تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833162928
دوران امامت امام هادی ع
واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق:
دوران امامت امام هادی ع
پس از شهادت حضرت امام جواد ع به واسطه فتنه ای که معتصم نمود وتوسط ام الفضل اجرا گردید زمام هدایت به امام هادی سپرده شد.
اگر به نحوه شهادت امامان شیعه تا زمان امام دهم توجه شود این تاسف را گریزی نیست که جز امام علی ع وحسن بن علی ع که به شمشیر کین به شهادت رسیده اند اگر چه مظلومانه ، اما شهادت دیگر امامان مزورانه است.شهادت ابهام آمیز دیگر امامان به واسطه سمّ بیانگر این موضوع است که هر یک از امامان مورد توجه خاص شیعیان بوده اند وحکومت از این محوریت شدن ، وحشت داشته اند دیگر اینکه واژه شهادت همواره در میان شیعیان از تقدس ویژه ای برخورد ار بوده است وحاکمان وحشت داشتند که این تقدس در مورد امامان ظهور و نمود یافته . به همین دلیل اگر به نحوه شهادت دیگر امامان توجه کنیم اکثر آنان به واسطه سمّ به شهادت رسیده اند.
امام هادی ع در محلی به نام صریا در حوالی مدینه شهر پیامبر در نیمه ماه ذی الحجه 212 ه ق جهان را به وجود خویش آراست البته اقوال دیگری نیز در مورد تاریخ ولادت ایشان نقل گردیده که مشهورتر همان است که ذکر شد .
علی بن محمدع شش ساله بود که مامون از دنیا رفت ومعتصم برادر وی زمام امور را به دست گرفت.
قابل ذکر است که شهادت امام رضا ع در سال 203ه ق واقع شد وپس از شهادت امام رضا ع امام جواد ع مدت 14 سال از امامت خویش را دوران مامون گذرانده است.
سال تولد علی بن محمد هادی ع مقارن با لشگر کشی اعراب آفریقایی مسلمان به جزایر سیسیل بود .
سیسیل در آن هنگام تحت حکومت روم شرقی اداره میشد امّا حاکم آنجا اومینوس که به توطئة رومیان در مورد قتل خویش پی برده بود از مسلمانان کمک خواست ومسلمانان به کمک وی آمدند.
حضور مسلمانان در سیسیل باعث شد که آنان متوجه ایتالیا شد وبرجنوب ایتالیا مسلط شدند وتا پشت دروازه روم پیش رفتند ودو کلیسای پطرس وبولس را فتح کردند.
این روزگار یعنی اوایل قرن سوّم هجری اوج پیشرفت مسلمانان وکشورگشای سر داران اسلام است.
اگر چه اقتدار حکام اسلامی در بیرون از مرزها به ایجاد تمدن بزرگ اسلامی انجامید که باعث شکوه وقدرت مسلمانان گردیده است واین دوران ، خفقان قرون وسطی در اروپا است ، اما در درون مرزهای اسلامی حکام از حقیقت اسلام فاصله گرفته بودند ودین داران حقیقی مجال حرکت وهدایت مردم را نداشتند .
موضع امامان شیعه
امامان شیعه به سه شیوه برای بازگشت به حقیقت اسلام وسنت پیامبر اقدام نموداند.
الف تشکیل حکومت اسلامی
ب ایجاد انقلاب ودگرگونی
ج تقویت حرکتهای اسلامی:
1- هدایت مردم وتقویت جنبشهای مردمی
2- نزدیکی به خلفا وتاثیر گذاری بر آنان برای ایجاد محیطی مناسب جهت مبارزه با حرکتهای انحرافی ومهیا سازی زمینه های پذیرش عدالت ومعنویت.
در در دوره ای از دوران امامت امامان دوازدگانه مجالی دست داد تا مردم اقبال به خلافت امام نشان دادند وایشان را به پذیرش خلافت وحکومت ترغیب نمودند.
امام علی ع به اصرار امّت خلافت مسلمین را به دست گرفت وجامعه اسلامی را بر اساس قرآن وسنت وبا معیار عدالت ترسیم نمود . حکومت عملی علی ع الگوی مناسب تاریخی از نوع حکومت اسلامی است.
از سوی دیگر گسترش فساد وزندگی در باری وگریز از عدالت خواهی امام حسین ع را به قیام وایجاد انقلاب تشویق کرد وامام برای اصلاح امت وحکومت دست به قبضه شمشیر برد تا انحراف پیش آمده در اداره حکومت را اصلاح وصلاح برساند .
به تعبیر بسیاری از نظریه پردازان استحاله ارزش ها نقطه عطف وشاید مهمترین وجه مشخصه یک انقلاب است وبه عقیده آرنت با وقوع انقلاب سیر تاریخ ناگهان از نو آغاز میشود وداستانی کاملا جدید که هیچ گاه گفته یا دانسته نشده به زودی آشکار می گردد.
دیانیوس انقلاب را بمثابه یک تحول جامع وبنیادین در اسطوره مسلط نظم اجتماعی می شناسد .
اگر این تعاریف را در مورد انقلاب صادق بدانیم ، قیام حسین بن علی ع را علیه حکومت یزید باید یک انقلاب نامید انقلابی که بازگشت به هویت پیشین اسلام بود.
در واقع پس از انقلاب حسین بن علی تا زمان امام رضا ع جهت گیری دیگر امامان تقویت مفاهیم وارزشهای قیام امام حسین ع وگسترش این تفکر بوده است.
قبول ولایت عهدی امام رضا ع آغاز شکل گیری استراتژی جدید تقابل است وحکومت وتکامل جنبشهای فکری وسیاسی واجتماعی شیعیان را نوید می داد. امام رضا ع با قبول ولایت عهدی تا مرکز خلافت نفوذ کرد وزمینه ایجاد شکاف دربدنه حکومت را فراهم آورد.
حتی خویشاوندی امامان با خلفا نیز نه از روی استیصال وگردن نهادن به جبر آنان بلکه استفاده استراتژیک از مقاصد حکام وخلفا علیه خود آنان بوده است.
دوران پس از امامت امام رضا ع دوران بلوغ سیاسی ، اجتماعی جنبشهای اسلامی وتعمیق حرکتهای اصلاحی است.
امام هادی ع بر اساس خط مبارزاتی نفوذ که از زمان امام کاظم ع آغاز شد وتوسط امام هشتم وامام نهم ع تداوم یافته بود در یک اقدام چند منظوره فراخوان خلیفه را برای حضور در پادگان نظامی پذیرفته ودر انجا سکنی گزید امام در پذیرش این امر اهداف چندی را تعقیب می نمود که از آن جمله :
1- حضور ونفوذ در پادگان دشمن واستحاله وجذب نیروهای مخالف.
2- سرگرم سازی وغافلگیری دشمن ومصونیت بخشی فعالان وفعالیتهای سیاسی.
بنا براین محور اصلی حرکت وفعالیت امام هادی بر اساس طرح گذر به عصر غیبت ، تعمیق وتعمیم شبکه ارتباطی وگسترش تشکیلات خودگردان در ولایات اسلامی است.
اسناد ومدارک تاریخی نشان میدهد که امام منطقه وسیعی از قلمرو تحت نفوذ اسلام حد فاصل ایران تا مصر وعراق تا یمن را به چند ایالت بزرگ تقسیم نموده وهر ایالتی را نیز به حوزه های کوچکتر وبرای هر ایالتی یک وکیل ونماینده از سوی خود که در حکم رئیس تشکیلات خود گردان کاربری داشته گزینش ومنصوب نمود وبدین ترتیب به نوعی از سازماندهی غیر رسمی امّت قیام واقدام کرده است . محمد بن عیسی می نویسد امام هادی ع به موالی بغداد ، مداین واهالی بین النهرین وتوابع آن نامه ای بدین گونه نوشت ، من منصب علی بن الحسن بن عبد ربه ووکلای قبلی خود را به ابو علی بن راشد واگذارکردم.
فرمانبری او چون اطاعت از من لازم است ونافرمانی او همانند نا فرمانی از من است.
این قیام واقدام وانجام این مهم اولا : نماد نبوغ مدیریت ومیزان محبوبیت امام وثانیا: نمای بلوغ فکری وآمادگی سیاسی ، اجتماعی مردم بود.
همانطور که گذشت دوران خلافت هارون الرشید که ، برمکیان نیز نفوذ شدیدی در آن داشتند واوج اقتدار حکومت عباسیان بود در سال 193ه با مرگ هارون رو به تزلزل نهاد.
دوران امامت امام هادی ع دوران افول سیاسی عباسیان وتزلزل نهادهای حکومتی بود . تغییر سریع فرمانروایان وحاکمان یکی از نشانه های نا پایداری نهادهای سیاسی واجتماعی وناپایداری نهادهای حاکم زمینه مناسب برای پیدایش جنبشهای سیاسی ، اجتماعی واقدام علیه حکومت را فراهم می نماید.
با استبداد هارون الرشید کمر خلافت عباسیان شکست و دستگاه خلافت رو به ضعف نهاد .
در مدت سی و سه سال امامت امام دهم حدود شش خلیفه جا به جا شد که این نکته نقطه بروز ضعف دستگاه خلافت است .
مشاهده ضعف در نهاد حکومت زمینه بروز شکاف دولت و ملت را ایجاد نمود و در چنین محیط اجتماعی شورشها و جنبشهای مسلحانه شکل گرفتند که طبق یک اصل روانشناسانه زورگوئی ، استبداد و انحراف از مسیر فطرت وعدالت وتحقیر ارزشها واصالتهای انسانی انفجار می آورد .
بر اساس نقل منابع تاریخی مورخان همزمان با دوره رهبری امام هادی ع حدود بیست جنبش مسلحانه ثبت کرده اند که بارویکرد اصلاحی نهاد قدرت ونظام خلافت را نشانه رفته وهدف قرار داده اند . ارتباط در عرصه هدایت مردم از طریق فعالیتهای مذهبی وانجام فرایض شرعی میسر گردید.
امام به شیوه پدر بزرگوارش امام جواد ع که این نظام را بنیان نهاد از شاگردان وپیروان خالص خود برای انجام فرایض ورساندن پیام وشکل دهی جنبشها استفاده می نمودند.
امور وکالت در دو قست علمی ومالی بود افراد به دستور امام حقوق مالی خود را به وکلا پرداخت می نمودند وآنها یا اموال مزبور را به وکلای اصلی امام در بغداد وسامرا تحویل می دادند ویا به اجازه ایشان به مصرف می رساندند.
ارسال پرسشها وگرفتن پاسخ هم به عهده وکلا بود وکلای امام در بغداد ، کوفه ، قم ، نیشابور ، یمن ، ومصر مستقر بودند.
با توجه به این نظام شیعیان بسیاری از مناطق مختلف بخصوص ایران با ائمه در ارتباط بودند .
در بخش علمی نیز روایات بسیاری در مسایل کلامی از امام وارد شده وبه ویژه در اصلاح اندیشه های کلامی شیعه مؤثر بوده است ادعیه فراوانی نیز از آن حضرت به جا مانده است که مشتمل بر معارف الهی وشناخت حقیقت توحید است که در واقع این متون نوعی دین شناسی عرفانی و اعتقادی شیعه می باشد.
خلفای عصر امام هادی ع
در عصر امام دهم شش خلیفه عباسی جا بجا شدند که عبارتند از:
1- معتصم عباسی220تا227
2- واثق 227تا233
3- متوکل 232تا248
4-منتصر6ماه
5-مستعین248تا252
6- معتز 252تا254
وضعیت اجتماعی سیاسی وموقعیت امام وشیعیان در دوره هر یک از خلفا.
خلافت معتصم وتداوم شورشهای نژادی
پس از مرگ مأمون معتصم زمام امور را به دست گرفت وی سیاستهای مامون را ادامه داد وعلویان را به بهانه های واهی مانند نپوشیدن لباسی سیاه تا آخر عمر زندانی کرد.
از حوادث حایز اهمیت دوران معتصم می توان به شورش بابک خرمدین اشاره کرد. نحله خرم دینه به تناسخ ارواح اعتقاد داشته اند.
بابک خرم دین در منطقه آذربیجان سر به شورش برداشت در این شورش که در دوران معتصم عباسی در طول سالهای 217تا220 اوج گرفت وقدرت خرم دینیان فزونی یافت ودامنه آن تا اصفهان وری وهمدان کشیده شد.
همچنین در سال 224 مازیار حاکم طبرستان بر خلیفه شورید که در سال 226کشته شد معتصم نیز در سال 227 پس از هشتاد سال وهشت ماه از دنیا رفت.
واثق خلیفه بی تدبیر
پس از در گذشت معتصم ، واثق فرزند وی به خلافت رسید ، واثق فردی بی کفایت ودائم الخمر وپرخور بود ودر مورد امور مملکت داری کمتر می دانست . از مسایل اجتماعی آگاهی چندانی نداشت به همین دلیل رفتارش ، با علویان سخت نبود وآل ابی طالب در زمان او در سامرا گرد آمدند وتا حدودی در آسایش به سر بردند وبه فعالیتهای خود انسجام بیشتری بخشیدند.
واثق نیز چون مأمون ومعتصم به اندیشه های معتزلی علاقه مند بود.
متوکل نماد دشمنی با اهل بیتع
متوکل عباسی که نام اصلیش جعفر بود ودهمین خلیفه عباسی وبرادر واثق است. در روزگار وی اوضاع عباسیان با گذشته تفاوت بسیار کرد یکی از این تفاوتها نفوذ غلامان ترک در دستگاه خلافت بود که از زمان معتصم آغاز شده بود .
نفوذ بیگانگان در دستگاه خلافت مسبوق به سابقه است.
ودر دربار هارون الرشید خاندان برمکیان که از تبار ایرانیان بودند نفوذ بسیار داشتند به گونه ای که هارون الرشید یحیی برمکی را پدر خطاب می کرد ودامنه این نفوذ تا دوران مأمون ادامه یافت .
امّا تفاوت ایرانیان با ترکها در این بود که ایرانیان بیشتر شخصیت فکری داشتند وآنان شخصیت نظامی.
اشناس یکی از سرداران ترک که حاکم مصر شده بود چنان قدرتی داشت که نام وی در کنار نام خلیفه در خطبه نماز جمعه ونیز بر روی سکه ها می آمد.
مادر خود معتصم نیز به نام ماورده از ترکان بود. البته این آمیختگی با غیر اعراب ریشه در تفکر عباسیان دارد که معتقد بودند غیر عرب نیز چون عرب باید از همه چیز برخوردار باشند.
معتصم شهر سامرا را تاسیس کرد ومرکز خلافت قرار داد که در دوران متوکل این امر پایدار ماند .
متوکل از جهت دیگری نیز با خلفای پیش از خود متفاوت بود وبا آنان سخت دشمنی داشت .
همانطور که گذشت سه خلیفه پیشین بیشتر گرایشهای معتزلی داشتند اما متوکل تحت تاثیر سنیان افراطی بود وانان کاملا بر وی چیره شده بودند وی جانب علمای چون احمد بن حنبل که رئیس طایفه اهل حدیث بود را گرفت.
متوکل با نقل خوابها ورؤیاهایی ساختگی مردم را به پیروی از محمد بن اویس شافعی که در زمان او در گذشته بود تشویق میکرد وبدین ترتیب می خواست مردم را از توجه به ائمه علیهم السلام بازدارد ، ودر سال 236 ه دستور داد مقبره سرورشهیدان حسین ع وبناهای اطراف آنرا ویران سازند ومردم را از زیارت آن تربت پاک بازدارند.
متوکل می ترسید قبر امام حسین ع پایگاهی علیه او گردد وشهادت ومبارزه آن حضرت الهام بخش حرکت وقیام مردم در برابر ستمهای در بار خلافت شود . اما شیعیان ودوستداران سرور شهیدان در هیچ شرایطی از زیارت آن تربت پاک باز نایستادند ، وحتی نقل شده که متوکل هفده بار قبر آن حضرت را خراب کرد وزائران را تهدیدها نمود ، ودو پاسگاه مراقبت در اطراف قبر قرار داد . ولی باهمه این جنایات نتوانست مردم را از زیارت سرور شهیدان بازدارد ؛ زائران انواع صدمات وشکنجه ها حتی قطع دست خویش را تحمل می کردند وباز به زیارت می آمدند.
پس از قتل متوکل دوباره شیعیان با همکاری علویان قبر امام حسین ع را باز سازی کردند.
متوکل برای خاموش کردن هر صدای اعتراض ومخالفتی از هیچ جنایتی دریغ نمی ورزید وعلما وشعرا وگروهای دیگر ی را که تن به سازش وهمکاری با وی را نمی دادند به شدت سرکوب می کرد وبه فجیع ترین صورت به قتل می رساند.
ابن سکیت شاعر وادیب نام آور شیعی که در ادبیات عرب او را امام می نامیدند آموزگار فرزندان متوکل بود روزی متوکل با اشاره به دو فرزند خود معتز ومؤید از ابن سکیت پرسید این دو نزد تو محبوبت ترند یا حسن و حسین ؟
ابن سکیت بلا فاصله پاسخ داد : قنبر غلام امیر مؤمنان از تو ودو فرزندت بهتر است ، متوکل چون خرس زخم دیده بر آشوفت وفرمان داد زبانش را از پشت سرش بیرون بکشند ، وبدین ترتیب آن نماد شجاعت وشرف در 58 سالگی به شهادت رسید. متوکل در حیف ومیل بیت المال مسلمانان نیز چون سایر خلیفگان دستی گشاده وولخرج داشت چنانکه در تاریخ زندگی او می نویسند کاخهای گوناگونی بنا نمود تنها برای بنای برج متوکل که هم اکنون نیز در سامرا بر جاست یک میلیون وهفتصد هزار دینار طلا خرج کرد.
متوکل در سال243 ه امام را محترمانه از مدینه به سامرا تبعید کرد ،
وآن گرامی را در سامرا در کنار اردوگاه نظامی خویش جای داد ، وامام تا پایان عمر یعنی تا سال 254 ه درهمان محل اقامت داشت . واو همواره امام را تحت مراقبت شدید خود نگهداشت ، وخلفای پس از او نیز یکی پس از دیگری آن بزرگوار را زیر نظر داشتند تا آنگاه که به شهادت رسید.
مدینه النبی مأوای امام
امام هادی ع در زادگاه خود وپدرانش " مدینه" همانند اجداد گرامی خویش به گسترش علم ودانش ، بهسازی اخلاق مردم وتربیت آنان طبق فرهنگ آداب اسلامی وتعلیم علوم مختلف مشغول بودند آن حضرت مسجد النبی ص را به صورت پایگاه عظیم علمی فعال نمود وعلما ، فقها ، وراویان حدیث صدف وار او را احاطه کرده از معرفت زلال دانش بیکران وبی پایان آنحضرت سیراب وبهره مند می شدند. حضرت نه تنها سرچشمه ومنبع اصیل حیات علمی وفکری مدینه بود بلکه یگانه پناهگاه وپیشتوانه اقتصادی اهل علم وفقرا ومحتاجان به شمار می رفتند. کمکها وفعالیتها ومساعدتهای امام ع نسبت به مردم مدینه منحصر به امور مالی نمی گردید بلکه آن حضرت در تمام شئون زندگی وفراز ونشیبهای آن یاور محرومان ومستضعفان جامعه بودند ؛ در شادی وغم همگام وهمدل با آنان حرکت می کردند، بیماران را عیادت ، مردگان را تشییع ، بیوگان و یتیمان را سرپرستی ، و همگان اعم از کوچک و بزرگ در شعاع مهرو عطوفت آن حضرت مشمول عنایت قرار می گرفتند چنین منشی موجب گشته بود حضرت در اعماق جان عامه مردم نفوذ کرده و قلوب آنان را مسخر خود ساخته و اهل مدینه با تمام وجود امام را دوست بدارند و شیفته آن آفتاب هدایت گردند .
در متون تاریخی به شکل مشخص ، به خدمات و فعالیتهای فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی امام هادیع .
در مدینه تصریح نگردیده است ولی از شواهد تاریخی و گفتگوهای آن حضرت با افراد میتوان نمای از تلاشهای آن حضرت به تصویر کشید:
1- ارتباط مداوم دانش دوستان وعلاقه مندان به خاندان پیامبر ص با امام وآمد ورفت چهره های سر شناس ونمایندگان مردم از راههای دور ونزدیک به خاندان حضرت که مولف عقیدة الشیعة به نقل از ائمتنا می نویسد: گروهی زیادی از شهرهای شیعه نشین همچون عراق, ایران ومصر, برای استفاده از محضر او بسوی مدینه می شتافتند وکسب فیض می نمودند.
2- سعایت از امام ع : عبد الله بن محمد امام جماعت وسرپرست امور نظامی مدینه از طرف متوکل بود. او یکی از پلیدترین ، تنگ نظرترین وپست ترین افرادی بشمار می رفت که مدینه تا آن روز به خود دیده بود وتعهد وبه هیچ اصول دینی واخلاقی پایبند نبود . عبد الله از موقعیت ممتاز امام وعلاقه مردم به ایشان تنگدل بود وتحمل مشاهده فضائل امام را نداشت ونمی توانست ناظر درخشش نور امامت در خطه حجاز ودر میان محافل اسلامی باشد ، لذا نیرنگ پلید اندیشید ونامه ای به متوکل نوشت که در آن نامه بر چند موضوع تاکید کرد که این موضوعهای مطروحه از سوی وی گویا نفوذ وهمدلی حضرت با اقشار مختلف مردم است.
الف: گرد آمدن توده مردم در اطراف امام وهمبستگی با ایشان برای حکومت خطری جدی است.
ب- اموال وهدایای سنگین از نقاط مختلف جهان اسلام به امام می رسد ومی تواند زمینه مناسبی جهت خرید سلاح وقیام علیه حکومت بنی عباس بشمار رود.
ج- بعید نیست که امام دست به شورش بنیان کن برای واژگون ساختن حکومت بزند.
3- ترتیب اثر دادن متوکل :
متوکل پس از خواندن نامه وگزارشات رسیده بشدت هراسناک شد واطرافیان خود را از آنچه که در آستانه وقوع بود با خبر ساخت ودر صدد بر آمد قبل از آنکه قدرت وتوان امام افزایش یابد واو نتواند شورش را کنترل کند ، ایشان را دستگیر وتبعید وتحت نظر قرار دهد.
4- مکاتبه وشکل مکاتبه متوکل با امام ع ونحوه برخورد او با آن حضرت در نامه ونیز انتخاب یکی از فرماندهان نظامی همراه سیصد سرباز برای انتقال امام ع به سامرا.
نامه متوکل به امام ع : ” اما بعد : امیر المؤمنین متوکل ! قدر شما را می داند وحق خویشی را بجا می آورد وحق شما را رعایت می کند وآنچه را خداوند بپسندد درباره شما واهل بیت شما انجام می دهد , عزت شما واهل بیت را خواهان است وایمنی شما را مد نظر قرار می دهد ووظیفه خود را درباره شما انجام می دهد تا رضایت پروردگار حاصل گردد.
از آنجا که امیر المؤمنین ! صداقت وبرائت شما را می داند ونسبت به سوء رفتار عبد الله بن محمد آگاه می باشد وسوء نیت او درباره شما آشکار شده است ونسبت به شما بی احترامی کرده است او را از مناصب امامت جماعت وامور جنگ بر کنار ساخته ومحمد بن فضل را بجای او گمارده است وبه او دستور داده است تا حقوق شما را کاملاً رعایت کند ودستورات شما را انجام دهد وحاجات شما را برآورده سازد وبا صوابدید شما ونظر شما به خداوند وامیر المؤمنین .
امیر المؤمنین مشتاق تازه کردن دیدار وگفتگوی با شماست پس اگر خواهان دیدار او واقامت در کنارش هستی هر وقت خواستی تو وهر یک از افراد وخانواده ات که دوست داری براه افتاده با آرامش وبه هرگونه که تمایل داشته باشی وهر وقت بخواهی در میان راه توقف کنی وباربندی به سوی ما حرکت کن واگر دوست داشته باشی یحیی بن هرثمه مولای امیر المؤمنین وهمراهان و سپاهیانش را دستور داده ام که با شما ودر معیت شما حرکت کنند واطاعت شما را بر آنان واجب داشته ام . بهر حال تصمیم با شماست از خدا خیر خواهی کن وبه قصد دیدار امیر المؤمنین ! حرکت نما . وبدان که هیچیک از برادران , خاصان , فرزندان واهل بیت امیر المؤمنین محبوب تر , والا مقام تر , خوش محضرتر ومورد اعتمادتر از تو نزد او نیست وتو را بر همه آنان مقدم می دارد وبر تو مهربانتر ونیک اندیشتر است السلام علیکم ورحمه الله وبرکاته.
این نامه را ابراهیم بن عباس در ماه جمادی الآخره سال 243ه نگاشت “ . الارشاد , ص 375-376
5- وحشت واضطراب اهل مدینه : وقتی که یحیی بن هرثمه وارد مدینه شد مردم از ماموریت یحیی آگاه شدند ، هراسان گردیدند که مبادا متوکل قصد سوئی به پناهگاه و پیشوای شان داشته باشد زیرا امام ع را بشدت دوست می داشتند وعالمان از علم وفقیران از صله اش بهره مند می شدند واو را اسلام مجسم می دیدند که کمترین گرایش به دنیا ندارد.مرآة الزمان ج 9 ص 553
6- آگاه ساختن افراد از برخی جریانات سیاسی , خیران اسباطی می گوید:“ در مدینه خدمت علی بن محمدرسیدم , پرسید : از واثق چه خبر ؟ جانم به فدایت در کمال سلامتی است , من به تازگی یعنی دو روز است از او جدا شده ام واو در سلامتی کامل بود . مردم می گویند که او مرده است . عرض کردم من تازه او را دیده ام. مردم می گویند که او در گذشته است .
وقتی امام فرمود : مردم می گویند . فهمیدم که مقصود از مردم خود آن حضرت است.
سپس امام ع پرسید : متوکل در چه وضعی بود ؟ وقتی من آمدم او در بدترین وضع در زندان بود .
او هم اکنون زمامدار است . ابن زیات محمد بن عبد الله زیات وزیر واثق چه می کرد ؟
مردم فرمانبر او هستند و فرمان ,فرمان او هست .
این مقام برای او شوم است و دچار نکبت خواهد شد .امام ع لحظاتی سکوت کرد سپس فرمود : ای خیران !ناگزیر مقررات و دستورات الهی باید اجرا شود . واثق مرد و متوکل در جای او نشست وابن زیات کشته شد .
عرض کردم : فدایت شوم , چه زمان ؟ فرمود : شش روز پس از بیرون آمدن تو از سامرا . اعلام الوری , 341 الارشاد ص 329 .
نکاتی در مورد این گفتگو
الف- این فراز تاریخی بیانگر نحوه برخورد و تاکتیکهای سیاسی امام ع در برابر جریانهای سیاسی روزاست .
سئوال آن حضرت از وضعیت حکمران و وزیر او و نیز خلیفه آینده آن هم از شخصی که با مسائل سیاسی آشنایی کامل داشته و با افراد مورد سئوال ارتباط نزدیک دارد نشانگر این است که امام ع هر چند در مدینه و دور از پایتخت است , ولی اوضاع و جریانات سیاسی حکومت را کاملا تحت نظر داشته و از آخرین تحولات مطلع است .
ب- امام ع خبر مرگ واثق را در آغاز از قول مردم مدینه نقل کرد تا جلوهرگونه خطر احتمالی را بگیرد . ولی هنگامی که در طرف آمادگی لازم را به وجود آور واو احساس کرد این خبر جز از ناحیه امام ع و علم امامت امکان ندارد با این سرعت به مدینه رسیده باشد , موضوع را به صورت قطعی تشریح کرد .
ج- امام ع در این گفتگو به صرف بازگو کردن حادثه به عنوان یک خبر بسنده نکرد , بلکه آن را در چهارچوب قدرت و علم و حاکمیت و فرمان خداوند دانست و با بیان ظریف و جالبی به یکی از سنتهای تغییر ناپذیر الهی اشاره کرد و در حقیقت ذلت و نکبت متوجه به سردامداران عباسی را معلول جنایات و ستمگریهای آنان دانست .
و این بیان هشداری به سردمداران آینده عباسی بود که چنانچه آنان نیز روش نیاکان خود را دنبال کنند به سرنوشت ایشان دچار خواهند گشت .
7- موقعیت امام ع با بغای بزرگ یکی از افسران ارشد ومتنفذ حکومت عباسی .
درباریان فرماندهان و سرداران نظامی دستگاه خلافت عباسی همچون اربابانشان پایبند و دلبسته به حکومت و فرمانروایی بوده و نسبت به علویان به ویژه امامان ع دشمنی و کینه خاصی داشتند , از اینرو پیشوایان دین به همان نسبت که خود را از حکمرانان دورنگذاشته و در برخورد با آنان احتیاط لازم را معمول می داشتند , نسبت به وابستگان حکومت نیز این روش را پی می گرفتند . ولی در مواردی که زمینه را مساعد می دیدند سعی می کردند به بهانه ای با ایشان تماس گرفته و آنان را به مسیر حق رهنمون سازند و یا دست کم از وجود آنها برای رفع مشکلات شیعیان استفاده کنند. برخورد امام هادی ع با بغای بزرگ در مدینه نمونه ه ای از این برخوردها است پیش از بیان دیدار امام ع با بغا به پاره ای از اظهار نظر مورخان درباره این سردار بزرگ ترک اشاره می کنیم تا به اهمیت و موقعیت برخورد امام ع با او پی ببریم . مسعودی می نویسد: و در میان ترکها بغا پایبند به دین بود و نسبنت به علویان مهربانی و خوشرفتاری می کرد . مروج الذهب ص 75 .
سپس از قول خود او داستانی راجع به مهربانی وی نسبت به یکی از علویان نقل می کند که خلاصه آن چنین است :
معتصم بر یکی از علویان خشم گرفت و به من دستور داد تا او را در میان حیوانات درنده بیندازم تا طعمه درندگان گردد . ولی من تحت تاثیر دعاها و سخنان او قرار گرفتم و از این کار منصرف شدم و او را آزاد کردم و تعهد گرفتم تا معتصم زنده است خود را نشان ندهد . مروج الذهب ج 4 ص 76 .
سپس به خوابی که دیده اشاره می کند و می گوید : در خواب به حضور پیامبرص رسیدم, فرمود : ای بغا ! تو نسبت به فردی از امت من مهربانی کردی . او درباره تو دعایی کرد که به اجابت رسید . عرض کردم ای رسول خدا! از پروردگارت بخواه که عمر مرا تا 95 سال طولانی کند . پیامبرص دعا کرد .
مردی در کنار رسول خدا بود او نیز برای من دعا کرد و گفت : خدایا او را از آفت و بلا حفظ کن .
به او گفتم : تو کیستی ؟ گفت : علی بن ابیطالبع . از خواب بیدار شدم در حالیکه نام علی بن ابیطالب ع بر زبانم جاری بود مروج الذهب 4 ص ص 76
مورخان می نویسند مدینه سپاهی را برای سرکوبی شورشیان بنی سلیم در سال 230 بسیج کرد ولی از آنان شکست خورد . واثق ناچار بغای کبیر را با نیروی انبوهی برای سرکوب شورشگران فرستاد .
بغا وارد مدینه شد و با شورشیان جنگید عده ای از آنان را کشت و گروهی را به اسارت گرفت , بقیه نیز پراکنده شدند .الکامل فی التاریخ ابن اثیر ج 7 ص 12 الی 13 .
ابوهاشم جعفری می گوید هنگامی که بغا با سپاهی وارد مدینه شد تا به نبرد اعراب شورشی برود امام هادی ع به ما فرمود : با من بیرون آیید تا برویم و ببینیم این سردار ترک چگونه نیروهای خود را برای سرکوبی شورشگران آماده و مجهز کرده است . ما به بیرون رفتیم و بر سرراه ایستادیم سپاهیان بغا از جلو ما گذشتند هنگامی که بغا دربرابر ما قرار گرفت امام ع با او به زبان ترکی سخن گفت .او از اسب فرود آمد و بر پای مرکب امام ع بوسه زد
من از این منظره شگفت زده شدم و بغا را سوگند دادم و به او گفتم : امام ع به تو چه فرمود : به بغا پرسید آیا این فرد پیغمبر است ؟ گفتم : نه . گفت : او مرا به اسمی خواند که در کوچکی در بلاد ترک بدان خوانده می شدم و تا کنون کسی از آن آگاهی نداشت . اعلام الورا ص 343
تاریخ از گفتگوهایی که میان امام ع و بغا همچنین میان یاران ان حضرت و بغا به احتمال صورت گرفت سخنی به میان نیاورده است .
آن چه از این گفتگو به دست می اید : دو نکته مهم است :
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 363]
-
گوناگون
پربازدیدترینها