اصلي‌ترين چالش‌هاي ديپلماتيك قرن 21 از نگاه جاسوس ارشد موساد

واضح آرشیو وب فارسی:ايلنا: اصلي‌ترين چالش‌هاي ديپلماتيك قرن 21 از نگاه جاسوس ارشد موساد
اين نوشتار به قلم يكي از سران موساد است كه بين سال هاي (1998- 2002) به عنوان مشاور امنيت ملي براي آريل شارون (2002- 2003) و سفير اسرائيل در اتحاديه اروپا بين سال هاي (1996- 1998) انجام مأموريت مي كرده است.

به گزارش رجانيوز، روزنامه صهيونيستي جروزالم پست در حالي اين مقاله را منتشر كرده است كه نامي از اين جاسوس موساد كه اكنون نيز رئيس مركز مطالعات استراتژيك دانشگاه عبري شاشاي اورشليم مي باشد، نبرده است.

اول: رقابت بين كشورهاي نظامي مسلح درباره بمب اتمي در جهان و تأثيرات آن رو به افزايش است. هيچ كس مانند هنري كسينجر، اتمي شدن جهان را به معناي غيرقابل كنترل تعريف نكرده واين روند به هر قيمتي كه شده بايد كنترل شود.

3 چالش عمده در اين زمينه را مي توان كره شمالي، ايران و سوريه نام برد. كره شمالي تا به حال 2 بار از طريق اقتصادي تحريم شده و 2 بار هم توسط امريكا با وي برخورد شده است. مذاكرات با ايران نيز كه تا به حال به بن بست رسيده است. سوريه هم كه در حال دستيابي به انرژي هسته اي مي باشد.

براي اين منظور، ايجاد يك سيستم نگهدارنده و ائتلاف همه جانبه از سوي كشورهاي هسته اي و روش مؤثر براي توقف اين روند در آينده لازم و ضروري به نظر مي رسد. البته اين اقدام به علت در دسترس بودن، كوچك شدن، قابليت انتقال راحت تر و ارزان تر شدن روز به روز امكانات هسته اي بايد با شتاب هر چه بيشتري انجام گيرد اما تا به حال هيچ پيشرفتي در اين مورد بدست نيامده است.

دوم: بايد فكري براي سيستم هاي بين المللي درگير با تروريسم قوي غيردولتي يا دولتي در جهان مانند طالبان و ائتلاف همراه وي در پاكستان و هندوستان كرد. اين سيستم ها خود نيازمند تنوعي از سياست ها و استراتژي هاي گوناگون هستند كه كارهاي انجام شده در اين مورد نيز دستاورد چنداني نداشته است.

سوم: در حال حاضر ماهيت تهديدها به سمت اعمال فشار به منظور تغيير دكترين امنيت و دفاع حركت كرده است و مقابله با اين تهديدات تنها با عمليات در يك منطقه و كشور قابل انجام نيست. ماهيت حمله و انتقال سيستم ها با استفاده از موشك هاي بالستيك و دوربرد، باعث افزايش دامنه اين تهديدها شده است. اين در حالي است كه دهكده اقتصاد و تجارت جهاني تنها از طريق ايجاد دهكده امن و با ثبات امكا ن پذير است.

چهارم: نقش و نورم كشمكش ها سريعاً در حال تغيير است. قوانين و قراردادهاي سنتي كه در قوانين بين الملل حاكم است، به سرعت كارايي و عملكرد خود را از دست داده و بايد به حالت واقع بينانه تري نوشته شوند. اين امر بايد با سرعت بازنويسي شود.

پنجم: روابط سنتي دولت- ملت ها روبه تغيير است. براي مثال تا سال 2050 ميلادي بيش از50 درصد مردم فدرال روسيه مسلمان خواهند شد. مذهب نقش بسيار مهمي را در مناسبات سياسي ايفا خواهد كرد. نظم جهاني بر خلاف آنچه كه ما امروزه مي شناسيم، براي هميشه به تاريخ خواهد پيوست. تازه من بحران ها و آشفتگي هاي اقتصادي، گرم شدن كره زمين و بيماري هاي همه گير را در محاسبات خود منظور نكرده ام.

حال ما بايد با اين معضلات چگونه برخورد كنيم و چه ديپلماسي را انتخاب كنيم كه بتوانيم در اين كشمكش ها بقا داشته باشيم؟

اولين چالشي كه با آن درگير هستيم، تعيين اولويت تهديد و فرصت ها است. جهان قادر نخواهد بود كه همزمان با چندين بحران دست و پنجه نرم كند. بدون ترديد بحران در خاور نزديك يعني تكثير دولت هاي سنتي، تروريسم اسلامي و بحران نفت، مهمترين تهديدها براي نظم بين الملل مي باشند كه عميق ترين اين ريشه ها در منطقه ما است و از بد حادثه اسرائيل در قلب اين 3 بحران به سر مي برد.

دوم؛ اولويت تشخيص دشمنان و يافتن تفاوت هاي ميان آنها. هيچ سخن ديگري بهتر از جمله البرت اينيشتن در دهه 1930 در اين زمينه راهگشا نيست كه گفت: "برا ي ممانعت از پيشروي شرارت هاي بزرگتر، بهتر است كه هميشه بين بد وبدتر، بد را انتخاب كنيم."

فرصت ها هنگامي بدست مي آيند كه ما يك جا تمامي دشمنانمان را با رعايت اولويت و پيچيدگي آنها متوقف و سركوب كنيم. براي مثال، نوع برخود با حماس و القاعده را مي توان نام برد. نگاه حماس به القاعده مانند شمشير دشمني است كه به طرف خيانتكار هدف گرفته است. حماس به شدت از تهديدات اسامه بن لادن و تيم آن هراسان است. بنابراين، درك توانايي ها و نحوه برخورد با اتفاقات مي تواند يكي از چالش هاي دهه هاي آينده باشد.

سومين راه حل اصلي براي بدست آوردن فرصت ها، يافتن راه حل دائمي براي ايجاد نظم است. بايد دانست كه حل كشمكش ها تنها در يك زمان كوتاه ميسر نيست. همچنين تنها راه حل نيز انجام عمليات خصمانه طولاني مدت نيست. البته بايد از طريق استراتژي، سنجش هاي موقت به سمت اصلاح واقعي حركت كرد.

چهارم؛ ايجاد نظام هماهنگ بين الملي در زمينه اقتصاد، بهداشت، معضل گرم شدن زمين و ايجاد شرايطي براي مقابله با تهديدات بين المللي.

پنجم؛ با توجه به اين شرايط، ائتلاف هاي غيرعمومي البته نه كاملاً مانند جنگ 1991 در عراق، مي تواند براي جلوگيري از تهديدات و خطرات بيشتر مثمر ثمر باشد و با ايجاد اين ائتلاف ها بين شركا يك ارتباط دائم امتياز انحصاري برقرار گردد. اسرائيل حاضر است در هر ائتلافي كه در اين راستا باشد، همكاري لازم را انجام دهد.

يكي از اين موارد ايران است كه خواهان نابودي اسرائيل و محو آن از صفحه روزگار است. اگر ديگر گزينه ها نتوانند مثمر ثمر باشند، بايد جنگ نظامي را به عنوان آخرين حربه در نظر داشت. نحوه برخود با ايران يكي از چالش هاي پيش روي ديپلماسي خواهد بود كه ما با آن روبرو خواهيم شد.

نظرات كاربران:
دوشنبه 22 مهر 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايلنا]

[مشاهده در: www.ilna.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 102]