءالله. (4)
از نظر فيچيكيا كتاب اقدس مجموعهاي از قواعد سخت، پيچيده، عجيب و غريب، متعلق به شرق باستان، نامفهوم و به طوركلي مجموعهاي از قوانين طاقتفرسا است. به نظر او كتاب اقدس به دليل وجود قوانين ضد اخلاق در بخش احكام و حدود، احكام ارث، اختيار دو همسري، ناديده گرفتن آزاديهاي اجتماعي، در راستاي اهداف تبليغاتي تشكيلات بهائيت در غرب به طور كامل چاپ نشده است. وي معتقد است حتي عبدالبهاء در فعاليتهاي تبليغي خود در اروپا و آمريكا ناچار شد كه تعاليم بهاءالله در كتاب اقدس را مكتوم نگه دارد. فيچيكيا بيان ميكند به خاطر همين دلايل است كه كتاب اقدس ازبهائيان جديد پنهان نگه داشته ميشود. وي در تحليل نهائي خود بيان ميكند كه كتاب اقدس همچون خاري در چشم تشكيلات جهاني بهائيت است.(5)
فيچيكيا تشكيلات بهائيت را به دليل تمايلات افراطي تهديدي براي دولتها ميداند. او معتقد است كه تشكيلات جهاني بهائيت به پيروي از شوقي افندي، دولتها را به دليل اينكه مانع تحقق حكومت جهاني بهائي هستند صرفاً به عنوان يك «بت» تلقي كرده و در راستاي تشكيل حكومت جهاني، سرنگوني نظم اجتماعي موجود در كشورها اجتناب ناپذير است. بنا به نظريه فيچيكيا، بنابراين نبايد تعجب كرد كه فعاليت تشكيلات بهائيت در بسياري از كشورها ممنوع اعلام شده است، زيرا فعاليت آنها در جهت تهديد دولت و همراه با فعاليتهاي براندازنده است.
از نظر فيچيكيا، وفاداري ظاهري تشكيلات بهائيت به دولت، پرهيز از دخالت در سياست، لزوم اطاعت از قانون، پرهيز از احزاب سياسي ناشي از فرصتطلبي محض است و صرفاً يكسري اقدامات عملي است كه تا زماني كه جامعه بهائي در مرحله طفوليت است، مراعات ميشود تا بتواند در موقعيتي قرار گيرد كه قادر به تحقق اهداف اعلان شدهاش باشد و فيچيكيا آن را چيزي جز پنهان كاري نظام اعتقادي و اختفاي اهداف سياسي تشكيلات بهائيت نميداند و در اين ارتباط است كه به كتمان عقيده نخست وزير سابق ايران يعني امير عباس هويدا اشاره ميكند و وفاداري و اطاعت از حكومت را كه بارها در آثار بهاءالله و عبدالبهاء تأكيد شده، شيوهاي مصلحتي ميداند. فيچيكيا همچنين اشاره دارد به دولتهاي ملي جديد جهان سوم كه در مرحله اثبات هويت خود هستند و در مواجهه با تشكيلات بهائيت و تمايل آن تشكيلات به ايجاد يك دولت جهاني متمركز، باعث شده است كه آن دولتها مواضع سياسي تشكيلات بهائيت را به نوعي استقرار استعمار جديد تلقي كنند. (6)
از نظر فيچيكيا تشكيلات جهاني بهائيت، يك قدرت خودكامه است كه قصد دارد سرانجام خود را تا سطح يك دولت جهاني بالا بكشد. تشكيلات جهاني بهائيت از نظر او در مسير سلطه مطلقه جهاني است. تشكيلات بهائي براي استقرار يك دولت متحد متمركزگرا و دولتي جهاني همراه با يك گرايش تئوكراسي در حال تلاش است. تشكيلات بهائيت اين هدف را در پس پرده مدارا، صلحطلبي و تمكين به حكومت و قانون مكتوم نگاه داشتهاند. از نظر فيچيكيا، هرچند بهائيان در تبليغات خود تلاش ميكنند كه به جهانيان القا كنند كه جامعه مشتركالمنافع فدرال با اهداف تشكيلات جهاني بهائيت منطبق و سازگار است، ولي در حقيقت هدف تشكيلات بهائيت تأسيس نظام فدرال مشتركالمنافع از دولتها نيست بلكه هدف تشكيل دولت واحد تمركزگراست.(7)
فيچيكيا درباره بررسي تشكيلات بهائيت در ايران بيان ميكند كه بهائيان در انقلاب مشروطه ايران نشان دادند كه مخالف حكومت جمهوري، آزاديهاي مدني و هرگونه نهاد انتخابي از سوي مردم بودهاند. آنها حامي سلطنت مطلقه بودند تا جايي كه عبدالبهاء از سلطنتطلبان حمايت كرد و با آنان از درِ معامله درآمد.
وي بيان ميكند كه تشكيلات بهائيت در ايران به عنوان حاميان صريح دربار در حكومت پهلوي بسيار منتفع شدند و شاه نيز براي سركوب و جلوگيري از نفوذ روحانيون شيعه به حمايت از تشكيلات بهائيت روي آورد. وي از نقش اساسي تشكيلات بهائيت در سرنگوني دكتر مصدق در سال 1953 ياد ميكند و همينطور نقشي را كه اين تشكيلات در روي كار آمدن اميرعباس هويدا به نخست وزيري ايفا كرد.
فيچيكيا بر اين باور است، تشكيلات بهائيت نه تنها در برابر سياستهاي فاسد حكومت پهلوي سكوت كردند بلكه پنهاني از اين سياستها حمايت كردند و در خفا با دربار به توطئه نيز پرداختند. فيچيكيا در تحليل خود از وضعيت تشكيلات بهائيت ايران در نظام جمهوري اسلامي ايران، تضاد ميان مقامات دولتي و بهائيان را ناشي از جوهر و ماهيت تشكيلات بهائيت ميداند. او از آنجايي كه تشكيلات بهائيت ايران را مروج و حامي حكومت سلطنتي ايران ميداند، معتقد است كه نبايد تعجب كنيم كه ما در ايران شاهد خشم ايرانيان با چنين تشكيلاتي باشيم و از نظر او از آنجايي كه تشكيلات بهائيت مخالف با مردمي شدن و اصلاح ساختار دولتي ايران بودند و به طور مخفيانه با دربار عليه مردم توطئه مي كردند، براي همين، طبيعي است كه اين تشكيلات با خشم فزاينده تودههاي مردم ايران روبهرو شود. (8)
گفتني است، ترجمه فارسي اين كتاب در دست اقدام است.
---------------------------------
پينوشتها:
1. فصل سوم «اقامت بهاءالله در عكا»151- 156-181 / فصل پنجم «تعاليم بهائي» 226 / فصل ششم «آداب و مراسم مذهبي در بهائيت»240 / فصل هشتم «عصر آهنين شوقي افندي» 288 / فصل دهم «بهائيت در عصر حاضر» 394-399-405-407-413-422-426-429
2. فصل نهم «نظم اداري بهائي» / 374 فصل دهم 381-409
3. فصل پنجم 234 / فصل هشتم 278-288-300 / فصل نهم 334-337-339-340-367-368 /فصل دهم 379-389-390-417-421-426
4. فصل هشتم 293 / فصل نهم 319-331
5. فصل سوم 149-160 / فصل هفتم «تعاليم اجتماعي و اخلاقي در بهائيت» 251 / فصل هشتم 283-293 / فصل دهم 430
6. فصل ششم / 238فصل دهم 393-398
7.فصل دهم 389-391-414-425
8. فصل هفتم 272-275 / فصل دهم 395
منبع: ايرنا
چهارشنبه 1 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 116]