واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: پنج سال گذشت و جای خالی بزرگترین نقاشی دیواری پر نشد
سال دیگری هم گذشت؛ پنجسال از ساعاتی كه بوی رنگ، این سوی درهای بسته، خیابانهای اطراف دانشگاه تهران را دربر گرفته بود و بزرگترین نقاشی دیواری ایران در چشم برهم زدنی سفید شد.یكسال گذشت و در این یك سال، آثار مسعود عربشاهی - هنرمند نامدار در دنیا - زباله فرض شدند، نگارههای خیابانیاش به سرقت رفت و ایزوگام سقف اتاق كارگران شد، نقاشی دیواری گفتوگوی تمدنها نفسهای آخرش را كشید و ...یك سال گذشت و هنرمندان ایرانی راهی ایتالیا شدند تا دیوارهای خیابانهای اصلی شهر تورین ایتالیا را با موضوع «نور شرق» نقاشی كنند.یكهزار و 80 متر نقاشی دیواری هدیه جهاد دانشگاهی به دانشگاه تهران بود و پروژه دورهی كارشناسی و كارشناسی ارشد دانشجویی كه اكنون عضو هیات علمی دانشگاه تهران است و سالها مدیر گروه هنرهای تجسمی همین دانشگاه بوده است.هنرمندان شنیدند؛ اما باور نمیكردند. باورشان نمیآمد كه روزی این زمزمه به حقیقت بپیوندد، مسؤولان بزرگترین و معروفترین دانشگاه كشور، بدون در جریان قرار گرفتن كارشناسان هنری، كلاس درس دانشجویان هنر را بهخاطرات سپردند؛ در روز تعطیلی دانشگاه، درها بسته و بزرگترین نقاشی دیواری كشور، سفید شد. نقاشی دیواری یكهزار و 80 متری سالن شماره 1 تربیت بدنی دانشگاه تهران كه در سالهای 1366 تا 69، توسط اصغر كفشچیان مقدم، دانشجوی آن زمان و مدیر فعلی گروه هنرهای تجسمی دانشكده هنرهای زیبای این دانشگاه در مقام پایاننامه مقطع كارشناسی، در مدت زمان سه سال و بههمت جهاد دانشگاهی واحد یادشده كشیده شد. این نقاشی دیواری كه در حضور شخصیتهای فرهنگی و دولتی چون سیدمحمد خاتمی، مصطفی معین، هادی خانیكی و... رونمایی شد، بعدها مدرك كارشناسی ارشد دانشگاهی در فرانسه را برای خالق آن به ارمغان آورد؛ تا در مقطع دكتری این دانشگاه به تحصیل بپردازد.میگفتند فرمهای پویا و پرتحرك در این نقاشی، مفهوم خودسازی برای مقابله با دشمن و امپریالیزم و نیز شكستن هر نوع رخوت و سستی را كه مانع از رشد باشد، القا میكرد. هنرمندان از وزیر و مسوولان وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی در اینباره پاسخ و از رییس وقت دانشگاه تهران بهخاطر این بیمبالاتی توضیح خواستند؛ اما هیچگاه...هنرمندان و مدرسان دانشكده هنرهای زیبای دانشگاه تهران نیز كه خودیترین كارشناسان و مشاوران هنری در این قبیل مسائل دانشگاه تهران بهشمار میآیند، در واكنش به این اقدام عملی كه دو سال پیش از آن با تحصن دانشجویان و برخی از استادان به تعویق افتاده بود، ناباورانه اعلام كردند كه باید شام غریبان بگیرند.كفشچیان مقدم این روزها حس غریبی دارد، احساس غربت میكند، آنهم در كشور خودش؛ تاكید دارد نسبتی با خود نقاشی ندارد و گمان میكند كاركردی داشته و تمام شده است؛ اذعان دارد از آن روز شاید بیشتر بین جوانها و دانشجویان شناخته شده و شاید بهخاطر پاك شدن این كار چیزی را از دست نداده باشد، اما نسبت به عملكرد دانشگاه تهران دچار نوعی سرخوردگی است و بهعنوان هیات علمی دانشگاه تهران، افتخاری نمیكند كه جزو این سیستم باشد؛ سیستمی كه باعث محو كردن و یا تصمیم به این كار شده است. حركتی بهزعم او نازیبا، غیرعلمی، غیركارشناسی.وی در پنجمین سال محو بزرگترین نقاشی دیواری ایران به خبرنگار ایسنا گفت: روزی با معاون دانشجویی وقت دانشگاه تهران صحبت كردم كه این كار را نكنید و یا اجازهی بررسی بدهید، او میگفت سه سال است دنبال پاك كردن آن هستم. مقاومتشان در مقابل بررسی كارشناسی یا پوشش موقت كار به شكلهای دیگر، نشان از بغض عجیبی داشت كه شاید نسبت به آن كار داشتند؛ كاری كه در دوران جنگ و با شعارهای انقلابی انجام شده بود كه حتا رنگ سیاستزدگی نداشت. سالن هم برخلاف آنچه میگفتند، اصلن استفاده نشد، چراكه اساسا كاركرد استانداردی نداشت...از گفتهی آیدین آغداشلو یاد میكند كه گفته بود این كار نوعی بیماری است كه در تاریخ كشور ما وجود داشته و دارد، و میگوید: كی میخواهد علاج پیدا كند، نمیدانم. بهترین آثارمان اینگونه بهدست خودمان از بین میرود، بعد نالانیم كه چرا آثارمان در كشورهای خارج است. شاید اگر در ایران بود دیگر چیزی از آنها باقی نمانده بود. دستكم این روزها میشود با هزینهای كم به كشورهای خارجی رفت و آثار خود را آنجا دید. این مساله نشان میدهد ما جهان سومیها تنها در اقتصاد و تكنولوژی جهان سومی نیستم؛ چهبسا در درك فهم فرهنگ خودمان هم جهان سومی هستیم كه مسوولان كشورمان در دانشگاه چنین كارهایی بكنند.وی ادامه داد: امروز میبینیم كمتر اثری از دوران انقلاب هست؛ آنهم در جایی كه به بینش انقلابی افتخار میشود، نه حس و حالی كه برای هنرمندان است كه آنها را تكرار كنند نه شناسنامهای برای این كارها وجود دارد و نه حتا میدانند چه كسانی این كار را كردند.حالا شورای مشورتی هنرمندان و كارشناسان متخصصی كه میخواستند شهر را نقاشی كنند آن هم بهصورت علمی و كارشناسی، هر كدام در گوشهای به كاری مشغولند و دستگاهی چون سازمان زیباسازی، هر از چندگاهی گلایه از انعكاس نداشتن رسانهیی فعالیتی دارد كه ردی از آن در شهر دیده نمیشود.یك سال دیگر گذشت و دیگر نه نقاشی دیواری در آن سطح در ایران خلق شد، نه سالن تربیت بدنی دانشگاه تهران كاركردی برای دانشجویان این دانشگاه پیدا كرد و نه مسؤولانی كه موضوع را ساده پنداشته، وجود دیوارهای دیگری را برای نقاشی در كلانشهر تهران، مطرح میكردند.منبع : ایسنا
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 264]