واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: معايب چند همسري با توجه به دين اسلام مورد بررسي قرار گرفته است و سعادت و خوشبختي زناشوئي در گرو صفا، صميميت، گذشت، فداکاري، وحدت و يگانگي است.
به گزارش خبر نيوز، اکثر مرداني که از تعدد زوجات راضي و خشنودند آنها هستند که عملا از زير بار مسؤوليتهاي شرعي و اخلاقي آن شانه خالي مي کنند، زني را مورد توجه قرار داده زن ديگر را از حساب خارج مي کنند و به تعبير قرآن کريم، او را ” کالمعلقه “؛ «بدون تکليف» (نساء/???) رها مي کنند. آن چه اين گونه افراد نام تعدد زوجات به آن مي دهند در واقع نوعي تک همسري است توأم با ستمکاري و جنايت و بيدادگري .
مثل عاميانه اي در ميان مردم رايج است، ميگويند: ” خدا يکي، زن يکي “. عقيده اکثر مردان بر اين بوده و هست و حقا اگر خوشي و مسرت را مقياس قرار دهيم و مسئله را از زاويه فردي و شخصي بسنجيم عقيده درستي است. اگر درباره همه مردان صادق نباشد درباره اکثريت مردان صادق است. اگر مردي خيال کند که تعدد زوجات با قبول همه مسؤوليتهاي شرعي و اخلاقي به نفع اوست و او از نظر تن آسائي از اين کار صرفه مي برد سخت در اشتباه است.
مسلما تک همسري از نظر تأمين خوشي و آسايش بر چند همسري ترجيح دارد. بررسي درستي و نادرستي مسائلي مانند تعدد زوجات که ناشي از ضرورت هاي شخصي يا اجتماعي است باين نحو صحيح نيست که آنرا با تک همسري مقايسه کنيم. بررسي صحيح اينگونه مسائل منوط به اينست که از طرفي علل و موجبات ايجاب کننده آنها را در نظر بگيريم و ببينيم عواقب وخيم بي اعتنائي به آنها چيست.
از طرف ديگر نظري به مفاسد و معايبي که از خود اين مسائل ناشي مي شود بيفکنيم، آنگاه يک محاسبه کلي روي مجموع آثار و نتايجي که از دو طرف مسئله پيدا ميشود به عمل آوريم. تنها در اين صورت است که اين گونه مسائل بصورت واقعي خود طرح و مورد بررسي قرار گرفته اند.
به طور مثال: فرض کنيد مي خواهيم درباره ” سربازي اجباري ” نظر بدهيم. اگر تنها از زاويه منافع و تمايلات خانواده اي که سرباز به آنها تعلق دارد بنگريم شک ندارد که قانون سرباز وظيفه قانون خوبي نيست، چه از اين بهتر که قانوني بنام قانون سربازي وظيفه وجود نداشته باشد و عزيز دل خانواده از کنارشان دور نرود و احيانا بميدان جنگ و خاک و خون کشيده نشود؟ اما بررسي اين مسئله به اين نحو صحيح نيست.
بررسي صحيح آن به اين نحو است که ضمن توجه بجدا شدن فرزندي از خانواده اي و احتمالا داغدار شدن آن خانواده، عواقب وخيم سرباز مدافع نداشتن را براي کشور در نظر بگيريم. آن وقت است که کاملا معقول و منطقي به نظر مي رسد که گروهي از فرزندان وطن بنام ” سرباز ” آماده دفاع و جانبازي براي کشور باشند و خانواده هاي آنها رنجهاي ناشي از سربازي را تحمل کنند. معايبي که مي شود براي تعدد زوجات ذکر کرد زياد است و مي توان آنها را از جنبه هاي مختلف مورد بحث قرار داد:
از نظر روحي
از نظر تربيتي
از نظر اخلاقي
از نظر حقوقي
از نظر فلسفي
از نظر اخلاقي عده اي مي گويند - اجازه تعدد زوجات اجازه ” شره ” و شهوت است. به مرد اجازه ميدهد هواپرستي کند. اخلاق ايجاب مي کند که انسان شهوات خود را به حداقل ممکن تقليل دهد. زيرا مقتضاي طبيعت آدمي اين است که هر اندازه جلو شهوت را باز گذارد رغبت و تمايلش فزوني ميگيرد و آتش شهوتش مشتعلتر ميگردد.اخلاق اسلامي بر اين پايه نيست.
همچنين فرويديست ها مي گويند: ” طبيعت بر اثر ارضاء و اقناع آرام مي گيرد و در اثر امساک فزوني ميگيرد و طغيان ميکند. به همين جهت اين عده صددرصد طرفدار آزادي و شکستن آداب و سنن، خصوصا در مسائل جنسي ميباشند از نظر اسلام چنين نيست که هر چه از شهوات تقليل شود با اخلاق سازگارتر است و اگر به حد صفر برسد صد درصد اخلاقي است. از نظر اسلام، اخلاق با افراط در شهوتراني ناسازگار است.
از نظر اخلاق اسلامي هر دو عقيده خطاست. طبيعت، حقوق و حدودي دارد و آن حقوق و حدود را بايد شناخت. طبيعت، در اثر دو چيز طغيان ميکند و آرامش را بهم ميزند. يکي در اثر محروميت، و ديگر در اثر آزادي کامل دادن و برداشتن همه قيود و حدود از مقابل او.
به هرحال نه تعدد زوجات ضد اخلاق و به هم زننده آرامش روحي و مخالف پاکي نفوس است، آنچنانکه امثال ” منتسکيو ” ميگويند، و نه قناعت ورزيدن به زن يا زنان مشروع خود ضد اخلاق است آن چنان که فرويديستها عملا تبليغ ميکنند. از نظر حقوقي نيز گفته اند: مرد و زن ديگري صورت ميگيرد در حقيقت معامله ” فضولي ” است.
زيرا کالاي مورد معامله، يعني منافع زناشوئي مرد قبلا به زن اول فروخته شده و جزء ما يملک او محسوب ميشود. پس آنکس که در درجه اول بايد نظرش رعايت شود و اجازه او تحصيل گردد زن اول است. پس اگر بناست اجازه تعدد زوجات داده شود بايد موکول به اجازه و اذن زن اول باشد و در حقيقت اين زن اول است که حق دارد درباره شوهر خود تصميم بگيرد که زن ديگر اختيار بکند يا نکند.
بنابراين زن دوم و سوم و چهارم گرفتن درست مثل اينست که شخصي يک بار مال خود را بشخص ديگر بفروشد و همان مال فروخته شده را براي نوبت دوم و سوم و چهارم به افراد ديگر بفروشد.
تعدد زوجات با اصل فلسفي، صحت چنين معامله اي بستگي دارد به رضايت مالک اول و دوم و سوم و اگر عملا شخص فروشنده، مال مورد نظر را در اختيار افراد بعدي قرار دهد قطعا مستحق مجازات است.از نظر فلسفي نيز ايراد گرفته اند که قانون تساوي حقوق زن و مرد که ناشي از تساوي آنها در انسانيت است، منافات دارد. مسئله تساوي زن و مرد در انسانيت و حقوق ناشي از انسانيت از نظر اسلام جزء الفباء حقوق بشري است. از نظر اسلام در حقوق زن و مرد مسائلي بالاتر از تساوي وجود دارد که لازم است آنها دقيقا منظور گردد و اجرا شود.
از نقطه نظر روحي در روابط زناشوئي آنچه عمده و اساس است، امور روحي و معنوي است، عشق و عاطفه و احساسات است، کانون ازدواج و نقطه پيوند دو طرف بيکديگر دل است. عشق و احساسات هرگز در صورت تعدد آنقدر اوج نمي گيرد که در وحدت ميگيرد.
اوج اعلاي عشق و احساسات با تعدد سازگار نيست، همچنانکه با عقل و منطق نيز سازگار نيست. اما از نظر تربيتي چند همسري زنان را به قيام و اقدام عليه يکديگر و احيانا شوهر وا مي دارد و محيط زناشوئي را که بايد محيط صفا و صميميت باشد بميدان جنگ و جدال و کانون کينه و انتقام تبديل مي کند.
دشمني و رقابت و عداوت ميان مادران، بفرزندان آنها نيز سرايت مي کند، دو دستگيها و چند دستگيها به وجود مي آيد، محيط خانوادگي که اولين مدرسه و پرورشگاه روحي کودکان است و بايد الهام بخش نيکي و مهرباني باشد درس آموز نفاق و نامردي ميگردد.
البته همه اين ناراحتيها معلول طبيعت تعدد زوجات نيست، بيشتر معلول طرز اجراء آن است اکثر ناراحتيها ناشي از طرز رفتار وحشيانه اي است که مردان در اجراء اين قانون به کار ميبرند. قانون تعدد زوجات يک راه حل مترقيانه ناشي از يک ديد اجتماعي وسيعي است. حتما اجرا کنندگان آن نيز بايد در سطح عاليتري فکر کنند و از يک تربيت عالي اسلامي برخوردار باشند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 112]