واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: ايرانشناسي ديگر رفت
«پيتر ايوري» ايرانشناس و به خصوص حافظ شناس برجسته معاصر انگليسي در سن 85 سالگي درگذشت. ايوري از ايرانشناسان قديمي متعلق به نيمه اول قرن بيستم بود كه خود در تربيت ايرانشناسان ديگر معاصر نقش ايفا كرده است.
در بين ايرانشناسان، نه تنها در انگليس كه شايد در همه نقاط ديگر جهان، هميشه افرادي به عنوان جاسوس، مامور اطلاعاتي، ديپلمات، نظامي، تحليلگر سياسي، مشاور حكومتي و مانند آن ديده شدهاند. اما اين افراد الزاما به ايران و ايرانيان علاقمند نبودهاند. ايوري در بين ايرانشناسان هم عصرش از اين ويژگي برخوردار بود كه صميمانه و از ته قلب به ايران و ايرانيان، به تاريخ و فرهنگ ايران، به ادبيات ايران و به همه مختصات فرهنگي و اجتماعي ايرانيان عشق ميورزيد.
من ايوري را اول بار در سال 1365 ملاقات كردم، در دانشگاه كمبريج، و آن زمان كه تاريخ ايران به روايت كمبريج و البته به همت ايوري آماده انتشار بود. اگر نبود فرصت شناسي و ابتكار ايوري كه منابع مالي ايراني و توان پژوهشي كمبريج را به هم گره بزند اين تاريخ هرگز به اين شكل انتشار نمي يافت. به نظرم هنوز كه هنوز است تاريخي به جامعيت و كمال اين تاريخ در مجامع ايرانشناسي خارج از ايران به چاپ نرسيده است.
ايوري در سال 1923 به دنيا آمده بود. مدرك ليسانس خود را از دانشكده مطالعات افريقا و آسياي دانشگاه لندن (سوآز) دريافت كرد. سپس وارد نيروي دريائي سلطنتي هند شد و تا پايان جنگ جهاني دوم در اين ارتش خدمت كرد. ايوري از آن دسته از ايرانشناسان بود كه ايران را از مسير هند شناخت و به آن علاقمند شد.
آشنائي ايوري به زبان فارسي همزمان با آغاز فعاليت شركت نفت ايران و انگليس شد و او به عنوان معلم زبان فارسي استخدام و كاركنان انگليسي اين شركت را آموزش ميداد. رفته رفته در آبادان استقرار يافت و با اوج گيري نهضت ملي شدن نفت در ايران از هموطنانش بريد، در ايران ماند و به استخدام شركت ملي نفت ايران در آمد.
حضور در ايران ايوري را، به عنوان يك انگليسي آن هم بعد از كودتاي 28 مرداد 1332، نه تنها در ارتباط با برخي سياستمداران و ديپلماتها قرار داد كه باب آشنائي او را با بسياري از استادان زبان، تاريخ و ادبيات ايران باز كرد.
ايوري در ايران توانائيهاي زباني خود را افزايش داد و پس از چند دهه شناخت فرهنگي عميقي هم از جامعه ايران به دست آورد.
شايد اولين اقدام او ترجمه 30 غزل از غزلهاي حافظ شيرازي بود كه با كمك «جان هيث استابس» شاعر مشهور انگليسي نيمه قرن بيستم صورت گرفت. علاوه بر اين، رباعيات خيام در چارچوب همين همكاري ترجمه شد. جان هيث استابس خود ميگفت كه ايوري اشعار را بيت به بيت براي من ترجمه معنائي ميكرد و من آنها را به شعر انگليسي ترجمه ميكردم. اين مجموعه اخيرا نيز چاپ دوباره شده است.
ايوري از فرصت آشنائي با مقامات شركت ملي نفت ايران استفاده كرد و بودجهاي براي تحقيق، تنظيم و چاپ تاريخ ايران در دانشگاه كمبريج دريافت كرد. كار تحقيق از اواسط دهه 1350 آغاز شد و تا اواخر دهه1360 ادامه داشت.
اما ايوري به اين بسنده نكرد. وي ترجمه كامل ديوان حافظ را در دستور كار خود قرار داد و حدود 30 سال عمر اخير خود را صرف آن كرد. ديوان حافظ ايوري يكي از كامل ترين ترجمهها از اين ديوان با ارزش است. اين ترجمه در سال 2007 در 603 صفحه از سوي دانشگاه كمبريج انتشار يافته است.
در پرونده مطالعاتي و علمي ايـــوري مي توان ترجمه منطق الطير عطار نيشابوري را يافت كه در سال 1998 در 560 صفحه از سوي دانشگاه كمبريج به چاپ رسيده است.
بسياري از ايرانشناسان جوان تر انگليسي در مصاحبههاي خود تصريح كردهاند كه علاقمندي به مطالعه درباره ايران را ايوري در دل آنها شعله ور كرده است. ايوري بارها ميگفت كه هيچ فرهنــگي را متعالي تر و عميق تر از فرهنگ ايران نيافته است.
در سال 2003 كه براي ديدارش به كينگر كالج در دانشگاه كمبريج رفته بودم در حال زمزمه اشعاري از حافظ بود. به ياد دارم شعر:
مزرع سبز فلك ديدم و داس مه نو
يادم از كشته خويش آمد و هنگام درو
را ميخواند و اشك ميريخت. روي "هنگام درو" تاكيد زيادي ميكرد. انگار در درجهاي از عرفان اكتسابي از حافظ قرار گرفته بود و مرگ خود را در پيش چشم ميديد.
ايوري يك بار گفت: اگر حافظ فقط يك بيت شعر گفته بود و آن اين كه:
يار مردان خدا باش كه در كشتي نوح
هست خاكي كه به آبي نخرد طوفان را
همين يك بيت شعر براي جاودانگي پيام عرفاني حافظ كافي بود. حال او در اين بيت چه ميديد كه چنين ادعائي ميكرد بماند براي حافظ شناسان.
ايوري خاطرات زيادي از ملاقاتهاي خود با مقامات سياسي ايران در سالهاي قبل از پيروزي انقلاب اسلامي ايران داشت. براي مثال ميگفت:
«در سال 1350 در وزارت دربار با اسدالله علم ملاقات داشتم. علم از من خواست از اتاق بيرون رفته در محوطه باز و در وسط زمين چمن صحبت كنيم. ميگفت به دستور شاه در اتاق او شنود گذاشتهاند. علــم به شدت نسبت به آينده شاه بدبين بود. معتقد بود كه شاه دچار آشفتگي رواني شده است. تصريح ميكرد كه حادثه مهمي در پيش است و حكومت شاه به پايان خود نزديك ميشود.«
ايوري در روز ششم اكتبر 2008 - 15 مهرامسال - دار فاني را وداع گفت. به پاس همه عشقي كه او به ايران ورزيد و تلاشي كه در معرفي ايران و فرهنگ متعالي ايران به كار برد برايش آرزوي غفران الهي داريم.
يادش در دفتر ايرانشناسي گرامي باد
سه شنبه 23 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 133]