واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: سينما - دعوت به مراسم گردنزني
سينما - دعوت به مراسم گردنزني
شيوا زرآبادي : براي هر فرصتي بايد ترديد كرد. هر فرصتي فرصت نيست. فرصت يعني اينكه چشمهايت را ببندي و چشم بسته انتخاب كني يا بنا به موقعيت و شرايط موجود فرصت پيش آمده را سبك سنگين كني. هر فرصتي را ميشود انتخاب كرد يا نكرد. تا اين فرصت چه باشد. فرصتي مغتنم است كه آدم بداند بعد از انتخاب آن فرصت وضعش بهتر ميشود و نه بدتر. اين فرصتي كه ازش حرف ميزنيم، وقتي ميشود فرصت بچهدار شدن خودبهخود موضوعاتي را با خودش ميآورد. زن، مادر، ولايت قهري پدر، حق انتخاب زن براي بچهدار شدن، قانون، اخلاق، مذهب و عرف. همه اين موضوعات در فيلمي با 5 اپيزود جمع شدند. اپيزودهايي كه هر كدام چند دقيقه اشاره كوچكي دارد به موضوعات مختلفي همچون بچهدار شدن زني صيغهاي، حامله شدن زني ميانسال و اشتغال زنان و بارداري. فيلم ابراهيم حاتميكيا «دعوت» براي اولينبار و با همين اشارههاي كوتاه موضوعاتي را براي مردم مطرح ميكند و به سرعت از آنها ميگذرد كه هر كدام به بزرگي تعداد زنان است. پشت هر كدام از اين موضوعات زنان زيادي رنج كشيدند، تحمل كردند و آسيب ديدند. زنان فيلم دعوت همگي انسانهايي تابعند. زن در اين فيلم موجودي بياختيار براي مادر شدن قلمداد ميشود. در اپيزود اول زن هنرپيشه بدون اينكه خود انتخاب كرده باشد حامله ميشود. با اين حاملگي شغل زن به خطر ميافتد. مرد از زن ايراد ميگيرد كه اين چه حرفهاي است كه با مادر شدن مشكل دارد. مرد اين جمله را به زن ميگويد: «وقتي سر سفره عقد گفتي بله يعني به همه چي گفتي بله.» در اپيزود دوم زني روستايي است كه به تهران آمده و نميخواهد در غربت و به دليل فقر بچهدار شود. در اپيزود سوم زني ميانسال داراي چهار دختر و يك نوه در سفر كربلا باردار ميشود. از سن و سالش و از آبرويش خجالت ميكشد. در واقع هر سه اين زنها در ترديد و پريشاني براي سقط جنين يا نگه داشتن آن غوطه ميخورند. ترديدهايي كه با مهارت و در اغلب اوقات با جملههايي حاكي از حق زن براي داشتن يا نداشتن بچه حكايت ميكند اما پاياني دارد كه در نهايت به پيام اصلي و واضح فيلم كه: «اين دعوت را بايد پذيرفت چون هديه خداست»، ختم ميشود و نتيجه اين ميشود كه زناني كه در صحنههايي براي حساسيت شغلشان يا سن بالا يا نداشتن اوضاع معيشتي مناسب تصميم به سقط جنين ميگيرند منصرف ميشوند و بچه را نگه ميدارند. د
ر واقع تسليم خواست مرد، تسليم ولايت قهري پدر و تسليم مهم نبودن نظر و راي خود ميشوند. آيا صرفا پذيرفتن دعوت بچهدار شدن بدون در نظر گرفتن آينده به نفع است فقط به اين دليل كه اين يك دعوت و يك نشانه است. چه تضميني وجود دارد كه بچه پدري كه كارش تخليه چاه فاضلاب است و مادري جوان، كم سن و دور از شهر و ديار خود دارد بتواند از حقوق كودكي خود: تحصيل، بهداشت، امنيت و تغذيه مناسب برخوردار باشد. آيا اينقدر كه به پذيرفتن دعوت پرداختهايم به اين فكر كرديم كه عاقبت بچههايي كه قرار است در اپيزودهاي فيلم دعوت به دنيا بيايند چه ميشود. دعوت را بپذيريم و مابقي حله ديگه. آدمها مشكلات متفاوتي از هم دارند و شايد بگوييم فيلم دعوت واقعيت جامعه را نشان داده و به دليل نابرابري در سطوح جامعه زنان به اجبار از حقوق خود ميگذرند اما تكليف پيام درشت فيلم كه دعوت را بپذيريد چه ميشود آن هم پيامي كه از فيلم يك كارگردان معروف سينما صادر شده است. اگر بپذيريم سينما يكي از عوامل فرهنگساز است، با اين فيلم چه كمكي ميشود به 90 هزار زني كه سالانه به هر دليلي جان خود را در معرض خطر قرار ميدهند و جنين خود را در غيربهداشتيترين وضع سقط ميكنند سالهاي زيادي متخصصان علم پزشكي و فعالان اجتماعي براي نجات جان زنان و براي جلوگيري از تولد نوزادان داراي نقص عضو تلاش كردند تا بتوانند سقط درماني را در شرايط خاص مجاز كنند. مسوولان سلامت كشور سالهاست فرياد ميزنند كه تنها 25 درصد سلامت انسان به امور پزشكي و بيماريها مربوط ميشود و 75 درصد به امنيت، تحصيل، محيط زيست و... اگر همه اين فاكتورها را در نظر بگيريم وقتي ناخواسته باردار شديم بايد به همه اينها فكر كنيم اگر از پس اينها برآمديم آنوقت دعوت را بپذيريم. فيلم دعوت نگاهي يكسويه به موضوع سقط جنين دارد اين درست كه اگر اسم فيلم دعوت نميشد و اگر موضعگيريها غير از اين بود فيلم اجازه ساخت يا اكران نميگرفت. اما واقعيت زندگي آدمها در متن جامعه كجا و بازي هنرپيشگاني معروف بر پرده سينما كجا.
يکشنبه 28 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 169]