محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827992321
تحليلي بر فروپاشي رواني ارتش متجاوز امريكا مامان!اين روزها من خيلي داغ كرده ام...
واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: تحليلي بر فروپاشي رواني ارتش متجاوز امريكا مامان!اين روزها من خيلي داغ كرده ام...
خبرگزاري جمهوري اسلامي(ايرنا)-گروه پژوهش هاي خبري-ليلا رضوي: روزنامه گاردين،بخشي از نامه يك سر باز امريكايي به مادرش را چاپ كرد كه نوشته بود: "مامان اين روزها من خيلي داغ كرده ام" داغ كردن احساسي است در خور سربازان جواني كه به جنگي كه نبايد هرگز بر پا مي شد فرستاده شده اند .
در همان ابتداي جنگ افروزي و اشغال گري هاي امريكا، روزنامه گاردين در گزارشي با عنوان "والدين سربازان امريكايي كشته شده در عراق پاشنه آشيل ارابه جنگي بوش" بخشي از نامه يك سر باز امريكايي را به مادرش چاپ كرد كه نوشته بود:" مشكل جورج با دنيا اين است كه مي خواهد شكل پدرش بوش باشد. او حقيقتا براي هيچ چيز ، ما را به اين جا كشانده است. مامان اين روزها من خيلي داغ كرده ام ..."
داغ كردن احساسي است كاملا در خور سربازان جواني كه براي كشتن جوانان ديگر به جنگي فرستاده شده اند كه نبايد هرگز بر پا ميشد.
"خدا بخش احمدي" رييس مركز تحقيقات علوم رفتاري در باره ميزان استرس زايي جنگ مي گويد: " جنگ از نظر ميزان استرس زايي در رتبه دوم انواع بحران ها قرار دارد . رتبه اول به تروريسم اختصاص داده مي شود و توطئه هاي تروريستي بالاترين استرس ها را به جامعه وارد مي كند و دومي جنگ است . وقتي ما مي گوييم رتبه اول را تروريسم دارد و رتبه دوم را جنگ دارد حالا اگر جنگي تروريستي هم باشد فراتر از همه اين ها استرس ها را بر افراد وارد مي كند."
كاخ سفيد كه در ابتداي اشغال عراق با ادعاي ايجاد امنيت ، صلح و آرامش وارد اين كشور شد، امروز سربازانش مورد خشم مردم بغداد و ديگر شهرهاي عراق قرار گرفته اند به طوري كه نيروهاي آمريكايي دوران بسيار سخت و طاقت فرسايي را در عراق مي گذرانند! سربازاني كه از سوي مردم عراق همواره اشغالگر محسوب مي شوند.
اوضاع نابسامان عراق در پي حمله آمريكا به اين كشور از سال 2003 تا امروز كه پنج سال از آن زمان مي گذرد، سربازان آمريكايي را با موانعي سخت و عديده در اين كشور روبه رو كرده است.
مخالفت افكار عمومي عراق و آمريكا و سرتا سر جهان با اشغال اين كشور هر روز شدت مي يابد و بسياري از سربازان آمريكايي از اينكه در اين اشغال گري هاي بي دليل سهيم هستند احساس ياس و افسردگي مي كنند. در اين ميان مقام هاي آمريكايي كه مشغول پياده كردن اهداف سودجويانه و غارت منابع مردم عراق هستند گويي از وضعيت اسف بار نيروها و سربازان خود غافل مانده اند.
با مروري بر اخبار رسانه هايي مانند واشنگتن پست، خبرگزاري فرانسه ، بي بي سي، رويترز و بسياري از رسانه هاي ديگر كه از وضعيت روحي – رواني سربازان آمريكايي خبر و گزارش مي دهند مي توان به وخيم بودن وضعيت روحي نيروهاي آمريكايي چه در زمان حضور شان در سرزمين هاي اشغال شده و چه هنگام بازگشت به كشورشان پي برد.
رسانه هاي بيگانه روند رو به رشدي را براي بيماري هاي رواني كه از ابتداي اشغال گري ها تا به امروز منجر به خودكشي در بين اين سر بازان مي شود را بيان نموده اند. رويترز در گزارش مفصلي به افزايش آمار خودكشي از زمان اشغال افغانستان تا سال 2005 مي پردازد و مي نويسد: " تعداد سربازان آمريكايي كه حين خدمت در عراق و افغانستان در سال 2005 خودكشي كرده اند، نسبت به سال 2004 افزايش چشمگيري نشان مي دهد.
"ارتش آمريكا اعلام كرد در سال 2005 از هر 100هزار سرباز 9/12نفر اقدام به خودكشي كرده اند. كه اين آمار در سال 2004، در هر 100 هزار تن 11 نفر بود.
"به گزارش ارتش آمريكا، در سال 1999 از هر 100 هزار نفر 1/13 تن خودكشي كرده اند."
رويترز دلايل اين خودكشي ها را از زبان مقام هاي آمريكايي چنين بيان مي كند: "دليل افزايش ميزان خودكشي ، ادامه جنگ در عراق و افغانستان و فشار عصبي فزاينده بر سربازان مستقر در اين مناطق است. سال 2003 ،از 83 سرباز ارتش آمريكا كه اقدام به خودكشي كردند 25 نفر از آنها در عراق و افغانستان مستقر بودند. همچنين از 67 سربازي كه در سال 2004 خودكشي كردند 14 تن در عراق و افغانستان حضور داشتند."
با اين حال رويترز براي توجيه اين بحران به نقل از سرهنگ جوزف كورتين سخنگوي ارتش آمريكا مي گويد: "ما احساس خطر نمي كنيم ."
كورتين مي گويد:" ارتش به هيچ دليل مشخصي براي افزايش خودكشي هاي سال گذشته نرسيده است . ناكامي هاي اقتصادي، شكست روابط عاطفي، مواد مخدر و الكل از دلايل مهم خودكشي ارتشي ها به شمار مي رود. "
روزنامه واشنگتن پست دلايل خودكشي سربازان امريكايي را اين گونه مي داند: "طولاني شدن جنگ هاي عراق و افغانستان ارتش امريكا را با تعداد بالاي موارد خودكشي و موارد ناهنجاري رواني مواجه كرده است. از جمله عوامل فشار شديد بر سربازان در جنگ هاي عراق و افغانستان اعزام مكرر و طولاني به مناطق جنگي و نيز شكست در روابط شخصي و مشكلات حقوقي، مالي يا شغلي پس از بازگشت به امريكا بوده است. ميزان خودكشي در ميان ارتش امريكا از 8/9 به ازاي هر 100 هزار سرباز وظيفه در سال 2001 -كه پايين ترين رقم بود به 5/17 مورد خودكشي به ازاي هر100 هزار سرباز وظيفه در سال 2006 رسيده است. "
نشريه اينترنتي واشنگتن پريزم نيز در گزارشي نوشته است : "آمريكا نيروهاي خود را به عنوان بخشي از عمليات آزاد سازي دائم (در افغانستان) و عمليات آزاد سازي عراق به اين دو كشور اعزام كرده است اما نزديك به 20 درصد كساني كه از آن درگيريها به وطن خويش بازمي گردند، تا حدي مبتلا به آسيب هاي رواني هستند."
اين نشريه نتيجه گيري ميكند "حدود 320 هزار نفر از پرسنل اعزامي ممكن است بر اثر انفجارها قرباني آسيب هاي روحي و مغزي شده باشند، كه بيش از 50 درصد از قربانيان به صورت حرفهاي مورد درمان قرار نگرفته اند و از بين آنهايي هم كه مورد توجه مقام هاي پزشكي قرار گرفته اند درمان ساده تنها درباره كمي بيش از نصف آنها صورت گرفته است.
بر اين اساس، انبوه نظامياني كه به آمريكا بازمي گردند در تنهايي و بدون راهنمايي و پشتيباني كافي، با ضربههاي روحي زيانبار روبرو هستند و تعداد زيادي از افراد زخمي اقدام به خودكشي ميكنند. "
با نگاهي به گزارش ها و آمارهاي منتشره از سوي رسانه ها و پژوهشگاه هاي مختلف مشاهده مي كنيم كه روند رو به رشد بيماري هاي رواني و خودكشي ها در بين سر بازان امريكايي از ابتداي اشغال گري هاي آمريكا در افغانستان و عراق همچنان ادامه يافته است .
در 23 ماه مي سال 2008 مركز مطالعات روانشناسي دانشگاه مريلند آمريكا آمار تكان دهنده اي را فاش كرد . اين سايت نوشت : "آمار سربازان آمريكايي كه پس از پايان ماموريت خود در عراق دست به خودكشي زدهاند بيشتر از شمار سربازان كشته شده در اين كشور است. "
به گزارش روزنامه سوري تشرين، "توماس انسيل"، مدير مركز روانشناسي دانشگاه مريلند آمريكا كه مسوول تحقيق درباره بيماريهاي رواني و صدمات روحي سربازان بازگشته از جنگ عراق بود، اين مساله را فاش كرده است.
تحقيق در اين رابطه ماهها طول كشيده و با دقت و ظرافت تمام انجام شده است و طرفهاي دولتي متعددي از جمله وزارت دفاع آمريكا (پنتاگون) در تهيه آن همكاري كردهاند."
اين اعداد و ارقام به قدر ي تكان دهنده بود كه شگفتي برخي از ناظران را به دنبال داشته است، چون در نهايت ميزان تلفات نيروهايي كه پس از 11 سپتامبر بر اثر خودكشي جان ميبازند بيش از تعداد كشتههاي ميدان جنگ است.
دكتر توماس ايتسل رييس مؤسسه ملي سلامت و بهداشت رواني در گفت و گويي به خبرنگاران گفت: "كاملاً ممكن است كه خودكشيها و مرگ و ميرهاي رواني بر تعداد كشته هاي ميدان جنگ پيشي بگيرد."
دكتر "ليسا فايرستون" مدير پژوهش و آموزش اتحاديه گلندون اين اعداد و ارقام را دردناك خواند و گفت: "اين ارقام تنها نوك بيرون مانده كوه يخي است، كه قسمت اعظم آن زير آب پنهان است . "
" خدا بخش احمدي " با بررسي اختلالات رواني ناشي از جنگ، اين عوامل را به دو دسته تقسيم مي كند و مي گويد: "عموما علايم اختلالي كه افراد در جنگ پيدا مي كنند علايم اضطرابي است يعني اختلال استرس پس از سانحه ؛ مثل موج انفجار، خستگي رواني ، مشكلات سازگاري ، الكل ، اختلالات افسردگي. اين ها از جمله عواملي است كه فرد را به سمت خودكشي سوق مي دهد . اختلالات رواني ناشي از جنگ به دو گروه تقسيم مي شود. يك گروه مشكلات فوري است و يك گروه مشكلات بعدي است . كساني كه در صحنه حضور دارند و درگير مشكلات رواني مي شوند به آن مشكلات فوري مي گويند كه اين موارد بيشتر مورد توجه است ."
وي سپس به حضور تحميلي سربازان امريكا در خاك كشورهاي افغانستان و عراق اشاره مي كند و مي گويد: "در جنگ آمريكا در افغانستان و عراق آمار اختلالات رواني به شدت بالا رفت . نظاميان شركت كننده در اين جنگ ها آمار ارايه شده از اختلالات رواني قابل توجه داشتند . اين روند صعودي از به وجود آمدن اختلالات رواني بين سربازان امريكايي باعث گرديد كه مجلس آمريكا بودجه قابل توجهي كه حدود 300 ميليون دلار بود را بابت تحقيقات آسيب هاي رواني سربازان در عراق تصويب كند. اين امر نشانگر آنست كه علايم فوري كه سربازان داشتند قابل توجه بوده و اين ها مشكلات بعدي را هم دارند كه مساله فراتر مي شود .چرا كه هر فرد با مشكلات خودش خانواده را نيز درگير مي كند. آنها وقتي از دوره جنگ برگشتند پيامد هاي بعدي ر ا ايجاد مي كنند ."
خدا بخش احمدي در ادامه صحبت هاي خود به علل تشديد اين اختلالات رواني در سر بازان امريكايي مي پردازد و مي گويد: "جنگ به ميزان لازم براي افراد درگير مشكل آفرين است
اما چند فاكتور مي تواند ميزان استرس را تعديل كند؛ يكي اين كه هدف از جنگ چقدر روشن است ؟ چقدر قابل توجيه منطقي است ؟فرد هدف را قبول دارد يا خير و به آن معتقد است يا نه . اينكه آيا هدف جنگ چقدر مقدس است و اينكه هدف جنگ چقدر مورد پذيرش افكار عمومي است. اين اهداف تعيين مي كند كه فرد چقدر جنگ را قبول دارد و آن را دفاع مي داند . سرباز ان امريكايي وقتي وارد جنگي مي شوند كه علت حضور در آن و علت كشتن انسان ها در آن منطقه را نمي دانند و سپس شاهد افكار عمومي هستند كه مخالف حضور زورگويانه سربازان در خاك كشور ديگر ي هستند. همه اين عوامل آن ها را با پارادوكس ها ، تعارض ها و ناهمگوني هايي مواجه مي كند بنابراين ميزان آسيب هاي رواني را بالا مي برد پس يكي از فاكتورهاي تاثير گذار هدفي است كه وجود دارد."
وي به دومين عامل اشاره مي كند و مي گويد: " دوم ميزان پيروز ي و شكستي است كه در جنگ مي بيند. پيروزي هاي پي در پي ميزان آسيب را كم مي كند اما در شرايطي كه پيروزي نيست و همه جا حرف از شكست عراق و يا بن بست آمريكا در عراق مي شود و يا در واقع عبارات هايي شبيه اين را از رسانه ها مي شنود و حتي مي بيند كه فرمانده هانشان به اين شكست اعتراف مي كنند نميدانند چطور از اين باتلاق بيرون بيايند. اعتراف به شكست عاملي است كه موجب آسيب پذيري سربازان امريكا مي شود. فاكتور سوم تفاوت فرهنگي كه حاكم است. فرهنگ آمريكايي و سرباز آمريكايي با مردم عراق متفاوت است. همه اين ها تعارض هايي را ايجاد مي كند. هر چه قدر فرد در خانه خودش بجنگد كم تر آسيب مي بيند؛ فاصله هر چه بيشتر آسيب رواني را بر سربازان بيشتر مي كند."
*خودكشي زنان سر باز امريكايي
دكتر خدابخش احمدي در بخش ديگري از صحبت هاي خود به موضوع سر بازان زن امريكايي مي پردازد و در اين باره مي گويد: "عليرغم اين كه در ارتش امريكا و خود امريكا ميزان شعارها و حجم تبليغاتي در مورد ديدگاه هاي فمينيستي و برابري جنسيتي وجود دارد اما ميزان تبعيض قابل توجه است. در ارتش امريكا ميزان حضور زنان گرچه گسترده است و در بعضي از يگان ها حتي در حد تساوي حضور را هم دارند اما در سسلسه مراتب فرماندهان رده بالا زنان را نمي بينيم و در حد سطوح پايين هستند و دستورات مردانه اي كه توسط مافوق ها صادر مي شود بايد اجرا گردد. بر اساس گزارش ها خبري و تحقيقي، سوءٍ استفاده جنسي از سربازان زن خيلي زياد است."
وي در ادامه مي گويد: "در مجموع از نظر علمي هم مي بينيم كه جوانان و زنان در برابر بحران آسيب پذيرند. زنان استرس هايي را كه برمردان هم وارد مي شود تحمل مي كنند. به خاطر زن بودن و جوان بودن هم استرس هايي را تحمل مي كنند. به خاطر همسر يا مادر بودن هم فشارهايي را متحمل مي شوند و بيشتر اين زنان همسران نظامي دارند و ازدواج هاي درون سازماني است كه فرزندان اين افراد فشار بيشتر را دارند و استرس پذيري را افزايش مي دهد."
آنچه از بررسي ها بدست مي آيد حاكي از آن است كه اخبار خودكشي سر بازان زن امريكايي نيز از آن دست اخباري است كه رسانه هاي بين المللي علاقه اي براي پرداختن به آن را از خود نشان نمي دهند و به ندرت به خبرهايي كوتاه اكتفا مي كنند.
در تاريخ 2 سپتامبر 2008 خبر خودكشي مشكوك دو سرباز زن ارتش آمريكا را در رسانه ها داشتيم . يك پايگاه خبري آمريكايي در گزارشي از خودكشي مشكوك دو سرباز زن ارتش آمريكا در عراق و افغانستان خبر داد. پايگاه خبري آمريكا "تروثديگ" در گزارشي نوشت: "پس از پنهان كردن تجاوز و مرگ سربازان زن آمريكايي توسط ارتش اين كشور، مرگ دو نفر از سربازان زن ارتش آمريكا در عراق و افغانستان خود كشي محسوب شد ."
طبق گزارش ديگري، سي بي اس درباره مشكلات رواني به خصوص در بين زنان نوشت: "از بين 25 ميليون سرباز آمريكايي 6/1 ميليون آن در عراق و افغانستان بودند كه همه موقع بازگشت دچار مشكلاتي شده اند و زنان نظامي دچار مشكلات شديد تري شده اند. آنها زندگي سابق خود را نيز از دست داده اند. در طي جنگ با عراق ، افغانستان ، ويتنام و يا جنگ جهاني دوم سربازاني بودند كه مجروح نشده بودند اما از نظر روحي وضعشان بدتر و وخيم تر از زخمي شدگان بود. همچنين زنان زيادي كه خانواده هاي خود را از دست داده بودند بعد از بازگشت دچار افسردگي شديد شده بودند و بعد از مدتي خودكشي مي كردند. اغلب سربازان آمريكايي بيش از آنكه مجروح جسمي باشند مجروح روحي مي شدند و در اين مشكل سهم زنان بيشتر از مردان است."
به گزارش تايمز : "از 24 ميليون سرباز قديمي آمريكا، 500 هزار نفر آنها امروزه بي خانمان هستند، بخصوص زنان كه بيشتر آنها همسران ، كار و ... خود را از دست داده اند.
"40 درصد از سربازان قديمي امريكا اعلام كرده اند كه در طي جنگ عراق مورد خشونت هاي جنسي قرار گرفته اند و هيچكس و هيچ چيز نبوده است كه از آنها در برابر خشونت هاي جنسي وارده از سوي سربازان مرد امريكايي حمايت كند ."
اين زنان علاوه بر فشارهاي روحي ، استرس و خشونت ها در جنگ در بازگشت هم زندگي خود را نابود شده مي بينند و تنها راه حل را خودكشي مي دادند .
بنابراين علت هاي عمده افزايش خودكشي در بين سربازان امريكايي بخصوص زنان سرباز امريكايي را مي توان استرس، نا اميدي از وضعيت خود در زمان بازگشت كه باعث تشديد فشار روحي آنها در زمان جنگ مي شود ، قرار گرفتن در معرض خشونت هاي جنسي و فيزيكي و نيز استفاده بيش از حد الكل برشمرد كه تمام اين عوامل باعت مي شود كه تعداد زيادي از اين سربازان در زمان بازگشت تصميم به خودكشي بگيرند.
* وخامت روحي سربازان امريكايي، نتيجه وعده فرداهاي صلح آميز خيالي
آنچه مشخص است تصوير عراق پس از اشغال به گونه اي ديگر براي مردم دنيا و مردم آمريكا ترسيم شده بود؛ دادن وعده برقراري صلح و آرامش در پناه سربازان آمريكايي براي مردم عراق ، ساختن چهره هاي غرور آفرين از سربازان فاتح آمريكايي همچون فيلم هاي هالييوودي با فتوحات هيجان انگيز !!!
اما امروز نه تنها روياهاي مقام هاي آمريكايي به تحقق نپيوسته است بلكه شاهد از ميان رفتن آرامش از ميان سربازان آمريكايي و خانواده هاي آنان هستيم و ترس و نگراني آنها را آرام نمي گذارد. امروز جامعه جهاني از اين سربازان به عنوان يك قهرمان پيروز ياد نمي كند.
شايد نگاه امروز و فرداي مردم آمريكا و ساير جهانيان به آنها به شدت بخشيدن به بيماري هاي رواني و فكري آنها كمك مي كند.
كريستين ساينس مانيتور مي نويسد: "موسسه تحقيقاتي "رند" طي يك بررسي در همين باره اعلام كرد كه بيش از 300 هزار سرباز آمريكايي از اختلالات رواني ناشي از استرس بيش از حد در ميدانهاي جنگ رنج ميبرند. اين در شرايطي است كه متخصصان معتقدند كه با ادامه جنگ اين روند ادامه داشته و حتي بدتر نيز خواهد شد. اين گزارش در ادامه به موارد مختلف در زمينه مشكلات رواني سربازان آمريكايي اشاره مي كند و به تشريح برخي اقدام هاي اين سربازان براي خودكشي ميپردازد كه كارشناسان معتقدند ناشي از استرس و خستگي ميدانهاي جنگ است."
دكتر "خدابخش احمدي " در مورد ا ثرات دراز مدت حضور سر بازان آمريكايي مي گويد: "اگر آمريكا بياييد همين را حساب كند در مي يابد كه از نظر جامعه شناختي و مردم شناختي دچار آسيب شده است. اثراتي كه اين علايم و اختلالاتي كه در خانواده ها مي گذارد؛ ناسازگاري زناشويي بزرگ شدن فرزندان در نبود پدر يا مادر، احتمال جدايي و ازدواج با فرد ديگر و... اين ها خانواده را آشفته و مشكلات اجتماعي را زياد مي كند. انحرافات، بزه كاري ها و رفتارهاي خلاف جنسي توسعه پيدا مي كند و خشونت يكي اثرات بلند مدت است؛ يكي از آسيب ها يي است كه جامعه بايد تحمل كند و اثرات آن تا دو سه نسل گريبانگير امريكا خوادهد بود . با دو جنگ اخير در افغانستان و عراق، پيش بيني مي شود آمريكا دچار دگرگوني جمعيتي جدي خواهد شد كه به بحران تبديل خواهد شد."
پژوهم/1732/1414
سه شنبه 23 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 353]
-
گوناگون
پربازدیدترینها