واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > خاورمیانه - در ابتدا انتظار میرفت که نظام که گفته میشد نظام قدرتمند و استواری است با قدرت تظاهرات را قلع و قمع کند اما چنین نشد. طبیعی است که وقتی نظامی که 30 سال یا بیشتر در راس امور بوده نخستین اتفاقی که پس از سقوطش رخ میدهد این باشد که تفاهمنامههایی که نظام گذشته و همپیمان با اسرائیل با دشمن صهیونیستی امضا کرده را لغو کند. ما اکنون در برابر مرحله جدیدی در مصر هستیم. رهبران صهیونیستی بر اساس عادت همیشگی تلاش میکردند که جلوی آغاز این مرحله جدید را بگیرند. برای این که دریابیم فروپاشی نظام مبارک چه تاثیری بر قضایای فلسطین به خصوص درگیریهای عربی - اسرائیلی میگذارد، لازم است که در ابتدا به آنچه در مصر گذشت اشاره کنیم. در ابتدا انتظار میرفت که نظام که گفته میشد نظام قدرتمند و استواری است در برابر تظاهرات بایستد و با قدرت تظاهرات را قلع و قمع کند اما چنین نشد. هنگامی که موضوع به انقلاب و انتفاضه کشید، لابیهای یهودی در دنیا به ویژه در ایالات متحده و ابرازهای رسانهای اسرائیل برای دفاع از نظام مبارک فعال شدند چرا که صهیونیستها میگفتند این نظام همپیمان است و نباید در آن دموکراسی برقرار شود فارغ از این که این موضوع از منطقی متعالی و آرمانی نزد ملل عربی برخوردار است و این حقیقت را برای همه افشا میکند که اسرائیل خود در برابر دموکراسی میایستد. پس از آن اظهارات باراک را شنیدیم که گفت: کار نظام مبارک به پایان رسید و اکنون مناقشات جدیای در اسرائیل بر سر تاثیرات این فروپاشی بر منطقه وجود دارد. نکتهای که در این میان وجود دارد این است که اسرائیل پس از سقوط همپیمان ایرانیاش در 32 سال پیش و فروپاشی همپیمانیاش با ترکیه در سه سال پیش اکنون آخرین همپیمان خود در منطقه را نیز از دست داد. پایان این همپیمانی باعث میشود تا اسرائیل در منطقه بیش از پیش منزوی شود و این انزوا میتواند بر تواناییهای استراتژیک اسرائیل یا میزان درگیریها و کلا معادله درگیریهای پرونده اسرائیل و فلسطین تاثیر بگذارد. در این میان این احتمال بسیار قوی وجود دارد که معاهده صلح مصر و اسرائیل نیز لغو شود. اسرائیل پس از معاهده کمپ دیوید احساس آسودگی بسیاری میکرد، فروپاشی این همپیمانی میتواند تاثیرات بسیاری بر پرونده فلسطین بگذارد. لازم است به یاد بیاوریم هنگامی که معاهده کمپ دیوید امضا شد، به فاصله کوتاهی پس از آن حمله اسرائیل به لبنان صورت گرفت. اکنون اسرائیل نسبت به جبهه جنوبی احساس خطر میکند و این باعث میشود تا اسرائیل نیروهای بیشتری را در منطقه گسیل بدارد یا اقدام به تغییرات گسترده زند، حتی این اعتقاد وجود دارد که نیروهای اسرائیلی در مرزهای زمینی با مصر نیز افزایش یابند و در مناطق مرزی مستقر شوند. قاعدتا آن جا آشفتگیای بر سر حضور نظامیان اسرائیل در مرزهای جنوبی به جای مرزهای شمالی یعنی مرز با لبنان وجود دارد و مهم این است که اسراویل منابع مالی برای حمایت از این تغییر استراتژیک در اختیار ندارد. دیگر این که ممکن است همکاری با جانب فلسطینی نیز متوقف شود و حتی حکومت خودگردان در رام الله بر اثر فروپاشی نظام مبارک سقوط کند از این لحاظ شاید این فروپاشی ایجابی باشد اما درباره جنبش حماس و جبهه مقاومت فلسطینی نیز میتواند تاثیرات این فروپاشی سلبی باشد. بر سر تاثیرات تحولات مصر بر منطقه، اسرائیل میگوید که تاثیرات آن بر همپیمانان غرب سلبی خواهد بود چرا که نخستین تاثیرات آن قبل از هر چیز بر همپیمانان غرب مشاهده خواهد شد به گونهای که اکنون سخن از اردن، یمن و حتی الجزایر است و حتی برای عربستان نیز استثنائی وجود ندارد. این بدان معنا است که همپیمانان غرب در منطقه نابود خواهند شد و این باعث تقویت جبهه مقاومت و کشورهای حامی آن در منطقه خواهد شد. آنچه بیش از همه مهم است کاهش نفوذ امریکایی در منطقه به دلیل سقوط مبارک و نظام وابسته به اوست و این فقط محدود به منطقه نیست بلکه بر نفوذ امریکا در سراسر جهان تاثیر خواهد گذاشت. این بدان معنا است که ما به زودی شاهد دنیایی چند قطبی خواهیم بود که شامل چین، روسیه، هند، ایران، ترکیه و شاید مصر شود. آنچه پس از سقوط نظام مهم است این است که تاثیرات آن فقط محدود به موضوعات مرتبط با اسرائیل نخواهد بود بلکه اعتماد نسبت به نفوذ و هیمنه امریکا در منطقه نیز به شدت کاهش خواهد یافت. در نتیجه باید گفت که سقوط نظام در مصر بدان معنا است که این کشور دیگر همپیمان استراتژیک برای اسرائیل و غرب نخواهد بود و از این به بعد تلاش خواهد کرد که در راس مدافعان و مبارزان مصالح فلسطین و عربی در منطقه باشد. هراس اسرائیل از سقوط همپیمانان امریکا درباره این موضوع باید به دو نکته اشاره کرد. یکی درباره همپیمانان ایالات متحده است، کسانی که واشنگتن در هیچ حالتی به جز در منطق پراگماتیک حمایت خود را از آنها قطع نمیکند. در این حالت امریکا تنها زمانی حمایت خود را از آنها قطع میکند که برایش ثابت میشود که رها کردن آن نظام برایش مفیدتر است تا این که به حمایت خود از آن ادامه دهند. نکته دیگر درباره مصر این است که امریکاییها تلاش کردند از قضیه ایران درس بگیرند، امریکاییها از همان ابتدا تلاشهایی را آغاز کردند که از دولت مصر دور شوند. به همین دلیل هم بود که دیدیم هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه امریکا از همان ابتدا گفت که "ثبات نظام از بین رفته و نظام مبارک به پایان راه خود رسیده است. او عملا مرده و در نتیجه اگر ایالات متحده میخواهد که از مصالحش دفاع کند لازم است که واقعیت را درک کند. نظام پایان یافت و مبارک از لحاظ سیاسی سرنگون شد و فقط جسد سیاسی آن باقی مانده است و اگر ایالات متحده میخواهد همچنان جایگاه خود را حفظ کند نباید با احساسات گسترده مردمی دشمنی نشان دهد بلکه باید به عکس به این فکر کند که نظام جدید مصر به یک نظام دشمن تبدیل نشود و حتی در بهترین حالت آن را به همپیمان خود تبدیل کند." ایالات متحده از تجربه ایران استفاده کرد و تلاش کرد که بر وقایع مصر اثر بگذارد یا این که در حوادث جاری شکافی ایجاد کند به گونهای که نظام پیشرو یا حداقل بعد از مبارک با ایالات متحده دشمنی نداشته باشد حتی تلاش میکند که مصر را همپیمان سیاسی ایالات متحده امریکا کند. در نهایت باید بگویم که اسرائیل مجبور است عمیقا فکر کند و ببیند در منطقه چه پیش خواهد آمد. سهیل الناطور، مفکر سیاسی فلسطینی و عضو هیئت رهبری جبهه دموکراتیک سازمان آزادیبخش فلسطین است که این یادداشت را به طور اختصاصی برای خبر نوشته است./16246
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 408]