واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: :پيوند عضو يعني اين که تمام يک عضو يا بخشي از يک عضو را از بدن يکي خارج کنند و در بدن فرد ديگري بگذارند. البته ممکن است بخشي از بدن شخص را به بخش ديگري از بدن همان فرد پيوند بزنند. هدف از پيوند، جايگزين کردن يا ترميم عضو صدمه ديده يا از کارافتاده در شخص گيرنده است. به شخصي که پيوند را دريافت مي کند، مي گويند گيرنده و به کسي که عضو را اهدا مي کند، مي گويند اهداکننده يا دهنده. اهدا کننده عضو مي تواند يک شخص زنده باشد، مي تواند يک شخص متوفي يا مرده باشد. سابقا به اهداکننده متوفي مي گفتند جسد يا کادآور. وقتي اهداکننده يک انسان زنده است ، پس از پيوند هم زنده مي ماند. چون او يک بافت ، سلول يا يک مايع حياتي قابل بازسازي و تجديدشدني را اهدا کرده يا عضو يا بخشي از عضوي را اهدا کرده که بخش باقيمانده آن يا بازسازي مي شود يا کار عضو پيوندي را تماما انجام مي دهد. مثل اهداي يکي از 2 کليه ، بخشي از کبد، روده کوچک يا لوزالمعده. در مقابل ، اهداکننده مرده يا متوفي (که سابقا به آن ، جسد يا کادآور مي گفتند)، اهداکننده اي است که دچار مغز مرگي شده و اعضاي بدنش با استفاده از دستگاه هاي تنفس مصنوعي و ديگر تجهيزات مربوطه زنده و کارآ نگه داشته شده است. جداي از اهداکنندگان دچار مرگ مغزي که در 20 سال گذشته بيشترين درصد اهداکنندگان را تشکيل داده اند، اخيرا از اهداکنندگان دچار مرگ قلبي نيز زياد استفاده مي شود. راه طولاني پيوند از ديروز تا امروز مورخان مي گويند پيوند عضو از انسان به انسان تاريخچه اي طولاني دارد. گويا مهارت هاي جراحي چنين پيوندهايي حتي پيش از اين ساخت و اختراع وسايل جراحي مناسب ، وجود داشته است. اسناد تاريخي نشان مي دهد پس زدن پيوند و ديگر عوارض جانبي ، از جمله عفونت ها و مشکلات کليوي ، از همان زمان هاي قديم مشکلات اساسي عمل پيوند بوده اند. در تاريخ نوشته شده که يک طبيب چيني به نام پي ين چيااو، قلب ضعيف يک مرد قوي النفس را با قلب قوي يک مرد ضعيف النفس عوض کرده تا ميان اين دو تعادل برقرار شود. يا اين که روايت مي کنند در قرن سوم ميلادي ، 2 نفر به نام داميان و کاسماس پاي يک بيمار را که دچار قانقاريا شده بود، با پاي يک برده حبشي تازه درگذشته عوض کرده اند که البته اين دو مورد بيشتر به داستان و افسانه شباهت دارد. اما شايد قديمي ترين روايت هاي پيوند اعضا مربوط به پوست باشد که برمي گردد به يک جراح هندي به نام ساشروتا. گويا او در قرن دوم پيش از ميلاد، سعي کرده پوست بيني يک بيمار را به صورت اتوگرافت ترميم کند. اما تاريخ ثبت نکرده که آيا اين عمل ، موفقيت آميز بوده يا اين که شکست خورده است. قرن ها بعد جراح ايتاليايي ، گاسپار تاگلياکوزي يک پيوند اتوگرافت پوست را به شکل موفقيت آميز به انجام رساند. او در پيوندهاي بعدي سعي کرد اين کار را به صورت آلوگرافت انجام دهد که در تمام موارد با شکست مواجه شد و اولين موارد از ردپيوند را در تاريخ به ثبت رساند. البته دليل اين که چرا عضو پيوندي پس زده مي شود، سال هاي سال بعد از اقدامات تاگلياکوزي پيدا شد.ادوارد زيرم در سال 1905 در کشور اتريش اولين عمل موفقيت آميز پيوند قرنيه را روي انسان به انجام رساند. جنگ جهاني اول با همه گرفتاري هايي که براي بشريت داشت ، کمک زيادي به پيشرفت و موفقيت پيوند اعضا کرد. برجسته ترين چهره اين حوزه در آن زمان ، هارولد گيليس بود که دستيارش ، آرچيبالد مکيندو همين راه را در جنگ جهاني دوم و با عنوان جراحي ترميمي ادامه داد. در دهه 30 ميلادي ، جراح اوکرايني ، يويو وورونوي ، اولين پيوند را از مرده به انسان انجام داد که موفقيت آميز نبود. در سال 1954 ، اولين پيوند کليه ميان 2 دوقلوي همسان با موفقيت انجام شد. اگر چه در دهه 40 ميلادي ، روي مفهوم پس زدن پيوند مطالعات ارزشمندي انجام شده بود، اما در سال 1951 بود که براي اولين بار استفاده از داروهاي سرکوب کننده سيستم ايمني براي جلوگيري از ردپيوند توصيه شد. در سال 1963 ، جيمز هاردي عمل پيوند ريه را از يک مرده به يک بيمار مبتلا به سرطان بخوبي انجام داد. بيمار 18 روز زنده ماند، اما در اثر نارسايي کليه از دنيا رفت. در همان سال يک پيوند کبد هم انجام گرفت که موفق از آب درنيامد. در آن سال ها، انجام پيوند قلب براي جراحان تبديل به يک آرزوي بزرگ شده بود. اين عمل ، گذشته از ديگر مشکلات عمل پيوند، نياز به سرعت عمل فوق العاده داشت. در سوم دسامبر 1967 ، دکتر بارنارد در شهر کيپ تاون در آفريقاي جنوبي ، اولين عمل موفق پيوند قلب را انجام داد. اين بيمار با قلب پيوندي اش 18 روز زنده ماند. پوشش خبري فوق العاده اي که رسانه ها در سراسر جهان درخصوص اين عمل انجام دادند، پيوند قلب را در مرکز توجهات قرار داد و اين نوع پيوند رونق يافت ، به طوري که در حد فاصل سال هاي 1968 تا 1969 بيش از صد عمل پيوند قلب انجام شد که البته بيشتر بيماران ظرف حداکثر 60 روز از دنيا مي رفتند. اما بيمار دومي که از سوي دکتر بارنارد عمل شده بود، توانست 19 ماه زنده بماند. در سال 1970 داروي سيکلوسپورين به عنوان يک داروي کليدي در اين رابطه به دنياي پزشکي معرفي شد. ظهور داروي سيکلوسپورين در آن سال ها حکم يک معجزه را داشت و به اين ترتيب ، عمل پيوند به يک عمل واقعا نجات بخش تبديل شد. در سال 1981 اولين پيوند قلب و ريه در بيمارستان دانشگاه استانفورد بخوبي انجام شد و سرپرست گروه ، موفقيت اين عمل را مديون سيکلوسپورين دانست. دکتر محمد کياسالار
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 298]