ققنوس عشق

واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: ققنوس عشق
مجيد فرزين شانزدهم ارديبهشت 1346 در بيرجند و در خانداني كه به اصالت و فرهنگ و ادب مشهور بود متولد شد.او از همان كودكي به شعر و ادبيات و هنر علاقه فراواني داشت و همين علاقه بعدها سبب آن شد كه موسيقي ايراني و نوازندگي را نزد استاد محمد علي كياني نژاد و خوشنويسي را نزد استاد سيد رضا صفوي بياموزد.سرودن شعر را نيز كه از سال 64 آغاز كرده بود به تشويق اساتيدي چون غلامحسين يوسفي (ناقوس)، مرحوم عبدالحسين فرزين، سعيد عندليب به طور جدي ادامه داد.وي اگر چه حدود 18 سال است كه در دانشگاه بيرجند به عنوان كارشناس مشغول انجام كارهاي اداري است، اما دانش آموخته مقطع فوق ليسانس در رشته ادبيات است و از سال ها قبل از استخدام در دانشگاه هميشه و همه جا همچون انجمن موسيقي، انجمن ادبي، كانون هنرمندان مشغول انجام فعاليت هاي فرهنگي هنري است و به عنوان معلم، آموخته هاي خود را به علاقه مندان هنرهاي ايراني منتقل مي كند.در يكي دو سال اخير مجموعه اي از اشعارش را گردآوري كرده و به دنبال يافتن موقعيتي براي چاپ آن هاست.

علاوه بر اين تعدادي از مقالات، نوشته هاي داستاني و غزل هاي او در روزنامه ها و مجلات مختلف تاكنون چاپ شده است.

تخلص شعري او «سروش» است و غزل زير از سروده هاي اخير اوست.

كجا بريم اين دل را

در اين زمانه چو عاقل نمي رسد به مراد

بيار باده گلرنگ هر چه بادا باد

چگونه پاك توان زيستن به دنيايي

كه مملو است ز نيرنگ و ظلم و جور و فساد

به حيرتم ز چه در راه كج نهند قدم

جماعتي كه نمايند خلق را ارشاد

اگر كه مايه فخريست در جهان بي شك

بزرگي است و شرف آدميت است و نژاد

براي بلبل روحم حصار تن تنگ است

هماي سعد كجا وانگهي خراب آباد

اگر كه خون شوي اي دل رواست زان كه شدند

اسير مال چو تجار اهل علم و سواد

براي لقمه ناني مباش بنده كس

كه آفريد خداوند هستيت آزاد

چنين كه دور فلك بر خلاف مي گردد

گمان مبر كه به كامي رسند مردم راد

براي من چو تو باشي و شعر و شور و طرب

دگر به هر دو جهان گوهر آن چه هست مباد

چه افتخاري از اين به گرت نصيب شود

سعادتي كه تواني كني دلي را شاد

جهان «سروش» خراب از فساد و بي داد است

چو نيست دادگر اما كجا بريم اين داد!
پنجشنبه 25 مهر 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خراسان]

[مشاهده در: www.khorasannews.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 92]