واضح آرشیو وب فارسی:شبکه خبر: بهرام بيضايي: اگر بازيگر بودم نقش شمر را بازي ميكردم
بيضايي با اشاره به دورشدن از فضاي تراژدي در متنهاي حماسي گفت: شمر در يك نمايش بسيار جذاب است و اگر روزي بازيگر ميشدم حتما اين نقش را بازي ميكردم،چون كمتر كسي است كه بخواهد اين نقش را بازي كند.
به گزارش شبكه خبر به نقل از خبرگزاري فارس؛ بيضايي اظهار داشت: بازيگر درون يعني يك كودك از بدو تولد بازيگر باشد و اينكه هر يك از ما به صورت بالقوه يك بازيگر هستيم و بازيگر دورنمان بايد رشد كند.
وي ادامه داد: وظيفه بازيگر درون اين است كه بازيگر را در ايفاي نقش ياري كند تا به چشم بيايد. در نتيجه هر يك از ما از قبل نقشهايي را كه برايمان تعيين نشده بود، بازي ميكنيم و با امكانات مختلفي كه داريم ميتوانيم تعيين كنيم كه چه نقشي را بازي كنيم و اين بازي تا زماني كه ما هستيم همانطور ادامه دارد.
وي افزود: بعضي از بازيگران، بازيگر درون به كمكشان ميآيد و يا ممكن است در ايفاي نقش مانعشان باشد. در اينجا مهم نيست كه صدايمان خوب باشد يا بد؛ مهم اين است كه بدنمان از محدوديت خارج شود و كسي شويم كه در روي صحنه و با تمام پستي و بلنديها،جايگاه خودمان را پيدا كنيم.
بيضايي خاطرنشان كرد: در چنين شرايطي است كه يك بازيگر ميتواند به كارگردانش پيشنهاد كند كه من مي توانم به اين صورت بازي كنم و شما به چه صورت ميخواهيد؟
كارگردان سگكشي گفت: نبوغ بازيگري اگر پرورش داده نشود، رشد نخواهد كرد، يكي از چيزهايي نيز كه يك بازيگر بايد بياموزد، اشكال مختلف بازيگري در دورههاي مختلف، معاني و چرايي آن است.
اين كارگردان سينما به بيان تعاريف مختلف از بازيگري پرداخت و افزود: معناي ديگر بازيگر مقلد است، در كشور ما متأسفانه بازيگري يك امر ناپسند است و يك بازي روشن و رسمي را ناپسند ميدانند. مقلد يعني كسي كه بازي ميكند يا چيزي را تقليد ميكند و يا همان تقليدچي گفته ميشود.
بيضايي گفت: در واقع تقليد بخش خندستاني نمايش يا بخش فكاهي يا كمدي آن است و در واقع بازيگر كسي است كه بايد ديگري باشد يا مانند فرد ديگري شود.بازيگري به صورت استعدادي مادرزاد رشد نخواهد كرد، مگر به دست خود ما.
اين كارگردان با اشاره به اينكه تاثير ذخيرههاي ذهني هر بازيگر در فهم او از نقش با توجه به تجربههايش، افزود: بازيگري كه نقش را درك نميكند، ترجيح ميدهد كه آن را بازي نكند و بازيگري كه بازي نميداند، روي صحنه نميرود.در اين صورت اين شخص اصلا بازيگر نيست و اين از كمبود دانش رنج ميبرد.
وي در ادامه اين سخنانش افزود: اگر تجربههاي ديداري و شنيداري بازيگر كافي باشد چنين چالشي برايش پيش نميآيد و به نظر من بهترين راه آن راستگويي است و راستگويي همه را نجات مي دهد. در اينجاست كه بازيگر درون به كمك ميآيد و راه حل درست را پيشنهاد ميكند.
بيضايي افزود: ممكن است گاهي اوقات در موقعيتي قرار بگيريم كه فكر كنيم ديگر پايان راه است. هيچ وقت براي يك كارگردان، بازيگر، موسيقيدان و يا نقاش پاياني وجود ندارد بلكه تكرار كردن خود، يعني مرگ هنرمند و اگر براي چنين حرفههايي حد و مرز بگذاريم در واقع مرگ حرفهها ميشود و ما بايد با اين حرفهها پيش برويم.
وي با اشاره به مسئله آزادي در نقش گفت: با تقليد ممكن است چيزهاي ديگر آغاز شود از جمله درگيري شخص با خودي كه دوست دارد آزاد باشد، اما قرار نيست كه ما در نقش آزاد باشيم. وقتي ميخواهيم نقشي را بازي كنيم خودمان را از طريق آن نقش ارائه ميدهيم. مثلا شمر در تعزيه خودش نيست، بلكه يك شمر است.
وي تصريح كرد: بنابراين ناچاريم آنقدر خودمان را گسترش دهيم كه براي هر متن و اجرايي آمادگي داشته باشيم. در عرصه جديد تأتر و سينما بايد آنقدر مهارت داشته باشيم كه در نقشي بازي كنيم تا درجه يك باشد.
بيضايي با اشاره به دخالت بازيگر درون هنگام اجراي نقش افزود: اين بازيگر درون هنگام بازي ممكن است مزاحممان شود كه به دو صورت است يكي اينكه از خود سوال كنيم آيا در اين لحظه ميتوانم خوب عرضه شوم؟ و ديگري اينكه شخص را در برابر ديگران توجيه مي كند و همه اين عوامل ميتواند مزاحم بازي شود. سعي كنيد كه اين بازيگر درون را دور كنيد و تمركز كامل كسب كنيد كه بتوانيد كار خوب ارائه دهيد.
وي ادامه داد: متأسفانه بازيگراني هستند كه فكر ميكنند موفقيتشان در گرو موفقيت مجموعه است، در نتيجه موفقيت آن بازيگر به چشم نميآيد. در اينجا توصيه ميكنم اگر بازيگري هستيد كه به اين حرفه علاقه داريد بايد متن را خوب خوانده باشيد و فهميده باشيد و آن متن را از آن خود كنيد. آن متن را تحليل كنيد و راهحلهاي آن را به كمك كارگردان پيدا كنيد و سعي كنيد جملهها را در دهن خود مزه مزه كنيد.
بيضايي با اشاره به نظمي كه در فرهنگ بازيگري غرب وجود دارد، افزود: من واقعا به چنين فرهنگي حسادت ميكنم. ما متأسفانه به يك غروري متكي هستيم كه اين غرور باعث ميشود كه نظم را روي صحنه نپذيرفتيم و در نتيجه يك فيلم خوب و مناسب اتفاق نميافتد.
وي ادامه داد: وظيفه ما اين است كه چيزهايي كه در تأتر ديده ميشود همانطور نمايش دهيم كه ديده ميشود. روي صحنه تأتر ما ميتوانيم آرزوي نزديك شدن به حقيقت را داشته باشيم در حالي كه ميدانيم متأسفانه واقعيت ديدني نيست. در واقع صحنه تأتر به ما ياد داد كه دسترسي به واقعيت امكانپذير نيست. آرزوي نزديك شدن به واقعيت را زماني ميتوانيم داشته باشيم كه به آن نزديك شويم.
وي در ادامه افزود: اينكه من خودم هستم جوابگوي سينما نيست و نبوغ قابل ديدن است. در واقع اين فكر است كه بايد ديده شود و به چشم بيايد و يك فرد هر كسي هم كه باشد در استخدام اين فكر است. دوربين، كارگردان و... همه در استخدام اين فكر هستند كه بايد به نمايش دربيايد.
بيضايي با اشاره به اهميت حس در بازيگري، گفت: امروزه ما فكر ميكنيم كه بازي احساسي انجام ميدهيم و آن را به نمايش ميگذاريم. در اين موضوع ديگر بازي نيست. بعضيوقتها لازم است كه بازي شدت انجام شود و به بازي گرم احتياج ميشود. گاهي اوقات هم بازي بيحالي را نمايش ميدهيم كه البته اين بي حالي هم خودش يك كار است و ضد واقعيت است.
اين كارگردان در پاسخ به اين سوال كه آموزش در بازيگري چه تاثيري دارد، افزود: دورههاي آموزشي بازيگري ميتواند به شخص كمك كند تا زودتر طبقهبندي شود و موضوعات و اهداف بازيگري را بسازد ولي نميتواند از صفر و هيچ ،چيزي بسازد. دورههاي آموزشي اگر درست باشد ميتوانند روشمند باشند.
بيضايي با اشاره به حدود و اندازه دانستن و درك خوب ،گفت: دانستن حدود ندارد و ميتواند تا بينهايت جا داشته باشد. هرچقدر ديد و بينش و دانشمان بيشتر باشد براي شناخت بازيگري اشراف بيشتري نيز خواهيم داشت.
وي درباره اينكه بازيگري كاري عقلاني است يا حسي،گفت: اين دو مقوله قابل جداشدني نيستند. عقل بين كساني كه بازيگري يا اجرا ميكنند ،حاضر است. چيزهايي كه ما در سينما به كار ميبريم اغلب واقعي نيستند. در اين فضا ميخواهيم به واقعيت نزديك شويم. عقل و احساس در كارگردان، بازيگر و نويسنده در كنار هم هستند. البته در اينجا به غير از عقل و احساس مقوله ديگري به نام فن هم وجود دارد.
كارگردان وقتي همه خوابيم با اشاره به ابعاد مختلف نقشهاي مثبت و منفي،افزود: در متنهاي حماسي و تراژدي، نقش مثبت و منفي وجود داشتهاند اما امروز كاربردي ندارند. امروز از فضايي كه تراژدي نوشته شده، دور شدهايم و به عصر فناوري و عقل قدم گذاشتهايم. مثلا شمر در يك نمايش بسيار جذاب است و اگر روزي بازيگر ميشدم حتما اين نقش را بازي ميكردم،چون كمتر كسي است كه اين نقش را بازي ميكند.
سه شنبه 30 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شبکه خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 299]