واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: دانش - پژوهشگر ارشد مایکروسافت، بیست سال است که از مغز خود، نسخه پشتیبان دیجیتالی تهیه میکند و تمام خاطرات و اطلاعات دو دهه اخیر خود را در حافظههای کامپیوتر نگهداری میکند. بهنوش خرمروز: طی دهه گذشته، گوردون بل، پژوهشگر مایکروسافت، اطلاعات مغز خود را به رایانهها منتقل کرده، جایی که میداند اطلاعاتش محفوظ خواهند ماند. قطعا میگویید همه ما تا حدی همین کار را میکنیم. همه ما عکسهای دیجیتالی رویدادهای خانوادگیمان و انبوهی از ایمیلهایمان را روی رایانه نگه میداریم. اما گوردون بل 75 ساله این ایده را در حد یک داستان علمی تخیلی بسط داده است. او به هر جا که میرود با خودش وسائل تصویربرداری و صدابرداری نیز میبرد تا از مکالمات، روابط، سفرها و تجربیاتش تصویر و صدا بردارد. یکی از پروژههای رویایی مایکروسافت، نوعی دوربین حسی (SenseCam) است که دور گردن قرار میگیرد و به طور خودکار تمام جزییات زندگی فرد را به شکل تصویر ثبت میکند. بل به این حرکت سرعت بخشیده و علاوه بر آن، همه چیز را ثبت میکند، از دستور غذاهای رستورانها گرفته (که از آنها عکس میگیرد) تا مکاتبات، صورتحسابها و پروندههای پزشکی. او از هر سایت اینترنتی نیز که بازدید میکند، یک فایل پی.دی.اف نگه میدارد. این کوه اطلاعات که تنها بدون فایلهای صوتی و ویدئویی 350 گیگابایت حجم دارد، نسخه ثانویه از حافظه زیستی بل به شمار میرود. بل معتقد است که این نسخه حتی بهتر از حافظه آدمی است، چون اگر بتوانید اطلاعات خود را در فضای کافی جای دهید، این حافظه رایانهای یا ای.مموری هرگز فراموش نمیشود؛ درست مثل اینکه نسخه رونوشت چندرسانهای از زندگی خودتان نگه دارید. بل حدس میزند که حوالی سال 2020/ 1399 تمام تاریخ زندگی ما آنلاین و قابل جستجو میگردد. گوشیهای هوشمند آگاه به موقعیت و حافظههای دیجیتال ارزانقیمت وقوع چنین تغیری را ممکن و اجتنابناپذیر میسازد. دیگر کسی به خودش زحمت نگهداری جزییات زندگیاش را در مغز نمیدهد. برای این کار از رایانهها استفاده میکنیم و این انقلاب، آنچه را که ما انسان بودن مینامیم تغییر میدهد. بل که به همراه جیم گمل، کتاب جدید خود را با نام «فراخوان کامل» منتشر کرده، در مورد فواید و بیفایدگیهای ثبت زندگی یک نفر با جزییات دیجیتال پر دردسر میگوید. طی این فرایند در مورد خودت چه آموختی؟واقعا سوال سختی است...وقتی به دنبال برنامه اصلی این ایده بودم،به نظرم چیزی مانند محافظ نمایشگر یا مانند آن میآمد؛ اما این طور نبود. به نظر من این مجموعهای غنی از روابط و آدمهای اطراف من است. برای ثبت خاطراتت از چه چیزهایی استفاده میکنی؟به نوعی، اغلب چیزهایی که در طول روز اتفاق میافتند روزمرگی هستند، همان چیزهایی که قبلا هم انجام دادهای. بنابراین من فقط زمانی دوربین حسی را با خودم میبرم که فکر کنم یک رویداد یا یک سری رویداد خاص اتفاق میافتد که میخواهم ثبت کنم و به طور خودکار از آنها تصویر بگیرم. اما بیشتر وقتها با خودم یک دوربین دارم. منزل من کنار یک ایستگاه آتشنشانی است و من خروارها عکس از قلابها و نربانهای در حال خروج از مرکز دارم. من به غذا هم علاقه دارم و همیشه به تصویربرداری از غذاها علاقهمندم. برای من اینها خاطرات لذتبخشی هستند. این که به جای مغزهایمان روی رایانهها حساب کنیم، آدمها از لحاظ ذهنی تنبل نمیکند؟قطعا این یکی از نگرانیهایی است که در این مورد وجود دارد. اما میخواهم با این ایده مخالفت کنم. در مورد خود من، این طوری احساس راحتی بیشتری میکنم. به نوعی حس میکنم هنوز همه آنها را در ذهن دارم، اما به طور کل هم به خاطر دارم که رایانه نیز آنها را برای من نگه میدارد و میتوانم آنها را پیدا کنم. به دلیل وجود گوشیهای همراه، امروزه کسی شماره تلفنی در ذهنش نگه نمیدارد، نشانیها را هم در گوشی همراهشان نگه میدارند. به همین دلیل فکر نمیکنم که این کار چیزی را بهتر یا بدتر کند. حافظه رایانهای به خود من حس آزادی فوقالعادهای میدهد. فکر نمیکنی اگر همه از زندگیشان ضبط صوتی داشته باشند، مکالمات تصنعی بشوند؟من فکر میکنم این جریان موارد دادگاهی و حقوقی زیادی را به همراه خواهد داشت. خود من شخصا در این مورد کمتر متوقف شدهام. قطعا افرادی به سن و سال من این طور هستیم. اما نسل ایکس فعلی این مسئله را خیلی عادی میبینند. آیا در فیسبوک و توییتر هم عضو هستی؟بله، من در فیسبوک و توییتر عضوم و هر از گاهی چیزی را به اشتراک میگذارم. با این حال مشکل من این است که فکر نمیکنم چیز جالبی برای به اشتراک گذاشتن داشته باشم. آیا باید همه خاطرات و مشاهدات ما در معرض دید عموم قرار بگیرند؟البته که نه. خاطرات ما خصوصی هستند، و این که چه قدر از آنها را روی فیسبوک یا وبلاگتان به اشتراک بگذارید، تصمیم شماست. نظر خانوادهات در مورد این که تلاش میکنی همه چیز را ثبت کنی، چیست؟به تدریج همه این ایده را میگیرند. فکرش را بکنید: شما کتابدار زندگی خودتان میشوید. یک نفر هم باید کتابداری خانواده را در دست بگیرد. آیا نگران از دست دادن حافظهات هستی؟فراموشی یک خصیصه نیست، یک نقصان است. من فکر نمیکنم فراموشی خصیصه مهمی از حافظه انسان باشد. به نظر من مهم این است که آدم بتواند همه چیز را دقیق به خاطر بیاورد. آیا تا به حال خاطرهای را پاک کردهای؟نه. وقتی داشتیم مطالب را اسکن میکردیم، من متنی داشتم که در مورد یک شرکت بود، یک همکاری ناخوشایند، احتمالا تنها کاری که از آن احساس خجالت میکنم...روی آن فایل یادداشتی گذاشتم با این مضمون: هیچوقت این را اسکن یا کپی نکنید! دستیارم که مشغول اسکن کردن بود سراغم آمد و گفت: میخواهی با این فایل چه کنم؟ من گفتم: خب، این هم بخشی از زندگی منه، بسیار خب، فقط به کارت ادامه بده. فکر میکنی مردم بتوانند از تکنولوژیهای جدید رویگردان شوند؟ یا آیا پیشرفتهایی مثل بازخوانی کامل اجتنابناپذیرند؟من فکر میکنم اجتنابناپذیر است، چون ظرفیت خیلی زیادی ایجاد میشود. در واقع همه چیز دارد دیجیتالی میشود. از عکسها و ویدئوها گرفته تا موسیقی. من واقعا منتظر روزی هستم که دنیا به چنین جایی برسد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 683]