واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: ورزش > فوتبال ملی - مایلیکهن: کاش همه جسارت گفتن حقیقت را داشتند علی جوادی محمد مایلیکهن بدون تردید یکی از چهرههای خاص فوتبال ماست که هیچ وقت از مبارزه خسته نمیشود. چه زمانی که به عنوان بازیکن در تیم ملی حضور داشت، چه زمانی که مربی تیم ملی بود، چه زمانی که بعدها سرمربی تیم ملی شد و چه در زمان مربیگریاش در لیگ او همواره به این مبارزه ادامه داده است. مبارزهای که خودش آن را مقدس میداند و نمیخواهد به آن خاتمه دهد. جریانی که او در فوتبال ایران به راه انداخت اگرچه به جدایی او از تیم ملی منجر شد اما این خاصیت را داشت که بحث مبارزه با فساد در فوتبال کمی جدی گرفته شد و فدراسیون این روزها به دنبال آن است که ریشههای فساد را بیابد. اتفاقی که اگر واقعاً انجام شود و ابتر نماند و در بنبستهای مصلحتی گیر نکند، میتواند فوتبال ما را از این مرداب نجات دهد. وقتی قرار است درباره دلالیسم، تبانی و دوپینگ بنویسیم بدون تردید بخش قابل توجهی از این ماجرا متعلق به جریانی است که با حرفهای این مربی جان گرفت. اگرچه او حرفهای چند روز اخیر را کافی میداند و مایل است سکوت اختیار کند؛ اما به هر حال محمد مایلیکهن همیشه حرفهای تازهای برای این فوتبال دارد: فکر میکنید مشکل با این بیانیهها حل شد؟ حل میشود. فکر میکنید این جریانی که به راه افتاده و همه را ترسانده نتیجه چیست. اگر خدا بخواهد همه چیز درست میشود. اگر نشد چه؟ اگر پای برخی مصلحتها وسط کشیده شد؟ آن وقت بیعرضگی خودمان است که نتوانستیم این فوتبال را پاک کنیم. شک نکنید در فوتبال ما مشکلات بزرگی وجود دارد. مدیران ما به دلیل عدم آگاهی به این رشته آن را رها کردهاند. ما که از فوتبال ایتالیا با آن داستانهایی که درباره مافیا میگویند بدتر نیستیم. هستیم؟ آنها به قیمت فراموش کردن یوونتوس فوتبالشان را پاک کردند. آن وقت شما میگویید مصلحتها دست و پای ما را ببندد؟ به نظر من اصلاً اینطور نیست و همه میخواهند فوتبال ما پاک شود ولی اگر واقعاً این طور باشد وای به حال ما. این مشکلات بزرگی که میگویید به ستارهها هم برمیگردد. وقتی ستارهای که همه میدانند به چه دلیل از تیم ملی کنار گذاشته شده هنوز حرف اول را در فوتبال ما میزند، کجای این فوتبال را باید پاک کرد. آخر چگونه ممکن است؟ اجازه بدهید من وارد این قضایا نشوم که اگر قرار باشد درباره این چیزها حرف بزنم، خیلیها طاقت شنیدنش را ندارند. جریانی درست شده که همه میخواهند فقط خود را پاک جلوه دهند. در صورتی که همه چیز در این فوتبال عیان است. پرتماشاگرترین تیم این مملکت میرود قطر و از الغرافه 5 گل میخورد آن وقت برخی از ستارهها میآیند میگویند پول نگرفته بودیم، بازی نکردیم. من میگویم اگر نمیخواستی برای تیمی که الان نماینده فوتبال این کشور است بازی کنی، غلط کردی رفتی توی زمین. اصلاً نمیرفتی توی زمین تا مربی بداند چه خاکی باید به سرش بریزد. این فاجعهای است که در هیچ کجای دنیا نظیری را نمیبینید. مشکل کجای کار است؟ همه مقصرند. مدیران میگویند همه جای دنیا ستارهها خاص هستند. کجای دنیا با ستارهها خاص برخورد میشود؟ دو روز بعد از آنکه بارسلونا قهرمان جام حذفی شد. گواردیولا 6 بازیکنش را فقط برای یک دقیقه تأخیر در تمرین نفری 3 هزار یورو جریمه کرد. اگر بحث ستاره باشد ستارههای آنها از هر چه فوقستاره است ستارهترند. ولی همه چیز در فوتبال آنها قانون دارد. در این فوتبال کسی این اجازه را به خودش نمیدهد که نزدیک ستارهها بشود. آنها خطوط قرمز فوتبال ما هستند که نباید به آنها چپ نگاه کنی. حرف حق را هم که بزنی، میخواهند نابودت کنند. اینها همه قوانین خاص این فوتبال است فقط همین فوتبال. یک چیزی است مثل داستان پیراهن. مدیر باشگاه میگوید پیراهنت را نباید بفروشی، آن وقت خودش هر روز پیراهن را میفروشد. یک روز به ماکارونی یک روز به مبل، یک روز هم به هتل یک روز هم به وسایل صوتی تصویری. اینها که میگویید اسپانسر تیمها هستند که در تمام دنیا به عنوان حامیان مالی تیمها شناخته میشوند. حامیان مالی قرارداد دارند. آن هم نه 3 ماهه. 10 ساله. مثل قراردادی که اوپل با میلان بست. یا قراردادی که تمام تیمهای بزرگ دنیا دارند. همه بالای 10 سال است. دیگر خیال همه راحت است. نه اینکه 6 ماهه و 3 ماهه و بعضی وقتها هم برای یک بازی قرارداد ببندند و بعد صدایش دربیاید که چکشان هم نقد نشده. به هر حال در این فوتبال مدیری که این هم درگیری و دغدغه مالی دارد نمیتواند درست مدیریت کند. شما از کدام مشکل مالی حرف میزنید؟ کدام بازیکن بوده که در تیمی بزرگ تهران پولش را خورده باشند؟ آقای مدیر چطور در نابود کردن پول بیتالمال دستش باز است آن وقت در مدیریت کردن مشکل دارد؟ پول بیتالمال را به آقا دادهاند و هیچ حسابی هم نمیکشند که این پولها را چکار میکنی؟ هیچ کسی آمده بگوید چرا در این فصل این همه مربی عوض کردهای؟ چرا یک میلیارد به آن آقا دادهای و چرا 600 میلیون تومان به این آخری دادی و چند میلیون تومان به مربیان داخلی؟ چرا همه چیز را آنطور که هست نمیبینید؟ اینها ریشهاش در کجاست؟ فدراسیون چطور میتواند بر این دو تیم مدیریت کند در حالی که مالک این دو تا تیم سازمان است. من منظورم فدراسیون نبود. فدراسیون اصلاً در کارهای خودش هم مانده. آقای کفاشیان میگوید بعد از این همه مدت که در فوتبال بودهام هنوز با 50 درصد زوایای فوتبال آشنا نشدهام. من میگویم قدیمیهای فوتبال که 40-30 سال است در این فوتبال هستند نمیتوانند بگویند همه زیر و بمهای این فوتبال را میشناسند. شما با یک سال میخواهید با کجایش آشنا شوید. شما هنوز ساختمان فدراسیون فوتبال را هم خوب نمیشناسید. من جایزه میدهم اگر ایشان بگوید کمیته آموزش فدراسیون در طبقه چندم فدراسیون است. خیلیها به من میگویند حرف نزن، این همه گفتی چه شد. آخر تیم ملی را از هم تو گرفتند اما من خوشحالم که حرفهایم در این فوتبال یک جریان برای پاکسازی درست کرد. برنامههایی هم که الان دارد پیاده میشود، من به فدراسیون دادم و خوشحالم که میبینم همه آنها دارد پیاده میشود. از آشپز اختصاصی برای تیم گرفته تا پرواز چارتر و تهیه مواد خوراکی و حتی زمان آغاز تمرینات. اجازه بدهید با توجه به موضوع این صفحه درباره دوپینگ حرف بزنیم. چطور شد که تا این حد با صراحت درباره دوپینگ حرف زدید؟ به این دلیل که وجود دارد. برخی از آقایان ورزشکار میگویند ما بکمپلکس زدیم. در حالی که در مسابقهها اثر آمپول روی دست بسیاری از بازیکنان دیده میشود. اینها نتیجه تزریقی غیر از ب کمپلکس است. من در مصاحبه با فارس هم گفتم این مسایل یکسری از واقعیتهایی است که دیده نمیشوند. در حال حاضر فقط به لیگ برتر توجه میشود. در حالی که در لیگ یک اوضاع به مراتب بدتر است. فقط هم به دوپینگ محدود نمیشود. چند بازیکن سایپا که فصل قبل در تیمهای دیگر بودند میگویند در لیگ دسته اول داور در گوش بازیکن میگوید 2 دقیقه بیشتر باقی نمانده از زمین بلند نشو یا در محوطه جریمه خودت را زمین بزن. خود بازیکن، بزرگترین مدرک است. من به دنبال این نیستم که در این فوتبال بمانم یا نان این فوتبال را بخورم که اگر اینطور بود در همان تیم ملی میماندم و صدایم هم در نمیآمد و هر چه میگفتند هم میگفتم چشم. اما اینها با روحیه و شخصیت من فاصله دارد. من با منطق خاص خودم کار میکنم. بگذارید مردم قضاوت کنند که چه کسی راست میگوید و چه کسی دارد برای این مردم نقش بازی میکند. بگذارید برای همیشه محروم شوم. اما اجازه بدهید من هم مثل مردم کشورهای دیگر از فوتبال لذت ببرم. به هیچ عنوان از هیچ کدام از 7 نفری که اسمشان به عنوان شاهد وسط آمد، نخواستم که بروند و شهادت بدهند. میناوند، مجید نوروزی و اشکان نامداری، خودشان به من تلفن کردند. حتی اشکان نامداری گفت از طرف فرهاد مجیدی و علی علیزاده هم زنگ میزند. اینها را من از طرف خودم نمیگویم. میتوانید بروید از خودشان بپرسید. فکر میکنید مشکل دوپینگ با این پروندهای که در فدراسیون درست شده به طور کلی از بین میرود؟ من چنین ادعایی ندارم ولی امیدوارم بقیه هم جسارت داشته باشند حقیقت را آن طور که هست بگویند. وقتی ماجرای علی مولایی پیش آمد، هیچ کسی از این بچه دفاع نکرد. او تمام زندگیاش را ساقط شده دید. اما هیچ کس پای این پسر نایستاد. آنقدر تنها ماند تا فقط او در این پرونده مجرم شناخته شدو محرومیتش را هم کشید. مطمئن باشید راز ماجرای دوپینگ این پسر یک روزی برملا میشود. روزی که او دیگر متکی به پول فوتبال بازی کردنش نباشد. وقتی که دیگر کسی نتواند او را تهدید کند. اینها درد فوتبال ماست که در این مملکت از کسانی جرم سر میزند ولی آزاد میگردند و در فوتبال انگلیس بازیکنی در حد ریو فردیناند که اتهامی هم متوجه او نیست، تنها به این دلیل که حاضر نمیشود آزمایش دوپینگ بدهد در آستانه بازی حساس ملی 8 ماه از فوتبال محروم میشود. اینها قوانینی هستند که به یک فوتبال اعتبار میدهند. قوانینی که باید بر این فوتبال هم حاکم شوند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 316]