جاذبه‌هاي معنوي قرآن و دعا

واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: جاذبه‌هاي معنوي قرآن و دعا

اشاره: خانم بانويي فرانسوي است كه حدود 25 سال از عمر مسلماني‌اش مي‌گذرد. وي در خانواده‌اي مسيحي به دنيا آمده و بيست و سه سال است كه در ايران زندگي مي‌كند. آنچه مي‌خوانيد گفتگويي است كه طي آن قصد داريم با ايشان و چگونگي مسلمان شدن، دلايل سفرشان به ايران و... آشنا شويم.

***

در ابتدا بفرماييد كه چگونه مسلمان شديد؟

من در 18 سالگي و بعد از انقلاب اسلامي وارد دانشگاه شدم. در آن زمان جنگ عراق با ايران تازه شروع شده بود و در فرانسه تبليغات شديدي عليه ايران و اسلام انجام گرفت؛ اما در همان زمان تعدادي از دانشجويان مسلمان ايراني، لبناني و ديگر كشورها تبليغات و فعاليت‌هاي زيادي براي اسلام مي‌كردند. آنها مجله‌اي به نام را در دانشگاه پخش مي‌كردند كه در آن اخبار مختلفي از ايران، از جمله خطبه‌هاي نماز جمعه، جنگ و... چاپ مي‌شد. من مشاهده مي‌كردم كه اخبار و مطالب آن مجله و همچنين صحبت‌هاي دانشجويان مسلمان، كاملا با اخبار و مطالب دولت و تلويزيون متفاوت است و اين موضوع مرا وا داشت كه درباره ايران و اسلام به تحقيق و تفكر بپردازم. همچنين در اين مسير به بحث و گفتگو با دانشجويان مسلمان پرداختم و دين مسيحيت و اسلام را با هم مقايسه كرديم.‌

دانشجويان مسلمان پس از مدتي قرآن را به من معرفي كردند و من وقتي آن را خواندم، بسيار جذاب و زيبا يافتم. قرآن درباره پيامبران و حضرت مريم و عيسي (ع) بسيار زيبا سخن گفته است، من از اين همه زيبايي و جذابيت قرآن خوشحال و متعجب شدم. كم‌كم مطالعات بيشتري در زمينه قرآن و اسلام انجام دادم و هرچه بيشتر مطالعه مي‌كردم، كششم نسبت به آنها بيشتر مي‌شد تا اينكه كتابي از يك مسلمان فرانسوي به نام مشاهده كردم. او در اين كتاب سه كتاب آسماني تورات و انجيل و قرآن را از نظر علمي مقايسه كرده و نشان داده بود كه از نظر علمي، در تورات و انجيل اشتباهات زيادي است؛ ولي در قرآن اشتباهي وجود ندارد و تمام مسائل علمي قرآن درست است. اين كتاب سبب علاقه بيشتر من به قرآن شد. هرچه بيشتر آن را مي‌خواندم، به آسماني بودنش بيشتر پي مي‌بردم. من به عنوان يك مسيحي مي‌دانستم كه اگر پيامبري بعد از حضرت عيسي (ع) بيايد و پيامبر واقعي خدا باشد، بايد به او ايمان آورد؛ بنابراين وقتي كه مطمئن شدم قرآن كتاب آسماني است و حضرت محمد (ص) آخرين پيامبر خداست، مسلمان شدم. ‌

البته اين موضوع حدود يكي دو سال طول كشيد و من در اين مدت به مطالعه و تفكر پرداختم و در اين راه با خودم به مبارزه برخاستم، چون در راه مسلمان شدنم با مشكلات زيادي مواجه بودم. ‌

چه شد كه به ايران آمديد؟

بعد از مسلمان شدنم، حدود سال 1363 به ايران آمدم و يك ماه و نيم در ايران ماندم. من به ايران سفر كردم تا مطمئن شوم كه ايران و اسلام، واقعاً همان‌گونه است كه فكر مي‌كنم و وقتي به ايران آمدم، مطمئن شدم؛ چون آن زمان، دوران جنگ بود و فضايي بسيار معنوي بر ايران حاكم بود، مردم همه به هم كمك مي‌كردند و همبستگي شديدي ميانشان برقرار بود. آنچه از جنگ مي‌ديدم و مي‌شنيدم و حتي تصوير امام در تلويزيون، بر روي من تاثير زيادي گذاشت. من متوجه نگاه بسيار مهربان امام شدم و فهميدم مطالبي كه در فرانسه درباره ايشان مي‌گفتند، واقعيت ندارد. وقتي از اسلام و مسلمان شدنم مطمئن شدم، به فرانسه برگشتم و با فردي ايراني و شيعه ازدواج كردم و پس از اتمام تحصيلاتم كه حدودا يك سال به طول انجاميد، به ايران بازگشتم. ‌

شما در چه رشته‌اي تحصيل كرده‌ايد؟

من علوم آزمايشگاهي خوانده‌ام و متاسفانه چون وقتي به ايران آمدم، زبان فارسي بلد نبودم، نتوانستم ادامه تحصيل دهم.

آيا گرويدن شما به اسلام، تاثيري در روابط خانوادگي‌تان هم داشت؟

من در يك خانوده‌اي مسيحي به دنيا آمدم؛ خانواده‌اي كه معتقد بودند و كاملا به مسيحيت عمل مي‌كردند. آنها كاتوليك هستند. پدر و مادرم در تربيت مذهبي ما سعي بسياري كردند و ما از جهت ايماني بسيار محكم و معتقد بوديم. ‌

آشنايي من با دين اسلام كاملا اتفاقي بود؛ چون مسيحي بودم و به خدا اعتقاد داشتم و دنبال چيز ديگري نبودم، در حالي كه در فرانسه دين بسيار كمرنگ شده و هر كس بايد اعتقادش را براي خودش نگه دارد. خانواده من خيلي معتقد بودند، به همين خاطر مسلمان شدنم برايشان خيلي سخت بود و هنوز هم با گذشت اين همه سال، برايشان سنگين است و هرچه من برايشان توضيح دادم، نپذيرفتند و نفهميدند كه چرا اسلام را پذيرفته‌ام. به خاطر اينكه در فرانسه تبليغات شديدي عليه اسلام و ايران مي‌شود و حجاب را نشانه عقب‌ماندگي و اسارت زن مي‌دانند. ‌

در ابتدا اداي فرايض ديني و رعايت حجاب برايتان سخت نبود؟

اوايل كه به اسلام اعتقاد پيدا كردم، هنوز كاملا مطمئن نبودم و سعي مي‌كردم گاهي اوقات، بعضي از فرايض ديني مسلمانان را انجام دهم، خودم را امتحان كنم، مثلا يك سال چند روزه گرفتم كه برايم خيلي جالب و لذت‌بخش بود. البته در مسيحيت هم چند روز وجود دارد كه توصيه مي‌شود كمتر غذا و مواد گوشتي بخورند؛ اما مثل روزه مسلمانان نيست. ‌

انسان با روزه گرفتن روي خواسته‌اش پا مي‌گذارد، به همين خاطر يك اراده قوي مي‌خواهد و در واقع بدون اخلاص نمي‌شود و اين بسيار زيباست.

از ديگر فرايض اسلامي نماز است. البته مسيحيان هم نماز دارند؛ ولي نمازشان با مسلمانان متفاوت است، نماز مسلمانان بسيار وسيع‌تر است.

بقيه فرايض اسلامي هم برايم زيبا بود و من هيچ سختي در آنها نديدم. تنها چيزي كه برايم مشكل ايجاد كرد، حجاب مسلمانان بود. وقتي تصميم گرفتم كه با حجاب شوم، با برخورد خانواده، دانشگاه و اجتماع مواجه شدم. من مي‌دانستم كه اگر حجاب را انتخاب كنم، بايد پا روي هرچيزي كه داشتم بگذارم و اين مبارزه بسيار سختي بود. بيشترين فشار از ناحيه خانواده‌ام بود، حجاب من براي آنها خيلي سخت بود و من سعي مي‌كردم كه فشار كمتري رويشان بياورم، ولي مي‌بايستي تصميمي را كه گرفته بودم به انجام مي‌رساندم و خدا هم مرا در اين راه بسيار كمك كرد. ‌

آيا هيچ‌گاه شد كه از مسلمان شدنتان پشيمان شويد؟

نه، هيچ‌گاه پشيمان نشدم، چون اسلام را به آساني به دست نياورده بودم كه بخواهم از آن پشيمان شوم. من حدود دو سال تحقيق و تفكر كردم و وقتي اطمينان يافتم، مسلمان شدم. البته فكر مي‌كنم كه وقتي انسان يك راه را انتخاب مي‌كند، بايد هر روز تلاش و سعي بيشتري كند. ‌

تفاوت دين اسلام و مسيحيت از نظر شما چيست؟

تمام اديان آسماني هدفي داشته و پشت سر هم آمده و همديگر را كامل كرده‌اند؛ ولي متاسفانه مسيحيت امروز با مسيحيت اصلي بسيار متفاوت است. مسيحيان امروز باطن دين را انجام مي‌دهند: به يكديگر كمك مي‌كنند، گذشت مي‌كنند، دروغ نمي‌گويند و... يعني انجام دادن كار خوب در مسيحيت هنوز خيلي قوي است؛ ولي بقيه چيزهايي كه براي دين احتياج است؛ مثل كليسا رفتن و نماز بسيار كمرنگ شده است.

در مسيحيت احكام وجود ندارد؛ يعني مسيحيت نمي‌گويد كه اين كار را انجام بدهيد و آن كار را انجام ندهيد. خيلي اوقات انسان ‌نمي‌داند چه انجام دهد و چه‌كاري درست است؛ چون به همه امور آشنايي ندارد و توانايي تشخيص همه چيز را ندارد، در اين‌گونه موارد احتياج به احكام دارد؛ اما اسلام يك دين كامل است و از لحاظ عبادي خيلي كامل‌تر از مسيحيت است؛ مثلا اسلام مي‌‌گويد كه نماز را چگونه و به چه حالت و چه وقت و در كجا و... بخوانيد. اسلام بيان مي‌‌دارد كه بهترين حالت نماز ايستادن رو به قبله است و فقط بايد به زبان عربي خوانده شود و سجده بهترين حالت خضوع و خشوع در برابر خداوند است، اما نماز در مسيحيت ثابت است و وقت خاص وحالتهاي مختلفي ندارد.‌

كتاب آسماني اسلام كه قرآن باشد، در طول گذشت زمان، هيچ تغييري نيافته است، درحالي كه تورات و انجيل تغييرات زيادي كرده‌‌اند و كم و زياد شده‌اند.‌

اسلام ديني است كه به همبستگي و با هم بودن و وحدت توجه زيادي دارد و همواره توصيه مي‌‌كند كه اعمال عبادي را باهم انجام دهيد كه نمونه‌اش نماز جمعه و حج مي‌‌باشد.

روزه كه يكي از اعمال عبادي اسلام است، انسان را وادار مي‌‌كند كه به خود بيايد و كمي از دنيا فاصله بگيرد.

همچنين ادعيه‌اي كه از ائمه به دست مسلمانان رسيده، انسان را زير و رو مي‌‌كند و به تفكر وا مي‌‌دارد.‌

اسلام، دين خداست، ديني است كه با آن مي‌‌توان بنده خوب خدا بود. نيت در اسلام بسيار مهم است و هميشه توصيه مي‌‌شود كه نيت خوب و خالص داشته باشيد.‌

در مسئله توبه هم فرق زيادي بين مسيحيان و مسلمانان است.‌

بله، در مسيحيت براي توبه كردن بايد نزد كشيش بروي و در حضور او به گناهانت اعتراف كني كه اين براي انسان بسيار سخت است؛ ولي در دين اسلام، انسان مي‌‌تواند به طور مستقيم و بدون هيچ واسطه‌اي با خدا صحبت كند و به گناهانش اعتراف كند و از او بخواهد كه از خطايش چشم‌پوشي نمايد و او را ببخشد.‌

پوشش و حجاب در زنان مومن مسيحي چگونه است؟

امروزه مسيحيان پوشش خاصي ندارند؛ اما در گذشته پوشش زنان مسيحي خيلي خوب بود؛ مخصوصا وقتي به كليسا مي‌‌رفتند. خواهرهاي روحاني هم لباس خاصي داشتند كه شامل روسري و لباس ساده و بلندي بود كه تا روي پايشان مي‌‌آمد؛ ولي الان اين پوشش وجود ندارد وحتي اگر كسي هم بخواهد پوشش داشته باشد، به او اجازه نمي‌دهند!‌

در دنياي ظاهرگراي امروز، حجاب مي‌‌تواند وسيله‌اي باشد تا زن به عنوان يك انسان كامل ديده شود. حجاب نه زن را محدود و اسير مي‌‌كند و نه برايش كمبود است، بلكه به او كمك مي‌‌كند تا به آزادي دست يابد و راحت‌تر در جامعه حضور يابد و فعاليت كند. حجاب باعث ايمن شدن زن مي‌‌شود و ارزش او را بالا مي‌‌برد.‌

خوشبختانه سالهاي اخير، در فرانسه با وجود اينكه با اسلام وحجاب بسيار مبارزه مي‌‌كنند، ولي تعداد زنها با پوشش اسلامي، خيلي زياد شده است و نسل جوان هم به حجاب احترام مي‌‌گذارند و مي‌‌دانند كه نمي‌توان با كسي كه حجاب دارد، هر رابطه‌اي داشته باشند.‌

با توجه به تبليغات شديد دنياي غرب عليه اسلام، شاهد گرايش دنياي غرب به اسلام هستيم، شماعلت اين گرايش را در چه مي‌‌دانيد؟

دلايل مختلفي وجود دارد. يكي از دلايل اين است كه مردم دنياي امروز بيدار شده‌اند. دنياي امروز فرق زيادي با گذشته كرده؛ در دنياي امروز ظلم بيشتر شده و مردم به تفكر وادار شده‌اند و پرسشهاي زيادي در اذهانشان مطرح شده كه از ميان تمام اديان فقط اسلام پاسخگوي آنهاست، به همين دليل به اسلام گرايش پيدا مي‌‌كنند.‌

دليل ديگر تبليغات و مبارزات شديدي است كه دنياي غرب عليه‌ اسلام انجام مي‌‌دهد. اين تبليغات وسيله‌اي مي‌‌شود كه مردم به تفكر و مطالعه دين اسلام بپردازند تا بفهمند آيا آنچه آنها مي‌‌گويند، واقعيت دارد؟

مثلا در دانمارك، حرفهاي زشتي در مورد پيامبر زده‌اند و كاريكارتورهايي از ايشان كشيده‌اند؛ ولي بازهم پرفروش‌ترين كتاب سال قرآن است.‌

همه اينها نشان مي‌‌دهد كه ديگر مردم همه چيز را قبول نمي‌كنند، آنها به دنبال واقعيت و حقيقت‌اند؛ بنابراين هرچه تبليغات عليه‌اسلام بيشتر شود، تعداد مسلمانان بيشتر مي‌‌شود.‌

رشد اسلام در غرب كاملا قابل مشاهده است، ولي متاسفانه تبليغات مسلمانان يا خوب نيست و يا ضعيف است، اگر اين تبليغات قوي انجام مي‌‌شد، عده مسلمانها خيلي بيشتر از اين مي‌‌شد.‌

البته بايد گفت كه دولتها محدوديتهاي زيادي براي مسلمانان گذاشته‌اند؛ مثلا دولت فرانسه مشكلات زيادي براي مسلمانان ايجاد كرده و حتي برخي افراد هستند كه از جهت اعتقادي مسلمانند؛ ولي آن را ظاهر نمي‌كنند.

همچنين در فرانسه اجازه ساخت مسجد داده نمي‌شود. اما در انگليس مسلمانها آزادي بيشتري دارند؛ دانشگاه و مدرسه دارند.‌

شما مهمترين جذابيت اسلام را در چه مي‌‌دانيد؟

اولين جذابيت اسلام، قرآن است. خواندن قرآن و به كار گرفتن آن در زندگي بسيار موثر است. دومين جذبه اسلام دعاست، ادعيه‌اي كه از ائمه به جا مانده، بسيار زيبا هستند.

از طريق دعا مي‌‌توانيم خواسته‌هايمان از خدا را به زبان آوريم، از او تشكر كنيم، توبه كنيم و... البته بايد بكوشيم كه همراه با خواندن قرآن و ادعيه، در آنها تفكر و تامل كنيم و محتوا و مفهوم آنها را در زندگي خود پياده كنيم.‌

چه سخني با مسلمانان ايران داريد؟

قدر دين‌تان و نعمتهاي راكه داريد بدانيد و در مورد‌شان بيشتر تفكر كنيد، علت و فلسفه اعمال عبادي، حجاب و... را جستجو كنيد و فقط دنباله‌رو حرف ديگران نباشيد.

به دنبال دنياي پررنگ امروز نرويد، بلكه به خودسازي خود بپردازيد و سعي كنيد انسان خوب و كامل باشيد، چون وقتي انسان خوب و كامل باشد، همه چيز در زندگي دارد و از آن لذت مي‌‌برد.‌

يکشنبه 21 مهر 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: اطلاعات]

[مشاهده در: www.ettelaat.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 184]