واضح آرشیو وب فارسی:ابتکار: كارنامه و خاطرات هاشمي رفسنجاني ، سال 1364 اميد و دلواپسي
مخالفت امام
جمعه 2 اسفند-تا ساعت ده و نيم صبح در منزل بودم. آقاي مهدوي كني تلفني خواست كه تشييع جنازه شهداي هواپيماي ساقط شده ديروز، به فردا بيفتد. قرار بود امروز بعد از نماز جمعه تشييع شوند. قبول كردم. تلفني به احمد آقا گفتم از امام بپرسد كه آيا با شركت ما در شوري امنيت سازمان ملل موافقند يا خير. اما جواب داند كه مخالفند. در نماز جمعه درباره آثار و اهميت عمليات والفجر 8 صحبت كردم. احساسات مردم خيلي خوب است. آقاي حسن روحاني اطلاع داد كه امروز هم پنج هواپيماي دشمن سرنگون شده. آقاي منصور ستاري از افسران با سواد و مجرب نيروي هوايي كشور، پدافند هوايي را در منطقه، بسيار خوب اداره مي كند. عصر احمدآقا آمد و در مورد تعيين نماينده امام در سپاه به جاي آقاي محلاتي مشورت كرد. گفتم نبايد فرماندهان سپاه در حال حاضر برنجند، زيرا در جنگ اثر بد مي گذارد. از جبهه آقاي محسن رفيق دوست، تلفني صحبت كرد. نگران حملات آينده اند. عده اي از بستگان براي ديدن و كار آمدند. در گزارش ها موضوع سقوط هواپيماي مسافربري ما انعكاس وسيعي دارد.
گريه نمايندگان
شنبه 3 اسفند-صبح زود به مجلس رفتم. نمايندگان در عزاي شهداي سقوط هواپيما گريه مي كردند. جلسه رسمي تشكيل داديم. درباره فاجعه صحبت كردم. شور دوم لايحه بودجه شروع شد، ولي نمايندگان آماده شركت در بحث نبودند. براي شركت در مراسم تشييع جنازه تنفس داديم. جمعيت زيادي مقابل مجلس آمدند. مسئولان كشور هم شركت كردند. من هم صحبت كردم. به خاطر عدم حصول نصاب، جلسه رسميت نيافت. پيش از ظهر در جبهه با آقاي روحاني، رفيق دوست و محسن رضايي صحبت كردم. پاتك ضعيفي از طرف دشمن بوده كه دفع شده و پنج هواپيماي دشمن ساقط شده است. دشمن در كارخانه نمك، نيرو پياده كرده و تا عصر نيروها درگير بودند. ظهر عفت و خانم شهيد مطهري و خانم شهيد باهنر به دفتر من آمدند و عصر رفتند. آقاي صياد شيرازي عصر آمد و دو ساعتي گزارش كار داد. پيشنهادش اين است كه در عمليات آينده هم نقش نيروي زميني ارتش پشتيباني باشد نه اصلي. براي تقويت هوانيروز و توپخانه تاكيد كردم. به آقاي كمال خرازي گفتم تبليغات جنگ ضعيف است و اخبار جنگ پخش نمي شود. قرار شد تقويت شود. تا ساعت هشت شب در دفترم كار كردم و به خانه آمدم.
دفع ضد حمله
يكشنبه 4 اسفند-به مجلس رفتم. لايحه بودجه سالانه در دستور است. پيش از ظهر سرهنگ هاشمي از غرب كشور آمد. برنامه عمليات آينده را گفت. عصر وابستگان نظامي جمهوري اسلامي در خارج از كشور آمدند. براي آنها مفصلا صحبت كردم. شب در دفترم ماندم. از جبهه اطلاع دادند كه چند ضد حمله عراق را دفع كرده اند.
نيمچه تانك
دوشنبه 5 اسفند-كمي كسالت داشتم. در جلسه علني شركت كردم. پيش از شروع جلسه چند كلمه اي درباره استحكام وضع ما در فاو و تكذيب تبليغات عراق حرف زدم. بعد از تنفس به دفترم آمدم. ظهر آقاي طهماسبي از اصفهان آمد. از من تصفيه حساب خواست، براي اينكه اموالش را نگيرند. گويا به اتهام سو» استفاده از امكانات ساخت نيمچه تانك، اموالش را گرفته اند. ادعاهاي نادرستي داشت و شكست خورد. عصر آقاي رحيمي، شخصي را به نام مقدم آورد كه مدعي بود اشعه جديدي كشف كرده كه از ليرز هم مهم تر است و از من بري گرفتن اجازه ثبت اختراع و تامين امكانات به ثمر رساندن آن استمداد كرد. به وزير علوم گفتم كمكش كنند. شب آيت الله خامنه اي به دفترم آمدند. درباره جنگ و هم درباره پيشنهاد آمريكايي ها در خصوص كمك به آزادي گروگان هاي آمريكايي در لبنان در مقابل بعضي از نيازها مذاكره كرديم. قرار شد با احتياط پيش برويم. دو سه بار با آقاي دكتر روحاني در جبهه تلفني صحبت كردم. گفت امروز پاتك هاي عراق را به خوبي دفع كرده ايم و چهار هواپيمايش را ساقط نموده ايم. شب به خانه آمدم. آقاي ري شهري تلفني گفت كه منافقين از طريق سوالات تلفني از افراد خام و بي تجربه، فهميده اند كه بناست عمليات آينده در اطراف مريوان باشد. اطلاع دير هنگام رسيد; اگر درست باشد. چون بنا است امشب عمليات تقريبا آغاز شود.
شنبه 27 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ابتکار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 96]