محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827981764
تاثير سياست هاى جنگ طلبانه بوش بر بحران مالى جهان
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: تاثير سياست هاى جنگ طلبانه بوش بر بحران مالى جهان
مازيار احمدى مقدمفرضيه پردازان و كارشناسان بسيارى در آمريكا وجود دارند كه معتقدند ميان شكوفايى اقتصادى اين كشور و جنگ هاى جهان ارتباط تنگاتنگ و مستقيمى وجود دارد. با واكاوى جنگ هاى گذشته، اين فرضيه به خوبى اثبات مى شود، اما در سال هاى اخير و با توجه به برخى از تغييرات، اقتصاد آمريكا در سايه جنگ با تروريسم ضربه سختى ديد ودر بدترين شرايط به سر مى برد.كارشناسان معتقدند، تفاوت ماهوى ميان جنگ با تروريسم با جنگ هاى پيشين، شعله ور شدن دامنه جنگ در مناطق نفت خيز، انحصارى كردن سرمايه گذارى در بخش هاى سودآورى چون صنايع نظامى، نقش سياست رعب ووحشت بوش درفرار سرمايه ها از كشور، تبعات سياست جهانى شدن و اقتصاد باز در كنار برخى عوامل ديگر از عوامل شكست اقتصادى آمريكا بوده است و با توجه به شرايط موجود در اين كشور و بحران اقتصادى آن به سادگى قابل جبران نيست.از زمان حوادث يازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ ارتباط ميان توسعه اقتصادى آمريكا با جنگ ها از هم گسست.البته نه بدين سبب كه پس از هجوم سال ۱۸۱۲ انگليس به كاخ سفيد، اين اولين هجوم خارجى به آمريكا آن هم در داخل خاك اين كشور بوده است و يا نه بدين سبب كه زيان هاى مستقيم مالى آمريكا از سقوط برج هاى دو قلو بسيار هنگفت بوده است تا جايى كه اين زيان را ۱۰۰ ميليارد دلار برآورده كرده اند، بلكه اين امر ناشى از عوامل متعددى است كه در سايه برخى متغيرات مسير اقتصاد و آمريكا را عوض كرده است تا عاملى كه تا ديروز از مقدمات رشد اقتصاد آمريكا بوده براى ضربه وارد كردن به اقتصاد اين كشور تبديل شود.از عواملى كه بالاترين نقش را درايجاد وجدان مالى آمريكا داشته اند مى توان به موارد زيراشاره نمود.اول اينكه حادثه ۱۱ سپتامبر جايگاه و هيبت بين المللى آمريكا را به شدت مخدوش كرد و به همين سبب كاخ سفيد به بهانه جنگ با تروريسم به واكنش زودهنگام دست زد.اما تفاوت جنگ باتروريسم با جنگ هاى پيشين كه آمريكا درگير آن شده اين بود كه اين جنگ برخلاف جنگ هاى گذشته بى حد و مرز بوده است و همين امر باعث شده است تا آمريكا متحمل زيان هاى مالى و جانى زيادى شود. مثلاً آمريكا در جنگ دوم خليج فارس در سال ۱۹۹۱ سى و شش ميليارد دلار هزينه كرد اما ۶۴ ميليارد دلاردريافت نمود تا سود خالص ۳۸ ميليارد دلارى را متوجه خود سازد، اما در جنگ با تروريسم اوضاع كاملاً دگرگون شد.دوم اينكه ضرورت جنگ باتروريسم سبب شد تا آمريكا بودجه نظامى خود را تا سقف قابل ملاحظه اى افزايش دهد تا جايى كه بودجه نظامى اين كشور ۵۰ درصد بودجه نظامى تمامى كشورهاى جهان است؛ اين رقم به خوبى اقتصاد آمريكا را با بحران مواجه كرد ، زيرا اين اقتصاد توان پاسخ گويى به اين مبلغ را نداشت.در شرايط عادى اگر هر كشورى سه درصد از توليد ناخالص داخلى خود را صرف بودجه هاى نظامى كند اقتصاد آن آسيب مى بيند در حالى كه آمريكا بيش از سه درصد از بودجه خود را در بخش نظامى هزينه كرد و حال تاوان آن را مى پردازد.با آنكه از نظر درصد، بودجه نظامى امروز آمريكا بيش از سه درصد (۴ درصد) است و اين مبلغ كمتر از بودجه نظامى آمريكا در زمان جنگ كره (۱۳ تا ۱۴ درصد بودجه كل) و حتى جنگ ويتنام (۷ تا ۸ درصد بودجه كل) است اما نگاهى به اقتصاد آن دوران آمريكا نشان مى دهد اين كشور در آن سال ها در رديف كشورهاى وام دهنده بود نه وام گيرنده. دولت بوش كه قبل از ورود به جنگ هزينه آن را ۵۰ تا ۶۰ ميليارد دلار پيش بينى كرده بود، حال بيش از ۶۰۰ ميليارد دلار هزينه كرده است؛ ضمن آنكه جوزف استگليتز، اقتصاددان آمريكايى و برنده جايزه نوبل پيش بينى مى كند اين مبلغ به سه تريليون دلار هم خواهد رسيد.سوم اينكه جنگ هاى اخير آمريكا در مناطقى حادث شد كه نتيجه آن رشد سرسام آور قيمت نفت بوده است و با توجه به اتكاى اقتصاد آمريكا به نفت، اين امر سبب زيان هاى بى شمارى به اقتصاد اين كشور شده است.قيمت نفت در سال ۲۰۰۳ (قبل از آغاز جنگ آمريكا با عراق) حدود ۲۵ دلار در هر بشكه بود و پيش بينى فراتر رفتن از اين مبلغ نيز شعار بود، اما شعله ور شدن زبانه جنگ سبب شد اين قيمت به بشكه اى۰ ۱۵ دلار نزديك شود ادامه اين روش باعث شد تا اقتصاد آمريكا زيان هاى مستقيم چند تريليونى را در پيش روى خود ببيند.چهارم اينكه، جهانى شدن و به پيش كشيده شدن تجارت آزاد و آزادى درانتقال دارايى سبب شد تا ثروتمندان آمريكايى به سرمايه گذارى در ديگر نقاط جهان كه از دو مقوله نيروى كار ارزان و سود عالى بهره مى بردند، تمايل نشان دهند.اين مسئله سبب شد تا آمريكا كه نيمى از توليدات صنعتى جهان را در اختيار داشت حال يك چهارم آن را در اختيار داشته باشد ، در مقابل خود به وارد كننده برخى از كالاهاى صنعتى با ارزش ۲ تريليون دلار تبديل گردد كه اين مشكل باعث شد اين كشور از وام هاى خارجى استفاده كند اما كمبود تراز تجارى آمريكا با گذشت هر روزاز عمر دولت بوش بيشتر خود را نشان مى دهد.پنجم اينكه تبليغات منفى درباره خطر تروريسم كه بيشتر با هدف جلب اعتماد منتقدان سياست جنگ افروزانه بوش پيگيرى شد؛ در بخش سرمايه گذارى داخلى تاثير منفى گذاشت ، زيرا برخى از سرمايه گذاران كلان با جدى گرفتن اين تهديدات آمريكا را جاى مناسبى براى سرمايه گذارى نمى دانند.حقيقت امر اين است كه دولت جورج بوش در مورد فوايد و همين طور هزينه هاى جنگ اشتباهات بى شمار و بزرگى انجام داده است؛ بوش و مشاورانش پيش بينى يك درگيرى كوتاه مدت، سريع و كم هزينه را داشتند اما در عوض جنگى را شاهد هستيم كه هيچ كس نمى توانست تصور هزينه گزاف آن را بكند.هزينه عمليات نظامى مستقيم و نه حتى هزينه هاى بلند مدت مانند نگهدارى و مواظبت از مجروحان پيشين، از هزينه جنگ ۱۲ ساله ويتنام بيشتر است؛ به علاوه، در بهترين حالت و با بهترين سناريوها، اين هزينه ها دو برابر جنگ اول جهانى است.در جنگ جهانى دوم هزينه هر سرباز كمتر از ۱۰۰ هزار دلار (به دلار سال) ۲۰۰۷ بود، اين در حالى است كه جنگ عراق بيش از ۴۰۰ هزار دلار براى هرسرباز هزينه دارد؛ چنانچه تواريس شارپ از پژوهشگران مركز پژوهش مركز كنترل و عدم تكثير سلاح هاى كشتار جمعى گفت: در مقايسه با جنگ جهانى دوم و در شرايط موجود ۱/۴۳ ميليون نفر سرباز به طور فعال درخدمت هستند و تنها حدود يك ميليون نيروى گارد ملى و نيروى ذخيره براى شرايط اضطرارى وجود دارند.هزينه هاى عملياتى جنگ براى سال ۲۰۰۸ و آنچه آن را هزينه هاى جارى مى نامند فقط براى عراق بيش از ۵/۱۲ ميليارد دلار در ماه (در سال ۲۰۰۳ اين مبلغ ۴/۴ ميليارد دلار بود) و در مجموع همراه با جنگ افغانستان ۱۶ ميليارد دلار برآورد مى شود. اين مبلغ برابر با بودجه سالانه سازمان ملل و يامجموع بودجه ۳۷ ايالت از ۵۰ ايالت آمريكا است.درهمين حال واشنگتن پست اعلام كرد كه اين سازمان بودجه محرمانه اى را براى تغيير افكار عمومى عراق به سود ايالات متحده اختصاص داده است.پنتاگون ۳۰۰ ميليون دلار را طى ۳ سال آينده به پيمانكاران آمريكايى خواهد داد تا از طريق اجراى برنامه هاى تفريحى، مكان هاى عمومى و تبليغ در رسانه هاى عراق و ... بتوانند بر افكار عمومى عراق به سود آمريكا تاثير گذار باشند.براساس آمار و اسناد تاكنون صدها ميليون دلار در طرح هاى مشابه در عراق هزينه شده است. به گفته يكى از افسران آمريكايى ، عمليات روانى ارتش آمريكا از سال ۲۰۰۳ و همزمان با سقوط رژيم صدام آغاز شد.از مهم ترين اقدامات پيمانكاران آمريكايى در طرح عمليات روانى درعراق، راه اندازى پايگاه هاى اينترنتى، برگزارى كنفرانس هاى مطبوعاتى، انتشار مقالات در مطبوعات عراق، آمريكا و ساير نشريات بين المللى خواهد بود، ايجاد ايستگاه راديويى، انتشار ماهانه ۳۰۰ مقاله و گزارش با موضوعات اقتصادى، تفريحى و ... از ديگر اقدامات مدنظر پيمانكاران آمريكايى در مرحله عمليات اطلاعاتى- رسانه اى در عراق خواهد بود.اما در همين حال و در حالى كه آمريكا متاثر از جنگ در عراق و افغانستان با بزرگترين چالش سال هاى اخير دست به گريبان است و در حالى كه آمريكا در عراق با چالش هاى عديده اى همچون امضاى توافقنامه امنيتى و همچنين بازسازى اين كشور پس از جنگ و ... دست و پنجه نرم مى كند، موسسه علوم امنيت بين المللى آمريكا در گزارشى با ارايه شواهد و نشانه هايى اعلام نمود كه آمريكا مانند اتحاديه جماهير شوروى در افغانستان شكست خواهد خورد. موسسه علوم امنيت بين المللى آمريكا در گزارشى ۱۱۳ صفحه اى تاكيد كرد شكست آمريكا درافغانستان قطعى است.«آنتونى كوردزمن» عضو مركز علوم امنيت بين المللى در اين گزارش معتقد است اوضاع در افغانستان در ۵ سال گذشته بسيار پرتنش بوده است و اين وضع امروز وارد مرحله بحرانى شده است. رابرت گيتس وزير دفاع آمريكا و مايكل مولن رئيس ستاد مشترك آمريكا اذعان كرده اند كه عناصر طالبان بار ديگر مناطق بسيارى از افغانستان را در اختيار گرفته اند.دامنه بحران هاى ناتمام جنگ باتروريسم آمريكا كه به بهانه آن به عراق و افغانستان تجاوز كرده است گويى تمامى ندارد چرا كه در روزهاى اخير اين چالش اختاپوسوار به پاكستان نيز سر كشيده است ومى رود تا آمريكا را تا آستانه بحران جديدى در جبهه نو مواجهه سازد.در واقع حملات موشكى و تجاوزات هوايى اخير آمريكا به مناطق مرزى پاكستان با افغانستان سرپوش و توجيهى برناكارآمدى سياست ها و راهكارهاى دولتمردان و فرماندهان آمريكاست نه بازى فرار به جلو كه مدت هاست رنگ باخته و ناكارآمد مى نمايد.اما در حالى كه اين روزها مردم ايالت هاى مختلف آمريكا متاثر از بحران مالى، خواهان عقب نشينى ارتش كشورشان از عراق هستند و دولت عراق نيز بر خروج نيروهاى آمريكايى تا پايان سال ۲۰۱۱ اصرار مى ورزد، رابرت گيتس از رئيس جمهور آينده آمريكا خواست براى تصميم گيرى درباره رويكرد آمريكا در عراق محتاط و انعطاف پذير باشد و پيش از اتخاذ هر تصميمى در اين زمينه توصيه ها و پيشنهادات فرماندهان نظامى آمريكايى مستقر در عراق رامدنظر قرار دهد. رابرت گيتس تصريح كرد: باراك اوباماوجان مك كين نامزدهاى انتخابات رياست جمهورى آينده آمريكا بايد تصميم اخير جورج بوش رئيس جمهور آمريكا براى خارج كردن حدود هشت هزار نيروى نظامى از عراق پيش از ماه فوريه را درك كنند.در همين حال با گسترش هر چه بيشتر ابعاد وجدان مالى- اقتصادى آمريكا، مردم اين كشور كه از فشار فزآينده اين وجدان به ستوه آمده اند، دست به تظاهرات و اعتراض در نقاط مختلف جهان زدند. در هفته گذشته مردم در ۲۲۰ نقطه از ۳۰ ايالت آمريكا از جمله در نيويورك (معروف به پايتخت اقتصادى ايالات متحده) دست به تجمع و راهپيمايى زدند. در نيويورك صدها نفر از اعضاى اتحاديه هاى كارگرى و صاحبان مشاغل ازاصناف گوناگون همچون معلمان، مكانيك ها وكارگران ساختمانى با پلاكاردهايى كه حاوى شعارهايى عليه دولت بود در خيابان وال استريت راهپيمايى كردند. تظاهر كنندگان در فرياد هايى كه سر مى دادند، دولت را به پرداخت پول بيشتر در زمينه آموزش، بهداشت و خريد خانه فرا خواندند.پيش بينى آينده اقتصاد آمريكاو تبعات جهانى آنعمده شاخص هاى اقتصادى در آمريكا نشان مى دهد كه وضعيت اين كشور روبه وخامت است. آمارهاى بيكارى در ماه هاى اخير از افزايش شمار بيكاران در اين كشور حكايت مى كند به طورى كه اين بيكارى در ۵ سال گذشته بى سابقه است. براساس گزارش وزارت كار، نرخ بيكارى از ۸/۴ درصد به ۱/۵ درصد رسيده كه واضح ترين علامت فشار به اقتصاد آمريكاست.گزارش صندوق بين المللى پول درباره چشم انداز اقتصاد جهانى كه انتشار يافته است دربرگيرنده پيش بينى هاست. بدبينانه تر از آنچه تاكنون از سوى نهادهاى رسمى كارشناسى و شمار زيادى از اقتصاددانان انجام گرفته است. صندوق بين المللى پول كه معمولاً در ارايه پيش بينى هاى خود خيلى احتياط به خرج مى دهد، رشد اقتصادى آمريكا در سال جارى ميلادى را تنها نيم درصد و در سال آينده شش دهم درصد پيش بينى مى كند.درباره ميانگين رشد اقتصادى جهان درسال ۲۰۰۸ نيز همان نهاد پيش بينى قبلى خود را كه ۱/۴ درصد بود به ۷/۳ درصد كاهش داده است.درجه سرايت بحران اقتصادى آمريكا به ساير نقاط جهان همچنان يكى از مهم ترين مسايل مورد بحث در محافل كارشناسى و اقتصادى بين المللى است.دومينيك استراوس كلن، رئيس صندوق بين المللى پول پيش بينى مى كند كه هيچ كشورى از پيامدهاى بحران ملى اخير در امان نخواهد بود. به گفته وى، چين و هند نيز با فاصله زمانى از تكان هاى موجود تاثير خواهند پذيرفت. هر چند نرخ رشدشان همچنان بالا خواهد ماند. به عقيده كارشناسان هر اقتصادى كه بيشتر در اقتصاد جهانى فرو رفته باشد از بحران اقتصادى آمريكا تاثير بيشترى خواهد پذيرفت.راهكارهاى حل بحران مالى آمريكا و جهان جورج بوش رئيس جمهور آمريكا جهت حل بحران اخير مالى در اين كشور اعلام داشته كه دولتش با ارائه كمكى ۷۰۰ ميليارد دلارى به وال استريت درصدد رفع اين بحران برخواهد آمد. بوش در حالى كه بسيارى از كارشناسان و منتقدين سياست هاى وى جنگ هاى طولانى او در عراق و افغانستان را علت اصلى بحران مالى آمريكا و جهان مى دانند با اشاره به عراق، افغانستان، لبنان و گرجستان از جامعه بين الملل خواست از آنچه وى آن را در دموكراسى نوپا خواند از وى حمايت كنند.فرياد استمداد جورج بوش از همپيمانان و همتايان اروپايى و غير اروپايى اش خيلى دير سر داده شده است و به نظر مى رسد نوش دارويى پس از مرگ سهراب باشد، فريادى كه منادى آن با توجه به پايان يافتن دوران رياست جمهورى يك جانبه اش و به علت نخوت و غرور بى جايش فريادرسى براى آن نمى توان متصور بود.
جمعه 26 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 104]
-
گوناگون
پربازدیدترینها