واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق:
طرز تفكر ما درباره خودمان تأثیرات شگرفی برتمام جوانب زندگی ما دارد. افرادی كه برای خویشتن ارزش مثبتی قائلند، عموما" به عنوان نشانه های خارجی رضایت درونی حالت توازنی رانشان می دهند و احساس امنیت و آرامش خاطر را منتشر می سازند. چنین افرادی به تقویت كننده های اجتماعی و ستایش های دیگران وابستگی ندارند زیرا آموخته اند چگونه بهترین دوست خود و بزرگترین مشوق خویشتن باشند. آنان شركت كنندگان ، مبتكران وچاره سازانی هستند كه موجب به حركت درآمدن ماشین اجتماع می شوند.
افرادی كه از عزت نفس بالا بهره می جویند، هیچ گاه در زندگی در زیر فشار انتقاد خرد نمی شوند یا به واسطه طرد شدن ، احساس نابودی نمی كنند.آنان ازشما به خاطر " راهنمایی سازنده تان" تشكر می كنند. زمانی كه با پاسخ " نه " مواجه می شوند، هیچ گاه آن را به معنای طرد خودشان تلقی نمی كنند. به جای آن ، چندین احتمال را در نظر می گیرند: نیازمند انجام كار بیشتری هستند، آن رویكرد خیلی عجولانه، خیلی خام ، خیلی دقیق ، خیلی پیچیده بود؛ موقعیت و زمان بندی صحیح نبود؛ شخص مخالف مشكلی دارد كه نیازمند مشاوره یا همدردی است. در هر موردی ، دلیل پاسخ "نه" در بیرون از آنان قرار دارد و نه در درون ؛ می توان آن را تجزیه و تحلیل كرد وبا تنظیم برنامه هایی نیروها را مجددا" سازماندهی كرده و با عملكرد آراسته تری مجددا" بازگشت .
بدترین دشمن خود بودن
فردی كه ازعزت نفس پایینی برخوردار است ، انسان را به یاد فاجعه زیرورو شدن عالم می اندازد. این گونه افراد معمولا" منفعل تر، ترغیب پذیرتر و دارای محبوبیت كمتر هستند . این افراد نسبت به انتقاد منفی به شدت حساس هستند و فكر می كنند كه این انتقاد نابسندگی آنان را ثابت می كند. جای تعجب نیست كه محققین دریافته اند افراد دارای عزت نفس پایین روان رنجورتر از افراد دارای عزت نفس بالا هستند.
كمرویی و عزت نفس پایین در كنار یكدیگر قرا ر دارند. تحقیق انجام شده توسط پل پیلكونیس و محققین دیگر در برنامه كمرویی از وجود همبستگی معنا داری میان این دو عامل پرده برداشته اند؛ زمانی كه كمرویی شدید است عزت نفس پایین است وزمانی كه عزت نفس بالا است، كمرویی ازصحنه حذف می شود.
كلامی هشداردهنده
عزت نفس عبارت است از سنجش ارزش خود برپایه قیاس خود با دیگران . اما در انجام این قیاسها، لازم است از وجود چندین مشكل بالقوه اطلاع داشته باشید.
اول، در انتخاب الگوی خودتان برای مقایسه دقت كنید. خوب است افراد معینی را به عنوان " ایده آل " مشخص كنید، اما نه به عنوان تنها مرجع ارزیابی خودتان. بعضی افراد برای مقایسه كردن نامناسب هستند زیرا از نظر روش نگریستن یا نیروی فكر خود دارای استعدادی منحصر به فرد هستند یا دارای اندام مطلوب یا دیگر صفات موروثی . در ابتدا می توان با ایده آل ها به رقابت برخاست اما نباید چهره های مسلم موفقیت، مقام یا پیشرفت را به عنوان الگو برگزید.
دوم، با تمركز بر الگوهای نامناسب برای انجام مقایسه، نه فقط موجبات دلسردی خود را فراهم می سازید بلكه موجب تقویت احساس حقارت ، جاه طلبی به خاطر نفس آن و از دست دادن احساس رضایت در فرایند تغییر كردن نیز می شوید . زیرا تنها درپی دستیابی به محصول هستید.
سوم، ممكن است شما از آن بهای مكتومی كه می باید برای كسب موفقیت بپردازید، بی اطلاع باشید. ممكن است مأمور بازرسی كالا ها دراداره شما برای همیشه امكان برقراری ارتباط نزدیك با كودكان خود را از دست بدهد زیرا نمی تواند در یك زمان هم در خانه كنار فرزندانش باشد وهم درجاده به بازرسی سفارشات اضافی بپردازد . یا آن خانم شیك پوشی كه همواره سرگرم پذیرایی از میهمانان خویش است ممكن است هیچ گاه فرصت مطالعه یك كتاب یا امكان لذت بردن ازطبیعت یا چیزهای كم جاذبه تر در زندگی را نداشته باشد. بسیاری اوقات اگر شما بدانید چه بهایی باید بپردازید، شاید تمایلی به پرداخت آن نداشته باشید.
چهارم، موفقیت ، پیشرفت، قدرت تفكر، زیبایی وبیشتر اهدافی كه هواخواه فراوان دارند به استانداردهای یك دوره زمانی معین ، یك بافت و جامعه مشخص وابسته هستند. البته بهتر است به آنها به عنوان عباراتی مطلق كه ما یا واجد آن هستیم یا نیستیم نگاه كنیم . زمانی كه استانداردها تغییر می كنند، چنین طرز تفكری می تواند مسئله آفرین باشد. شما به سطح جدیدی از مقایسه ارتقا یافته اید، اما وقتی به آن می نگرید تغییر دردرون شما صورت پذیرفته است. این پدیده مانند حضور یك ماهی بزرگ در حوضچه ای كوچك است كه به سوی اجتماع اصلی حركت می كند.
پنجم، باید برای خودتان مشخص كنید تا چه حدی از دیگران نسخه برداری می كنید. درصورتی كه از برنامه های نوشته شده برای دیگران یا توسط آنها پیروی كنید، نمی توانید ادراك خوبی ازخودتان داشته باشید. پس از شناسایی حضور آنها می باید برای رویارویی مستقیم با آن نسخه های بیگانه تلاش كنید. باید شهامت لازم برای مقابله با آنها را پیدا كنید، تا اگر موجب افت شما می شوند ، بتوانید آنها را طرد كنید یا به گونه ای تغییر دهید تا با نیازها و ارزشهای شما انطباق حاصل كنند.
معمولا" حتی نمی دانیم برای اولین بار آن نسخه چگونه درذهن ما جای گرفت. گاهی اوقات ارزش های فرهنگی نافذ آنها را در روح ما می نگارند - برای مثال مردان گریه نمی كنند، زنان خشم خود را ابراز نمی دارند، پسران باید خشن و نیرومند باشند، دخترها باید دلسوز و مهربان باشند. دردوران جوانی بسیاری از نسخه های ما ، یا تمامی آنها به وضوح از روی والدین ، معلمین و دیگر نمایندگان شناخته شده نوشته می شوند. بسیاری از آ ن نسخ كاملاً خوب هستند واز این رو بهتر است آنها را به عنوان خصوصیات خود پس از رسیدن به سن بلوغ بپذیریم . در نسخه هایی كه حاوی مسائل نیمه تمام و حل ناشده والدینمان می باشند، خطری دركمین نشسته است. ناكامی حاصل از یك ازدواج خالی از عشق پایه ای برای نسخه برداری دخترخانواده می شود، به این مضمون كه " مردان قدرزنان را نمی دانند." ...
باید بر جوانب مثبت تكیه كنید
اگر فقط یك بارزندگی می كنید، پس با عزت نفسی بالا زندگی كنید! این انتخاب به شما بستگی دارد، تصمیمی نیست كه درآسمانها اتخاذ گردد بلكه درمغز شما شكل می گیرد. این نظام حسابرسی عمومی شماست كه بالا یا پایین بودن عزت نفس شما را گزارش می دهد. اگر كمروهستید، احتمالا" برچسب عزت نفس پایین را به خود الصاق كرده اید. اما حتی اگر آن را بر روی سنگ گرانیت هم حك كرده باشید، می خواهیم تعویض آن برچسب را آغاز كنیم. پایین بودن باید ازمیان برود! درباره خودتان به طور مثبت بیندیشید، اهداف معنا داری كه دستیابی به آنها نیازمند قدری بلند پروازی، خلاقیت و پشتكار باشد تعیین كنید . سپس یاد بگیرید كه پیشرفتهای خودتان را به گونه ای صادقانه و واقع بینانه ارزیابی كنید.
پانزده گام در راه مبدل شدن به فردی متكی به نفس تر
1- نقاط ضعف و قوت خود را بشناسید و اهداف خود را بر پایه آنها تعیین كنید.
2- تعیین كنید به چه چیزهایی بها می دهید، به چه چیزهایی معتقدید، واقعاً دوست دارید زندگی تان چگونه باشد. به نسخه های ذخیره شده در كتابخانه ی ذهنتان رجوع كنید و براساس موقعیت روانی كنونی خود در آنها تجدید نظر كنید، دراین صورت آنها به شما نشان خواهند داد به كدام سمت می روید.
3- به ارزیابی خود بپردازید. با مروری بر گذشته ، خطوط پیوسته وتصمیماتی كه شما را در موقعیت كنونی قرار داده اند ، پیدا كنید.كسانی را كه به شما آسیب رسانده اند و زمانی كه می توانسته اند، از كمك به شما خودداری كرده اند، درك كرده و ببخشید . خودتان رابه خاطر اشتباهات ، گناهان ، شكستها و گرفتاری های گذشته عفو كنید. تمام خاطرات منفی خود راپس از استخراج هر ارزش سازنده ای كه می توانند به همراه داشته باشند، دفن كنید. "گذشته بد" تنها تا زمانی درذهن شما زنده است كه شما به آن اجازه دهید. حكم تخلیه فوری صادر كنید. فضا رابه خاطرات مربوط به موفقیتهای هر چند ناچیز گذشته اجاره دهید.
4- خطا و شرمساری ، ارزش های فردی محدودی درامر شكل دهی به رفتار شما در جهت اهداف مثبت دارند. به خودتان اجازه ندهید كه تسلیم آنها شوید.
5- دلایل رفتارهای كنونی خود را در ابعاد جسمانی ، اجتماعی ، اقتصادی وسیاسی و موقعیت كنونی خودتان جستجو كنید ونه دركاستیهای شخصیتی خودتان.
6- به خودتان یادآوری كنید كه در باره ی هر اتفاقی دیدگاه های دیگری نیز وجود دارد. " واقعیت " هیچ گاه چیزی بیشتراز توافق مشترك میان افراد برای بیان یك مطلب به جای تكیه بر نقاط افتراق دیدگاه های آنان نیست. این مطلب شما را قادر می سازد تا در نتیجه گیری های خودتان ازمقاصد دیگران صبورتر باشید و درحذف آنچه ممكن است در ظاهر موجب طرد یا افت شما گردد خلاقانه تر برخورد كنید.
7- هیچ گاه چیزبدی در باره خودتان نگویید؛ مخصوصاً هیچ گاه خصوصیات منفی غیر قابل بازگشت را به خودتان منتسب نكنید مانند " احمق "،" زشت " ، " غیر خلاق " ، " اصلاح نشدنی " و ...
8- اجازه ندهید دیگران به عنوان یك فرد از شما انتقاد كنند؛ اعمال مشخص شما برای ارزیابی در معرض قضاوت قرار دارند و آماده بهترشدن هستند. پسخوراندهای سازنده را در صورتی كه كمك كننده باشند، بپذیرید.
9- به خاطر داشته باشید گاهی اوقات شكست و ناامیدی توفیق اجباری هستند، به شما می گویند اهدافتان برای شما درست نبوده اند، آن تلاش ارزش آن كار را نداشت و از یك شكست بزرگتر بعدی می توان اجتناب كرد.
10- افراد، مشاغل و موقعیت هایی را كه موجب بروز احساس نابسندگی ( بی كفایتی ) درشما می گردند، تحمل نكنید. اگر نمی توانید آنها یا خودتان را به گونه ای تغییر دهید كه احساس ارزشمندی بیشتری بنمایید، آنها را زیر پا بگذرید یا از كنار آنها بگذرید. زندگی كوتاهتر از آن است كه وقت خود را با چیزهایی كه موجب افت انسان می شوند، تلف كنیم.
11-برای استراحت ، تفكر ، گوش كردن به درون خود، لذت بردن از تفریحات و فعالیت هایی كه می توانید به تنهایی انجام دهید وقتی تعیین كنید؛ بدین ترتیب می توانید با خودتان ارتباط برقرار كنید.
12- با تمرین ، خود را مبدل به موجودی اجتماعی بنمایید. از احساس كردن نیرویی كه افراد دیگر منتقل می سازند لذت ببرید، خصوصیات یگانه و تفاوت هایی كه میان همزادان وجود دارد، ترسها و احساس عدم اطمینان آنها را در ذهنتان مجسم كنید و فكر كنید چگونه می توانید به آنها كمك كنید. معین كنید از آنها چه می خواهید و چه چیزی برای اهدا به آنان در اختیار دارید. سپس بگذارید آنان بدانند كه شما آماده و پذیرای اشتراك هستید.
13- حمایت مفرط ازخود را متوقف كنید؛ این كار دشوارتر و بازگشت پذیرترازآن است كه تصور می كنید. انسان را خرد می كند اما هیچ گاه نمی شكند. بهتر است گاهگاهی از جانب یك تعهد عاطفی كه طبق برنامه كارنكرده است آسیب دید تا درنتیجه عواطفی عایق گونه كه موجبات سردی آن را پدید می آورند، سست شد.
14- اهداف دراز مدتی را كه اهداف كوتاه مدت بسیار مشخص همراه آن باشند در زندگی خود تعیین كنید. ابزارهایی واقع بینانه برای دستیابی به این اهداف كوچكتر انتخاب كنید. پیشرفت خود را به طور منظم مورد ارزیابی قرار دهید و اولین مشوق وحامی خودتان باشید. اگر كس دیگری صدای لاف زدنهای شما را نمی شنود، لازم نیست بی جهت نگران و شرمزده باشید.
15- شما موجودی نیستید كه فقط اتفاقات بد برایتان رخ می دهد، موجودی منفعل و بی اهمیت كه مانند حلزون باغچه، امیدوار است بتواند از له شدن در زیر پا بگریزد. شما نقطه اوج میلیونها سال تكامل نوع بشر، رؤیاهای والدین خود، و نشانه ای از قدرت خداوند هستید. شما انسان یگانه ای هستید كه مانند بازیگری فعال درداستان زندگی می توانید پدیدآورنده ی اتفاقات باشید. شما می توانید هر لحظه كه بخواهید جهت زندگی كنونی خود را عوض كنید. با اعتماد به نفس داشتن ، موانع به چالشها مبدل شده وچالشها به كمال می رسند. آنگاه كمرویی نقصان می یابد ؛ زیرا به جای آن كه همیشه در تدارك و نگران نحوه گذراندن زندگی خود باشید، با غرق شدن در زندگی ، خویشتن را فراموش خواهید كرد.
پایه ریزی اعتماد به نفس
با انجام موفقیت آمیز تكالیف دشوار می توانید پایه ریزی اعتماد به نفس خود را شروع كنید. از تكالیف كوچك شروع كرده وسپس در جهت دستیابی به اهداف اصلی تر كار كنید.
اولین چیزی كه باید مشخص كنید این است كه چه كاری می خواهید بكنید. سه هدفی را كه درعرض یك ماه می خواهید به آنها دست بیابید نام ببرید.
شهردار یك شهر بزرگ شدن هدفی واقع بینانه نیست . رفتن به یك میهمانی وصحبت كردن با دو نفر چنین است . یكی از اهداف خود را انتخاب كنید وآن را به بخشهای كوچكتر تقسیم كنید.اول چه كاری باید انجام دهید؟ دوم چه كاری؟ الی آخر. جدولی رسم كنید تا بتوانید پس از اتمام هر قسمت مقابل آن را علامت بزنید. برنامه ای برای دستیابی به اولین بخش هدف خودتان تنظیم كنید. مثلا" اگر می خواهید دركلاس درس صحبت كنید، دقیقاً تصمیم بگیرید كه چه خواهید گفت . آن را بنویسید وتمرین كنید. درست پس از آنكه به اولین بخش هدف خود دست یافتید، به خودتان جایزه بدهید: یك كلام مهربانانه ، فنجانی قهوه ، مطالعه كتاب یا روزنامه یا هر فعالیت لذت بخش دیگری كه دوست دارید.
سپس به سوی بخش بعدی هدف بروید و به همین ترتیب ادامه دهید تا به هدف مشخص خودتان دست بیابید.
احساس پیشرفت خود را مزه مزه كنید. با صدای بلند به خودتان بگویید كه چه كارخوبی انجام داده اید.
سپس به سراغ هدف بعدی بروید،آن را به قسمت های كوچكتر تقسیم كنید و كار كردن روی آن را شروع كنید. هر آنچه را كه مایلید در زندگی انجام دهید می توان به اجزای كوچكتر تقسیم كرده وگام به گام پیش برد.
شاید بخواهید از برخی تمرینات با عنوان " رشد مهارتهای اجتماعی " درجهت دستیابی به هدفتان استفاده كنید.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 280]