واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: قهرمانستایش همسر ، بهعنوان قهرمان اصلی زندگیشوهر شما هم حق حیات دارد (3)
در مقاله ی پیش خواندیم که ... دوام هر ازدواجی نیاز به تدبیر و درایت دارد، که به کار بردن این تدبیر و درایت، توانایی خاصی لازم دارد. شوهر شما نیاز دارد او را همانطور که هست درک کنید نه «آنطوری که دلتان میخواهد باشد.» بهعنوان مثال، نگاه دقیقی به او بیفکنید. ممکن است که او اندام خود را دوست داشته باشد. بدن او تنها چیزی است که او دارد و با آن زندگی میکند. او از شما میخواهد که جسمش را دوست بدارید و تحسین کنید.تنها راهی که برای این کار وجود دارد این است که به او بگویید اندامش را دوست دارید. شاید این کار برای شما خیلی غریب به نظر برسد. حتی ممکن است شما آن را خیلی مبتذل بدانید. اگر اینگونه باشد ممکن است شوهر شما این نیاز طبیعی خود را از طریق فرد دیگری غیر از شما تأمین نماید که بدترین حالت برای شما خواهد بود. برای شما امتیاز بسیار بزرگی خواهد بود که شوهرتان را مطمئن سازید او را همانگونه که هست دوست دارید و بهعنوان مهمترین فرد زندگی خود در قالب یک فرد خاص و استثنایی در قلب خود پذیرفتهاید.او را شخصاً با نگاه و رفتار و گفتار خویش تحسین کنید. این همان چیزی است که او از شما انتظار دارد. اگر شوهر شما شبی به خانه آمد و از شما بهخاطر آراستگی منزل و غذای خوبتان قدردانی کرد و به شما گفت چقدر امشب زیبا و سرحال شدهاید، در مقابل نیز توقع دارد که از زبان شما بشنود که او هم امشب مرتب و خوشقیافه شده است، نه اینکه از او در مورد کارش و علت دیر آمدن و یا چگونگی رفع مشکلات خانواده بازجویی شود.
با دقت به او خیره شوید. او نمیتواند تحسین زیادی را به ناگاه پذیرا شود. پس خیلی آرام شروع کنید. یک روز به او یک حرف تعریف و تحسینآمیز بزنید و آن وقت روز دیگر مطلب یا رفتار دیگر، بنابراین خواهید دید که در برابر شما همچون گل شکفته خواهد شد. اینگونه رفتار تحسین آمیز شما میتواند جایگاه واقعی همسرتان را بهعنوان یک پدر ارزشمند و قابل احترام در نزد فرزندان تثبیت در تغییر رفتار مناسب آنان نسبت به پدرشان موثر و مفید قرار گیرد.یک زن نباید عاری از هیجان باشد و ازدواج نباید در سکون باقی بماند. شما میتوانید شور و هیجان خود را حفظ کنید و آن را افزایش دهید و برای موفق شدن در زندگی زناشویی، باید حتماً این کار را بکنید. در پایان یک روز دراز، شوهر شما بهخصوص نیازمند تحسینهای شما است. شوهری قبل از ترک محل کارش و رفتن به منزل، به زنش تلفن کرد و گفت «من یک مرد ناقص هستم که در جستجوی یک زن کامل میباشم. آماده شو!»کاری کنید که غرور و اعتماد به نفس همسرتان در پایان هر روز از نو زنده شود. این امر، باید با صداقت کامل انجام و از سرشت واقعی عشق سرچشمه بگیرد. اگر شما نیازهای او را برآورده نکنید، او ناگزیر خواهد بود که به طریقی از خانه بگریزد.از سوی دیگر، ممکن است که شوهر شما از آنگونه مردانی باشد که تنها کارشان در خانه نوشیدن چای و مطالعه روزنامه یا تماشای تلویزیون باشد. شاید سرزنشها و رفتارهای نامطلوب شما سبب شده که دست از کار کردن در خانه برداشته و تمایلی برای کمک کردن به شما نداشته باشد.حتماً شوهر شما به تحسین نیاز دارد. به او اعتماد به نفس بدهید تا انگیزههای لازم را دوباره بهدست آورد، به استثنای مسایل عمده و اساسی که زندگی خانوادگی را تحت شعاع قرار میدهد، معمولاً زندگی از امور کوچک و بیاهمیت که جریان زندگی را دگرگون میسازد تشکیل میشود.شخصیت و وجود مرد فریاد میزند: «مرا دوست بدار و خواستههایم را برآورده ساز» عشق میگوید: «به من اجازه بده که نیازهایت را برآورده سازم.» همین امشب، احساس صمیمانهتان را نثار شوهرتان کنید و تماشا کنید که چگونه جام وجود او پر و لبریز میشود. آنچه را که از غر زدن بر نمیآید، تمجید و تحسین انجام خواهد داد!مرد و زن، هر چند از لحاظ وضعیت یکسان هستند اما از حیث وظیفه و کارکرد با یکدیگر تفاوت دارند. در یک خانواده سالم و متعادل مرد رئیس خانواده و مسئول آن است و زنش معاون او و مدیر خانواده میباشد. هر سازمانی یک رئیس دارد و واحد خانواده نیز از آن قاعده مستثنی نیست. هیچ راهی وجود ندارد که شما این ترتیب را تغییر دهید. بعضی مواقع خانوادهها تلاش کردهاند که این ترتیب را معکوس کنند و یک زن را بهعنوان رئیس خانواده انتخاب کردهاند. زمانی که این نظام جدید پا میگیرد و قوامی مییابد، نظام خانواده وارونه میشود. طولی نمیکشد که این سیستم جدید متلاشی میشود. وقتی با مدیریت خوب و قوی خود به شوهرتان امکان میدهید که رئیس خانواده باشد، کار درستی را انجام میدهید.یک زن کامل، یک برده نیست. او بزرگوارانه تصمیم میگیرد که خود را با زندگی شوهرش سازگار کند، هر چند که گاهی اوقات ممکن است ناخودآگاه خود را قربانی سعادت خانواده و همسرش احساس نماید و به گونهای رنجآور احساس فدا شدن و نادیده انگاشته شدن خود را در زندگی بنماید که اکثر نابسامانیهای روانی و رفتاری زنان مانند افسردگی، اضطراب و عدم اعتماد به نفس و خودباوری ناشی از این طرز تفکر خواهد بود. در حالی که مردان در صورتی که جایگاه واقعی خود را در خانواده توسط مدیریت خوب همسرش به دست آورند، به نوبه خود برای سپاسگزاری از همسرشان، فداکاری او را جبران کرده و تا حد توانایی خویش خواستههای او را برآورده میکنند.زندگی زناشویی، به یک رژیم سلطنتی میماند. جایی که در آن شوهر شاه است و همسرش یک ملکه. در کاخ سلطنتی، که همان کانون گرم خانواده است، تصمیم شاه حرف آخر است، هم برای ملکه و هم برای کشورش. اما بیشک ملکه برده شاه نیست، زیرا او میداند که قدرتش در کجا نهفته است. او همسر شاه است و میتواند بر مسند قدرت بنشیند. وی حق دارد و در واقع میتواند به راحتی تمامی احساساتش را بیان کند، با اینکه پادشاه به مقدار زیادی از قضاوت ملکه الهام میگیرد، اما در صورت اختلاف نظر و عقیده، شخص پادشاه است که تصمیم نهایی را میگیرد.حالا اگر پادشاه خانه شما، تصمیمی اشتباه بگیرد، چه میشود؟ این یک وضعیت دشوار است، بهخصوص وقتی که شما میدانید حق با شماست. متأسفانه در مواقع زیادی این چنین است. با وجود این، ملکه باید از شوهرش تبعیت کند و نباید پس از اعلان تصمیم شوهرش، وی را سرزنش کرده و یا از او خرده بگیرد. خانمهای عزیز قدری به خاطرات تلخ گذشته در این زمینه برگردید و نتیجه و اثرات ناخوشایند آن آزمونها و تجربههای شتابزده را به خاطر آورید!«اکثراً در کودکی به دختر بچهها آموخته میشود که به هیچ مردی نمیتوان اعتماد کرد، زیرا مردها فقط برای اینکه خوش بگذرانند به زنها نزدیک میشوند. لذا، اگر قرار است با مردی زندگی کنیم بگذارید او خودش را با شما وفق دهد، قبل از اینکه شما این کار را بکنید».این طرز فکر از زمان کودکی شکل گرفته میشود و بیشک موجب ایجاد موانع بزرگی در زندگی کنونیشان میگردد.منبع : راز موفقیت زنان در خانوادهتدوین : انور پیرزاده ، کارشناس امور تربیتی ، مشاور و مدرس خانوادهلینک: همه چیز راجع به روابط همسران
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 427]