واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق:
جامعه- فرزانه فولادبند:
خجالتي بودن هم يک بيماري است اما هر بيمارياي درمان داردبه يک مهماني دعوت شدهاي، نميداني بروي يا نه. با اصرار ديگران ميروي. وارد مهماني که ميشوي، احساس بدي به تو دست ميدهد؛ قلبت تندتر ميزند، دهانت خشک ميشود و نميداني چطور رفتار کني. فکر ميکني اگر چيزي بگويي، مسخره به نظر ميرسد. دوست داري هر چه زودتر مهماني تمام شود. بالاخره مهماني تمام ميشود و تو حتي يک دوست جديد هم پيدا نکردهاي؛ فقط چون خجالتي هستي.
خجالتي بودن يا همان چيزي که باعث ميشود شما در ارتباط برقرار کردن با ديگران راحت نباشيد، تنها يک احساس است؛ احساسي كه تنها در درون شما وجود دارد و فقط خود شما آن را ميفهميد. برخي مردم خجالتي بودن را با ترس از اجتماع يا بيماري فوبيا يکي ميدانند، در حالي که اين دو با هم فرق ميکند؛ در بيماري ترس از اجتماع، فرد نسبت به تمام فعاليتهاي اجتماعي دچار ترس و نگراني ميشود، در صورتي که فرد خجالتي تنها در شرايطي خاص، نگراني و اضطراب را تجربه ميكند.
کودکي و شکلگيري خجالت
با رشد کودک و بيشتر شدن تجربهها و فعاليتهاي اجتماعي، فرد در برخي شرايط خاص در مواجهه با افراد غريبه يا وارد شدن به محيطي ناآشنا، خجالت را تجربه ميکند. هر خانوادهاي براساس فرهنگ، مهارت و سطح دانش و آگاهيهاي خود درباره تربيت کودک، با اين وضعيت برخورد ميکند. چگونگي اين برخورد در از بين رفتن يا ماندگار شدن اين حس، تاثير زيادي خواهد داشت. تمسخر، تحقير يا شماتت کردن کودک در شرايطي که نسبت به يک وضعيت خاص خجولانه رفتار ميکند، باعث ميشود احساس خجالت به عنوان يک صفت دائمي او باقي بماند.
دليل خجالت كشيدن چيست؟
عدهاي از متخصصان معتقدند خجالتي بودن علاوه بر نحوه تربيت، زمينه ژنتيك نيز دارد. اين متخصصان، تربيت درست و افزايش مهارتهاي زندگي در از بين رفتن اين حس در افراد را بسيار مؤثر ميدانند. بررسيها نشان داده است آدمهاي خجالتي از اعتماد به نفس پاييني برخوردارند و به خاطر همين موضوع، فکر ميکنند اگر در يک جمع صحبت کنند، مورد تمسخر قرار ميگيرند يا کسي به صحبتهاي آنها توجه نميکند. اين دو عامل ( اعتماد به نفس پايين و خجالتي بودن) به طور مداوم در حال تقويت يکديگر هستند به طوري که اگر فرد به فکر برطرف کردن مشکل خود نباشد، در آينده مشکلات زيادي را تجربه خواهد کرد. همچنين برخلاف تصور همگاني که افراد خجالتي را افرادي درونگرا ميدانند، بسياري از افراد برونگرا هم خجالتي هستند. بسياري از افراد مشهور مانند هنرمندان، بازيگران سينما، دانشمندان و حتي سياستمداران هم خجالتي بوده يا هستند. اين افراد وقتي در قالب شغل خود قرار ميگيرند، مطابق با آن ايفاي نقش ميكنند اما به محض آنكه به شرايط غيرشغلي برميگردند، تبديل ميشوند به آدمهايي بسيار خجالتي و معذب!
خجالت و ديدگاههاي فرهنگي
خجالتي بودن نزد افراد، خانوادهها، جوامع و فرهنگهاي مختلف، معاني متفاوتي دارد. به عبارتي، بعضيها فرد کمرو را فردي ساکت، مؤدب و محترم، مطيع و حرفگوشکن ميدانند. در برخي فرهنگها، خجالتي بودن را براي دختران امري عادي و صفتي مثبت به حساب ميآورند؛ در حالي که ممکن است اين ويژگي را براي پسرها ناپسند بدانند. اما واقعيت اين است که خجالتي بودن، يک معلوليت اجتماعي است.
اين ويژگي ميتواند مانع رشد مطلوب شخصيت افراد شود و براي هر دو جنس - پسر و دختر - نامطلوب است و باعث ايجاد مشکلات زيادي بهخصوص در بزرگسالي و زندگيهاي مشترک ميشود.
درصد فراواني افراد خجالتي
تحقيقات نشان ميدهد اکثر افراد در موقعيتهاي مختلف، کمي خجالتي ميشوند. مثلا 75 درصد از مردم، هنگام مواجهه با يک جمع غريبه و مقتدر که ملزم به پاسخگويي به سؤالات آنها نيز باشند، احساس خجالت ميکنند. 70 درصد از افراد هنگام حضور در جمع بزرگي از افراد غريبه، خجالتي برخورد ميکنند. 64 درصد افراد نيز هنگاميکه با جنس مخالف روبهرو يا هم صحبت ميشوند، دچار احساس خجالت ميشوند. همچنين حس خجالت در 58 درصد از افرادي که با جمعي داراي موقعيت اجتماعي يا تحصيلات بالاتر مواجه ميشوند، به وجود ميآيد. ميبينيد؟ اگر شما هم خجالتي هستيد، اميدوار باشيد! چندان تنها نيستند.
نشانههاي خجالتي بودن
افراد خجالتي نشانههايي دارند که ميتوان آنها را در چند گروه تقسيمبندي کرد؛ برخي روانتني هستند، برخي روانحرکتي و برخي نشانهها نيز در سبک زندگي آنهاست و بلافاصله نميتوان آنها را تشخيص داد؛ مگر با زير نظر گرفتن رفتارها و عادات فرد.
علائم روان تني خجالت
افزايش ضربان قلب، سرخ شدن صورت، اختلال در تنفس، تنش عضلاني، لرزيدن صدا يا تغيير در تن آن، لرزيدن دستها، پاها و لبها، عرق کردن شديد.
علائم ديگر
فرار کردن از جمع غريبهها، کم حرف بودن، عبوس بودن و کمتر لبخند زدن، عدم برقراري ارتباط بصري مستمر و طبيعي با ديگران، عدم برخورداري از روابط دوستانه، شخصيتي انفعالي داشتن، بيزاري از دعوت کردن و دعوت شدن به مهمانيها و مجالس، تمايل به سر و کار داشتن بيشتر با کتاب و اشيا و لوازم مختلف به جاي آدمها، شنونده بودن صرف، تأييد کردن هر چيزي بدون بحث و جدل در مورد آن، ترس از مخالفت با نظرات ديگران يا بيان نقطهنظرات خود، ترس دائمي از مورد تمسخر قرار گرفتن.
راههاي مقابله با خجالتي بودن
قبل از وارد شدن به يک جمع، اطلاعاتي در مورد آن جمع به دست آوريد و درباره چيزهايي که ميخواهيد يا ميشود در آنجا مطرح کرد، فکر کنيد.
معاشرت خود را با ديگران بيشتر کنيد؛ از جمعهاي دوستانه کوچک شروع کنيد، به سؤالاتشان جواب دهيد و از آنها درباره خودشان، آرزوهايشان، اهدافشان يا موضوعات ديگر سؤال کنيد.
صحبت كردن در جمع را ياد بگيريد. اگر از حرف زدن در جمع ميترسيد، در كلاسهايي که به همين منظور برگزار ميشود، ثبتنام کنيد.
اگر خجالتي بودن، خيلي شما را آزار ميدهد، به يک مشاور يا روانشناس مراجعه کنيد.
تا حد ممکن از انزوا و گوشهگيري دوري کنيد. اگر چند نفري دوروبرتان هستند، کتاب خواندن را کنار بگذاريد و سر صحبت را با آنها باز کنيد.
اگر به خاطر لهجه، صدا، بوي دهان يا نوع دندانهايتان از جمع گريزان هستيد، چرا فكري به حال اصلاح اينها نميكنيد؟
در جمعها کاري کنيد كه کسل، خسته و بيحوصله به نظر نياييد.
به ياد داشته باشيد راه مقابله با خجالت اين است که به چيزهاي ديگري تمرکز کنيد؛ مانند فکر کردن و تصور اينکه چطور ميشود از اتفاقات اجتماعي لذت برد.
از طرد شدن يا شکست خوردن، نترسيد. قهرمانان ورزشي نيز با وجود احتمال شكست، باز هم به مبارزه و رقابت ميپردازند؛ اما تقريبا همه آنها براي برد به ميدان ميروند و هيچگاه از شکست حرف نميزنند.
كمرويي، تـرديد و دودلي هنگامي رخ ميدهد كه شما به عيوب و نقايص خود فكر ميكنيد. افكـارتـان را متوجه شخصي کنيد كه در حال گفتوگو با او هستيد. در اين حالت، هم شما اضطراب خود را از خاطر خواهيد برد و هم طرف مقابل از توجه شما خوشحال خواهد شد.
همهچيز را به خودتان نگيريد. نبايد هر چيزي مانند شوخي و طعنه را به عنوان توهين تلقي كنيد. مردم اغلب چيزهايي را ميگويند كه هيچ مقصود و منظوري از آن ندارند؛ هر چند گاهي اوقات مردم نـظـرات نابجا و بيموردي ميدهند؛ در اين صورت، قاطعانه از خودتان دفاع كنيد.
توقعتان را كم كنيد. بنا نيست در پايان يك گفتوگو، شما افراد را كاملا مجذوب خود كرده باشيد. همين كه همه از همصحبتي يكديگر لذت برده باشيد، كافي است. باور كنيد!
هول نكنيد. آدمهاي روبهروي شما هر چقدر هم كه مهم باشند، آدم هستند؛ آنها هم معايب و مشكلات و ضعفهاي خودشان را دارند؛ عين شما! شايد هم مثل خود شما دارند سعي ميكنند كسي متوجه نشود چقدر خجالتي هستند!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 229]