واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: بدون دانستن تاريخ هنر اسلامي، نميتوان تحولات تاريخ انديشه اسلامي را به خوبي باز شناخت. در ادامه، تاريخ معماري، نقاشي و موسيقي را در سرزمينهاي اسلامي به روايت كتاب «تاريخ فلسفه در اسلام» اثر م.م.شريف مرور ميكنيم.
معماري اعراب
حريم كعبه در زمان حضرت محمّد (ص)، تنها محوّطهي مستطيل شكل كوچك بدون سقفي بود كه چهار ديوار از اطراف آن از پاره سنگهاي خشن و بدون ملات چيده شده و ارتفاع آن كمي از قّد يك انسان بلندتر بود. چاه مقدّس زمزم درون اين محوّطه قرار داشت.
هنگامي كه حضرت پيامبر (ص)، به سبب خصومت كفّار مكّه، به مدينه هجرت كرد، براي خود و خانوادهاش خانهاي بنا نمود. اين خانه در حدود يكصد ذرع مربّع وسعت داشت و ديوارهاي آن از خشت خام بود. در سمت جنوب، ايوان سرپوشيدهاي بود كه ستونهايي از تنهي نخل داشت و سقف آن از برگ نخل و پوشيده از گل بود. محاذي جبههي خارجي ديوار شرقي حُجراتي بنا شده بود كه متعلّق به همسران پيامبر (ص) بود و همگي به حياط در داشت. ابن سعد توصيف اين حجرهها را به نقل از عبداللّه بن يزيد نامي كه آنها را درست قبل از تخريب به دستور وليد، ديده، چنين ضبط كرده است: «چهار خانهي خشتي را ديوارهايي از شاخهي درخت خرما به اتاقهاي مجزّا تقسيم ميكرده و پنج خانهاي كه از شاخههاي گل اندود نخل بنا شده بود فاقد تقسيمات داخلي بود. بالاي درها، پردههايي از پارچهي مويين سياه آويخته شده بود كه هر ضلع آن 3 ذرع طول داشت. ارتفاع سقفها به اندازهاي بود كه دست به آنها ميرسيد»، رهبر اهل مدينه در چنين خانهاي ميزيست.
قبه الصخره؛ اولين بناي معماري اسلامي
5-2- قديميترين اثر موجود معماري اسلامي يعني قّبةالصّخره در بيتالمقدس، به دست خليفه عبدالملك بنا گرديد و ساختمان آن در سال 72/691 به پايان رسيد. اين بنا مدوّر بود كه گنبدي چوبي داشت كه در ساقهي بلند آن شانزده پنجره تعبيه شده بود و گنبد بر چهار جزر و دوازده ستون كه بر دايرهاي جاي داشتند استوار بود.
مسجد جامع دمشق
در قرن چهارم ميلادي، مذهب مسيحيت رسميت يافت و تئودوسيوس Theodosius (379-395 ميلادي) معبد مذكور را تبديل به كليسا كرد. پس از فتح دمشق به دست اعراب، معبد ميان مسلمين و مسيحيان تقسيم شد. ابنشاكر مينويسد كه اهل هر دو مذهب «از يك مدخل وارد ميشدند كه در ضلع جنوبي واقع بود (و امروز محراب بزرگ در اين محل قرار دارد)، سپس مسيحيان از سمت چپ روانهي كليساي خود (معبد سابق) ميشدند و مسلمانان به راست ميپيچيدند و به مسجد ميرفتند. محل مسجد احتمالاً زير رواق جنوبي صحن معبد قديم بود كه امروز محراب صحابهي پيامبر (ص) است». در مورد برجهاي واقع در گوشهها، ابن فقيه چنين مينويسد: «مناره (مِئذنه)هاي مسجد دمشق در دورهي يوناني در اصل برج مراقبت بود... وليد كه اين موضع را تماماً تبديل به مسجد كرد، برجها را به وضع قديم خود باقي گذاشت». مسعودي مينويسد: «بعد مسيحيت آمد و معبد را به طور يكپارچه بنا كرد و در صوامع (برجهاي چهار گوشه) تغييري نداد. امروز از اين برجها بانگ اذان سر داده ميشود» وضع بدين منوال بود تا اينكه وليد به دنبال جلب موافقت مسيحيان، همه چيز را به جز ديوارهاي خارجي و برجهاي كناري خراب كرد و مسجد فعلي را ساخت. 5-3- وليد پس از مرگ پدرش عبدالمك، در سال 86/705، به خلافت رسيد و بلافاصله ساختمان مسجد جامع دمشق را آغاز كرد. از زمان فتح دمشق به دست مسلمين، اين شهر حالتي غير عادي به خود گرفته بود. معبدي عظيم متعلّق به يكي از خدايان سوري (سوريّه يا شام در قديم نام منطقهاي مشتمل بر بخشهايي از سوريّه و اردن و فلسطين كنوني بوده و محدودهي جغرافيايي متفاوت با سوريهي كنوني داشته است). در اين شهر قرار داشت كه ابعاد صحن داخلي آن از شمال به جنوب بالغ بر 100 متر و از شرق به غرب قريب 150 متر بود و محوّطهي خارجي پيرامون آن مربّعي بود كه هر ضلع آن بيش از 300 متر طول داشت. درون صحنْ معبد جاي داشت. 5-1- شبه جزيرهي عربستان هنگام ظهور اسلام معماري قابل ذكري نداشته است. تنها بخش كوچكي از جمعيّت اين سرزمين سكونت دائمي داشتند و اقامتگاه اين عدّه نيز به سختي از يك سرپناه محقّر تجاوز ميكرد. آنان كه در خانههاي خشتي زندگي ميكردند اهل المَدَر ناميده و اعراب بدوي را، به سبب چادرهايشان كه از پشم شتر بافته شده بود، اهل الوبر ميخواندند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 57]