واضح آرشیو وب فارسی:مهر: نگاهي به فيلم تازه حكمت /"سه زن" در ميان مفاهيم و درامپردازي درگير است
فيلم سينمايي "سه زن" منيژه حكمت كه بر اكران سينماهاست هر چند به خاطر داشتن دغدغههاي خاص و مفهومي واجد اهميت است، اما اين وجه نتوانسته به روايتي دراماتيك، جذاب و سينمايي از اين مفاهيم منجر شود.
به گزارش خبرنگار مهر، حكمت در دومين فيلم كارنامه خود با حفظ نگاه خاص خود به وضعيت زنان در جامعه روز، زاويه ديدش را به زناني از چند نسل بسط داده است. او با فاصله زماني طولاني از ساخت "زندان زنان"، جديدترين فيلمش را در سال 85 ساخت و بالاخره موفق شد با همه حرف و حديثها آن را به اكران عمومي سينماها درآورد.
"سه زن" اين نقطه امتياز را دارد كه نگاه تلخ و واقعگراي فيلمساز را صرفاً تكرار نميكند بلكه نقطه ديد او را با حفظ دغدغهها به سوي مفاهيم درونيتر در زيرلايه فيلم عمق ميبخشد. حكمت با فاصله گرفتن از رنگينكمان شخصيت و نسلهاي مختلف زنان در "زندان زنان" نگاه خود را بر سه شخصيت زن به عنوان نمايندگان سه نسل از جامعه متمركز ميكند.
اين تمركز از آن جهت اهميت دارد كه به نويسنده و فيلمساز اجازه داده بخش عمده دغدغهها، مفاهيم دردها و مشكلات قشر زنان را به زيرلايه فيلم ببرد. "سه زن" با توجه به انتخاب سه شخصيت محوري، سه خط قصه را به صورت تو در تو روايت ميكند. طبيعتاً آنچه ميتواند حكم نخ تسبيح را داشته باشد مسيري است كه بايد در پيشرفت ماجراها قرينهسازي شود.
نويسنده و فيلمساز براي ايجاد اين نخ تسبيح اوليه زنان سه نسل از يك خانواده را براي قرار گرفتن بر بستر مورد نظر انتخاب كردهاند. مادر (مريم بوباني)، مينو (نيكي كريمي) و پگاه (پگاه آهنگراني) نمايندگاني هستند كه هر يك به نوعي دچار يا آسيبديده از يك فراموشي تاريخي هستند.
از آنجا كه مفاهيم اينچنيني به عنوان تم اصلي مورد نظر فيلمساز بوده، اين وجه در بهترين شكل ممكن به گونهاي نمادين و به شدت مفهومي وارد كار شده و كمتر ميتواند وارد كنش و واكنشهاي دراماتيك فيلم شود. فراموشي تاريخي كه به نظر ميآيد مادر مبتلا، مينو مقصر و پگاه تاوان دهندهاش است.
به اين ترتيب پشت پا زدن دو نسل زنان (مادر به دليل نيمهكاره بافتن فرش و مينو به دليل بيتوجهي به آن) به اصالت و ريشههاي گذشته است كه نسل امروز را دچار اين بيهويتي و نداشتن هدف و آرزو كرد است. تحليل اين نقطه نظر خود نياز به پيشزمينهاي دارد و قرار گرفتن آن در بطن يك فيلم سينمايي هم طبعاً مشكلات خاص خود را.
به اين مشكلات اگر جرح و تعديلهاي وارد شده به فيلم را هم اضافه كنيم، بخش عمده الكن و نامفهوم بودن "سه زن" در شكل ميتواند به هر دو وجه بازگردد. وجهي كه هم از فاصله گرفتن خط قصه شخصيتها از روند عادي زندگي ميآيد و ديگري كدها و جزئياتي است كه با حذف، كاركرد و اهميت خود را از دست دادهاند.
فيلم "سه زن" شروع گرم و جذابي دارد. وقتي سكانس اول به گونهاي دراماتيك موقعيت بحراني و پرتنش شخصيت اصلي را به تصوير ميكشد، قلاب قصه بدون حاشيه رفتن به هدف برخورد كرده است. مينو در معرفي اوليه زني درگير ميان چند دغدغه و ذهنيت است.
اجبار او براي همراه بردن مادري كه دچار فراموشي شده، نگراني او براي پگاه كه بيخبر رفته، درگيريهاي كاري او به عنوان يك رفوگر فرش كه ميخواهد مانع از فروش فرشي عتيقه شود و نهايتاً باوري كه نميتواند از خود به اطرافيانش بدهد، برجستهترين نقاطي هستند كه به گونهاي دراماتيك در چند سكانس اوليه به تصوير درميآيد.
به اين ترتيب مينو با قرار گرفتن در بحران و تكاپو براي تغيير شرايط برجستهترين شخصيت است كه هم فيلمساز و هم مخاطب براي همراهي برميگزيند. نويسنده و فيلمساز براي ورود به دو خط روايي ديگر تمهيدهايي انجام دادهاند كه البته به نتيجه رسيدن آنها بستگي خاص به بار دراماتيك هر يك دارد.
گم شدن مادر با فرش عتيقه هر چند در ادامه بيماري و وضعيت روحي نامتعادلي اوست، اما از جهت بار دراماتيك و تأثيرگذار در روند رئال فيلم كمترين تأثير را دارد. در حاليكه اين خط قصه عمدهترين بار مفهومي و نمادين فيلم را بر دوش دارد كه گرهگشايي دو خط ديگر را زمينهسازي ميكند.
كميت اختصاص يافته به اين خط نيز گوياي اين وجه و نمادين بودن حركت مادر در راه رسيدن به يك نقطه امن (امامزاده) همراه با فرش است كه نمادي از ريشهها و اصالتهاي كهن فراموش شده است. فلاشبكهايي كه فرار او را در نوجواني با فرشي نيمهتمام از خانه به تصوير ميكشد، كدي است كه در ماجراهاي اپيزود پگاه ميتواند تا حدي جواب بگيرد.
در اپيزود پگاه همه بار دراماتيك بر دوش ديالوگ و رد و بدل شدن جملات قصار بين پگاه و پسر جوان (بابك حميديان) است كه تهي بودن ذهن اين نسل از گذشته و بيهدف بودن آنها را برجسته ميكند. در اين خط قرار است برخورد با دختر روستايي (ستاره پسياني) كه بچهاش را سقط كرده و در انتظار تصميم ايل براي سنگسار شدن است، كدهاي ارائه شده در خط قصه مادر جواب بگيرد.
اما از آنجا كه اين اپيزود بيش از همه دچار جرح و تعديل شده، پيدا كردن يك حلقه ارتباطي بين اين ماجراها مشكلتر از مشكل ميشود. به اين ترتيب نميتوان انتظار داشت كه رسيدن پگاه به فرش دستباف دختر مرده، جايگزين اين فراموشي تاريخي و جوابگوي بيريشگي اين نسل باشد.
اما خط قصه مينو برجستهترين و دراماتيكترين در ميان بقيه است. بخصوص كه شخصيت اصلي در منگنه شرايط بحراني هر چه بيشتر كه فرو ميرود، متوجه ارتباط ناقص خود با جهان و دنياي اطرافش ميشود. زني كه همه او را ترك كرده و تنها گذاشتهاند و او در جستجوي براي پيدا كردن حلقههاي گمشده ارتباطياش به وجوهي تازه ميرسد.
اينكه هيچ شناختي از دخترش، دلمشغولي و حتي نوع زندگي او نداشته، اندوخته گذشته (فرش) را در صندوقي جا گذاشته و در نهايت اينكه بازگشت و يافتن ريشههاي گذشته ميتواند زمينهساز بهتر شدن شرايط باشد. در واقع اين نقطه اميد را هم ميتوان وجه امتياز فيلم نسبت به "زندان زنان" دانست كه هر چند مستقيم و روشن نيست اما تأثير خود را ميگذارد.
فيلم "سه زن" هر چند به خاطر داشتن دغدغههاي خاص و مفهومي در زيرلايه كار واجد اهميت است اما اين وجه نتوانسته به روايتي دراماتيك، جذاب و سينمايي از اين مفاهيم منجر شود. در اين ميان تأثير جرح و تعديلهاي وارد شده را بر الكن شدن فيلم نبايد ناديده گرفت.
"سه زن" دومين فيلم منيژه حكمت پس از "زندان زنان" و روايتگر قصه سه نسل از زنان جامعه است كه يكديگر را گم كرده و در جستجو براي يافتن پيوندهاي گمشده يكديگر را بازمييابند. نيكي كريمي، مريم بوباني، پگاه آهنگراني، رضا كيانيان، بابك حميديان، صابر ابر، آتيلا و ستاره پسياني از بازيگران اين فيلم هستند.
اين فيلم به نويسندگي نغمه ثميني محصول سال 85 است كه آنونس آن را سامان مقدم ساخته و در جشنوارههاي متعدد خارجي حضور پيدا كرده است. "سه زن" از چهارشنبه دهم مهرماه در گروه سينمايي عصر جديد اكران شده است.
دوشنبه 22 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 206]