واضح آرشیو وب فارسی:مهر: خاستگاههاي تاريخي اخلاق جهاني
خبرگزاري مهر - گروه دين و انديشه: در سپتامبر 1993 نمايندگان يكصد و بيست دين در شيكاگو گردهم آمدند تا "پارلمان اديان جهان" را به تشكيل دهند.اين گردهمايي البته به مناسبت يكصدمين سالگرد گردهمايي اديان سال 1893 برگزار شده بود كه بعد از آن گفتگوي ديني در سطح جهاني آغاز شد.
هدف از تشكيل پارلمان 1993، بحث در زمينة پيشنويس اخلاق جهاني بود كه هانس كونگ آن را نوشته بود. هانس كونگ يك متألة آلماني مورد احترام و ژرف به حساب ميآيد. لايحة نهايي تحت عنوان "بيانيهاي به سوي اخلاق جهاني" دو پيشفرض داشت.
پيشفرض اول اين كه براي مواجهه با مسائل اصلي مبتلابه زمانه ما ( جنگ، تخريب، محيط زيست، فقر ، خشونت و عدم تساهل ديني)، نظم جديد جهاني مورد نياز است. پيشفرض دوم هم اين بود كه اين نظم جديد جهاني محتاج اخلاقي جهاني است و البته مبناي اين اخلاق جهاني وجود دارد. چرا كه در دل اديان جهان، جوهر و گوهر ارزشها موجود است. با اين همه، چنين اخلاق جهاني و اين بيانيه به اديان محدود نميشود. همة افراد آن را تأييد ميكنند؛ خواه اين افراد و باورها ريشه ديني داشته باشند يا نه. بنابراين طرح، توافقي در زمينة ارزشهاي مشترك صورت ميپذيرد و اين ارزشها مورد تأييد همة اديان و افرادي است كه حساسيتها و دغدغههاي اخلاقي معقولي دارند.
در اين بيانيه، اين توافق را با اين اصل توصيف ميكند: «هر انساني بايد به صورت انساني رفتار كند». اين اصل در عوض ميتواند از هنجار اخلاقي بنياديني كه در همة اديان جهاني و نظامهاي اخلاقي وجود دارد و اين همان قاعده طلايي ( آنچه را كه براي خود نميپسندي براي ديگري هم مپسند) ناشي شود.
اين بيانيه حاوي چهار قاعدة طلايي است كه از اين اصل بنيادين ناشي ميشوند. اين اصول عبارتند از: (1) تعهد به فرهنگ تساهل و احترام گذاشتن به زندگي كه اين احترام نه تنها به انسانها كه به حيوانات وگياهان هم ساري و جاري است. (2) تعهد به فرهنگ معنويت و نظم عادلانة اقتصادي. (3) تعهد به فرهنگ تساهل و زندگي صادقانه. (4) تعهد به فرهنگ حقوق برابر و مشاركت ميان زنان و مردان تا عليه هرگونه تبعيض و تجاوز جنسي بايستند.
در همان سال كه پارلمان اديان جهاني در باب پيشنويس كونگ بحث ميكرد، لئونارد اسويدلر همكار كونگ كه در گروه اديان دانشگاه تمپل تدريس ميكند، پيشنويس خود را از اخلاق جهاني نگاشت. سپس آن را در تعدادي از همايشهاي جهاني طرح نمود و بر روي اينترنت هم قرار داد تا مخاطبان بيشتري بيابد و انتقادهاي احتمالي را بشنود.
اين پيشنويس تعديلها و تصحيحهاي بسياري را به خود ديد و آخرين تصحيحها در سپتامبر 1998 صورت گرفت. نسخة اسويدلر هم با عنوان " بيانيه جهانشمول اخلاق جهاني" قاعدة طلايي را به عنوان مبناي غايي توافق اخلاق جهاني در نظر ميگيرد. او آنگاه 8 اصل اساسي اخلاق جهاني و 10 اصل متوسط اين اخلاق را مشخص ميكند. همة اين اصول بنيادين و متوسط، مشخصتر از اصول بيانية پارلمان اديان جهان هستند. البته اينها به نظر تدويني غربي از اخلاق جهاني به حساب ميآيند. به طور مثال به اين اصل توجه كنيد: هر انساني براي فعاليت و زندگي روزمره بايد آزاد باشد تا آنجا كه به حقوق ديگر انسانها آسيب نرساند. از آن زمان كه اين طرح نگاشته شد تلاشهاي متفاوتي براي حركت دادن آن به سوي اخلاقي جهاني فراتر از حوزههاي ديني خاص صورت گرفته است.
در سال 1995 كميتة جهاني فرهنگ و توسعه گزارشي را از يونسكو منتشر كرد كه فراخواني براي اخلاق جهاني بود. اين اخلاق بنا داشت مبناي تغيير در حالات و روحيات، اولويتهاي اجتماعي و الگوي مصرف ضروري براي تضمين زندگي فعال و معنادار براي همة انسانهاي كرة خاكي باشد. در سال 1996، مجمع تعامل كه تركيبي از رهبران سابق سي دولت بود بر اخلاقي جهاني كه مسائل قرن بيست و يكم را مدنظر داشته باشد تأكيد داشت.
در سال 1997 يونسكو " طرح اخلاق جهانشمول" را مطرح كرد كه بر اساس آن فيلسوفان و متألهان ـ نمايندگان سنتهاي اخلاقي متفاوت ـ را گردهم ميآورد. چنين اخلاق جهانياي بر طبق مدارك يونسكو نسبت به بيانية سازمان ملل در زمينة حقوق بشر، موقعيت هستيشناسي متفاوتي دارد و درآن اصول فلسفي از حقوقي كه قابليت ارائة مباحث فلسفي را دارند ناشي شده است.
به نظر ميرسد تلاشهاي زيادي براي بحث دربارة تدوين اخلاق جهاني وجود داشته باشند. اما آيا يك اخلاق جهاني معنادار ممكن است؛ آن هم اخلاقي كه به اندازة كافي براي صحبت دربارة مسائل جهاني كه ما در قرن بيست و يكم با آنها روبرو هستيم بنيادين باشد؟ آيا ممكن است چنين اخلاقي به يك واقعيت اجتماعي مبدل شود؟
جمعه 26 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 71]