محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828713385
نقدي ساختاري بر دو رويكرد در سازمان هاي مردم نهاد(NGO) به نام كودك كار، به كام كار كودك
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نقدي ساختاري بر دو رويكرد در سازمان هاي مردم نهاد(NGO) به نام كودك كار، به كام كار كودك
عليرضا عسگري*
تعاريف اوليه؛ در جنبش هاي اجتماعي و جهاني و در ميان تشكل هاي مردم نهاد كه با پديده كار كودك مبارزه مي كنند، كار كودك عبارت است از كاري كه به سلامت جسمي، روحي و فكري كودك صدمه بزند و كودك نتواند به عنوان يك انسان از حقوق انساني و كودكانه خود و از يك زندگي شرافتمندانه بهره گيرد. از طرفي مطابق تعريف پيمان نامه جهاني حقوق كودك افراد زير 18سال كودك محسوب مي شوند. مقاوله نامه هاي 182 و 138 سازمان جهاني كار(ILO) به ترتيب بدترين اشكال كار كودك و حداقل سن مجاز كار كودكان را تعريف كرده و كشورهايي را كه به اين مقاوله نامه ها پيوسته اند ملزم به تلاش جدي براي محو كار كودك در حدود سني و شرايط كاري تعريف شده دانسته است.
امروزه در سراسر جهان بيش از 218 ميليون كودك به عنوان كودك كار در شرايط دشواري با زندگي دست و پنجه نرم مي كنند. كار كودكان در كنار كار زنان(در اشكالي خاص) نوعي از استثمار انسان ها براي كسب حداكثر سود و بهره از نيروي كار انسان- با پرداخت حداقل دستمزد در شرايط بسيار دشوار- است كه در اين روند ضمن آنكه حقوق انساني كودكان پايمال مي شود به دليل محدود شدن اجباري يا حتي قطع امكانات آموزشي، تفريحي و رشد كودكان خود پديده كار كودك به بازتوليد ناآگاهي، فقر و نابرابري دامن مي زند.
به دليل شرايط سخت زندگي كودكان كار كه به خود آنان، خانواده و جامعه صدمات اساسي وارد مي شود همواره تلاش هايي براي مبارزه با پديده كار كودك انجام گرفته است. يكي از اين جنبش ها كه در زمانه ما اتفاق افتاده است رژه هاي جهاني عليه كار كودك است كه در پي و به اختصار به جنبه هاي گوناگون آن اشاره مي شود.
رژه جهاني عليه كار كودك؛ در سال 1998 به ابتكار يك تشكل در كشور هند، يك رژه جهاني براي رساندن پيام لزوم محو كار كودك برگزار شد. اين رژه كه با حضور هزاران تشكل مردمي (NGO)، افراد و نهادها و تعدادي از كودكان كار در سراسر جهان برگزار شد، در مقر سازمان جهاني كار در ژنو به پايان رسيد و تعدادي از كودكان شركت كننده در اين رژه ضمن شركت در اجلاس سازمان جهاني كار، پيام ميليون ها كودك كار را مطرح كردند. اين صدا شنيده شد و حاصل آن تصويب مقاوله نامه 182 سازمان جهاني كار بود كه در آن بدترين اشكال كار كودك تعريف شده و اكنون 165 كشور جهان با پيوستن به اين مقاوله نامه موظف به تلاش براي محو بدترين اشكال كار كودك هستند.
كايلاش ساتيراتي رهبر اين جنبش جهاني است كه اكنون هزاران عضو حقيقي و حقوقي(و از جمله تشكل هاي مردم نهاد در سراسر جهان) دارد. رويكرد جنبشي گلوبال مارش كليد اساسي موفقيت آن است.
اين جنبش بدون آنكه خود را در چارچوب سازمان هاي بين المللي نظير ILO، يونسكو، سازمان ملل، يونيسف، بانك جهاني و... زنجير كند به دليل ايجاد فشار از پايين توسط كودكان كار و فعالان لغو كار كودك در سراسر جهان خود را به تعبيري به اين نهادها تحميل كرده و داراي جايگاه موثر و غيرقابل انكاري در اين گونه نهادها است. گلوبال مارش از جمله در برنامه آموزش براي همه سازمان ملل(EFA) نقش اساسي بازي مي كند. همچنين در اهداف و برنامه ها و سياستگذاري هاي نهادهايي نظير ILO و بانك جهاني پديده كار كودك و لزوم مبارزه عليه اين پديده را درون سياست ها و برنامه هاي اجرايي آنها گنجانده است. در اين جنبش كودكان كار به رهبران واقعي فعاليت ها تبديل شده اند كه اين روند اثبات عملي اين باور است كه كودكان سازنده آينده جامعه جهاني هستند.
در ادامه با توجه به وجود زمينه فعاليت براي محو كار كودك در ايران به بازخواني و نقد دو نوع ساختار و رويكرد در ميان تشكل هاي مردم نهاد(NGO) مي پردازيم. رويكرد موجود در مثال ذكر شده يعني جنبش جهاني رژه عليه كار كودك و موفقيت آن به دليل داشتن طرز نگاه جنبشي يك رويكرد مورد بحث خواهد بود و در نقطه مقابل آن رويكرد هرمي- محفلي تشريح خواهد شد.
رويكرد مردمي- جنبشي در NGOها شرط اساسي براي رويكرد مردمي- جنبشي در ميان تشكل هاي مردم نهاد(NGO ها) حضور جدي و بي چون و چراي اعضا(و داوطلبان) است. حتي نقطه عزيمت حركت نيز حضور اعضا است كه سپس براساس اين حضور مردمي يك ساختار و تشكل شكل مي گيرد و در مراحل فعاليت و در اركان ساختاري، مديران فقط و فقط به عنوان منتخبان اعضا، مجري خواست، اراده و طرز فكر اعضا خواهند بود. در اين گونه حركت اجتماعي يگانه شالوده و اساسي ترين سرمايه حركت كه فعاليت در بستر آن شكل مي گيرد اعضا و مردم هستند و در پويايي سالم، سازنده و ناگزير اين حركت اجتماعي اعضا و مردم خود تغيير مي كنند و در روندي افزاينده- به لحاظ كميت و كيفيت- آگاهي درون اجتماع را نيز افزايش مي دهند.
و در نهايت آگاهي براي غيرقانوني دانستن پديده كار كودك در ميان حداكثر افراد و درون اجتماع ايجاد شده كه اين امر خود شرط اصلي براي هدف نهايي لغو پديده كار كودك است.
رويكرد هرمي- نقض غرض
حتي در گسترده ترين اشكال از فعاليت هاي هرمي- كه در آن تمامي شئون تصميم گيري در دست افراد راس هرم است- در جنبش لغو كار كودك، تنها نتيجه يي كه عايد جنبش هاي اجتماعي مي شود اين است كه مشاركت اعضا و (نتيجتاً اجتماع) و كودكان كار(كه هر دو به يك اعتبار جامعه هدف هستند) به كلي از روند فعاليت ها حذف شود و بدين سان است كه به جاي اينكه اين گونه مناسبت ها نقش خدمت رساني روشنگرانه، پرسشگرانه، انتقادي و كنشگرانه را ايفا كند تبديل به سوپاپ اطمينان مي شود تا مناسباتي كه پديده كار كودك را بازتوليد مي كنند نفس راحتي بكشند. عريض و طويل شدن امكانات مالي و اعتبار كاذبي كه در اين گونه فعاليت ها در اجتماع كسب مي شود به تقويت و استحكام مناسبات ذكر شده خواهد انجاميد و در نتيجه افرادي كه با نقاب فعال اجتماعي اين رويكرد را ترويج مي كنند نادانسته- ولي اغلب هدفمند- و حتي آگاهانه تبديل به ابزاري مي شوند كه به فقر، نابرابري، ناآگاهي و بازتوليد پديده كار كودك خدمت مي كنند.
حال آنكه رويكرد جنبشي- مردمي با تمام توان هدف لغو كار كودك را به درون جامعه مي برد و از موضع حقانيت و مسوولانه و با پذيرفتن هزينه هاي مادي- معنوي بسيار، در كنار ديگر جنبش هاي اجتماعي در راه دگرگون كردن مناسبات غيرانساني بازتوليدكننده معضلات اجتماعي قدم مي گذارد كه نهايتاً در يك نقطه مشترك و در تلاقي با ديگر جنبش هاي اجتماعي، جامعه انساني و برابري محور را بنيان خواهد گذاشت. در رويكرد جنبشي آنچنان كه از نام فعاليت اجتماعي برمي آيد، به ميان كشيدن بيش از پيش اعضا و مردم و افراد اجتماع شرط اساسي و غيرقابل مناقشه است.
در اين طرز نگاه و عمل آگاه كردن روز به روز مردم و اعضا، مشاركت دادن اعضا و نيز كودكان كار در امر فعاليت، پرسشگري و انتقاد براي ايجاد فشار به دولت ها در سطح جهان و نهادهاي حقوقي و مراجع قانوني- سياسي و اجتماعي جهاني و منطقه يي براي دست كم تغيير قوانين موجود به نفع كودكان و درنهايت محو معضل كار كودك هدف گيري مي شود. آيا فشارهايي كه براي اين تغييرات اعمال مي شود، مي تواند صرفاً پشتوانه يك محفل خاص را در درون خود به همراه داشته باشد؟ مسلماً خير. به عنوان مثال تصويب مقاوله نامه 182 سازمان جهاني كار كه در آن بدترين اشكال كار كودك معين و مبارزه عليه آن تصويب شده و 165 كشور جهان به آن پيوسته اند فقط در اثر فشارهاي جهاني توسط مردم، نهادها، كودكان كار و رژه يي بود كه در سال 1998 ترتيب داده بودند. در اين گونه رويكردهاي جنبشي- مردمي مانند آنچه گلوبال مارش در دستور كار خود قرار داده، اعضا شالوده اصلي حركت، تصميم گيري و كنش هستند و بهانه هايي كه افرادي با طرز نگاه هرمي، امنايي، فردمحورانه و محفل گرايانه تبليغ مي كنند فريبي بيش نيست. در واقع صورت مساله اين نيست كه چگونه راس هرم در اين تشكل ها تصميم گيري، قدرت، رويكرد فعاليت ها، منابع مالي، منابع معنوي و سرمايه هاي اجتماعي را به عنوان يك الزام اساسي به اعضا واگذار كند بلكه صورت قضيه اين است كه تمامي اين شئون بايد در اختيار اعضا- و منتخبان آنان- باشد و اين اعضا هستند كه تصميم مي گيرند كدام يك از شئون و اركان تشكل را- برحسب كارشناسي و ضرورت- به منتخبان و افرادي در راس هرم تشكل واگذار كنند.
در اين نسخه اختيارات، تصميم گيري ها مرحمتي نيست كه از بالا به پايين و به اعضا اهدا شده باشد، بلكه امانتي است كه از پايين توسط اعضا به امانت نزد افراد منتخب در بالاي هرم گذاشته مي شوند.
علاوه بر اين در جنبش لغو كار كودك علاوه بر نقش يگانه اعضا خود كودكان نيز نقش كليدي بازي مي كنند. در رويكرد هرمي- محفلي كودكان اشيا و سوژه هايي هستند كه مورد لطف و ترحم بزرگسالان قرار گرفته اند و بايد مقداري از حقوق آنها را به آنان بازگرداند. در اين رويكرد كودك كار به جاي ورود به مدارس رسمي كه از آن محروم شده است اينك وارد يك آموزشگاه شده است كه بايد به خاطر مرحمت هاي بزرگسالاني دست اندركار سر تعظيم فرود آورد و در يك ساز و كار پادگاني، اينك NGO نقش سركوبگر را براي او بازي خواهد كرد.
در حالي كه در رويكرد جنبشي- مردمي خود كودكان بخشي از مبارزه هستند. آنان مي آموزند چگونه بايد به مناسباتي كه اساس حقوق آنان را نه تنها تهديد كرده بلكه زير پا گذاشته است نه بگويند. در اين رويكرد و در محيط تشكل ها و NGO هاي وفادار به آن كودك كار درست همان گونه كه هست ديده مي شود و نيازي نيست كه در اينجا هم مشكلات اساسي كه كودك به آن دچار شده ناديده انگاشته شود. كودك جزء حركت است و او در كنار فعالان يا حتي پيشاپيش آنان قدم در زمين مبارزه گذاشته است. بدين ترتيب كودكان دوشادوش فعالان محيط خانواده، محيط كار و اجتماع را هدف آگاه سازي قرار مي دهند و ضمن رشد شخصي خود - در اثر آموزش هاي مختلف - به حركت و تشكل نيز غنا مي بخشند و جدي ترين مساعدت را براي بردن پيغام لغو كار كودك به درون جامعه انجام مي دهند.
البته بايد به خاطر داشت كه نبايد مبارزه براي لغو كار كودك فقط بر دوش كودكان بيفتد چرا كه بدون شك بزرگسالان و مناسباتي كه آنان توليد و بازتوليد مي كنند، مسووليت اصلي را بر عهده دارند ولي دست كم كودكان بايد در تصميم گيري ها حق راي مشورتي داشته باشند و آزادانه بخشي از امر سخنگويي را در درون جنبش بر عهده گيرند.
بدين اعتبار اعضاي فعال و كودكان با حقانيت و با فشار از پايين ضمن كسب حداكثر امكانات و حقوق ممكن براي كودكان تحت پوشش، تعداد بيشتري از افراد جامعه را آگاه مي كنند و بدون توجه به مناسبات اقتصادي - اجتماعي موجود در جهان و سازمان هاي عريض و طويل وابسته به آن، حضور خود و خواسته ها و حقانيت خود را به تمامي نهادهاي بين المللي، منطقه يي و كشوري سياستگذار تحميل مي كنند و شرايط را بيش از پيش دگرگون مي كنند. به اين اعتبار چنانچه نخست عده محدودي تشكل مردمي در اين زمينه برپا كنند بايد به سرعت و بي چون چرا اركان تصميم گيري و اجرايي را به نمايندگان اعضايي كه به تشكل مي پيوندند واگذار كنند، در غير اين صورت و در شرايطي كه آن عده محدود به شكل قيم مآبانه بر تمامي شئون حركت و بر امكانات مالي و مادي و امكانات معنوي و سرمايه اجتماعي تشكل (اعضا و اعتبار اجتماعي آن) تسلط داشته باشند، به طور مشخص در جهت عكس هدف اوليه قدم برداشته اند. حتي اگر موفق شوند به بهانه استحكام ساختار، مسائل را در يد قدرت خود نگه دارند و به لحاظ مادي و نيز گسترش سطحي، فعاليت، (به شكل شعبه ها و پروژه هاي مختلف اجرايي) را رقم زنند، متاسفانه نه فقط رويكردي اشتباه را به شكل بادكنكي رشد داده اند بلكه خطر آن بسيار اساسي و صدمات آن به حركت هاي صحيح و اصولي ديگر غيرقابل جبران خواهد بود، اگرچه تجربه نشان داده است اين طرز فكر قيم مآبانه كه استحكام تشكل را بهانه قرار مي دهد تا امور را در دستان عده يي محدود نگه دارد، معمولاً كل حركت را در راستاي مقاصد محفلي، خانوادگي و خودمحورانه يا شخص محورانه تقليل مي دهد و نمونه هايي هست كه نشان مي دهد متاسفانه حتي بدترين احتمال يعني سوءاستفاده از منابع مالي و معنوي تشكل و حركت نيز در اين رويكرد به آساني مي تواند اتفاق افتد و از آن بدتر اين است كه گاه با تمسك به موارد حقوقي قانوني يا اساسنامه يي- كه اعتبار آن فقط در دايره همان محفل خاص معني پيدا مي كند- چهره يي قانوني و اساسنامه يي به سوءاستفاده از منابع مادي و سرمايه هاي اجتماعي تشكل مي دهند و به ناگاه اعضا و مردم خود را درون دام چاله يي مي بينند كه توسط اعضاي محفل راس هرم براي آنان تعبيه شده است كه دلسردي و عدم اعتماد مردم و اعضا به هر گونه تشكل مردمي ديگر را ايجاد مي كند.
بايد متذكر شد در رويكرد جنبشي - برخلاف آنچه مخالفان آن به دروغ تفسير مي كنند - سازمان يابي و ساختار فعاليت بسيار مستحكم و باثبات تر از ساختار هرمي است كه پايه آن بر تعداد محدودي افراد بنا شده است. در رويكرد مردمي - جنبشي اراده و پشتوانه تمام اعضا كه هر روز افزايش مي يابند آنچنان استحكامي به ساختار فعاليت و تشكل ها مي دهد كه به هيچ روي تزلزل پذير نخواهد بود. پرواضح است در اين طرز نگاه و عمل منتخبان اعضا به نمايندگي و امانتدارانه مجري جمع بندي و اراده تعداد زيادي از اعضا خواهند بود كه در اين رهگذر سلامت و تقويت روند تصميم گيري و اجرا به وضوح و بدون مناقشه تضمين شده است. در اين رويكرد سخن از هرج و مرج و بي قاعدگي فعاليت نيست، بلكه همان گونه كه ذكر شد مستحكم ترين شكل ساختار فعاليت از دل اعضا و مردم استنتاج مي شود، به تصويب مي رسد و به اجرا گذاشته مي شود. طبيعتاً افرادي كه به لحاظ تجربي - فكري فعال تر يا باتجربه تر باشند، مي توانند با آگاه سازي شفاف و با به بحث گذاشتن طرز نگاه خود به تقويت برآيند حركت تشكل ياري رسانند و اين روند به شكل حقنه كردن - سازمان يافته و ساختاري و اساسنامه يي - به روند فعاليت نيست بلكه نتيجه طبيعي تضارب آرا و نهايتاً انتخاب اعضا و پذيرفتن يا نپذيرفتن اين طرز نگاه ارائه شده توسط فرد يا افراد خاص خواهد بود.
در نتيجه رويكرد مردمي و اعضا محور، هر تشكل مردمي، خود در نهايت امر در حكم عضوي از كل جنبش جهاني لغو كار كودك خواهد بود. در روند تكامل تك تك اعضاي مردمي در دل هر تشكل و تقويت آن تشكل به عنوان عضوي از جنبش جهاني وابسته به آن نتيجتاً تكامل و تقويت جنبش جهاني لغو كار كودك حاصل خواهد شد. درست به همين دليل است كه براي رسيدن به يك جنبش جهاني قوي براي لغو كار كودك راهي به جز عبور از معبر حركتي مردم محور و جنبشي در سطح جهاني، كشوري و ناحيه يي وجود ندارد و به تفصيل تشريح شد كه حركت مردم محور به جز از طريق يك تشكل مردمي كه ساختار و اساسنامه و شكل حركت آن از پايين به بالا و از مردم به سمت منتخبان باشد، حاصل نخواهد شد.
بسياري از كساني كه شعارهاي فريبنده يي مبني بر احترام به اعضا و مشاركت آنان سر مي دهند حتي اگر در ظاهر به طور صوري، ساختار مرامنامه و اساسنامه غيرهرمي و دموكراتيك در طاقچه به نمايش گذاشته باشند ولي تمام شئون و امور را نه تنها به شكل عملي - و گاه حتي به طور سازماندهي شده در قالب اساسنامه و ساختار هرمي - پي مي گيرند به جز كلاهبرداري و سرقت سرمايه هاي اجتماعي هدفي براي خود در نظر نگرفته اند يا در خوشبينانه ترين حالت به صدماتي كه به بنيان هاي اجتماع وارد مي كنند آگاه نيستند.
نقطه عزيمت تقسيم بندي انواع رويكردها در اين بحث، به دو نوع رويكرد جنبشي - مردمي و هرمي - محفلي اعتقاد به تقليل تنوع نسخه ها و رويكردها فقط و فقط به اين دو نوع رويكرد نيست، بلكه در حوزه رويكرد جنبشي - مردمي مي توان انواع مختلفي از ديدگاه ها را يافت كه البته حضور اين گونه ديدگاه ها را به هيچ وجه نبايد باعث نقض اصول اساسي و مناقشه ناپذير ديد و مشاركت از پايين باشد. از طرف ديگر در اين ميان - و به خصوص هنگامي كه سخن از تشكل مردم نهاد (NGO) پايه بحث است - بدون ترديد و بي هيچ تساهل و تسامح بلافاصله بايد اعلام كرد ديدگاه هرمي - محفلي صرفاً يك خوراك زهرآگين در عرصه فكري و عملي جنبش اجتماعي است. به ديگر سخن يكي از كاركردهاي اين نوشته بايد اين باشد كه با صراحت حضور فريبكارانه ديدگاه هرمي - محفلي را با نقاب جنبش اجتماعي كه به شكل بزك كرده مي خواهد خود را به جنبش اجتماعي تحميل كند، افشا كند و اعلام دارد، اگرچه در رويكرد جنبشي جاي بحث براي نقد انواع اين طرز نگاه باز است اما به طور مطلق رويكرد هرمي - محفلي هيچ گونه جايگاهي در فعاليت هاي اجتماعي نمي تواند داشته باشد.
بين اين دو رويكرد و روش فعاليت، هيچ گونه آشتي حتي بخشي و مقطعي نمي تواند باشد، چه اينكه آشكارا نه تنها سازوكار و روند فعاليت ها بلكه اهداف طراحي شده و منظور نظر اين دو رويكرد در تضاد اساسي قرار دارند.
فعالان اجتماعي با تامل بيش از پيش در ماهيت، ساختار و رفتار اجتماعي اين دو رويكرد، بايد ضمن دامن زدن به مباحث مربوط به مباني فكري اين دو رويكرد براي جدا كردن صف خود از رويكرد هرمي، قدم هاي جدي بردارند و در فضايي شفاف و به دور از محافظه كاري به نقد رويكرد هرمي بپردازند. اين فضاي نقد شفاف و در پي آن مشاركت اجتماعي اعضا در يك تشكل مردم نهاد شرط لازم براي رسيدن به هدف اجتماعي مدنظر است كه شرط كافي آن - در نهايت امر - پيوستن تمامي افراد جوامع بشري به اين جنبش است. در مقوله جنبش لغو كار كودك تا هدف اساسي مشاركت نوع بشر براي رفع اين معضل، فعاليت جنبش محور، تا رژه چند ميلياردي عليه كار كودك ادامه خواهد داشت و در خط پايان مشترك با ديگر جنبش هاي اجتماعي، محو فقر، نابرابري و بي سوادي جايزه رژه روندگان نوع بشر خواهد بود.
*فعال حقوق كودك
سه شنبه 23 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 116]
-
گوناگون
پربازدیدترینها