محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845503108
تحليلي بر ناكامي استراتژي آمريكا در طرح خاورميانه بزرگ
واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: تحليلي بر ناكامي استراتژي آمريكا در طرح خاورميانه بزرگ
مهدي ياري
نظام بين الملل در دوران جنگ سرد، منحصر به يك نظام دوقطبي به رهبريت آمريكا «بلوك غرب» و اتحاد جماهير شوروي «بلوك شرق» بود. رقابت بين دو ابرقدرت جهاني مبتني بر رقابت ايدئولوژيكي و نظامي بود و هر كدام از قدرتها سعي براين داشتند كه مانع از نفوذ يكديگر به قلمرو خود گردند. با فروپاشي اتحاد جماهير شوروي و پايان جنگ سرد، نظام جهاني نيز دچار تحولات شگرفي گرديد . ايالات متحده آمريكا همواره درصدد بوده است نظم نويني را به سردمداري انحصاري خود بر نظام بين الملل تحميل نمايد. اما دراين مسير با چالش هاي متعددي مواجه بوده كه مانع از تحقق كامل و جامع اين هدف شده است. به اعتقاد بسياري از تحليل گران ، منطقه خاورميانه از مهمترين موانع در جهت تثبيت رهبري جهاني آمريكا بوده است. منطقه خاورميانه به دليل موقعيت ژئوپولتيك و ژئواستراتژيك خاص خود همواره در طول تاريخ مورد توجه ونگاه قدرتهاي منطقه اي وفرا منطقه اي بوده است، اما در طول نزديك به يك قرن و در پي اكتشاف منابع انرژي، اين منطقه اهميتي صد چندان يافته است و امروزه ميتوان گفت نبض اقتصاد جهان در آن مي زند . با توجه به اين ويژگي خاص، آمريكا توجه جدي خود را به منطقه خاورميانه معطوف كرده و سعي برآن دارد كه موانع موجود را از سرراه بردارد و راه رهبري خود را بر جهان هموار كند. ظهور عوامل بازدارنده اي چون اوج گيري مجدد انتفاضه فلسطين، مقاومت مردمي حماس، حزب ا... لبنان و پيروزي احزاب اسلام گرا در برخي از كشورهاي منطقه كه از جمهوري اسلامي ايران بعنوان يك ابرقدرت اسلامي و بزرگ منطقه اي الگو گرفته اندو همچنين حادثه 11 سپتامبر، بحران افغانستان و عراق ، موفقيت سياست جهاني آمريكا را با توفيق در سياست خاورميانه اي اين كشور گره زده است. اگر خاورميانه بعنوان حلقه مفقوده رهبري آمريكا بر جهان تكميل شود به نظر مي رسد آمريكا براي رهبري جهاني مشكل چنداني نخواهد داشت. بدين منظور طرح موسوم به «خاورميانه بزرگ» توسط كارشناسان سازمانهاي پژوهشي آمريكا تدوين و مورد تائيد دولت آن كشور قرارگرفته، كه در برگيرنده ابعاد و اهداف سياسي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي در قبال كشورهاي خاورميانه بويژه كشورهاي عربي اين منطقه مي باشد. آمريكا مي كوشد با اجراي اين طرح به اهداف خود كه همان تثبيت رهبري جهاني است دست يابد.
حال اين سؤال مطرح است آيا طرح خاورميانه بزرگ و رهيافتهاي از پيش تعيين شده اين كشور براي خاورميانه تاكنون با موفقيتي همراه بوده است؟ براي پاسخ به اين سؤال نگاهي گذرا به طرح خاورميانه بزرگ ضروري مي نمايد.
- فرآيند شكل گيري طرح خاورميانه بزرگ
طرح خاورميانه بزرگ براي نخستين بار در «12 سپتامبر» 2002 توسط كالين پاول وزير خارجه وقت آمريكا مطرح گرديد. همزمان آقاي پاول تاسيس بنياد
« انترپرايز Enterprise » را اعلام كرد و متعهد شد كه آمريكا به كشورهايي مانند عربستان سعودي، لبنان، الجزائر و يمن براي الحاق به سازمان تجارت جهاني كمك نمايد، مناسبات تجاري دو جانبه خود را با كشورهايي نظير مصر و بحرين گسترش دهد، از برنامه هاي منطقه براي اصلاحات سياسي، اجتماعي، و اصلاح نظام آموزشي حمايت نمايد و از مبارزات شهروندان منطقه براي كسب آزاديهاي سياسي و استقرار دمكراسي پشتيباني كند. بدنبال اين اظهارات در 2003 نوامبر دولت بوش طرح خاورميانه بزرگ را رسما اعلام نمود. در ابتدا اين طرح با مخالفت شديد كشورهاي عربي و از سوي ديگر با ترديد كشورهاي اتحاديه اروپا مواجه گرديد . بعد از انتقادات اوليه از طرح خاورميانه بزرگ، ديپلماتهاي آمريكا و اروپا به منظور به جريان انداختن طرح، رهبران كشورهاي عربي را تشويق نمودند تا برنامه اصلاحات اقتصادي و سياسي خود را تا پيش از نشست سران گروه 8 در ژوئن 2004 تدوين و ارائه نمايند. بدين گونه طرح مذكور با تعديل صورت گرفته در 10 ژوئن 2004 در نشست گروه 8 به تصويب رسيد. طرح خاورميانه بزرگ از نظر پوشش جغرافيايي علاوه بر 22 كشور اتحاديه عرب، كشورهاي تركيه، اسرائيل، افغانستان، پاكستان و ايران را در برمي گيرد.
- دلايل ايجاد طرح خاورميانه بزرگ
آمريكا براي ضرورت اجراي طرح خاورميانه بزرگ به گزارش توسعه انساني جهان عرب توسط سازمان ملل در سال 2003 استناد نموده است . در اين گزارش آمده، اوضاع اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي جهان عرب سير خطرناكي را مي پيمايد، كه به زعم آمريكا ميان اين موضوع و رشد بنيادگرايي رابطه مستقيمي وجود دارد. برخي از شاخص ها در گزارش مذكور عبارت است از:
- مجموع درآمد ناخالص ملي 22 كشور عربي بسيار كمتر از كشور اسپانيا مي باشد.
- از مجموع 162 ميليون نفر بالاي 18 سال در كشورهاي عرب نزديك به 65 ميليون نفر يعني نزديك به 40 درصد بيسواد مي باشند كه دو سوم اين تعداد را زنان تشكيل مي دهند.
- تا سال 2010 ميلادي بيش از 50 ميليون جوان وارد بازار كار خواهند شد و تا سال 2020 ميلادي نيز كشورهاي عرب براي بيكاران جوان خود نياز به ايجاد يك ميليون فرصت شغلي دارند.
- متوسط درآمد يك سوم كشورهاي خاورميانه از دو دلار در روز تجاوز نمي كند از اينرو براي بهبود شرايط معيشتي اين كشورها بازنگري در برنامه هاي كلان اقتصادي را مي طلبد.
- براساس بنياد نظر سنجي هاي علمي و معتبر جهاني در سال 2003 ميلادي 51 درصد از جوانان عرب تمايل به مهاجرت دائم به كشورهاي اروپائي را دارند.
اما به نظر مي رسد، پائين بودن شاخص هاي توسعه انساني در منطقه خاورميانه، نمي تواند دليل اصلي طرح خاورميانه بزرگ باشد. زيرا اين شاخص ها درگذشته نيز پائين بوده اند. ظهور بنيادگرايي مي تواند عامل مهمي در ايجاد اين طرح دخيل باشد. نظريه پردازان آمريكايي «بنيادگرايي» را به عنوان جانشين كمونيسم پس از فروپاشي شوروي معرفي كرده و آنرا تهديدي براي جهان پس از پايان جنگ سرد ميدانند. در سالهاي نخست از نظر آنها، انقلاب اسلامي ايران كانون اين تهديد بود اما پس از رويداد «11 سپتامبر» آنها كشورهاي نظير عربستان، مصر، يمن و... را براي رشد گروههايي چون القاعده معرفي كردند. به نظر آنها در اين كشورها، دولتها برظواهر امور حكمراني مي كنند و در باطن دردست گروههاي بنيادگرا مي باشد. در اينجا بايد يادآوري كنيم كه گروههاي مذكور نظير القاعده، طالبان و... توسط خود آمريكا در دوران جنگ سرد و بعد از آن بوجود آمده اند.
- خلاصه اي از اهداف طرح خاورميانه بزرگ
1- نهادينه شدن اصول دمكراسي، روي كارآمدن حكومتهاي منتخب مردمي، رعايت حقوق بشر و آزادي هاي بنيادين و احترام به تنوع افكار.
2- مشاركت مردم در تعيين سرنوشت سياسي جامعه براي استقرار و گسترش دمكراسي.
3- اصلاح و نوسازي دستگاه دولت وشيوه مديريت و حكومت راني.
4- كاهش نرخ بيسوادي، آموزش براي همه و بهبود دسترسي به آموزش بويژه براي دختران و زنان.
5 - آزادي هاي اجتماعي از جمله برابري زن و مرد و آزادي بيان.
6 - دسترسي به فناوري اطلاعات و ارتقاء مهارت و آموزش نيروي كار.
7 - سياست شفاف سازي و مبارزه با فساد در عرصه هاي سياسي، اقتصادي و برنامه ريزي كلان اقتصادي.
8 - فعال كردن نقش سازمانها و گروههاي مدافع حقوق بشر، گرفتن تضمين هاي لازم از حكومتهاي عرب در مورد آزادي عمل رسانه هاي گروهي.
9 - بستر سازي براي مشاركت زنان در همه عرصه هاي اجتماعي، اجرايي و تغييرات بنيادين در دستگاه قضايي.
10- ايجاد اشتغال، و شرايط مناسب براي رشد بخش خصوصي، گسترش تجارت آزاد، سرمايه گذاري و ارتقاء همكاريهاي اقتصادي منطقه اي و بين منطقه اي.
اگر با دقت به طرح خاورميانه بنگريم، در خواهيم يافت پيش از آنكه اين طرح انجام اصلاحاتي را براي دموكراتيزه كردن و حل مشكلات مردم منطقه در نظر داشته باشد، در واقع طرحي است در راستاي منافع قدرتهاي بزرگ، كه ثبات منطقه آنها در دستيابي به منافعشان ياري خواهد رساند. بويژه اين طرح براي آمريكا بيش از ساير قدرتهاي بزرگ حائز اهميت است و موفقيت در آن كمك شاياني در تثبيت نظم نوين جهاني مدنظر آمريكا خواهد بود.
آمريكا در پس پرده خاورميانه بزرگ اهدافي را در راستاي منافع خود دنبال مي كند كه بطور خلاصه به آنها اشاره مي شود.
- منابع انرژي و امنيت آن؛ پس از پايان جنگ سرد، رقابت بين قدرتهاي جهان بيشتر جنبه اقتصادي پيدا كرده تا سياسي و نظامي ، در نتيجه براي قدرتهاي بزرگ دستيابي به منابع عظيم انرژي از اهميت بسياري برخوردار است. از آنجائيكه براساس آمارهاي موجود 70 درصد منابع انرژي جهان در منطقه خاورميانه موجود مي باشد، بي ترديد اين موضوع از دو جنبه براي آمريكا حائز اهميت است. از يك سو كنترل بازار، قيمت و امنيت مسيرهاي انتقال انرژي و از سوي ديگر در دست گرفتن اين منبع با اهميت اقتصادي براي كنترل كردن رقباي بزرگ خود همچون اتحاديه اروپا، ژاپن و چين كه به نفت خاورميانه به شدت وابسته هستند. به عقيده بسياري از صباحبنظران يكي از دلايل حمله نظامي آمريكا به عراق، دستيابي به منابع عظيم نفتي اين كشور بوده است، و علت مقاومت دولت نومحافظه كار آمريكا برعدم خروج از اين كشور، در دست داشتن همين منابع عظيم نفتي است، از آنجائيكه سازمان اوپك نقش بسيار مهمي در تعيين قيمت نفت و تاثير بر بازار مصرف آن داشته و دارد، آمريكا با نفود در منطقه و تسلط بر انرژي آن، نقش اوپك را تضعيف خواهد نمود.
- تروريسم و نابودي آن؛ آمريكاييها معتقدند كانون اصلي تروريسم منطقه خاورميانه است و ريشه اصلي شكل گيري تروريسم در نبود دموكراسي و حكومت هاي دموكراتيك در منطقه است و از اين رو در تلاشند تا با ايجاد فرآيندهاي دموكراتيزه كردن در درون كشورهاي منطقه، اين معضل را برطرف نمايند.
- امنيت رژيم صهيونيستي؛ مهمترين هدف آمريكا در طرح خاورميانه بزرگ را مي توان امنيت اسرائيل و مسئله اعراب و اسرائيل دانست. از ديد آمريكا صلح خاورميانه و ايجاد ثبات و آرامش در منطقه بدون ترديد به صلح اعراب و اسرائيل وابسته است. آمريكا كه از سال 1948 تاكنون از رژيم صهيونيستي حمايت همه جانبه نموده است، ديگر از جهات سياسي و اقتصادي به نفعش نيست كه بحران و موضوع فلسطين همچنان به قوت خود باقي باشد. لذا مي كوشد در چارچوب طرح خاورميانه بزرگ، اقدام به ايجاد يك كشور مستقل فلسطين ضعيف و سرخورده نموده و در اين راستا بتواند طرح خاورميانه بزرگ را توجيه نمايد. در خاورميانه كنوني مشكل اصلي آن مسئله اعراب و اسرائيل مي باشد، اما با بزرگ شدن محدوده جغرافيايي خاورميانه، اين مسئله حساسيت خود را از دست داده و در كنار آن مسائلي همچون اختلاف شيعه و سني، ايران و اعراب، بحرانهايي همچون افغانستان، عراق و... مطرح شده كه به نفع رژيم صهيونيستي مي باشد. چرا كه اعراب ديگر همچون گذشته تنها اسرائيل را بعنوان مشكل نخواهند دانست و اين به تثبيت قدرت رژيم صهيونيستي در منطقه كمك بسياري خواهد نمودو اين تثبيت قدرت در آينده مي تواند هزينه هاي آمريكا را با كاهش نيروهاي نظامي خود در منطقه كاهش داده و اهداف استكباريش را با متحد اصلي خود در منطقه يعني رژيم صهيونيستي پيگيري نمايد.
- ناكامي هاي طرح خاورميانه بزرگ
طرح خاورميانه بزرگ كاملاً براساس معيارهاي غربي تدوين شده است، و در آن واقعيت هاي منطقه بكلي ناديده گرفته شده، كه مي تواند به نوعي توهين به مذهب، شعور، فرهنگ و معيارهاي منطقه باشد. از همان ابتدا با توجه به تأكيد بر انتخابات آزاد، به جاي روي كارآمدن افراد و دولتهاي طرفدار غرب، شاهد پيروزي مخالفين قدرتهاي غربي در منطقه بوده ايم كه اين خود نشان از مخالفت افكار عمومي منطقه نسبت به حضور غربي ها يا دولتهاي طرفدار و وابسته آنها در منطقه است. در مصر گروه اخوان المسلمين تعداد زيادي از كرسي هاي مجلس آن كشور را به دست آورد. در فلسطين گروه حماس توانست با تكيه بر آراي مردم دولت را بدست بگيرد. پيروزي مجاهدين افغان و تشكيل مجلس قانونگذاري اسلامي در افغانستان، پيروزي ائتلاف يكپارچه در انتخابات پارلمان عراق و روي كار آمدن دولت شيعي حامي ايران در اين كشور، پيروزي حزب الله در انتخابات پارلماني لبنان و مشاركت در دولت اين كشور، تسليم شدن گروه اكثريت «14 مارس» وابسته به غرب در مقابل مقاومت گروه اقليت به رهبري حزب الله و تشكيل دولت وحدت ملي لبنان، پيروزي شيعه هاي بحرين در انتخابات پارلماني و مسائلي از اين قبيل همگي طرح خاورميانه بزرگ را در اولين گام با موانع بسيار جدي مواجه ساخته است. آمريكا در اين ميان بر سر دو راهي حساسي قرار گرفته است، آيا از روندهاي دموكراتيك حمايت و پشتيباني كند يا در مقابل آن بايستد؟ براي پاسخ به اين سؤال به مسئله فلسطين اشاره مي كنيم. قدرتهاي غربي و در رأس آنها آمريكا، عليرغم شعارهايي كه در حمايت از فرآيندهاي دموكراتيك در طرح خاورميانه بزرگ داده شده است، دولت مردمي حماس به رهبري اسماعيل هنيه را مورد تأييد قرار نداده و از همان ابتدا مورد تحريم هاي زيادي قرار داده اند و از رژيم صهيونيستي در محاصره كردن جمعيت 1.5 ميليون نفري نوار غزه و قتل عام مردم مظلوم آن منطقه به جرم دادن راي به گروه حماس در انتخابات حمايت همه جانبه مي نمايند. جالب توجه اينكه از نخست وزير انتصابي دولت خودگردان كه با روندهاي دمكراتيك مغاير مي باشد حمايت كرده و مي كنند. از عوامل ديگر ناكامي طرح خاورميانه بزرگ، مي توان به شكست اسرائيل در مقابل حزب الله لبنان در جنگ 33 روزه اشاره نمود. زيرا يكي از اهداف اصلي طرح خاورميانه بزرگ، حفظ امنيت و تثبيت جايگاه اسرائيل بعنوان قدرت مطلق منطقه اي مي باشد. مسئله مهم ديگري كه حيات طرح مذكور را با ناكامي مواجه ساخته، شكست آمريكا در عدم دستيابي به اهداف خود در عراق و افغانستان و يافتن راه حلي مناسب براي خروج از بن بست موجود، بطوري كه مانع از مخدوش شدن چهره خود در منطقه و جهان شود. چرا كه شكست آمريكا در اين دو كشور مساوي است با شكست كامل طرح خاورميانه بزرگ. بي گمان مذاكره آمريكا عليرغم ميل باطني با ايران بر سرعت امنيت عراق در اين چارچوب قابل تحليل مي باشد. در پايان مي توان موضوع هسته اي صلح آميز ايران را نيز به آن اضافه كرد، چرا كه موفقيت ايران در اين موضوع اعتبار آمريكا و متحدان غربي اش را در منطقه و جهان تحت تأثير قرار داده و آن را مخدوش خواهد نمود.
- نتيجه گيري
از تصويب طرح خاورميانه بزرگ چهار سال مي گذرد. عليرغم اينكه كشورهاي گروه 8 به رهبري آمريكا، در اين منطقه برنامه هاي خاصي را مد نظر داشتند، اما همانطوري كه در بخش هاي قبل مورد بحث قرار گرفت اين طرح نتوانسته اهداف اين كشورها را تأمين كند. و حتي در مواردي نيز شاهد عقب نشيني اين كشورها در موضوعاتي مانند (ايران، سوريه، عراق، حزب الله لبنان و حماس) بوده ايم. بطوري كه هم اكنون بسياري از تحليل گران غربي حتي حاميان آنها، با ديده يأس به اين طرح مي نگرند. در علت اين ناكامي مي توان گفت آمريكا و متحدانش آنچه كه در قالب طرح آورده اند، ظاهري است براي رسيدن به اهداف باطن، زيرا اين طرح كاملاً با معيارهاي غربي تدوين شده، و در آن تمام معيارها، مذهب، فرهنگ و شعور مردم مورد بي حرمتي قرار گرفته است. بنابراين واضح است اگر مردم منطقه احساس نمايند به سنتهاي مذهبي و فرهنگي آنها توهين شده، شأن و عزت سياسي حاصل از استقلال اراده آزاد فردي آنها در نظر گرفته نمي شود، هيچ گاه دموكراسي تعريف شده از طرف غرب را نخواهند پذيرفت و در مقابل آن عكس العمل نشان خواهند داد. آمريكا و حاميان غربي اش بايد اين واقعيت را درك كنند، در صورتي كه خواهان صلح واقعي در خاورميانه هستند، بايد از دخالت و اشغالگري در كشورهاي منطقه اجتناب نموده، به خواست و انتخاب مردم به ديده احترام بنگرند، در غير اين صورت در منطقه خاورميانه هيچگاه صلح واقعي روي نخواهد داد و تمام طرحها و اهداف آنها در منطقه عقيم خواهد ماند. و پافشاري بيش از حد آنها جهت رسيدن به اهداف نامشروع خود در منطقه خاورميانه، چهره اي منفور در اذهان مردم مسلمان منطقه بجاي خواهند گذاشت.
چهارشنبه 1 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[مشاهده در: www.kayhannews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 330]
-
گوناگون
پربازدیدترینها