واضح آرشیو وب فارسی:فارس: جمعهها با منتظران/ سرداب سامراء و تهمتهاي دشمنان
خبرگزاري فارس: دشمنان اهل بيت و حضرت حجت ابن الحسن (عج) گمان ميكنند شيعه ظهور امام خود را از سرداب سامرا انتظار ميكشند و همين مساله را دست آويز تهمت و افتراء كردهاند.
به گزارش خبرنگارآئين و انديشه فارس غيبت امام موعود كه در سامراء زاده شده و از همين شهر هم از ديدهها غايب شدند موجب پدي آمدن پرسشهايي و بعضا تهمتهاي دشمنان اهل بيت شده تا با القاء شبهات و هجو و طعن و طنز حق را بپوشانند يم از اين مسائل سرداب منزل امام حسن است كه با تمسك به آن تهمتهايي برساختهاند. در اين نوشتار به داستان سرداب پرداخته شده است:
راستى امام مهدى(ع) در كجا و چگونه غايب شد؟ آيا در سرداب منزل پدرش غايب شد و هنوز نيز در آنجا است؟
در اين باره به شيعه تهمتهايى زدهاند و ميگويند: شيعه معتقد است كه مأموران خليفه عباسى به منزل حضرت در «سامرا» هجوم آوردند، تا او را دستگير كنند و آن حضرت كه در آن هنگام در سرداب بود، از ديدهها پنهان شد و تاكنون در آنجا بدون آب و غذا زندگى مى كند و روزى از آنها ظهور خواهد كرد. اين داستان چنان شهرت يافته است كه وى را «صاحب سرداب» لقب دادهاند.
بر اساس مطلب منتشره در مجله موعود: اين در حالى است كه در منابع شيعى و كتابهاى اماميه، هيچ نامى از «سرداب» نيست. نويسندگان اهل سنت در نوشتههاى خود بر اين نظر اصرار مى ورزند و متأسفانه اين سخن دستاويزى براى حمله برخى از آنان به «تشيع» گرديده است.
آنان پنداشتهاند كه شيعيان در ميان سرداب، امام خود را مىجويند و ظهورش را از آن نقطه انتظار مىكشند؛ از اين جهت، تهمتهايى به شيعه زده و در اين زمينه به خود زحمت مراجعه به منابع شيعه را ندادهاند.
در حالى كه براساس تاريخ و روايات شيعه، امام مهدى(ع) از هنگام ولادت در اختفا به سر مىبرد و بنا به مصالحى تولد و زندگى او آشكار نبود و بعد از رحلت پدر گرامى، غيبت صغراى آن حضرت، آغاز شد.
امام مهدى(ع) بعد از نماز گزاردن بر پيكر پاك پدر و تدفين آن حضرت، وارد منزل شد و ديگر كسى آن حضرت را در اجتماع و در ميان مردم نديد.
آن حضرت بنا به روايات شيعى در ميان مردم زندگى مىكند و در موسم حج حاضر مىشود، ولى مردم او را نمىشناسند.
خانهاى كه از آن سخن گفته مىشود، دو قسمت داشت؛ يك سمت براى مردان و قسمت ديگر براى زنان، يك سرداب هم زير اتاقها قرار داشت. كه در روزهاى گرم، اهل خانه در آن سرداب زندگى مىكردند.
شيعه اين خانه و اين سرداب را محترم مىدارد؛ زيرا امامانشان در اين خانه زندگى مىكردند، و در همين خانه، امام هادى(ع)، امام عسكرى(ع) و نيز امام مهدى(ع) خداوند سبحان را عبادت مىكردند. اين يك امر معقول و طبيعى است كه به جهت علاقهمندى به پيشوا و رهبر دينى، آن چه متعلق به او است محترم داشته شود، در ميان تمامى اديان و مذاهب چنين است و شيعه از اين عشق و احترام به مكانهاى مقدس و مشاهد مشرفه دفاع مىكند. و آن را از مصاديق «فى بيوت أذن اللَّه أن ترفع ...» مىداند؛ اما اين احترام، غير از آن تهمتهاى مخالفان، به شيعه است.
حقيقت اين است كه داستان غيبت حضرت مهدى(ع) در سرداب سامرا و زندگى كردن آن حضرت در اين مكان، دروغ و بهتانى بيش نيست و هيچ يك از بزرگان شيعه، چنين باورى نداشته و ندارند.
## دو گزارش تاريخى درباره سرداب
در آغاز خلافت معتضد عباسى، در سال (279ق.) دو بار خانه امام عسكرى(ع) از سوى حكومت تفتيش شد.
يك بار معتضد سه نفر را به صورت مخفيانه به خانه حضرت فرستاد و فرمان داد: هر كسى را كه در آن خانه يافتيد، بكشيد و سرش را براى من بياوريد، اين سه نفر وارد خانه شدند و يك اطاق مخفى يافتند كه پردهاى زيبا داشت. هنگامى كه پرده را بالا زدند، گويا دريايى پر از آب ديدند كه در انتهاى آن مردى با بهترين هيئت، روى حصيرى بر آب ايستاده و مشغول نماز است. دو نفر وارد آب شدند، و آنگاه كه نزديك بود غرق شوند با اضطراب از آن خارج شدند. ساعتى بيهوش ماندند؛ سر انجام سرپرست آنان از فرد نمازگزار عذرخواهى كرد، ولى آن فرد نمازگزار بدون التفات به آنان نمازش را ادامه داد. اين سه نفر پيش خليفه رفتند و آنچه را كه ديده بودند براى او بيان داشتند. خليفه گفت: اين سخن را به هيچ كس نگوييد.
بار ديگر در پى اين حادثه معتضد حمله ديگرى را ترتيب داد و گروه بيشترى را به خانه امام عسكرى(ع) فرستاد، اين گروه وقتى وارد خانه شدند، از درون سرداب صداى قرائت قرآن شنيدند، پس بر در سرداب ايستادند و مراقب بودند تا كسى از آنجا خارج نشود. فردى كه درون سرداب بود (گويا امام مهدى(ع)) از غفلت آنان استفاده كرد و از سرداب خارج شد. وقتى رئيس آنان آمد، گفت: داخل سرداب شويد و فردى را كه قرآن مى خواند دستگير كنيد، گفتند: مگر او را نديدى كه خارج شد؟ گفت: پس چرا او را دستگير نكرديد؟ گفتند: گمان كرديم تو او را ديدهاى. بنابراين، اقدامى نكرديم.
تنها موردى كه نام سرداب در ارتباط با حضرت مهدى(ع) در روايات شيعى وجود دارد اين دو مورد است و مربوط به 19 سال پس از شروع غيبت صغرا است؛ آن هم با اين مضمون كه آن حضرت از سرداب خارج شد. اين داستان كجا و داستان ساختگى شروع غيبت از سرداب و بقاى حضرت در آن سرداب و اجتماع شيعه در آن مكان در هر صبح و شام و انتظار خروج حضرت كجا؟
انتهاي پيام/ش
جمعه 26 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 209]