واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: قاتل خاموش روابط زناشويي!
چرا برخي زندگيهاي زناشويي از هم ميپاشد؟ بسياري از زوجها از «تفاوتهاي غيرقابل تطبيق» به عنوان دليل اصلي جدايي نام ميبرند، اما واقعا اين مشكلات كدام هستند؟ اين مقاله به برخي علتهاي اين موضوع ميپردازد.
همسرم احساسات مرا نميفهمد
اگر چه اين جمله يكي از رايجترين شكايتهاي زوجهاست، ما بايد قبل از تصميمگيري در مورد رفتارهاي طرف مقابل، رفتار خودمان را بسنجيم.
قضاوت در مورد رفتار طرف مقابل پيش از آن كه او حتي در مورد آن موضوع اطلاع داشته باشد ، صدمه زيادي به رابطه زناشويي ميزند. فرضياتي كه ما در مورد يكديگر پيش خود ميپنداريم، قاتل خاموش زندگي زناشويي ما هستند.
وقتي يك رابطه روي تصورات متمركز ميشود نه واقعيات، ارتباط زوجين با يكديگر قطع ميشود. شما فقط تصوراتي در مورد يكديگر داريد و همين عامل باعث كمتر صحبت كردن زوجها با يكديگر و به نوعي متاركه روحي ميشود. در اينگونه مواقع معمولا زوجها تعبير نادرستي از رفتارهاي يكديگر دارند علاوه براين، رفتارهاي آينده همسرشان را هم پيشبيني ميكنند.
بهترين راهحل اين است كه فرضيات خود در مورد رفتارهاي همسرتان را روي كاغذ بنويسيد. براي مثال: همسر من ترجيح ميدهد زمان بيشتري را سر كار بماند تا اين كه به خانه بيايد و با من وقت خود را بگذراند. بعد از نوشتن هر جمله سعي كنيد بفهميد اين تصورات از كجا آمدهاند؟ آيا اين جملهاي است كه همسرتان دقيقا به شما گفته؟ تفاوت زيادي بين آنچه شما فكر ميكنيد و آنچه در واقعيت اتفاق ميافتد، وجود دارد.
ما در مورد همه چيز بحث ميكنيم
در حالي كه يكي از علائم كاهش علاقه در رابطه زناشويي، دعواها و جر و بحثهاي مداوم است، دليل اصلي جدايي زوجها نيست.
جر و بحثها وقتي بسيار مخرب ميشوند كه زوجها در مورد دليل اصلي ناراحتي خود با يكديگر صادق نباشند. شايد شما از كمك نكردن همسرتان در كارهاي خانه ناراحت هستيد، ولي به جاي اين كه دليل اصلي ناراحتي خود را ابراز كنيد، اين جمله را ميگوييد تو اصلا به من توجه نميكني! اوضاع وقتي بدتر ميشود كه شما ترسها و ناراحتيهاي اصلي خود را به يكديگر نگوييد.
درگيريهاي احساسي شديد و جر و بحثهاي مداوم به معناي پايان رابطه زناشويي نيست. تفاوتهاي غيرقابل تطبيق باعث عدم برقراري ارتباط مناسب بين زوجها ميشود. اگر بتوانيد يك گفتگو را خوب هدايت كنيد، ميتوانيد شديدترين بگو مگوها را حل كنيد. جر و بحثها ريشه در مشكلات حل نشده دروني ما دارند پس اگر ما سعي كنيم بيشتر خودمان را بشناسيم بهتر ميتوانيم از عهده مشكلات برآييم.
هنگام جر و بحث از خود بپرسيدترس واقعي من از چيست؛ من با اين حرفها ميخواهم چه چيز را به هـمـسـرم بـگـويـم؟ بـهـتـر اسـت هـنـگـام بـگو مگو از عبارتهايي نظير وقتي تو اين كار را انجام ميدهي من احساس ميكنم..... چون..... استفاده كنيد، اين نوع جملات به شما كمك ميكنند كه بدانيد واقعا دعوا بر سر چيست.
شما بايد با مشكلات احساسي خود از قبيل حسادت و خشم كنار بياييد. حرف زدن با همسرتان در مورد اين احساسات مانع از بروز دوباره آنها و تخريب زندگي زناشوييتان ميشود.
هر آنچه كه روزي در همسرم ميستودم اكنون برايم غيرقابل تحمل است.
اغلب خصوصيت خاص طرف مقابل كه ما را به شدت جذب ميكند همان خصوصيتي است كه ممكن است باعث به هم خوردن رابطه شود. چطور چنين چيزي ممكن است؟ ما بيشتر اوقات جذب آن قسمت از شخصيت افراد ميشويم كه احساس ميكنيم خودمان فاقد آن هستيم.
ديگر براي يكديگر جذابيت نداريم
به ندرت اتفاق ميافتد ، زماني كه دو نفر عميقا جذب يكديگر ميشوند ، بعد از مدتي اين احساس دو طرفه از بين برود. پس اگر شما و همسرتان تصور ميكنيد ديگر احساسي به يكديگر نداريد و اين احساس باعث از بين رفتن رابطه زناشوييتان شده، صد درصد، مشكلات عميقتري بين شما وجود دارد. افراد طي گذر زمان امكان انتخاب راههاي متفاوتي در زندگي شان دارند، شما از لحاظ احساسي، از همسرتان احساس جدايي ميكنيد و اين تنها به اين دليل است كه توجه زيادي به زندگي زناشوييتان نداشتهايد.
به زندگي زناشوييتان مانند يك موجود زنده نگاه كنيد كه نياز به تغذيه دارد. از خود بپرسيد: رابطه زناشويي ما چگونه است؟ چگونه ميتوانيم رابطهمان را بهتر كنيم؟ با استفاده از اين سوالات ميتوانيد زندگي بهتري داشته باشيد و دوباره به يكديگر جذب شويد.
به زندگي زناشوييتان مانند يك موجود زنده نگاه كنيد كه نياز به تغذيه دارد.
همسر من دچار بحران ميانسالي شده
رسيدن به دوران ميانسالي اغلب با مشكلاتي همراه است، زماني كه يكي از طرفين ميخواهد در زندگي تغييرات اساسي بدهد با مخالفت شديد ديگري مواجه ميشود، علايق در نفر ديگر مانند هم نيست.
تغيير ناگهاني ديدگاه يكي از زوجها نبايد منجر به فـروپاشي زندگي زناشويي شود. بهترين راه حل گفتگو است. شما بايد بر سر اين موضوع كه چه چيز به نفع هر دوي شماست به توافق برسيد. نگرانيها و دلواپسيهاي همسرتان را كه مانع از پذيرفتن تغييرات ميشوند بنويسيد، براي مثال: من نميخواهم به كشور ديگري مهاجرت كنم چون... و در مورد آن بحث كنيد. شما بايد دريابيد كه واقعا چه چيز، شما يا هـمـسـرتـان را مـيتـرسـانـد. بـا همسرتان در مورد چگونگي از بين بردن اين ترسها و برنامهريزي صحيح براي آيندهاي كه سعادت هردو نفرتان را تضمين ميكند، صحبت كنيد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 181]