واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: جهان - آمريكا، طالبان و بازي دوگانه پاكستان
جهان - آمريكا، طالبان و بازي دوگانه پاكستان
ابوذر پوراديب:گمانهزنيها راجع به حمله نظامي آمريكا به مناطق قبايلي پاكستان سرانجام وارد مرحله عملي شد. ايالات متحده آمريكا هنگامي كه دريافت رايزني و فشارهاي سياسي نميتواند مقامات پاكستاني را متقاعد به حضور نظامي در خاك اين كشور كند، سرانجام تصميم گرفت بدون اطلاع قبلي و بهطور يكجانبه عمليات نظامي خود را عليه شورشيان اسلامگرا در پيش بگيرد.
دلايلي كه آمريكا براي تهاجم نظامي خود به خاك اين كشور عنوان كرد عمدتا بر محور دستگيري يا كشتن رهبران شورشيان از جمله «اسامه بنلادن» و «ملامحمدعمر» و نااميدي از پاكستان در مبارزه با تروريسم است. اما به عقيده كارشناسان سياسي مقامات كاخ سفيد دلايل ديگري براي حمله به پاكستان دارند كه عبارتند از: تلاش پاكستان بر جلب حمايت قبايل مهم و اصلي براي تامين امنيت اين كشور كه مغاير با منافع آمريكاست، رهايي از گرداب جنگ در افغانستان و تبليغات انتخاباتي چند روز آينده ايالات متحده با هدف القاي اين نظر كه مبارزه با تروريستها توسط جمهوريخواهان آغاز شده و توسط همين گروه هم بايد ادامه يابد.
امروزه در حقوق جامعه بينالمللى، قواعد حقوقى بنيادين و برترى وجود دارند كه از آنها به «قواعد آمره» تعبير مىكنند و هر قاعده ديگرى كه مغاير با آنها باشد، بىاعتبار محسوب مىشود. از جمله اصول قواعد آمره عبارتند از: «اصل منع توسل به زور»، «اصل ممنوعيت تجاوز»، «اصل حق ملتها در تعيين سرنوشت خود» و «اصل احترام به حاكميت، استقلال و تماميت ارضى كشورها». مطابق بند چهار ماده دو منشور {سازمان ملل}، «تمامي اعضا، از تهديد به زور يا استفاده از آن عليه تماميت ارضى يا استقلال سياسى دولتهاى ديگر يا هر روش ديگرى كه مغاير با اهداف ملل متحد باشد خوددارى خواهند نمود.»
مرجع صلاحيتدار براى استفاده از زور، شوراى امنيت سازمان ملل متحد است كه مطابق فصل هفتم منشور، صلاحيت دارد احراز كند كه رفتار چه كشورى تهديدكننده صلح و امنيت بينالمللى است. اين شورا، ابتدا براساس فصل ششم منشور، توصيه مىكند كه با روشهاى مسالمتآميز، موضوع فيصله يابد، {در غير اينصورت} بر اساس فصل هفتم منشور، تصميم مىگيرد كه از زور استفاده نمايد.
در ماده يك قطعنامه «تعريف تجاوز»، مصوب سال 1974 مجمع عمومى سازمان ملل، تجاوز، كاربرد زور عليه تماميت ارضى و حاكميت سياسى هر دولت، تعريف شده است و در ماده دوم اين قطعنامه، هر دولتى كه نخستينبار به زور متوسل شود، در اولين نگاه متجاوز محسوب مىگردد.
بر اين اساس، چنانچه عمل صورت گرفته مطابق مقررات منشور ملل متحد و قطعنامه تعريف تجاوز، توسل به زور يا تجاوز شمرده شود، چنين عملى «جنايت بينالمللى» تلقى مىگردد. باتوجه به آنچه گفته شد حمله موشكي و زميني آمريكا به مناطق قبايلي پاكستان تجاوز به حاكميت سرزميني و استقلال اين كشور است. بعضي از همفكران آمريكا در داخل يا خارج از اين كشور معتقدند حمله به پاكستان در ريشهكن كردن تروريسم موثر است، اما غافل از اينكه اين حمله ميتواند نتيجه معكوس داشته باشد. زيرا زماني كه بن لادن براي جمعآوري كمكهاي مردمي توسط آمريكا براي مقابله با ارتش سرخ اتحاد جماهير شوروي سابق به خدمت گرفته شد، توانست در 43 كشور اسلامي حدود 35 هزار نيرو جمعآوري كند. بنابراين كسانيكه تحت امر بن لادن درآمدند از يك يا تعداد محدودي از كشورها نيستند. به عبارتي القاعده يك شبكه گسترده و بينالمللي تروريستي است كه حداقل در 43 كشور فعاليت دارد. بنابراين اگر قرار بود جنگ پاياندهنده عمر القاعده و طالبان باشد، بدون ترديد جنگ افغانستان و عراق ميتوانست اين فرصت را در اختيار آمريكا و همپيمانان او قرار دهد. پس جنگ نميتواند در نابودي اين گروهها كه خود روزي توسط آمريكا، انگليس، عربستان و پاكستان متولد شدند، تاثيرگذار باشد. تنها نتيجه جنگ، كشتار مردم غيرنظامي و ويراني است. حمله آمريكا به مناطق قبايلي پاكستان مسئله تازهاي نيست. از ابتداي سال 2008 ميلادي تاكنون، آمريكا بيش از 140 بار به اين مناطق حمله كرده كه بيش از يكصد غيرنظامي كشته شدهاند. اما آنچه باعث شده اين تهاجمات تا اين حد مهم جلوه كنند و محافل سياسي توجه ويژهاي به آن داشته باشند وضعيت شكننده دولت غيرنظامي پاكستان و نزديك شدن به زمان برگزاري انتخابات رياستجمهوري آمريكاست.
حزب مردم پس از پيروزي در انتخابات 18 فوريه 2008 ميلادي (29 بهمن 86 ) پاكستان ابتدا با همكاري حزب مسلم ليگ شاخه نواز شريف دولت ائتلافي را تشكيل داد، اما از آنجايي كه مشرف، رئيسجمهور سابق، حلقه اتصال آنها با يكديگر بود، پس از استعفاي وي اين ائتلاف از هم گسيخت و حزب نواز شريف از دولت خارج شد. اكنون حزب مردم بدون حمايت حزب مسلم ليگ شاخه نواز كه بيشترين تعداد نمايندگان را بعد از حزب مردم در اختيار دارد و حزب مسلم ليگ شاخه قائد اعظم كه در گذشته حاميان مشرف بودند، دولت را تشكيل داده است و با توجه به وضعيت سياسي، اقتصادي و امنيتي پاكستان به نظر ميرسد، نتواند خواستههاي مردمي را برآورده كند. به همين دليل حمله آمريكا در اين شرايط بر وضعيت شكننده دولت حزب مردم بيش از گذشته تاثير ميگذارد.
از سوي ديگر تا چند روز آينده انتخابات رياستجمهوري آمريكا برگزار و يكي از دو نامزد مطرح اين كشور يعني «باراك اوباما»، نامزد حزب دموكرات و «جان مك كين»، نامزد حزب جمهوريخواه، به كاخ سفيد ميروند، بنابراين رويكرد رئيسجمهور آينده آمريكا به تروريسم و به خصوص پاكستان اهميت زيادي دارد. مقامات پاكستاني هر چند از تهاجم نظامي آمريكا به سرزمينشان خشمگين به نظر ميرسند، اما بهتر ميدانند كه توان رويارويي با آمريكا را ندارند. زيرا علاوه بر وضعيت سياسي موجود، ارتش اين كشور همواره توجه خود را معطوف به هند كرده و به همين دليل بيشتر توان نيروهاي خود را در اين زمينه بهكار گرفته است. همچنين ارتش در جبهههاي مختلف از جمله «سوات»، «وزيرستان جنوبي»، «وزيرستان شمالي»، «باجور»، «خيبر»، «آدم خيل» و «چارسده» با طالبان محلي درگير است و هنوز مناطقي مانند «مهمند»، «جمرود» و «لندركوتل» وجود دارند كه طالبان و القاعده در آنها نفوذ كردهاند و ارتش نتوانسته عليه آنها عمليات كند. از سوي ديگر دولتمردان پاكستان بازي دوگانهاي را در ارتباط با طالبان در پيش گرفتهاند و در اوج حملات نظامي آمريكا تمايل ندارند كه دست به اقدامات تلافيجويانه بزنند. آنها راهي را بر ميگزينند كه با رايزني و مذاكرات پشت پرده قابل حل باشد. تنها مقابله سران پاكستان با آمريكا ايجاد جنگ رواني و ندادن اطلاعات لازم به آنهاست.
آمريكا و پاكستان به يكديگر نياز دارند و حمله نظامي آمريكا نميتواند منجر به تغيير راهبردهاي آنها شود و هرگونه تهديدي از سوي پاكستان فقط براي فريب افكار عمومي است.
پاكستان به حمايتهاي مالي و نظامي آمريكا نياز دارد تا از اين طريق اقتصاد خود را سر و سامان دهد و بتواند از نظر نظامي جايگاه خود را در منطقه تحكيم كند. چنانكه وزير دفاع اين كشور اعلام كرد در صورتي كه آمريكا كمك مالي خود را از پاكستان دريغ كند اين كشور ظرف سه روز فرو خواهد پاشيد.
پاكستانيها با بازي موش و گربهاي كه به راه انداختهاند به طالبان اجازه امكان فعاليت در كشورشان را ميدهند تا از اين طريق توجه غرب را به خود جلب كنند.
و از سوي ديگر هر چند وقت يكبار به مواضع طالبان حمله ميكنند تا بتوانند رضايت آمريكا را به دست آورند. اين گفته گيلاني كه «آمريكا حتي بدون حمايت پاكستان نميتواند درباره جنگجويان در جنگ عليه تروريسم فكر كند، استراتژي دولت پاكستان در منطقه و هر جايي براساس منافع است و رئيسجمهور ايالات متحده به حمايت پاكستان نياز دارد» را ميتوان در همين راستا تفسير كرد. طبق توافقي كه بين «بيتالله محسود»، رهبر طالبان پاكستان و دولت اين كشور صورت گرفت، محسود پذيرفت كه از حمله به مواضع دولتي و تشكيل دولت موازي خودداري كند و به حاكميت قانون و برقراري نظم و امنيت وفادار باشد، در مقابل دولت به او اجازه ميدهد كه در مناطق قبايلي حضور داشته باشد و هر اقدامي كه ميخواهد در خاك افغانستان انجام دهد. برهمين اساس است كه آمريكا امنيت طالبان در پاكستان را موجب تشديد حملات تروريستي در افغانستان ميداند.
در حالي كه ژنرال «اشفق پرويز كياني»، فرمانده ارتش پاكستان، هرگونه توافق يا تفاهمي با نيروهاي ائتلاف كه به آنها اجازه دهد در داخل مرزهاي پاكستان عمليات انجام دهند را رد ميكند، اما «استيفن كوهن»، تحليلگر «موسسه استراتژيك بروكينگز در آمريكا» از يك توافقنامه غيررسمي بين نظاميان پاكستاني و آمريكايي پرده برداشته است: «نيروهاي آمريكايي با همكاري نيروهاي پاكستاني ميتوانند وارد مناطق قبايلي شوند، اما مشكل در اين است كه نظاميان دو طرف به هم اعتمادي ندارند.» باتوجه به اينكه ارتش در ساختار سياسي پاكستان نفوذ دارد و تاكنون 25 سال نظاميان در اين كشور حكومت كردند، بنابراين استراتژي دولت پاكستان در قبال افراطگرايان براساس خواست ارتش تنظيم ميشود. هرچند قبل از انتخابات پارلماني، سران حزب مردم شعار مبارزه با تروريسم را ميدادند، اما پس از انتخاب و تشكيل دولت، راه مذاكره را در پيش گرفتند. گزارش محرمانهاي كه وزارت دفاع اسپانيا در اين رابطه منتشر كرد جالب توجه است. «پخش اين گزارش از راديو اسپانيا حاكي است كه آيآسآي تروريستها را با مواد منفجره براي كشتن مقامات دولتي {افغانستان} آماده ميكند.» بنابراين به خوبي ميتوان دريافت، زنده نگهداشتن طالبان براي ارتش اهميت دارد و «ارتش در هر صورت افراطگرايان را حفظ ميكند، در سختترين شرايط و در بدترين شرايط».
منبع: پاكستان نيوز
چهارشنبه 1 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 323]